حسین مهکام نویسنده، کارگردان و تهیهکننده با نگارش متنی درباره نقش خود در سینما و تهیه فیلم «جزایر قناری» توضیحاتی ارائه کرد.
متن نوشته شده به قلم مهکام به این شرح است:
اینجانب، حسین مهکام، فیلمنامهنویس و کارگردان و تهیهکننده سینما، ضمن عرض تسلیت صعود جناب ناصر تقوایی، به دلیل آنچه پیرامون خود در حواشی تولید فیلم «جزایر قناری» میشنوم، خود را ملزم به توضیحاتی میدانم که بوی اعتراف میدهد و نه اعتراض. زیرا همه چیز به انتخاب ما بازمیگردد و لزوماً باید در پیشگاه خویش و کارنامه خویش و البته مخاطب خویش پاسخگو باشیم. آشنایی من با مجموعه هدایت فیلم در سال ۱۴۰۲ و به لطف یکی از دوستان فیلمنامهنویس آغاز شد. در مجموعه هدایت فیلم، که به نام فخیم و بزرگ جناب مرتضی شایسته گره خورده است، جوانانی مشغول فعالیت هستند که خودشان شرکتهای فیلمسازی ثبت شدهای دارند، اما هدایت این مجموعه را نیز عهدهدار شدهاند و به شکلی پایدار به سینمای تجاری مشغولاند. این البته مساله قابل ملامتی نیست و به من هم ارتباطی ندارد و حتی میتواند در زمین و زمینه مربوط به بازار آزاد مطلوب جریان بدنه سینما هم باشد. آشنایی من با این مجموعه منجر به ساخت فیلم سینمایی «عینک قرمز» شد. فیلمی کمدی با لهجه همیشگی خودم که سعی به نزدیک شدن به ابزوردیتی در کمدی و ساختن کمدی سیاه دارد. اما من در حین تولید این فیلم به اقتضائات تجاری در متن فیلمنامه نهایی تن دادم و این موجب شد که ماجرا بدل به میزانسن یک بام و دو هوا شود. یعنی فیلم «عینک قرمز» هم روحیات مرا در فضای کمدی ابزورد تا حدودی سیراب کند و هم مایل باشد که سلیقه تماشاگر عام را راضی نگه دارد. اما این امری نشدنی؛ و نخستین اشتباه من بود. چه، هر فیلمی که دچار دوپارگی لحن شود، نه فیلمسازش را راضی میکند و نه مخاطبش را. اگرچه از ساخت «عینک قرمز» بسیار خوشحالم و تجربه جذابی در کارگردانی برای من بود. لذت این که پای فیلم آدم نام هدایت فیلم باشد و تهیهکنندهاش مرتضی شایسته، نیز همکاری با تعداد قابل توجهی از بازیگران دوست داشتنی سینمای ایران، امری است که بسیار از آن خرسندم و معتقدم فیلم «عینک قرمز» در فروش، لای چرخ دندههایی له شد که توضیح آن دشوار است و غیر از نکتهای که درباره دوپارگی لحن گفتم، به مسایلی دیگر هم مربوط میشود که چون شناخت کافی از مختصات و اقتضائات و محافل پخش ندارم، پس برای من قابل تبیین و بیان هم نیست. چون قرار نیست حدسیات خود را به عنوان امری علمی و اثبات شده بیان کنیم. فقط خاطرم هست در میان اکران این فیلم، یکی از رفقای فیلمسازم در صحبتی تلفنی به من گفت این میزان اندک فروش برای فیلم «عینک قرمز» امری غیرقابل هضم و نشدنی است و قطع به یقین این معادله یک باگ اساسی دارد و درست هم میگفت. اما من جز اشتباه خود در آن دوپارگی لحن، از باقی دلایل این معنا فیالواقع بیخبرم و علم کافی ندارم.
تجربه دیگر من با این مجموعه همکاری در نگارش فیلمنامه و مشاوره کارگردانی و البته بازی در نقشی کوتاه در ساخت فیلم [برای رعنا] ساخته ایمان یزدی و تهیهکنندگی جناب مرتضی شایسته بود که یک فیلم اجتماعی جذاب است و جشنوارههای عدیدهای را هم پیموده و طبعاً در زمان اکران، فیلم قابل بحثی هم خواهد شد. از این تجربه نیز بسیار راضیام و کاملاً در راستای سینمایی است که دوست دارم.
اما آن چه مرا به نوشتن این یادداشت وا داشت، حین سومین و واپسین همکاری من با این گروه جوان رخ داد. فیلمی که دربارهاش می نویسم، نامش «جزایر قناری» با نام اولیه «مرخصی» است که سال گذشته ساخته شد. ماجرا از این قرار است که حقیر فیلمنامهای داشتم به نام «مرخصی» که بنا بود خودم بسازمش. یک کمدی به شیوه خودم. تقدیر بر آن شد که فیلم نخست عادل معصومیان این فیلمنامه باشد. این همکاران جوان از من خواستند که تهیهکننده فیلم نیز خودم باشم و طبعاً به دلیل علاقه به تکرار تجربههای قبلی پذیرفتم. اما از پس دریافت پروانه ساخت، نکاتی درباره تغییر فیلمنامه به سوی سینمای تجاری و شیوههای کپی شده در سینمای امروز طرح شد که این بنده برای پیش برد پروژه و بیتعارف لمس دقیق و فهم سینمای تجاری این نکات و تغییرات را پذیرفتم و انجام دادم. نکاتی که کمکم چنان سترگ شدند که از آن فیلمنامه اولیه پروانه ساخت گرفته، تنها و با اغماض، ده درصد باقی ماند. چنان که من به عنوان تهیهکننده و صاحب اختیار تیتراژ فیلم، در میانه تولید به این نتیجه رسیدم که موظفم نامم را به عنوان نویسنده فیلمنامه حذف کنم و اگر تماشاگر عجولی که این روزها ناسزای فراوان نثار من میکند، دقت کافی اختیار کند، خواهد دید که در تیتراژ فیلم نوشته شده: بر مبنای فیلمنامه «مرخصی» نوشته حسین مهکام. هیچ نام نویسندهای در این عنوانبندی وجود ندارد. از پس این رخداد، تصمیم گرفتم از یکی از دوستان آن مجموعه درخواست کنم که عنوان تهیهکننده را نیز به ایشان منتقل کنم. اما به لحاظ حرفهای اگر چه هیچ سهمی در فروش این فیلم نداشتم، این امر امکانپذیر نبود و باید پروانه نمایش را هم خودم دریافت میکردم. در این میان نام فیلم هم تغییر کرد و به «جزایر قناری» تبدیل شد. نتیجه این شد که اینک مورد ظنّ بسیاری از همکارانم هستم مبنی بر این که وارد سینمای تجاری شدهام و عطای هنر را به لقاش بخشیدهام و دیگر از سینمای اجتماعی و هنری بریدهام. من به همکارانم در این تحلیل حق میدهم. درست است که آدمیزاد باید آزادانه به تجربههایش بپردازد و خیلی نگران حرف این و آن نباشد، اما از سویی باید به اشتباه خود نیز معترف باشد و به جای انداختن تقصیر بر عهده دیگران، سهم خود را در این رخداد بسنجد. پس این یادداشت را نوشتم که بگویم واقعاً من به اختیار خودم وارد این زمین شدم. اما این زمین که درست یا غلط دارد بخشی از چرخه اقتصادی سینما را میچرخاند، زمین من نیست و من بازیکن خوبی برای این زمین نیستم و بلدش هم نیستم. اعتراف میکنم این طبعآزمایی، مرا برای مدت کوتاهی از رفتار پیشینم در سینما دور کرد و امیدوارم در آتیه از این دست اشتباهات کمتر در کارنامهام دیده شود. پس همان طور که در چند برنامه و گفتوگو عرض کردهام، تکرار میکنم که بنا دارم دیگر فیلم کمدی نسازم. چون کمدی مد نظر من چیزی مانند «بیحسی موضعی» است؛ که هیچ نسبتی با کمدی روز ندارد. چه، متاسفانه تماشاگر کمدی امروز هم در چرخه انبوهسازی فرهنگی سهم زیادی در میل به آن سو و اعلام پالسهای مدنظر سرمایهگذاران دارد. بنابراینها، چون تعداد قابل توجهی فیلمنامه آماده دارم که میتواند لحن پیشین مرا هم در فیلمنامهنویسی و هم فیلمسازی پی بگیرد، بنا دارم مسیر معهود و آموخته پیشینم را ادامه دهم. این یادداشت نه گلایه از کسی است و نه اعتراضی به کسی و نه انداختن تقصیر خویش بر دوش همکاران جوانم در آن مجموعه است. آنها در زمین خویش به درستی بازی میکنند. من باید لباس تیم دیگری را بپوشم. این یک اعتراف به اشتباه در قدمی است که نباید بر میداشتم.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- درخواست حسین مهکام؛ «احمد به تنهایی» را قانونی تماشا کنید
- حسین مهکام : رخدادهای یک سال اخیر درباره اصغر فرهادی، به تمامی امر برنامه ریزی شده ای بوده است
- فیلمبرداری فیلم «احمد به تنهایی» به پایان رسید
- سیزدهمین جشنواره فیلم بلغارستان میزبان ۱۳ فیلم ایرانی
- هفتادوپنج دقیقه بیحسی/ نگاهی به فیلم «بیحسی موضعی»
- یادداشت وارده/ نمایشی از پوچی و بیتفاوتی در شبی پرحادثه/ نگاهی به فیلم «بیحسی موضعی»
- به مردنم نگاه نکن/ نگاهی به فیلم «بیحسی موضعی»
- سبک و لحنی خلاق و جدید/ نگاهی به فیلم «بیحسی موضعی»
- در نشست مطبوعاتی «بی حسی موضعی» در موزه سینما مطرح شد/ چراغ سینماها باید روشن باشد
- مهکام ما را با خودمان روبرو میکند/ طنز تلخی که ارزش دیدن دارد/ نگاهی به «بیحسی موضعی»
- موافقت شورای ساخت با سه فیلم نامه / کمال تبریزی «در کمال بیشعوری» را میسازد
- اگر مسیح جای من بود، چه می کرد؟/ نگاهی به فیلم «آندرانیک»
- کشیش و پلیس/ نگاهی به فیلم «آندرانیک»
- رونمایی از پوستر «بیحسی موضعی» در جشنواره جهانی فیلم فجر
- گفتوگو با حسین مهکام، کارگردان «آندرانیک» / «آندرانیک» بار علوم انسانی جدی دارد
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- «مثل یک بهمن»؛ روایت خنیاگری که صدای یک قوم اصیل شد
آخرین ها
- فیلم کوتاه «شامیر» نامزد بهترین فیلمبرداری جشنواره امریکایی شد
- درمان از نگاهی دیگر؛ وقتی سرطان، بازیگر صحنه زندگی میشود
- گاو خشمگین ۴۵ ساله شد
- «زیر درخت لور»؛ تصویری از انزوا و شکاف عاطفی
- «جستوجو در تنگنا»؛ انگار این همه چیزی باشد که از شهر و دیوارهایش به میراث بردهایم
- حمید طالقانی درگذشت
- فیلمـکنسرت «برندگان اسکار موسیقی» روی صحنه میرود
- معرفی برگزیدگان نوزدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت»
- آکادمی داوری اعلام کرد؛ فهرست نامزدهای اولیه جوایز اسکار ۲۰۲۶/ نامزدی فیلمسازان ایرانی در دو بخش
- با رای منتقدان مجله IndieWire؛ آخرین ساخته جعفر پناهی در میان بهترینهای ۲۰۲۵
- شورای بازبینی فیلمهای سینمایی موافقت کرد؛ صدور پروانه نمایش برای پنج فیلم سینمایی
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- «پیکار با پیکر»؛ پیکری در پیکار
- «غریزه»؛ عشق پرشور نوجوانی، عبور از ممنوعهها
- رابطه ظرف و مظروف
- «محکوم»؛ آغازی برای پایان
- میراثِ کودکی
- بازیگر «پاریس تگزاس» در فیلم تازه نادر ساعیور
- اکران نسخه مرمت شده یکی از فیلمهای مهم داریوش مهرجویی
- این فیلم انعکاس واقعیتهای زندگی آدمهاست/ لیلا حاتمی: حواس کسی به «قاتل و وحشی» نیست
- «ارس، رود خروشان» روایت فاتحان شهرهای رفته بر باد است
- اکران و نقد نمایندهی کانادا در اسکار در سینما اندیشه
- نگاهی به مستند «زیر درخت لور»؛ بیانیهای هنری درباره شکلی از رنج جمعی
- «پیکار با پیکر»؛ وقتی که سخن هرودوت بهانه فیلم میشود
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- یک جایزه و دو تقدیر برای فیلمسازان ایرانی در جشنواره الیمپیای یونان
- سینما ایران در آتش سوخت
- ۲۶ هزار پاترهد دست دوستی دادند/ پیش به سوی فیلم-کنسرت «بازی تاج و تخت
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- «سگ سیاه»؛ بازمانده در شهر مردگان






