سینماسینما، یزدان سلحشور
«کبرا نام خواهر مردهام بود که شناسنامهاش را باطل نکرده بودند و شناسنامه را برای من گذاشتند. مادرم «مریم» صدایم میکرد.»[کبرا سعیدی/ مقدمه دفتر شعر «با تشنگی پیر میشویم»]
سینمای پیش از ۵۷، با همه اُفت و خیزهایش، چه در سینمای بدنه و چه در سینمای موج نو و چه در سینمای «حد واسط»ش، یک تفاوت قابل بحث داشت با سینمای پس از ۵۷: کارگردانان زنش واقعا اندک بودند و فیلمهایشان هم چندان محل نقد و نظر قرار نمیگرفت و حتی در گیشه هم به آثار «بفروش» بدل نمیشد. احتمالا در این میان، کبرا سعیدی تنها با یک فیلم در چهارچوب موج نوی سینمای ایران، شاخصترین چهره سینمای زنمحور این دوره است؛ سینماگری که با کافهگردی شروع کرد، اما خواست و توانست خود را از «هنر کابارهای» بیرون بکشد و چنانکه خود در فایل صوتی کوتاهی میگوید، زمانی که میتوانست در کاباره شبی ۵۰ هزار تومان عایدی داشته باشد، به تئاتر رو آورد و با ماهی ۲۵۰ تومان زندگی کرد، کتاب خواند و بدل به یک روشنفکر، نویسنده، شاعر، بازیگر صحنه تئاتر و بعدها با کارنامهای غنی، بازیگر فیلمهای موج نو شد با حضور در آثاری بهیادماندنی از مسعود کیمیایی، امیر نادری و جلال مقدم. سه سال قبل، فیلمی مستند درباره زندگی او- که یکی از رنجآورترین زندگیهای یک هنرمند در دوران مدرن هنر ایران است- در جشنواره فیلمهای مستند «یی هِلاوا» که هر سال در جمهوری چک برگزار میشود، به نمایش درآمد با نام «داستان شهرزاد»[شهرزاد نام هنری اوست] ساخته شاهین پرهامی، کارگردان ایرانی ساکن مونترآل، که برای ساختن فیلمی درباره او به ایران سفر کرده بود.
از فیلم «مریم و مانی» دو نسخه در یوتیوب در دسترس عموم است: نسخه یک ساعت و ۲۷ دقیقه و ۳۶ ثانیهای و نسخه دو ساعت و ۳ دقیقه و ۳۱ ثانیهای. نسخه دوم فاقد صداست و البته چیزی بیش از نسخه اول ندارد و زمان اضافهاش متعلق به تکرار برخی از سکانسهای پیشین است. نسخه نخست هم گرچه دارای صداست و کیفیت قابل مشاهدهای دارد، اما محتاج اصلاح دیجیتال تصاویر و رنگ است، که البته چیز عجیبی نیست، چراکه بسیاری از آثار دهه ۶۰ هم دچار اُفت کیفی صدا و تصویر شدهاند، درنتیجه، آثار پیش از ۵۷ جای خود دارند! فیلم با مشکلات بسیار و با سرمایهگذاری پوری بنایی و بازی او ساخته شد و از آثار توقیفی سال ۵۷ بود تا در سال ۵۹ رنگ پرده را دید. فیلمنامه نوشته کبرا سعیدی است با محوریت شخصیت مریم و با اخذ دو ایده الهامبخش از «روانی» هیچکاک[ایده سرقت اول فیلم، توسط زن] و «عروس سیاهپوش» تروفو[لو رفتن زن با یک نقاشی که یکی از مقتولان از او کشیده]. داستان فیلم به روایت سایت سوره سینما از این قرار است: «مریم تکفل خانوادهای پرجمعیت را به عهده دارد. خانه مسکونی این خانواده به علت تاخیر در پرداخت اقساط بانک در شرف حراج است. مریم که از فقر به تنگ آمده، در فرصتی که پیدا میکند، مبلغ هنگفتی پول از مانی، تحصیلدار یک شرکت، سرقت کرده و با این پول کلیه گرفتاریهای خانواده را رفع میکند. عروسی به پا میکند، اقساط و بدهیهای معوقه بانک را میپردازد و زندگی ازهمپاشیدهاش را سامان میدهد. در مقابل زندگی مانی که حرفهاش نقاشی است و روحیهای صادق و مهربان دارد، از هم میپاشد. مانی پیش از گرفتار شدن تصویری خیالی از مریم نقاشی میکند و چون در بازجوییها نمیتواند بیگناهیاش را به ثبوت برساند، راهی زندان میشود. مادر مریم، تصویری را که مانی از مریم نقاشی کرده، تکثیر میکند و در محله میچسباند و موجبات سرزنش وجدان و رسوایی مریم را فراهم میکند.»
فیلم در بافت داستان و حتی اجرا، در محور قرار دادن شخصیت مریم در بستری از مشکلات حاد اجتماعی آن دوره موفق است، اما متاسفانه از ناحیه دوبله آسیب بسیار دیده. با آنکه مدیریت دوبلاژ فیلم توسط منوچهر اسماعیلی انجام پذیرفته، اما از آثار شاخص وی در این حوزه نیست و قابل قیاس با دوبلههای بهیادماندنی برخی از آثار موج نو در همین دوره زمانی نیست و واقعگرایی سکانسهای زندگی شهری، با دوبلهای که بیشتر متناسب با دوبله آثار سینمای بدنه است، بهشدت آسیب دیده. متن، بازیها و حتی انتخاب قابها و اجرای کارگردان در داخل این قابها، کاملا متاثر از آثار شاخص موج نو و تا حدی یادآور آثار اولیه امیر نادری است و چه بسا اگر کارگردان فرصتی برای ساخت اثر بعدی خود مییافت، به یکی از نامآوران سینمای پس از انقلاب بدل میشد، اما چنین نشد. سابقه حضور وی در کاباره و برخی از نقشهای سینمایی وی سبب شد تا پس از سال ۵۷، او رسما از حضور در سینما منع شود. وضعیت مالی فاجعهبار، وی را ابتدا خرابهنشین و سبب کارتنخواب کرد و کار به جایی کشید که زیر پوشش کمیته امداد قرار گرفت. اواخر دهه ۷۰ که در منزل استیجاری یکی دیگر از بازیگران زن فیلمهای کیمیایی دیدمش، کاملا در هم شکسته بود و گاهی از مرز واقعیت و خیال، عبوری ناگهانی و بدون اخطار داشت. میگفت بارها نامه نوشته که اجازه دهند با نام مستعار فیلمنامهاش را ارائه دهد تا گذران زندگی کند، اما پاسخی نیامده. لباسهایش، چلتیکهای از پارچههای مستعملی بود که مشخص بود روزگاری پرزرقوبرق بودهاند و میگفت از آمیختن لباسهای پیش از ۵۷اش، توسط خودش دوخته شده. کیسهای پر از خشابها و قوطیهای اغلب خالیِ داروهای اعصاب داشت، اما هنوز امیدوار بود به زندگی. از آنجا که بیرون آمدم، حال خوشی نداشتم. زنگ زدم به یکی از شاعرانی که در کانون نویسندگان ایران مسئولیتی داشت و- روزگاری هم کبرا سعیدی عضو این کانون بود- که کاری کند، اما تنها «اگر» و «مگر» جوابم بود درباره شاعری که ابراهیم گلستان روزگاری درباره کتاب شعرش نوشته بود[این کتاب با سرمایهگذاری بهروز وثوقی منتشر شده بود و طراحی و عکس روی جلدش هم کار امیر نادری بود]: «اما حرفهایمان در حد شعر بیشتر به هم میخورد. در حد شعر، نه شاعرها… روز رسیدنش به هدیه کتابی به من بخشید که یک جنگ از شعرهای نو فارسی بود… یک چند روز بعد ازم پرسید آن را چگونه میبینم… گفتم در این جنگ از آنهایی که شعرشان بیپاست، برگزیدههایی هست… بعد رفتم آن جلد لاغر آکنده از بیان زنده بیدادگر را که سالها پیش با عنوان «با تشنگی پیر میشویم» درآمد، درآوردم. از آن برایش تکهها خواندم. شعر کار خود را کرد. خود را میگرفت نگرید، که عاقبت نتوانست. افتاد به هقهق. بلند شد رفت. بعد که آمد، گفت: این از کجا آمد، کیست؟ گفتم: همین دیگر. بیخبر هستیم.»
منبع: ماهنامه هنروتجربه
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- سرگذشت ستاره سینمای قبل از انقلاب در حوالی شهر گلیم ایران/ قصه «شهرزاد» آواره
- از تنش تا پالایش/ نگاهی به فیلم «مغزهای کوچک زنگزده»
- من آشغالها را دوست دارم / نگاهی به فیلم «آشغالهای دوستداشتنی»
- افسون شده در هزارتوی خیال!/ نگاهی به فیلم «جنبل»
- هرکی اینجا بمونه، گم میشه!/ نگاهی به فیلم «دو لکه ابر»
- فیکشن بودن را فریاد بزن/ نگاهی به فیلم «گزارش فرار یوسفی»
- گمشده در هیاهوی شهر/ نگاهی به فیلم «پاسیو»
- عارف عاجز/ نگاهی به فیلم «شعلهور»
- چشمی و صد نَم جانی و صد آه/ نگاهی به فیلم «خانم یایا»
- بازی مافیا/ نگاهی به فیلم «گرگ بازی»
- گفتوگو با پوریا کاکاوند، کارگردان فیلم «گلدن تایم»/ شانسِ تازه کار
- بازی گرگ بازی/ نگاهی به فیلم «گرگ بازی»
- سوالهای بی جواب/ نگاهی به فیلم «خانم یایا»
- بحران بلوغ بر بستری اجتماعی/ نگاهی به فیلم «آستیگمات»
- گمشدگی آدم های خواب زده/ نگاهی به فیلم «دو لکه ابر»
نظر شما
پربازدیدترین ها
- ردپای یک کارگردان مؤلف / نگاهی به فیلمهای کوتاه سعید روستایی
- وقتی زن تبدیل به «ناموس» میشود/ نگاهی به فیلم «خورشید آن ماه»
- اختصاصی سینماسینما/ نامه امیر اثباتی به کمال تبریزی؛ کنجکاوم بدانم قرار است در شورای پروانه نمایش چه گلی به سر سینما بزنید
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- رضا رویگری: بهترین حضور من در سینما «بوتیک» است
- انعقاد قرارداد سهجانبه همراه اول در حوزه زنجیره تأمین محصولات کشاورزی صادراتی
- همکاری اپلیکیشن «اوانو» و «ازکیوام» در همپذیرندگی کیف پول
- درباره پوستر جشنواره فیلم فجر پوستری که هرساله بحث برانگیز می شود
- اختصاصی سینماسینما/ نامه امیر اثباتی به کمال تبریزی؛ کنجکاوم بدانم قرار است در شورای پروانه نمایش چه گلی به سر سینما بزنید
- با تصویری از فیلم سینمایی «مادر»؛ پوستر چهل و سومین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد
- برآیندی از نظرسنجیهای مختلف؛ بهترین فیلمهای ۲۰۲۴ به انتخاب بیش از ۴۰۰ منتقد
- «ژاله علو مرگ ندارد»/ بدرقه پیکر ژاله علو به خانه ابدی
- «دِویل» به ۵ اجرای پایانی رسید/ بررسی نمایش در یک گفتگوی مجازی
- سوینا منتشر میکند؛ ۳ داستان کوتاه با صدای نازنین مهیمنی
- با حکم وزیر ارشاد؛ اعضای جدید شورای پروانه نمایشِ فیلمهای سینمایی منصوب شدند
- رونمایی از دو سرویس همراه اول در بازدیدهای معاون راهبردی رئیسجمهور و رگولاتوری
- هیات امنای انجمن سینمای جوانان ایران منصوب شدند
- کتاب «صحنه عشق من است» رونمایی میشود/ تقدیر از ادنا زینلیان
- خسرو خسروشاهی: کسی دیگر در دوبله نمانده است/ امیدوارم چراغ دوبله خاموش نشود
- نخستین جایزه ملی پویانمایی فراخوان داد
- رونمایی از سرویسهای دیجیتال و هوش مصنوعی همراه اول با حضور وزیر ارتباطات
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ فیلمِ بعدی نولان، اقتباسی از اودیسه است
- چهل و سومین جشنواره فیلم فجر؛ هیأت داورانِ فیلمهای کوتاه داستانی معرفی شدند
- آیا بهروز شعیبی گزینه خوبی برای مدیریت انجمن سینمای جوان است ؟
- همه در اندوه خاموشی صدایی ماندگار/ پیامهای تسلیتی که برای درگذشت ژاله علو منتشر شد
- میزبانی ۱۱ سالن از جشنواره بینالمللی تئاتر فجر
- اعضای آکادمی سینمای مستند ایران انتخاب شدند
- با حکم رئیس سازمان سینمایی؛ بهروز شعیبی مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران شد
- شبنشینی غیرایرانی در هفتِ یلدایی
- جوایز ادبی و دوستان و دشمنان واقعی
- انتقاد نویسنده روزنامه اعتماد از جشنواره سینما حقیقت : اغلب آثار شلخته و پروپاگاندایی بودند
- بلا گردان / در حاشیه مستند «ضد قهرمان»
- کوتاه درباره «ملاقات با جادوگر» لمپنیسم سینمایی!
- بازدید معاون اول رییسجمهور و وزیر ارتباطات از غرفه همراه اول