تاریخ انتشار:1398/03/08 - 12:12 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 113169

سینماسینما، یزدان سلحشور

«قصر شیرین» یک فیلم کوچک و جمع‌وجور و تر و تمیز است، اما فیلمی نیست که از میرکریمی انتظار داریم! فیلمی ا‌ست که از یک «فیلم‌اولی» خیلی بااستعداد انتظار داریم. فیلم رسما فاقد امضای هنری ا‌‌ست که از میرکریمی در آثارش می‌شناسیم و تجربه‌ای را که خواسته با افزایش موسیقی در فیلمش، به سرانجامی برساند، به تزاحم موسیقی منجر شده و شاید تنها ایراد مهم فیلم [غیر از کوچک بودن جهان‌بینی و چشم‌اندازش] همین باشد. فیلمنامه خیلی راحت و بدون دست‌انداز شکل گرفته و پیش رفته و یک فیلم جاده‌ای تر و تمیز از آن بیرون آمده که اگر «زمان محبوس در روایتش» وسیع‌تر و عمیق‌تر بود، با خرده‌روایات بیشتر، مطمئنا میرکریمی نتیجه خیلی بهتری می‌گرفت. با این همه او سعی کرده با افزایش ریتم و کوتاه‌ کردن «زمان نمایش فیلم»، اثری دوست‌داشتنی بسازد که مخاطبان عام سینما را هم راهی سالن‌ها کند.

به نظر می‌رسد رضا میرکریمی از آن دسته فیلم‌سازانی ا‌ست که سیر موفقیت در کارنامه‌اش، وارونه است! مثال بزنم؟ مثل اورسن ولز یا فرانک دارابونت یا لوک بسون. بعضی سینماگران، با آثار بزرگ شروع می‌کنند و بدل به افسانه می‌شوند، اما اندک اندک به خانه‌های کوچک‌تری نقل مکان می‌کنند! شاید دلیلش این باشد که سیر طبیعی رشدشان طی نشده! مثل نسل‌هایی که نه کودکی کردند و نه جوانی و در میان‌سالی تازه به فکر کودکی و جوانی افتادند![عشق پیری گر بجنبد سر به رسوایی زند!] من شخصا فکر می‌کنم بزرگ‌ترین رقیب هنرمندان بزرگ، خودشان هستند! هیچ‌چیز بدتر از آن نیست که با خودت مقایسه شوی و در خط پایان، دوم و سوم و چهارم شوی، درحالی‌که نفر اول هم خودت هستی! [خودت که نه! گذشته‌ات!] این شتری ا‌ست که درِ خانه همه می‌خوابد، اما باید برای دیر و زودش، مهندسی زمان کرد!

تنها وجهی که از دنیای شناخته‌شده میرکریمی- در دیگر آثارش- در این فیلم هم هست، همان «عدم قضاوت» است درباره خوبی یا بدی شخصیت‌ها؛ به عبارت دیگر، هم‌چنان در این فیلم هم، شما نه شاهد شخصیت مطلقا بد هستید نه مطلقا خوب. البته شخصیتِ پدر با بازی حامد بهداد، از اولش خوب نشان نمی‌دهد. در واقع فیلم‌ساز ما را وادار می‌کند با قضاوت دیگران درباره‌ او همراه شویم تا با اطلاعاتی که خرده خرده از او به ما می‌دهد، چه در داستان، چه در اجرای داستان، چه در ساخت اتمسفر و مکان و زمان[زمان در این فیلم گرچه خطی‌ است، اما با وقایع زیاد و خرده‌روایات، فصل‌بندی می‌شود و به فصل‌هایی از زندگی پدر و کودکانش بدل می‌شود] ما را به عنوان مخاطب، گرفتار «شرمندگی خود به عنوان یک انسان» کند. به نظرم هدف فیلم هم همین است.

منبع: ماهنامه هنروتجربه

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها