تاریخ انتشار:1397/12/26 - 12:34 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 109001

سینماسینما، ایلیا محمدی‌نیا

شاید بتوان در یک شمای کلی دوازدهمین دوره جشنواره فیلم حقیقت را در یک جمله دبیر جشنواره و رئیس مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی خلاصه کرد؛ آن‌جایی که در گفت‌وگو با نخستین شماره نشریه روزانه جشنواره می‌گوید: «ایده ما روشن است: مستند برای همه.»

این جمله به‌ظاهر ساده دنیایی از جهان‌بینی را پشت سرش یدک می‌کشد، چراکه اساسا حصول به تفکر این‌چنینی درحالی‌که تعریف فیلم مستند در اذهان عمومی به جهت بسیاری از آثار تولیدی صداوسیما دچار اعوجاج شده است، راحت نخواهد بود. با این اوصاف، مجاب کردن مخاطبی که سینما را بر پرده‌های کوچک و بزرگ سینما با مجموعه‌ای از فیلم‌های سینمایی داستانی با سلبریتی‌های جورواجور دیده و عادت به آن نوع سینما دارد، بسیار سخت می‌نماید. (در این‌جا قصد مقایسه فیلم مستند و داستانی را ندارم، چراکه هر آدم عاقلی می‌داند فیلم‌های مستند در بهترین حالت خود یارای مقایسه و مقابله با سینمای بدنه را ندارند و اساسا از این قیاس خنده می‌آید خلق را.)

در سال‌هایی که سیدمحمد طباطبایی‌نژاد بر مسند مدیریت جشنواره فیلم حقیقت و ریاست مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی تکیه زده است، با همین دیدگاه و منظر به سینمای مستند نگاه کرده و ثبات مدیریتی در هر دو بخش ذکرشده باعث شد او بتواند نیت خود را اجرایی کند و ماحصلش شد جشنواره‌ای که هر ساله مخاطبان بیشتری را از میان مردم علاقه‌مند به سینما جذب کند. جشنواره دوازدهم حقیقت هم از این قاعده مستثنا نبود. این دوره از جشنواره همانند دو، سه دوره اخیر یک نمود و بارزه مشخص داشت؛ مخاطب تازه‌نفس برای سینمای مستند. مخاطبی که باعث شد شش سالن سینما در مجموعه چارسو در تمام ساعات نمایش فیلم‌ها در طول شش روز برپایی جشنواره پر از تماشاگران مشتاقی باشد که حالا دیگر برای آن‌ها دیدن فیلم‌های مستند جشنواره فیلم حقیقت تبدیل به یک اتفاق معمول شده است. به زبان ساده‌تر، همانند جشنواره فیلم فجر در سبد خانوارها قرار گرفت.

در نگاهی خوش‌بینانه این امر اتفاق بزرگی در عرصه بازاریابی مخاطب محسوب می‌شود، چراکه اساسا سینمای مستند در بهترین حالت خود می‌تواند در مدیوم تلویزیون جای بگیرد و دیده شود. حال جشنواره فیلم حقیقت سال‌هاست تلاش می‌کند به هر شکلی مخاطب پرشماری را برای محصولات مستند دست‌وپا کند و به نظر می‌رسد موفق هم بوده است. مخاطب در جشنواره مستند حقیقت با حجمی از آثاری مواجه می‌شود که می‌توان بر آن عنوان تازه «مستند‌های تجاری» را گذاشت. مستند‌هایی که سوژه‌هایش از بطن مناسبات اجتماعی جامعه می‌آید، اما آن‌قدر به داستان و مولفه‌های سینمای داستانی وفادار است که گاه تفکیک آن از هم امر مشکلی می‌نماید.

رسیدن به این نگاه لزوما مذموم نیست، اما مشکل این‌جاست که مستند‌های تجربی و آثاری که به لحاظ فرم و ساختار به ذات سینمای مستند نزدیک هستند، دیگر کمتر مجالی برای نمایش و عرضه پیدا می‌کنند. درنتیجه به نظر می‌رسد این مدیران و سیاست‌گذاران جشنواره نیستند که توانستند ذائقه مخاطبان را به سمت سینمای مستند تغییر دهند، بلکه مخاطب تازه‌نفس جشنواره موفق به تغییر ذائقه آن‌ها (مدیران و سیاست‌گذاران) شده است. وقتی جشنواره برای حصول به خواسته خود، یعنی جذب مخاطب، به هر شکلی تلاش می‌کند و جوایز عمده خود در سال‌های اخیر را به این‌گونه از فیلم‌ها اهدا می‌کند، باید هم منتظر باشیم تولید آثار این‌چنینی روندی رو به رشد را نشان دهد. اما کدام‌یک از آثار برگزیده جشنواره فیلم حقیقت در جشنواره‌های معتبر جهانی فیلم مستند توانستند موفقیتشان را تکرار کنند؟

از طرفی، باید پذیرفت به جز یکی دو استثنا استقبال مخاطبان آثار مستند در جشنواره لزوما منتج به فراگیر شدن این اتفاق در روزهای خارج از جشنواره نمی‌شود، چراکه نفس دیدن فیلم یکی از آن جاذبه‌های شبه‌روشن‌فکری است که دامن بسیاری از مخاطبان فصلی جشنواره‌های فیلم را گرفته و در اکران‌های خارج از جشنواره عموما به جذب مخاطب منتهی نمی‌شود.

نگران نگاه‌های پوپولیستی به سینمای مستند باشیم

ایده «مستند برای همه» به‌حتم ایده‌ای درخشان است و هم‌چنان‌که گفتم، در چند دوره اخیر هم با وجود تمامی موانع توانسته بخشی از تماشاگران بالقوه سینما را به تماشاگران بالفعل تبدیل کند. اما یادمان باشد اگر این ایده با کارشناسی به دور از احساسات‌گرایی و مراقبت همراه نباشد، می‌تواند عواقب ناگواری برای سینمای مستند ما داشته باشد، چراکه با تغییر ذائقه مخاطبان و تولید آثاری که هدف غایی آن‌ها جلب مخاطب بیشتر است، همیشه می‌توان گام‌های نگاه‌های پوپولیستی را در این نوع سینمایی شنید. نگاهی به بعضی آثار برگزیده چند دوره اخیر جشنواره فیلم حقیقت شکمان را به یقین تبدیل می‌کند که نگاه کارگزاران و سیاست‌ورزان جشنواره حمایت از تولید و نمایش آثاری در حوزه سینمای مستند است که بتواند بیشتر به ذائقه مخاطبان سینما خوش بیاید. در واقع صدای پای این تفکر مسموم که در تضاد کامل با سینمای خلاقانه و همیشه نگران و معترض سینمای مستند است، بیشتر از آن‌چه فکر می‌کنیم، به ما نزدیک است.

ثبات مدیریت در جشنواره فیلم مستند

از منظر ثبات مدیریتی جشنواره فیلم حقیقت در درجه بالاتری از جشنواره فیلم فجر قرار دارد، که هر سال یا هر دو سال با تغییر دبیر آن ما هنوز شاهد آزمون و خطا کردن دبیران تازه‌کاری هستیم که می‌خواهند به زعم خود بنیان‌های تازه‌ای را در برگزاری جشنواره بنا گذارند، غافل از این‌که احتمال بودنشان در دوره‌های آتی جشنواره فیلم فجر چندان بالا نیست. شش سال ثبات مدیریتی در این بخش باعث شده، خوب یا بد، تکلیف فیلم‌سازان با مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و جشنواره فیلم مستند حقیقت روشن باشد.

یک پیشنهاد

این‌که همه امکان دیدن یکسان فیلم‌های جشنواره را دارند، اتفاق فرخنده‌ای است، اما در بسیاری از موارد و به‌ویژه در روزهای پنج‌شنبه و جمعه و سانس‌های ساعت ۱۸ به بعد هر روز جشنواره حجم انبوه علاقه‌مندان باعث می‌شد بسیاری از سینماگران این عرصه و خبرنگاران، اهالی رسانه و منتقدان سینمایی از دیدن آثار باز بمانند. اگر مدیران جشنواره برای سال‌های آینده تدبیری داشته باشند که بخشی از صندلی‌ها به این گروه از مخاطبان که هر یک به نحوی در انعکاس اتفاقات جشنواره، چه در قالب خبر و چه در حوزه یادداشت یا نقد فیلم‌ها، اثرگذاری دارند، اختصاص یابد، نتیجه بهتری حاصل خواهد شد. به نظر می‌رسد الگوی جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در همین مجموعه چارسو نمونه خوبی برای این کار در جشنواره فیلم حقیقت باشد.

یک تدبیر درست

دبیر جشنواره طی شش دوره حضور در این مسند آن‌قدر آزمون و خطا در برگزاری جشنواره داشت که بداند اکران فیلم‌ها در نوبت صبح فقط یک فرصت‌سوزی برای فیلم‌سازانی است که تمام دل‌خوشی آن‌ها دیده شدن فیلم‌هایشان و نه صرفا حضور در جشنواره است. به همین جهت هم هست که در جشنواره دوازدهم تمامی فیلم‌ها در نوبت بعد از ظهر روانه اکران شد تا مخاطبان بیشتری امکان دیدن آثار را داشته باشند؛ تغییری به‌ظاهر کوچک و بی‌اهمیت اما پربار که به‌حتم در سال‌های آتی تکرار خواهد شد.

جشنواره در بیم و امید

شرایط اقتصادی کشور در ماه‌های اخیر، از افزایش نرخ دلار و دیگر ارزهای خارجی تا افزایش قیمت‌ها و التهاباتی که دامنه آن تا دولت هم کشیده شده بود، باعث شد نگرانی‌هایی پیرامون برگزاری و کیفیت برگزاری جشنواره فیلم حقیقت به وجود آید، خاصه این‌که جشنواره فیلم حقیقت جشنواره‌ای کاملا دولتی است. درنتیجه هرگونه هزینه اضافی یا اشتباه محاسباتی در چگونگی برگزاری آن در بخش‌های مختلف شامل تشریفات و دعوت از داوران و فیلم‌سازان خارجی و… می‌توانست تبدیل به چشم اسفندیار جشنواره شود و اعتراض رسانه‌های دلسوز را به دنبال داشته باشد. با این همه، در یک برآیند کلی نشانه‌ای از ضعف در ساختار اجرایی جشنواره دیده نشد، تا این بزرگ‌ترین و معتبرترین جشنواره فیلم مستند کشور هم‌چنان پناهگاه و ملجا مستندسازان بماند.

داوران و مهمانان خارجی جشنواره

یکی از بخش‌های جشنواره که می‌توانست به جهت افزایش نرخ ارزهای خارجی، به‌ویژه دلار و یورو، در ماه‌های اخیر و درنتیجه افزایش سرسام‌آور هزینه‌های تهیه بلیت هواپیما و اسکان در هتل و… تحت تاثیر قرار گیرد، حجم و کیفیت مهمانان خارجی جشنواره، اعم از داوران و فیلم‌سازان باشد، که تعداد مهمانان خارجی و فیلم‌ها در جشنواره دوازدهم نشان داد در این بخش تغییر خاصی به نسبت سال‌های پیشن برگزاری جشنواره احساس نشده است.

کارگاه‌های تخصصی

شاید بیشترین نگرانی فیلم‌سازان جوان حوزه مستند در جشنواره، بود یا نبود بخش کارگاه‌های تخصصی هنرمندان خارجی بود که به سنت هر ساله جمع زیادی را به خود جلب می‌کرد و اتفاقات تورمی در ماه‌های گذشته سایه سنگینی بر آن انداخته بود. در دوازدهمین دوره جشنواره، هنرمندان شاخصی از کشورهای مختلف جهان چند کارگاه تخصصی برگزار کردند که شاید معروف‌ترین این کارگاه‌ها با حضور اریک اشپتزر مارلین، صدابردار شاخص آثار ورنر هرتزوگ (کارگردان شناخته‌شده آلمانی)، بود، که در آن اشپیتزر درباره «صدا و موسیقی در فیلم مستند» برای علاقه‌مندان صحبت کرد. او طی دو روز چهار کارگاه با همین عنوان برگزار کرد. از دیگر کارگاه‌های تخصصی برگزارشده می‌توان به «مستر کلاس فیلم‌برداری» با حضور کلر پیژمان، و «دراماتورژی» با حضور جیان فرانکو پانونه اشاره کرد. دکتر احمد الستی و مهرداد اسکویی با کارگاه «طراحی آغاز و پایان در فیلم مستند»، محمدرضا اصلانی با کارگاه «مستند سینمایی» و همایون امامی با کارگاه «ساختار دراماتیک در سینمای مستند» دیگر اساتیدی بودند که کارگاه‌های آن‌ها در طول برگزاری جشنواره مورد استقبال قرار گرفت.

بخش آرای مردمی

یک اتفاق خوب جشنواره دوازدهم اجرای درخور ستایش بخش آرای مردمی بود. ارزشمند از این منظر که همه فیلم‌ها امکان حضور در این بخش و قضاوت شدن از طرف مردم علاقه‌مند را داشتند؛ چه در بخش فیلم کوتاه، چه آثار نیمه‌بلند و چه فیلم‌های بلند مستند. امکانی ارزشمند که امسال نظم خوبی داشت.

موخره

این‌که جشنواره فیلم حقیقت در دوازدهمین دوره برگزاری آن با کاستی‌ها و نقدهایی جدی در بخش انتخاب آثار مواجه بود، امری انکارناشدنی است. نگاهی به بعضی از آثار راه‌یافته به بخش مسابقه جشنواره و عدم انتخاب بعضی فیلم‌ها نشان می‌دهد اعضای هیئت انتخاب در انجام وظیفه مهم خود در این امر سخت گاه، اگر نگوییم ملاحظاتی، که سهل‌انگاری‌های داشتند. اما با وجود همه کاستی‌ها جشنواره فیلم حقیقت در نبود و خلأ جشنواره ارزشمندی چون جشنواره فیلم مستند کیش (به مدیریت کامران شیردل) مهم‌ترین اتفاق سالانه حوزه سینمای مستند کشور است. مراقبت از این اتفاق ارزشمند دلسوزی بسیاری می‌طلبد. جشنواره را نقد کنیم تا بهتر برگزار شود. تخریب آن به هر شکلی آسیبی جدی به بدنه سینمای مستند خواهد زد. مراقب باشیم

منبع: ماهنامه هنروتجربه

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها