سینماسینما، سیدرضا صائمی:
«هانس جوانی از آلمان» روایتی از هویت طلبی در میانه نژادپرستی و ناسیونالیسم افراطی است.
در میان آثار سهراب شهیدثالث، «هانس جوانی از آلمان» شاید متفاوت ترین فیلمش باشد؛ هم از جهت نوع سوژه، هم از حیث حجم داستانگویی. فیلم به شرایط زندگی پسری کارگر (هانس) در ماه های آخر جنگ جهانی دوم و پایان آن (سال ۱۹۴۴-۴۵) میپردازد. هانس در غیاب پدر یهودی اش با مادر و مادر بزرگ مریضش زندگی میکند. درواقع آن بی زمانی و بی مکانی که در اغلب آثار سهراب وجود دارد، در اینجا کمرنگ شده و قصه، ساختار و فضای تاریخ مند پیدا کرده است. بااینحال در بستر این روایت تاریخی میتوان همان دغدغه های همیشگی و اگزیستال شهیدثالث را ردیابی کرد، از جمله تاملات و ملال هایی که آدمی در کشف و ساخت هویت خود تجربه میکند و در اینجا هانس این بحران هویت را در یک وضعیت دوگانه تجربه میکند. یکی بحران هویت سنی به واسطه قرار گرفتن او در دوران نوجوانی و بلوغ و تلاش برای احراز هویت فردی خویش که دستکم دو نشانه آن را میتوان در فیلم ردیابی کرد. یکی ارتباط عاطفی اش با دختر همسایه و دیگری پنهانی سیگار کشیدن او با رفیقش. از این رو فیلم را میتوان جزو فیلم های نوجوان هم دانست که به کشمکشهای درونی و هویت طلبانه این دوره میپردازد. از سوی دیگر هانس درگیر فهم و پذیرش هویت اجتماعی خود است. او که یک نیمه یهودی است، هم از سوی آلمان ها مورد سرزنش و طعنه و زخم زبانهای همسایگان قرار دارد و هم نگاه مشکوک یهودیان به افرادی مثل او که در وضعیت دوگانه یهودی-آلمانی قرار گرفتهاند، رنج آور است. ضمن اینکه غیبت پدر و عدم شناخت هانس از او، این گمگشتگی هویتی را پیچیده تر و بغرنج تر میکند. همسایه ها با چشم تردید و نفرت به آنها می نگرند و حتی مادرش را فاحشه می دانند. مادری که کمتر از پدر برای پسرش حرف زده و همواره سکوت کرده و در برابر پرسش های او از پدر همواره غمی سنگین بر چهره اش می نشیند که گویای گذشته ای تلخ است که بر او گذشته. درواقع هانس در دوقطبی هویت فردی و ملی خویش در جست وجو راهی به رهایی است؛ راهی که بتواند او را به پایگاه فردی و اجتماعی آرام و باثبات برساند.
«هانس جوانی از آلمان» همچنین دغدغه دیگری از سهراب شهید ثالث را به تصویر میکشد که آن مسئله نژادپرستی است. در «هانس جوانی از آلمان» نیز همانند «گیرنده ناشناس» شهیدثالث ارتباط بین ناسیونالیسم آلمان، مسئله کشتار یهودیان و نژادپرستی در آلمان بعد از جنگ را به پرسش میگیرد. او نشان میدهد که یهودی ستیزی بعد از جنگ فقط نوعش عوض شده و با ناسیونالیسم افراطی دوباره برمیگردد. بعد از ورود نیروهای آمریکایی به فرانکفورت برای مدت کوتاهی اوضاع تغییر میکند و دیگر کسی به هانس و مادرش ناسزا نمیگوید، اما همچنان همسایه ها و رهگذران در گوشی علیه آنها صحبت میکنند. هانس و مادرش نه در دوران قبل از جنگ جایی در جامعه آلمان دارند و نه در دوران بعد از آن. بازنمایی این تصویر دوسویه از یهودی ستیزی و ناسیونالیسم افراطی که دو روی یک سکه واقعیت را به تصویر میکشد، فیلم را به اثری انتقادی بدل میکند که این فضای مخوف و هولناک را میتوان در فرم و ساختار روایی شهیدثالث از قصه نیز رمزگشایی کرد؛ از طریق ایزوله کردن کاراکترها، رنگ آمیزی سیاه و خاکستری و خلق فضاهای بسته که میتواند حس خفقان را در این دوره تاریخی و به مثابه روح زمانه در قصه به مخاطب منتقل کند. سیاه و سفید بودن فیلم به پردازش این حس و حال کمک زیادی کرده است. فیلم را میتوان اثری اقتباسی هم دانست، به این معنا که فیلم بر اساس رمانی از هانس فریک به نام «ساعت آبی» که به نوعی شرح حال نویسنده است، ساخته شده و شهید ثالث در اجرای سینمایی این رمان موفق عمل میکند. فضاسازی و قاب بندیهایی که برخلاف اغلب فیلمهای شهیدثالث نه در طبیعت، که در یک فضای جنگی و شهر جنگ زده است، شاید دیگر آن زیبایی شناسی بصری فیلمهای دیگر او را نداشته باشد، اما به شدت در خلق رئالیستی قصه و انتقال خفقانی که در این برهه تاریخی در آلمان ویرانشده بعد از جنگ وجود داشت، موفق است و به باورپذیری شخصیتها و احوالات روحی آنها کمک زیادی میکند. فیلم به خوبی افسردگی خانواده هایی را که به نوعی با یهود و یهودیت نسبت داشتند، در آلمان دوره هیتلری نشان میدهد و در پس آن هویت طلبی قهرمان نوجوان قصه اش را با منطقی روانکاوی در بستر این تجربه تاریخی به تصویر میکشد. نوجوانی که به جای تجربه طغیانگری برساخته از اقتضای سنیاش، در سرخوردگی فردی از یک سو و سرکوب سیاسی-ایدئولوژیک از سوی دیگر قرار گرفته و درنهایت با شکست آلمان، مجالی برای رهایی او پیدا می شود. هر چند که امکان این آزادی همچنان برای هانس و همه آنهایی که به این طبقه تعلق دارند، دشوار است. صحنه پایانی فیلم که هانس در حال تعمیر پنجره اتاق خانه شان است، نمادی از همین تلاش او برای رهایی و رسیدن به هویت مستقل و باثبات است.
منبع: ماهنامه هنر و تجربه
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- سهراب شهید ثالث، فیلمسازی آوانگارد با دیدگاهی فراتر از رئالیسم
- فیلمسازی با دغدغههای انسانی
- مدخلنویسی یا گزارشنویسی؟ مساله این است/ نگاهی گذرا بر کتاب «راهنمای فیلم سینمای ایران»
- برترینهای سینمای ایران در صد سال اخیر به انتخاب نویسندگان سینماسینما/ بخش سوم
- کودکانی که کودکی نمیکنند
- خبرهایی از فیلم «سهراب شهید ثالث» به کارگردانی مرتضی فرشباف
- همسفر کوچههای عشق/ یادداشت جواد طوسی درباره خسرو سینایی
- بازتاب بازنشر گفتگوی مجله فردوسی با سهراب شهید ثالث در سینماسینما / یادداشت محمد حقیقت
- بازخوانی گفتگوی مجله فردوسی با سهراب شهید ثالث
- مستند «سهراب شهید ثالث: دور از خانه»
- برشهای کوتاه/ ویدئوی بخشهایی از مصاحبه بهرام بیضایی درباره مهاجرت، شهیدثالث و پروژههایش
- انگار همهی زندگی کابوسی باشد میانهی خوابی شبانه/ سینماگران اصیل ایرانی؛ بخش هفتم، سهراب شهید ثالث
- حضور بازیگرانی در نقش کیارستمی، بیضایی و امیر نادری در فیلم مرتضی فرشباف درباره شهید ثالث
- صحبتهای شنیدنی سهراب شهیدثالث در یک مصاحبه تلویزیونی/ نسخه کامل گفتوگو + ویدئو
- نمایش سه فیلم کمتر دیده شده از سهراب شهید ثالث در باشگاه هنروتجربه
نظر شما
پربازدیدترین ها
- فوت خواننده پیشکسوت موسیقی نواحی گیلان/ ناصر مسعودی درگذشت
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- نگاهی به فیلم «بیسر و صدا»؛ ایده خلاقانه، مسیر اشتباه
- حقایقی درباره بازمانده ساخته سیف الله داد/ماجرای توقیف فیلم بازمانده به دلیل حجاب!
- ۱۵ اثری که برای فهرست اولیه اسکار فیلم بینالمللی شانس بالاتری دارند
آخرین ها
- بیانیه یکصد سینماگر درباره حکم تازه جعفر پناهی
- «سایت اند ساوند» ۵۰ فیلم برتر ۲۰۲۵ را انتخاب کرد؛ فیلم اندرسون در صدر/ «یک تصادف ساده» ششم شد
- یک چرخش استراتژیک بزرگ؛ نتفلیکس برای خرید برادران وارنر، وارد مذاکرات انحصاری شد
- دربارهی نمایش «زنی که فقط سیگار میکشد»؛ ای کاش که جای آرمیدن بودی
- «تاجی» به اسکار رفت/ «آمیگدال» آماده نمایش شد
- نخستین نشست هیئت مدیره انجمن منتقدان برگزار و رئیس انجمن انتخاب شد
- ماجرایِ ظریفِ وزارت خارجهی سوئیس
- فیلم-کنسرت «هری پاتر»و «ارباب حلقهها» به آخرین اجرای پاییزی رسیدند
- پوستر «باد زرد – ونگوگ» رونمایی شد
- مولف بودن در آینه مکتب نقد عمیقگرا
- نگاهی به فیلم سینمایی «سامی»؛ دوربین به مثابه سمفونی برای سفری طولانی
- معرفی برندگان هیئت ملی نقد آمریکا ۲۰۲۵/ «یک تصادف ساده»؛ بهترین فیلم بینالمللی/ «نبردی پس از دیگری» ۵ جایزه گرفت
- ۱۵ اثری که برای فهرست اولیه اسکار فیلم بینالمللی شانس بالاتری دارند
- تأملی بر حضور نوری بیلگه جیلان در جشنواره جهانی فیلم فجر؛ داور غایب
- بیانیه کانون کارگردانان سینما درباره بازداشت سینماگران در مهمانی خصوصی
- واکنش رضا کیانیان به گزارش تاریخ سه هزار ساله زیر چرخ لودرها
- اعلام مستندهای دو بخش از نوزدهمین جشنواره «سینماحقیقت»
- واکنش کانون کارگردانان سینمای ایران به حکم جعفر پناهی
- شروودِ تالار وحدت؛ جایی که ماهان حیدری قهرمانان آینده را پیدا میکند
- تورج اصلانی داور جشنواره ترکیهای شد
- سروش صحت و علی مصفا «بیآتشی» را روایت کردند
- سام درخشانی هم استعفا داد
- نمایش موزیکال «رابین هود» / گزارش تصویری
- حلقه منتقدان فیلم نیویورک منتخبان ۲۰۲۵ خود را اعلام کرد/ «نبردی پس از دیگری»، بهترین فیلم شد؛ پناهی، بهترین کارگردان
- جشنواره جهانی فیلم فجر۴۳؛ در ایستگاه پایانی «درس آموختهها» بهترین فیلم شد/ جایزه ویژه داوران به کارگردان ژاپنی رسید
- «خرگوش سیاه، خرگوش سفید» به چین میرود
- گاتهام ۳ جایزه به «یک تصادف ساده» داد/ «نبردی پس از دیگری» بهترین فیلم جوایز مستقل نیویورک شد
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- مصائب افزایش سن ، از جولیا رابرتز تا نیکول کیدمن
- تام استاپارد؛ نویسندهای که جهان را از نو صحنهپردازی کرد





