اشارات فلسفی و شاعرانه «یک ایستگاه جلوتر» از جنس رئالیسم جادویی است.
سینماسینما، شادی حاجی مشهدی:
اولین تجربه بلند سینمایی سامان استرکی فیلم «یک ایستگاه جلوتر» است که آن را به شیوه ویدیویی، در سال ۸۱، وقتی فقط ۲۱ ساله بود، ساخته است. استرکی را پیش از این، با فیلم «صندلی خالی» میشناسیم؛ فیلمی که در سال ۸۷ از جشنواره فیلم فجر دیپلم افتخار گرفت و مورد توجه منتقدان قرار گرفت.
استرکی فیلمسازی خلاق و معترض است. اعتراض او نه از جنس آتشفشانهای روشنفکرمآبانه همنسلانش، بلکه از سَرِ بلوغ زودرس فکری و روحی اوست. پیرانهسریهای جوانی که مطالبهگر و هوشیار است.
پرسشگری و بیقراری او در کنار جسارتش برای ساختارشکنی و تجربهگرایی از او فیلمسازی جاهطلب و جسور ساخته است. او ستایشگر نوع نگاه و خط فکری کیارستمی است و این علاقهمندی و گرتهبرداری از آثار این استاد سینما، در این فیلم بهوضوح قابل ردیابی است. داستان فیلم روایتی ساده و کشدار است و به شیوه رئالیسمی جادویی روایت میشود، نوعی از داستانگویی که فضاها و شخصیتها در آن واقعی است، اما برخلاف قواعد علت و معلولی جاری در دنیای ما پیش میرود و فاقد چیدمان روایی کلیشهای است.
«یک ایستگاه جلوتر» روایت مردی شوریدهحال است که تا زمان مرگش اندک زمانی باقی است. او در واپسین روزهای عمرش برای رسیدن به آرامش نزد دایهای که از او شیر خورده است و به روستای زادگاهش، کندوان، بازمیگردد. مرگآگاهی و بروز احوالات درونی، از او نزد مردم سادهدل روستا، پیکی قدیس میسازد تا پیام و نامههای مردمانِ زنده را به عالم مردگان برساند.
شخصیت عباس فاقد هرگونه احساس عشق، نفرت، ترس، تنهایی و امید است، و دل کندن از جهان پیرامونش و پناهجویی او به این گوشه از دنیا، از او مردی میسازد که اتفاقا نمیخواهد قهرمان باشد. تاویلپذیری و تکرار در نماها و رخدادها، همراه با طنز تلخ و لحن شاعرانه فیلم، همسو با ذهنیت فرامتنی کارگردان است که در نخستین فیلم بلندش تفکر شاعرانه و فلسفی آثار کیارستمی را متجلی میسازد، با این تفاوت که استرکی مجذوب بکرنمایی در اعجاز موقعیتها و مکث در کنشهای نابازیگرانش نمیشود.
انتخاب دهکده کوچکِ کندوان با مردم آذریزبان و دیرجوشِ کوهنشینش و بازی گرفتن از همه این نابازیگران، چالش سخت و بزرگی برای فیلمساز به شمار میرود. قابها و دکوپاژها مختصات سینمای حرفهای را دارند، اما در بعضی از سکانسها، تکیه بر نمایش جزئیات، همراه با تکرار برخی از این کنشها، کندی ریتم را به دنبال دارد و روند پرسشگری مخاطب و تمرکز معناشناختی مدنظر فیلمساز را درباره مفاهیم معنوی مطرحشده از او میگیرد.
نقطه قوت فیلم به چند لایه بودن آن بازمیگردد؛ لایههایی از طنزی تلخ که بهظاهر در قالب شکواییههای ساکنان روستا مطرح میشود. انتظارات و خواستههایی که آنها سادهلوحانه از متوفیان خود دارند با طنازی، مفاهیم عمیق فلسفی و معنوی را درخصوص معاد و جاودانگی مطرح میکند و بیننده را متوجه این مهم میسازد تا با تکیه بر داشتهها و نیازهایش، جهانی ویژه خود بیافریند. نگاه چندوجهی استرکی به زندگی فراجسمی و مفاهیمی همچون جاودانگی پس از مرگ و ارجاعاتی که در تقابل با ترس از مرگ در میانِ جماعتِ کندواننشین در پی دارد، فیلم را از لزوم نمایش و توصیفات پرطمطراق قهرمانانه شخصیت اصلی بینیاز میکند.
گویی عباس با آن موی سپید و هیبت شوریده، با سکوت و سکون درونیاش ناخواسته، نقش واسطهای روحی (مدیوم) را بازی میکند که مردم او را به دلیل آگاهی از زمان مرگش یک شفادهنده میدانند و با درددل کردن و نامه نوشتن برای مردگانشان بر آلام روحی خویش مرهم مینهند.
به قول شاعر سینما، آندره تارکوفسکی، که آثار برخی کارگردانان را اینطور تعبیر میکند: «برخی از فیلمسازان با آثار دشوارشان که از الهام درونیشان حکایت دارد، در این دنیا به یادگار میمانند و از اینرو همواره با ذوق همگان خوانا نیستند.» این اثر نیز بیانگر روح مهاجر و دغدغهمند فیلمساز است. استرکی با استفاده از سه وجه شعر، فلسفه و سینما ابعاد پیچیدهای را برای بیان دردها و داستانهایش برگزیده است.
دو تم اساسی این اثر، نخست بر ذکر حدیث نفس و سپس بر سویه معنوی حیات در دنیا و پس از مرگ تاکید دارد. فیلمی که عباس کیارستمی آن را بهعنوان تجربهای نو ستایش کرده است، اگر با گرتهبرداریهای کمتر و آشنازداییهای بیشتری از نمونههای مشابه در این نوع ژانر، توام میشد، میتوانست علاوه بر جلب نظر منتقدان بر طیف وسیعتری از مخاطبان این نوع سینما تاثیر داشته و ابعاد بیشتری از نبوغ ذاتی ایدهپردازانه را در چنین داستان ساده اما عمیقی آشکار سازد.
در جستوجو برای مکاشفه در شخصیت اصلی فیلم و آدمهای روبهرویش که به واقع، هیچ از آنها نمیدانیم، کارگردان آگاهانه و با تاخیری که حاصل تاکید او بر اشیا و آدمهاست، میخواهد در میزانسنها با نزدیک شدن آرام دوربین به موضوع، به منظور مکاشفه در درون آنها توجه بیننده را جلب کند. یعنی مفهوم غیرفیزیکی (مکاشفه) به صورت فیزیکی (نزدیک شدن آرام به شیء یا شخص) بیان میشود. به عبارت سادهتری میتوان گفت دوربین نقبی به درون اشیا یا آدمها میزند. دیالوگهایی به زبان ترکی که با زیرنویس نمایش داده میشود، غریبگی قهرمانِ مرگآشنای مسافر را کمکم میزداید و او را با فضای حاکم بر روستا مانوستر میکند و سبب میشود که او خودخواسته به سنگ صبور و گوش شنوای اهالی دردمند بدل شود.
پس از همجنس شدن با این آدمها در انتها، سرانجام معجزه رخ مینماید؛ درمان پریشانحالی این مسافر در قرار نیست و او آرامش را در دل کندن مییابد. بهواقع اطمینان از اینکه مرگ چیزی جز یک آغاز نیست، و اینکه نامیرایی تقدیر بیتغییر آدمی است، جهان معنایی فیلم را قوام میبخشد و ردپاهایی که بر بوم سپید و نامتناهی برف نقش میبندد، تعبیر این رویای برزخی است.
ماهنامه هنر و تجربه
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- «سنگراه»؛ فانتزی رویایی اپراگونه
- اکران «آخرین عاشقانه» از فردا/ «نهنگها» به زودی به سینما میآید
- رونمایی از فیلم مستند ساموئل خاچیکیان با پیام مسعود کیمیایی
- «اتاق فرار» پرمخاطبترین بسته فیلم کوتاه «هنر و تجربه»
- اکران «ایساتیس» در «هنر و تجربه» از ۲۲ دی
- شهاب حسینی: میخواهم فیلمی اقتباسی از ساعدی بسازم
- آغاز اکران یک مستند سیاسی در هنر و تجربه
- اکران «آویختگی» در سینماهای هنر و تجربه
- اکران چهار فیلم جدید در گروه سینمایی هنر و تجربه در آذر ماه
- رونمایی از تیزر مجموعه انیمیشن «رویاهای رنگی»
- «پسر انسان» پرفروشترین و پرمخاطبترین فیلم هنروتجربه شد
- شهاب حسینی با «مقیمان ناکجا» به هنر و تجربه میآید
- در نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «پسر انسان» مطرح شد: هیچکدام از شخصیتها ضدقهرمان نیستند/بحران خانواده اهورا به عدم پذیرش جامعه برمیگردد
- «پسر انسان»؛ سوژهای که جایش در سینمای ایران خالی بود
- اکران فیلم «مهاجران» از ۳۱ خرداد در هنر و تجربه/ رونمایی از پوستر
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- جزئیاتی درباره فیلم جدید ایناریتو/ «دیگر» با بازی تام کروز یک سال دیگر اکران میشود
- نمایش تمام موزیکال «رابین هود»
- «الکترون» نامزد بهترین فیلم جشنواره انگلیسی شد
- تحلیل روانکاوانه فیلم «دوستداشتنی»؛ این رابطه دوست داشتنی نیست
- نمایش «برادران کارامازوف»؛ وفادار به روح اثر نه کالبد
- درباره کامران فانی و ترجمهای ناب/ مرغ دریاییِ فانی
- فیلم کوتاه «شامیر» نامزد بهترین فیلمبرداری جشنواره امریکایی شد
- درمان از نگاهی دیگر؛ وقتی سرطان، بازیگر صحنه زندگی میشود
- گاو خشمگین ۴۵ ساله شد
- «زیر درخت لور»؛ تصویری از انزوا و شکاف عاطفی
- «جستوجو در تنگنا»؛ انگار این همه چیزی باشد که از شهر و دیوارهایش به میراث بردهایم
- حمید طالقانی درگذشت
- فیلمـکنسرت «برندگان اسکار موسیقی» روی صحنه میرود
- معرفی برگزیدگان نوزدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت»
- آکادمی داوری اعلام کرد؛ فهرست نامزدهای اولیه جوایز اسکار ۲۰۲۶/ نامزدی فیلمسازان ایرانی در دو بخش
- با رای منتقدان مجله IndieWire؛ آخرین ساخته جعفر پناهی در میان بهترینهای ۲۰۲۵
- شورای بازبینی فیلمهای سینمایی موافقت کرد؛ صدور پروانه نمایش برای پنج فیلم سینمایی





