تاریخ انتشار:1397/11/17 - 09:50 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 105737

سینماسینما، جابر تواضعی:

 

حیرت؛ این است حاصل تماشای بسیاری از فیلم‌های سینمای ایران. نه حیرتی که ناشی از وجد و شادی است، حیرتی از این جنس که این فیلم‌ها چرا، چه‌طور و با چه هدفی تولید می‌شوند و قرار است چه اتفاقی برایشان بیفتد؟

«مردی بدون سایه» ظاهراً تمام مشخصه‌های یک فیلم استاندارد را دارد. مهم‌تر از همه، کارگردان و بازیگرانی که حضورشان نویدبخش یک کار با حداقل استانداردها است. اما در فیلم جدید علیرضا رئیسیان خانه از پای‌بست ویران است و بود و نبود همه این‌ها به معنی واقعی کلمه، هیچ تأثیری ندارد.

چون تقریباً بعد از گذشت سه‌چهارم فیلم یا پایان پرده دومش، هنوز ایده محرک فیلم مطرح نمی‌شود و ما نمی‌دانیم موضوع اصلی فیلم چیست. ماهان کوشیار (علی مصفا) مستندسازی است که فیلمی با موضوع قتل خانوادگی ساخته و بعد از انتشارش در اینترنت بی‌کار شده است. اما نه سینما و مستندسازی، نه مناسبات و روابط او با همسرش و اطرافیان، نه آن‌همه فضاسازی مثل جشن تولد، نه تهدیدهای کسی که ماهان را برای ساخت مستندش تهدید می‌کند و البته تا پایان هم تهدیدش را عملی نمی‌کند، … و خلاصه هیچ‌چیز فیلم در خدمت هیچ‌چیز ایده محرک فیلم یعنی شک کردن ماهان به همسرش (لیلا حاتمی) نیست.

حتی از این‌جا به بعد هم معلوم نیست با یک فیلم روان‌کاوانه طرفیم یا یک فیلم پلیسی و فیلم از جایی به بعد درگیر نصیحت‌های مهوع و دیالوگ‌های گل‌درشتی می‌شود که در دهان بازیگران لق می‌زند. واقعاً چرا باید این‌قدر به مادرزن (گوهر خیراندیش) بپردازیم یا دخترکی که در مهمانی قصد اغوای ماهان را دارد، چه پیوند ارگانیکی با کلیت فیلم دارد؟ یا نگاه کنید به اسم فیلم؛ به نظرتان از جایی که تماشاچی می‌فهمد سایه اسم همسر مرد است، فاتحه فیلم خوانده نشده؟

رئیسیان در یادداشتی از وضع موجود و تقابل فیلم‌های سفارشی- ارگانی با سفارشی- تجارتی حرف زده و در مورد آینده سینمای متفاوت و اندیش‌مند هشدار داده است. کاش حاصل عینی و عملی‌مان با حجم ادعاهامان هم‌خوانی داشت. از قدیم هم گفته‌اند دوصد گفته چون نیم کردار نیست.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها