تاریخ انتشار:1397/02/28 - 08:24 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 86749

سینماسینما، سمیه علیپور – جعفر پناهی از سال ۱۳۹۰ چهار فیلم سینمایی ساخته که از میان آن‌ها، چهارمین اثر یعنی «۳ رخ» در فضایی متفاوت نسبت به آثار قبلی قرار دارد، پناهی در اثر جدید خود دوربین را از داخل خانه و تاکسی بیرون کشیده و به طبیعت رفته و قصه گفته؛ حاصل این روایت در جشنواره فیلم کن با استقبال نسبی روبه‌رو شده است.

به گزارش سینماسینما، زمانی که در اخبار آمد فیلم جدیدی از پناهی در میان آثار راه یافته به بخش مسابقه هفتاد و یکمین دوره جشنواره فیلم کن قرار دارد، بسیاری متعجب شدند، چون تصور نمی‌رفت با وجود تمام محدودیت‌هایی که برای فیلمسازی این کارگردان وجود دارد، او اثر جدیدی را مقابل دوربین برده باشد. بعد از انتشار خبر راه‌یابی فیلم پناهی به بخش رقابتی کن، نامه‌نگاری به مسئولان برای فراهم کردن زمینه حضور این فیلمساز در جشنواره کن آغاز شد. مشکل از آنجا شروع شده بود که از چند سال قبل پناهی اجازه خروج از ایران را از دست داد و برهمین اساس برخی سینماگران و مسئولان کن به واسطه نامه‌نگاری با مسئولان ایرانی تلاش کردند فرصتی برای حضور او در فرانسه به وجود آورند که البته چنین نشد. «۳ رخ» در سالنی که صندلی پناهی در آن خالی بود به نمایش درآمد و با استقبال نسبتا قابل قبولی رو به رو شد.

به روایت افرادی که فیلم پناهی را تماشا کرده‌اند، این اثر در قصه‌گویی، بالا و پایین داستان و نوع ساخت و کیفیت پرداخت بالاتر از دیگر فیلم‌های پناهی که در سال‌های اخیر ساخته قرار می‌گیرد. خود پناهی، بهناز جعفری و مرضیه رضایی بازیگران اصلی فیلم هستند و ماجرا از آنجا شروع می‌شود که ویدئویی به دست بهناز جعفری می‌رسد و در آن دختری علاقه‌مند به سینما تظاهر به خودکشی می‌کند، این ویدئو آغازگر یک سفر است. خط اولیه داستان و تصاویر منتشر شده از فیلم یاد عباس کیارستمی را در ذهن‌ها زنده می‌کند و این نکته‌ای است که جسته و گریخته در نقدهایی که درباره این فیلم انتشار یافته مورد اشاره قرار گرفته است. گویا پناهی که سال‌ها سابقه همراهی با کیارستمی داشته، در فیلم جدید خود به آن سال‌ها و همکاری‌ها سرک کشیده است.

فقط یک روز تا برگزاری مراسم پایانی هفتاد و یکمین دوره جشنواره فیلم کن باقی است؛ مراسمی که برای ایرانیان سرشار از امیدواری و هیجان است. دو سینماگر ایرانی اصغر فرهادی با «همه می‌دانند» و جعفر پناهی با «۳ رخ» نام ایران را در این جشنواره زنده کرده‌اند و حالا آنان و بازیگرانشان شانس آن را دارند در مراسم پایانی روی سن بروند و جایزه‌ای دریافت کنند.

پیش از این هم فرهادی و هم پناهی هر دو تجربه دریافت جایزه از جشنواره کن را از سر گذرانده‌اند. پناهی برای «بادکنک سفید» جایزه دوربین طلایی کن که به بهترین فیلم اول تعلق می‌گیرد را از آن خود کرده بود و فرهادی دو سال قبل با «فروشنده» برای نخستین بار از جشنواره فیلم کن جایزه گرفت و جایزه بهترین فیلمنامه این رویداد سینمایی را از آن سینمای ایران کرد.

حالا بعد از گردآوری واکنش‌ها به اثر فرهادی (اینجا)، این بار واکنش‌ها به فیلم پناهی و ستاره‌‌هایی که به فیلم تعلق گرفته مورد بررسی قرار می‌گیرد.

اظهارنظرها و نقدها درباره فیلم پناهی را می‌توان در سه دسته قرار داد: نقدهایی که فیلم پناهی را در ادامه مسیر سینمای کیارستمی ارزیابی کرده‌اند، نوشته‌هایی که به رویکرد اجتماعی و جامعه‌شناسی فیلم تاکید داشتهاند و سومی نوشته‌ای که شخصیت‌ها و اتفاقات فیلم را تمثیلی از موقعیت فیلمساز در ایران تحلیل کرده است.

یک اثر سینمایی با رنگی از آثار کیارستمی

ارتباط سینمای پناهی با کیارستمی از کسی پنهان نیست. او دو فیلم «بادکنک سفید» و «طلای سرخ» را براساس فیلمنامه کیارستمی ساخته است. حالا منتقدان سینمای جهان که اتفاقا با آثار کیارستمی آشنا هستند، رگه‌هایی از نگاه کیارستمی را در فیلم جدید پناهی مشاهده کرده‌اند و از این زاویه فیلم را مورد نقد قرار داده‌اند.

از جمله این منتقدان می‌‌توان به دبورا یانگ نویسنده نشریه هالیوود ریپورتر اشاره کرد. او براساس متنی که در «سینه مانیا» منتشر شده درباره «۳ رخ» نوشت است: «پناهی که زمانی دستیار عباس کیارستمی بوده است، در «۳ رخ» شبیه‌ترین فیلم به آثار استادش را ساخته. فیلم جدید او ظاهراً یک داکیو-دراماست که ما را عمیقاً به یاد فیلم «زندگی و دیگر هیچ» کیارستمی می‌اندازد. در فیلم کیارستمی کارگردان فیلم «خانه‌ی دوست کجاست؟» (که شخص دیگری به جای کیاستمی بازی‌اش می‌کند) با پسرش، برای اطمینان از زنده بودن بازیگر خردسال فیلم‌اش به شمال ایران سفر می‌کند و در «۳ رخ» نیز  پناهی به همراه بهناز جعفری برای یافتن دخترکی که به عشق تحصیل در رشته‌ی بازیگری وانمود به خودکشی کرده است، به منطقه‌ای روستایی در شمال غربی ایران می‌روند. نمونه‌ای از سینمای ایران در خالصانه‌ترین جلوه‌ی آن. سینمایی که سال‌هاست به رئالیسم غنایی تازه بخشیده است. هر چند که بی شک فیلم جدید پناهی که مشخصاً در چنین سبک و سیاقی ساخته شده سراسر متاثر از شرایطی بغرنجی است که او در ایران تجربه می‌کند. اصولاً نمی‌شود فیلمی از پناهی را بدون درنظرگرفتن این شرایط، داوری کرد.»

نوشته پیتر بردشاو در گاردین هم به همین ارتباط سینمایی اشاره دارد: «جعفر پناهی در «۳ رخ» یک تمثیل شبه رئالیستی جذاب را در قالب پروژه‌ی سینمای اتوبیوگرافیکال خود خلق کرده است. فیلمی که عمیقاً متواضع است و به زنان به ویژه بازیگران زن احترام می‌گذارد. فیلم‌های پناهی عموماً تماشایی هستند، «۳ رخ» نیز از این قاعده مستثنی نیست، هر چند به نظر می‌رسد این یکی در تلاش برای یادآوری یک سینمای کلاسیک ایرانی ا‌ست که عموماً با آثار کیارستمی شناخته می‌شود. سینمایی که هرچند سهل و ممتنع به نظر می‌آید اما عامدانه از سوی فیلمساز کدگذاری شده است. «طعم گیلاس» و «باد ما را خواهد برد» چنین سینمایی است.»

برداشت تمثیلی از فیلم

استیو پوند در The Wrap برداشتی تمثیلی از فیلم پناهی را چنین تشریح کرده است: «همانطوری که خود پناهی می‌گوید، گویا هیچ محدودیتی باعث نخواهد شد که تا او دست از فیلمسازی بردارد. در «۳ رخ» خانواده‌ای که مانع از تحصیل فرزندشان در رشته‌ی بازیگری می‌شوند، تمثیلی هستند از دولت ایران که مانع از فیلمسازی پناهی شده است. به واقع رخ سوم فیلم پناهی (رخ اول بازیگر زن پیش از انقلاب و رخ دوم بهناز جعفری که در فیلم نقش خودش را بازی می‌کند) نه مرضیه رضایی که خودِ پناهی‌ست. و این عموماً فیلمی در ستایش فیلمسازی‌ست در زیر نقاب دفاع از حقوق زنان. فیلم پناهی هر دوی این‌ها را با هم دارد. هرچند که یکی واضح‌تر از آن دیگری‌ست.»

نگاه جامعه‌شناسی به فیلم

یافتن نگاه منتقد به وضعیت اجتماع در فیلم‌های پناهی کار دشواری نیست. او اغلب به زبانی ساده و قابل درک این نکات را بیان می‌کند.

اریک کوهن در ایندی‌وایر همین نگاه را در فیلم «۳ رخ» شناسایی کرده است: «فیلم «۳ رخ» یک فیلم جاده‌ای از فیلمسازی ا‌ست که چون نمی‌تواند عین سابق داستان‌گویی کند، تصمیم گرفته است که تا از زندگی روزمره‌ی خود فیلم بسازد. البته من واقعاً اطمینان ندارم که تجربه‌ی اخیر سینمایی پناهی جداً برای او اتفاق افتاده باشد. در هر صورت «۳ رخ» اثر متفکری‌ست که چالش‌های شخصی فیلمساز با فشار و تعدی تحمیل شده از بیرون را بازنمایی می‌کند. هر چند که در نهایت بیشتر اسیر جامعه‌شناسی است تا زیبایی‌شناسی.»

دیوید سکستون در استاندارد درباره این فیلم نوشت: «در «۳ رخ»، دوست پناهی، بهناز جعفریِ بازیگر (که نقش خودش را بازی می‌کند) روی موبایلش از یک دختر نوجوان یک ویدئوی نگران‌کننده اما احتمالا گول‌زننده دریافت کرده است، که به خاطر جلوگیری خانواده‌اش از تحصیل در مدرسه هنرهای دراماتیک غرق در ناامیدی‌ست. بنابراین، پناهی جعفری را به بیرون از تهران و به روستایی آذری، جایی که دختر زندگی می‌کند می‌برد- پناهی این روستا را جایی فیلمبرداری کرده است که خانواده‌اش از آن‌جا می‌آیند، جایی که پناهی بوضوح در آن مورد اعتماد است. پناهی و جعفری در آن‌جا درباره‌ی دختر نوجوان پرس‌وجو می‌کنند و همچنین با مردم محلی آشنا می‌شوند. مردمی که درباره همه چیز و خصوصا در مورد آزادی زنان نظراتی محافظه‌کار و ارتجاعی دارند. آن‌ها پیشتر یک بازیگر دیگر زن قبل انقلاب را طرد کرده‌اند طوری که او در نهایت فقر بازنشسته شده و اکنون تنها می‌نویسد و نقاشی می‌کند. در فیلم جدید پناهی انواع و اقسامی از مشاهدات کنایی و زیرکانه از خودستایی مردانه وجود دارد…»

منتقد نشریه اسکرین‌دیلی فیلم «۳ رخ» را تعمقی دوست‌داشتنی و تاثیرگذار دیده است که پرسش‌های مهمی درباره دیدگاه‌های مردسالار جامعه ایرانی طرح می‌کند.

تیم گریرسون در اسکرین‌دیلی نوشت: «در فیلم «۳ رخ» که تعمقی دوست‌داشتنی و تاثیرگذار از جعفر پناهی است، جستجو برای دختری گمشده ما را به دل روستایی کوچک می‌برد و پرسش‌های مهمی درباره دیدگاه‌های مردسالار برخی ایرانیان طرح می‌کند. این فیلم نیز همانند آثار اخیر پناهی به آرامی و یکنواخت از معمایی ساده به سوی بررسی موضوعی درباره زنان به ویژه بازیگران زن حرکت می‌کند.»

منتقد نشریه اسکرین دیلی معتقد است که شاید به سختی بتوان عنوان فیلمی را که شما را به هیجان می‌آورد به «۳ رخ» داد، اما در برخی تصاویر فیلم اضطرابی شبح‌وار حضور دارد و البته طیفی مبهم از خشونتی بالقوه در افق موج می‌زند.

گریرسون نوشت: «بنابراین «۳ رخ» حس یک تراژدی خاموش را دارد که همیشه ناظر و در انتظار است.»

ستاره‌هایی که برای اثر پناهی صف کشیدند

وضعیت ستاره‌های فیلم پناهی این اثر را در میان آثاری قرار می‌دهد که در جریان جشنواره فیلم کن توانسته‌اند نظر نسبی منتقدان را به خود جلب کند. در جدول زیر آرای برخی از منتقدان نشریات معتبر درباره «۳ رخ» آمده است:

 

لیبراسیون فرانسه:

ژولین جسته/ دیدیه پرون

دایزیت آلمان:

کاتیا نیکودموس

المن چین: وانگ مویان سایت اند ساوند:

نیک جیمز

بانکوک پست تایلند:

کانگ ریثدی

دیلی تلگراف:

تیم رابی/ راب کالین

لس‌آنجلس تایمز:

جاستین چانگ

پوزتیف:

مایکل سیمنت

مدوزا روسیه: آنتون دالین اسکرین اینترنشنال میانگین
۲ ستاره ۳ ستاره ۳ ستاره ۲ ستاره ۲ ستاره ۲ ستاره ۳ ستاره ۳ ستاره ۳ ستاره ۳ ستاره ۲٫۶

 

۱ ستاره: ضعیف/ ۲ ستاره: متوسط/ ۳ ستاره: خوب/ ۴ ستاره: عالی

 

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها