تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۱۰/۰۸ - ۱۵:۵۳ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 76189

سینماسینما، کامبوزیا پرتویی / فیلمنامه نویس و کارگردان:

بر هم زدن روایت رایج و عادت‌شده ما از یک نوع خاص و همیشگی سینما، ریسک بزرگی است که شهرام مکری با ساخت فیلم تازه‌اش آن را پذیرفته است. او با «هجوم» نوع روایتی را که تماشاچی و خود فیلم‌ساز هم عادت کرده، بر هم زده است. مکری همچون نویسنده‌ای که بدون نقطه‌گذاری و کاما و سر سطر رفتن و قطع کردن جمله، در متنی سلیس منظور خود را بیان می‌کند، توانسته است فیلم یک و نیم ساعته را در یک پلان تصویر کند. درنتیجه سخت‌ترین نوع کار را انتخاب کرده است. در «هجوم» همه چیز، از کارگردان و صدابردار تا من مخاطب، در اختیار دوربین است و دوربین در اختیار روایت داستان است. دوربین کار خودش را می‌کند، هر شخصیتی که می‌خواهد معرفی شود یا آغازگر ماجرایی باشد، باید به داخل کادر بیاید و تا زمانی که دوربین به او فرصت می‌دهد، خودش را به مخاطب معرفی کند و منظورش را بیان کند. در این فیلم آدم‌های پیچیده‌ای داریم که سعی می‌کنیم کشفشان کنیم، آن هم در فرصتی که دوربین با آن‌هاست و نه در فرصتی که کارگردان برای ما ایجاد کرده است و اگر بازیگر رد شود، دیگر مجالی برای تعریف و شناخت او نداریم. چیدمان خوبی که انجام شده است، عجیب و غریب به نظر می‌رسد. همه چیز خیلی به‌موقع و بجاست و هیچ چیز اضافی وجود ندارد.

شهرام مکری پیش از این در تجربه موفق فیلم کوتاه «محدوده دایره» هم همین نوع روایت را انتخاب کرده بود. شاخصه بزرگ این فیلم کوتاه این بود که مخاطب دائم در حال تفکر بود تا بداند که کدام ورود و خروج و کدام آمدن و رفتن شخصیت‌ها مال زمان حال است و کدام بک‌گراند است. چون آن‌چنان در هم تنیده شده بود که مخاطب یک لحظه پس می‌زد و جا می‌خورد. به نظر می‌رسد در «هجوم» هم هدف مکری این بوده است که در همین مسیر گام بردارد، با این تفاوت که در فیلم کوتاه یادشده تاکید مکری بیشتر روی آدم‌ها بود، اما این‌جا بیشتر تاکید روی داستان است. در «هجوم» همه شخصیت‌ها و دوربین در خدمت ماجرای یک جنایت است؛ جنایتی که بازگشایی نشده است و قرار است از الان با این نوع روایت مرور شود. همان‌طور که در خود فیلم اشاره می‌شود، قاتل به صحنه جنایت آمده است تا صحنه قتل را بازسازی کند و در ضمن آن، تکلیف قاتل هم با قتل مشخص شود. شکی در شخصیت بازیگر علی وجود دارد که او را در گفتن دچار تامل و لکنت می‌کند و این لکنت زمانی شدیدتر می‌شود که شخصیتی به اسم نگار که خواهر مقتول است، وارد می‌شود. یک وهم و مه‌آلودگی در همه جای فیلم وجود دارد که هیچ‌وقت کنار نمی‌رود، یعنی همه چیز در یک پرده ناشناخته است. موسیقی با فضایی که دوربین و طراحی صحنه آقای اثباتی در این فضای دودی و مه‌آلود اجرا کرده، هم‌آهنگ است و حس تعلیق خوبی می‌آفریند. در «هجوم» کارگردانی دیده نمی‌شود، صدابردار دیده نمی‌شود، فیلم‌بردار دیده نمی‌شود و همه ما در خدمت روایتی هستیم که ناشناخته است و برای ما رایج نیست؛ برای مایی که به نوعی از سینما عادت کرده‌ایم که راحت حرفش را به ما بگوید. شهرام مکری ریسک بزرگی کرده که اتفاقا در آن موفق است، آن هم در شرایطی که فیلم تازه او مشابهی ندارد که مثال بزنیم و حتی برای ساخت آن به نمونه خارجی‌اش استناد کنیم.

ماهنامه هنر و تجربه

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها