تاریخ انتشار:1395/12/07 - 18:24 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 46889

امیر آقاییسینماسینما، لادن نیکنام:
یکی از شانس های بی نظیر من در زندگی ام این بوده که تقریبن در بزنگاه های تاریخی این خاک ؛ توان ِ تماشا کردن از نزدیک را داشته ام. توان ِ رو به رو شدن با تلخ ترین نماهای نزدیک. از حادثه ی کوی دانشگاه و شادی بی اندازه ی مردم بعد از انتخاب آقای روحانی به عنوان رییس جمهور تا امروز که به شکل تصادفی مثل همیشه که زیاد راه می روم؛ رسیدم به یکی از شهر کتاب های شمال شهر تهران.
و خب این شانس کمی نیست که ببینی ترافیک سنگینی به وجود آمده دور شهر کتاب …….
با خودم فکر کردم حتمن این همه خودرو دوبله پارک کرده اند تا کتاب بخرند.
و چه قدر عالی.
و بعد دیدم ” امیر آقایی ” نشسته پشت میز کوچکی و دفتر شعرش را امضا می کند و صفی بسته شده پر از دخترها و زن ها و پیرزن های پولدار … همه با لباس های مارک دار و خودروهایی که حتا اسم شان را نمی دانم ایستاده بودند تا دفتر شعر ِ خریده شده را امضا کند هنرپیشه ی مورد علاقه شان.
چندتایی از دخترهای جوان به پهنای صورت اشک می ریختند. چندتایی کف دست ها را به هم می مالیدند. چند نفری دور هم دایره ای زده بودند و از هم می پرسیدند که رژ لب هاشان کمرنگ شده یا نه…
اول خنده ام گرفت ولی بعد دفتر شعر را برداشتم و همان جا ایستاده نصف دفتر را خواندم… و بعد دلم سوخت برای ” امیر آقایی ” …
شاید بپرسید چرا؟
چون تا به حال در نمایی به این نزدیکی ندیده بودم که چه طور یک بازیگر دچار بحران هنری می شود و احساسات آنی و لحظه ای اش را در سه خط نوشته و فکر می کند اسمش شعر است و بعد براش جشن امضا می گذارند و دخترها ایستاده زار می زنند. پیرزن ها از او فیلم می گیرند و بعضی از پسرها ( که البته تعداد پسرها بسیار اندک بود) دخترها را دلداری می دادند که نگران نباش؛ امیر آقایی با تو هم سلفی می گیره ؛ بچه باحالی یه….
اما سؤال این جاست…
از فردا حس ِ ” شاعر ” بودن را چه طور باید با خود حمل کند؟!!!
آیا او شاعر است؟
آیا از دیدگاه خودش ادبیات می تواند چنین ساده اتفاق بیفتد؟
با یک صف چند صد نفره و لابد تا پایان وقت هزار نفره ادبیات و کلمه دغدغه اش می شود تا همیشه ؟
و چه کسی باید به او بگوید ؛ آقا شما شاعر نیستید و این ها که نوشته اید شعر نیست…
آیا ما عده ای متولی فرهنگی داریم تا ” منوچهر آتشی ” و ” بیژن الهی ” و ” محمد حقوقی ” را از حافظه ها پاک کنند و جای آن ” امیر آقایی ” بگذارند؟
تیشه دست کیست؟
ریشه ها را داریم دسته جمعی به کجا می زنیم؟
دلم واقعن می سوزد برای ” امیر آقایی ” که شاید فکر کرده است شاعری چنین ساده است. شاعری یعنی سلفی گرفتن با دخترهای زعفرانیه و پیرزن های ولنجک و خوردن جرعه جرعه قهوه و نوشتن شعرهای سه سطری …
بازی کردن نقش ِ یک شاعر هم در زندگی واقعی سخت است چه برسد به این که کتاب ِ این چنینی  را چاپ کنی و امضا و حس کنی ” پابلو نرودا ” هستی. ( این را از آن جا می گویم که خودم شیوه ی رفتارش را تماشا کردم و دیدم آن چه را که باید می دیدم ……. )
مردم ِ ما در کنار متولیان فرهنگی ِ ما بینوایانی گرفتار شده در میان مایه گی اول خود را نابود می کنند و بعد فرهنگ را و قربانی ها هم آدم هایی هستند شبیه ” امیر آقایی ” …
شاید بهتر بود با این میزان صراحت نمی نوشتم چنان که همه عمر در لفافه سخن گفتم ولی دیگر گاهی مستقیم نگفتن توهین به خود و به فرهنگ و ادبیات است.
ببخشید آقای آقایی ولی حرف حق بیشتر ِ وقت ها تلخ است …

برچسب‌ها:

لینک کوتاه

نظرات شما

  1. سحر
    ۱۲, اسفند, ۱۳۹۵ ۸:۰۵ ب٫ظ

    آخ که چقدر با این متن موافقم.
    حیف ادبیات که داره از دست می ره

  2. عاطی
    ۱۴, اسفند, ۱۳۹۵ ۷:۴۷ ق٫ظ

    خیلی تند نوشتی ایرانی یعنی شعر.چرا توهین میکنیم .چرا بی انصافیم .داریم همدیگه رو میخوریم.
    رحم کنیم به هم .رحم

  3. امير
    ۲۲, آبان, ۱۳۹۶ ۲:۴۱ ق٫ظ

    اصلا باید از شما اجازه گرفت وشعر گفت؟!؟! مگه شما مسئول ممیزی هستین

  4. س
    ۵, اسفند, ۱۳۹۶ ۶:۴۸ ب٫ظ

    متاسفم برای طرز تفکر شما نسبت به آدم ها تا موقعی که منتقدانی مثل شما فقط ظاهر آدم هارو قضاوت میکنن ما در هیچ رشته ای پیشرفت نخواهیم کرد. شعر هم مثل بقیه سبک های نویسندگی سلیقه خاص داره. اگر کتابی باب میل شما نبود نه نویسنده مشکل داره نه خوانندگان آن کتاب.

  5. ناشناس
    ۱۲, اسفند, ۱۳۹۶ ۹:۰۴ ب٫ظ

    متاسفم که انقدررر بیرحمید

  6. ناشناس
    ۴, اردیبهشت, ۱۳۹۷ ۸:۲۶ ق٫ظ

    شعر فقط همان چند نمونه محدود شعر فارسی نیست که شما یاد گرفتید، اگر اطلاعات ادبیتون به حد کافی بود و درمورد ادبیات دیگر ملل اطلاعات داشتید متوجه میشدید که امیر آقایی در کتابش هایکو سرایی کرده به سبک ژاپن. هایکو کوتاه ترین گونه شعری‌جهان است که ریشه آن از ژاپن است. اطلاعاتتون رو محدود نکنید برای اظهار نظر در مورد هر چیز اول تحقیق و اطلاعات کافی لازمه

  7. ناشناس
    ۲۸, مرداد, ۱۳۹۷ ۱۱:۲۳ ق٫ظ

    شما قبل از پست این متن یک دور متن خودتونم انتقاد میکردید. تا تونستید قضاوت بیجا و برآمده از خشم های شخصی کردید.

  8. سارا
    ۲۵, مهر, ۱۳۹۷ ۳:۱۷ ب٫ظ

    اگر با غرور برخورد می کردن و به مردم بهایی نمی دادن نمی گفتین غرور و شهرت چشم شون رو کور کرده؟یه کتاب شعر که این از خودبیخود شدنا رو نداره؟؟؟
    اینجا ایران است و هر کاری بکنی برایت حرف در می آورند!جناب منتقد هنرمند باید مردمی باشه!سبک شعر ایشون رو دوست ندارین،کسی اجبار نکرده بشینین بخونین!به نظر و هنر بقیه احترام باید گذاشت وگرنه زبان و قلم هرجور بخواین می چرخه!!!

  9. آبی
    ۱۱, تیر, ۱۳۹۹ ۷:۴۲ ب٫ظ

    این نقد بی رحمانه است واتفاقا اشعار آقای آقایی درعین سادگی خیلی پرمحتواست
    از ساده ترین اتفاقات پیرامون در سه یاچهار خط شعر گفتن٬آسون نیس

  10. ناشناس
    ۲۸, دی, ۱۳۹۹ ۷:۱۶ ب٫ظ

    شلام و عرض ادب و احترام♡ببخشید شما که با ادبیات ژاپن اشنا نیستید و چیزی از قالب شعر های هایکو نمی دونید لطف کنید یکم بیشتر مطالعه کنید و انتقاد تند خودتون رو پس بگیرید. شما که منتقد ادبی هستید ممنون می شم که در مورد ادبیات دیگر ملل ها هم مطالعه داشته باشید

  11. ناشناس
    ۳, بهمن, ۱۳۹۹ ۶:۳۶ ب٫ظ

    سلام
    شما اکه یکم تحقیق کنی می بینی که داری اشتباه فکر میکنی، اقای اقایی هایکـ نویس هستند.یکم بیشتر مطالعه کنید تا در مورد قالب شعر های بقیه ملل ها هم اشنا شوید…

  12. محمد
    ۱۳, اسفند, ۱۳۹۹ ۴:۰۴ ق٫ظ

    متاسفانه در کشور ما در مواجهه با هر پدیده ای نو اینجور برخوردی بی انصافانه مبشه .چون همه به متدهای کلبشه ای که بهش عادت کردن بها میدن .همانطور که در مواجهه با اشعار نیما یوشیج و فروغ فرخزاد منتقدان و حتی اهل ادب برخوردای تند و بی رحمانه ای میکردن و معتقد بودن که شعر باید داری وزن و قافیه باشه و این اثار را نمیشود شعر نامید و از حالت نظم به نثر درامده و واژه شعر را نمیشه در مورد این سروده ها نتم نهاد . ولی دیدیم که با گذشت چند دهه همه به اررش و سبک نیمایی علاقمند و بعنوان سبکی در ادبیات ایران پذیرفته اند . پس بجا است که قبل از واکنش به هر پدیده ای اندکی صبور باشید و به انتخابها و علایق احترام بگذاری .

  13. ناشناس
    ۱۸, مهر, ۱۴۰۱ ۱:۵۲ ب٫ظ

    سلام جناب آقای هنرپیشه با بازی جذاب وصدای مخملی شما ثروت بی نظیری هستی برای میهن من قدر خود بسیار بدان برایت آرزو میکنم که خانواده داشته باشی که صدر صد پدر بی – ظیر خواهی بود ویک آقایی هنرمند به جامعه هنر دوست ایرانی هدیه بده تا قدمهایت را سالها بعد از نبودنت زنده نگه دارد وب

  14. سمیه عادلی
    ۱۰, فروردین, ۱۴۰۳ ۱۰:۵۷ ب٫ظ

    ای کاش که یه سوزن به خودمون بزنیم ده تا به همسایه…
    شما با این یادداشت سرتاسر توهین و تحقیر نه تنها هنرمند و از دم شمشیر زنگ زده ی به اصطلاح نقدتون گذروندین بلکه به یک طبقه خاص از اجتماع تاختین که باب میل شما رفتار نمی کنن و همونطور که فرمودین کیلومترها با هم فاصله دارید. اصلا چرا باید همچین مطالب سخیفی در رسانه های ما منعکس بشه تا یک سری خودشیفته و کوتوله ادبی بتونن با حمله به هویت و شخصیت دیگران مخصوصا مشاهیر به اسم و رسمی برسن.

نظر شما


آخرین ها