سینماسینما، محمدرضا مقدسیان
«دستپرورده گرگها» با به چالش کشیدن باورهای فلسفی، مذهبی و حتی عرفانی بشر از ابتدا تاکنون و خلق جهانی مثالی و سمبلیک تلاش دارد از منظری ویژه خودش بخش مهمی از مسائل و سوالات کنجکاویبرانگیز بشر از ابتدای خلقت تاکنون را پیش روی مخاطبش قرار دهد. برای این هدف چه اتمسفر و فضایی بهتر از آینده تخیل شده و جهانی دور از کره زمین در سیارهای نمادین به نام «کپلر۲۲» با رگههایی از جنس نگاه ریدلی اسکات و حضور شخصیتهایی با نام کنایی «اندروید» در نقش نابودگر و همزمان نجاتبخش.
دو مسئله حیاتی این روزها به عنوان عامل امیدبخش و نگرانکننده برای بشر تبدیل شده است. یکی از بین رفتن حیات روی کره زمین و امکان حیات روی سیارات دیگر و دیگری اینکه هوش مصنوعی و توان ماشین میتواند بخش برخی از مشکلات بشر را حل کند یا بناست خودش به ابزاری برای انقراض و نابودی بشر تبدیل شود. این دو مسئله حیاتی استخوانبندی کلی سریال «دستپرورده گرگها» را شکل میدهد. به این همه اضافه کنید دو قطبی میان باورهای سنتی و یا مذهبی را با علم و عقلگرایی محض و درگیری ازلی ابدی این دو باهم. ماجرا از این قرار است که انسانها روی زمین رو به نابودی کامل هستند. نزاع و درگیری میان نژادهای مختلف در جریان است از سوی دیگر علم و فناوری چنان پیشرفت کرده است که هوش مصنوعی و ماشینهای ساخته دست بشر نیروی برتر روی زمین شدهاند.
در این میان اندک انسانهای باقی مانده در تلاشند به نحوی حیات روی سیارهای دیگر را تجربه کنند و در آن نقطه به شکلی تازه امکان تولیدمثل و تکثیر نژاد انسان با هدایت ماشینها را پی بگیرند. جدای از لایه بیرونی سریال که پاسخی تخیلی است به کنجکاوی همیشگی بشر به شکل و شمایل زیست در آینده و مهاجرت و ادامه حیات در کرهای دیگر رگههای درونی این سریال بسیار حائز اهمیت است. حاصل دیالکتیک میان نگاه سنتی و نگاه عقلگرا در این سریال منجر به سنتزی نهایی میشود که همانا محور قرار دادن ویژگیهای انسانی اصیل است. کودک و کودکانه بودن در تمام فرهنگها معرف پاک نیتی و سلامت روان است. محور قرار گرفتن مسئله تولد و تربیت انسانها از یک سو و برجسته کردن امر مادرانگی در کنار آن در خط داستانی سریال امری اساسی است. جدای از اینکه زندگی در سیارهای ناشناخته و بنا نهادن تمدن و شرایط زیست اجتماعی در این فضای جدید کشش داستانی بسیار دارد و کنجکاویبرانگیز است. در نهایت هم بقاست که عامل گرهافکن در داستان سریال است اما نه به شکلی که در ابتدا به نظر میآید و تخاصم میان دو طیف دور از هم داستان را رقم میزند، بلکه ذات متمایل به حیات و انسانی بشر به عنوان راهحل سوم نتیجه کار را مشخص میکند و باعث تغییر و تعیین سرنوشت دو سر طیف کاملا ماشینی و کاملا سنتی داستان میشود و نقطه تعادلی تازه را رقم میزند.
سه دسته موجود انسانی یا انسان در فضای سیاره تازه زیست میکنند. یک طرف میتراییها (پیروان سول یا خورشید) که بر مبنای قواعد فکری و مذهبی و باید و نبایدها روی زمین زیستهاند و حالا همان ویژگیها را به سیاره جدید منتقل کردهاند.این گروه به دلیل عدم کارایی مدل فکریشان در شرایط جدید و به دلیل همان ناکارآمدی که روی زمین داشتند و نظام طبقاتی و شورش را باعث شدند، اینجا هم راه به جایی نمیبرند اما در غفلت تمام همچنان به تفکرات و باورهای خرافیشان چنگ زدهاند و رو به انقراضاند. در دیگر سوی طیف ماشینهای دستساخت بشر قرار میگیرند که در قامت یک مرد و یک زن به شکلی سمبلیک در نقش آدم و حوایی جدید ظاهر شدهاند و بناست شرایط آغاز زندگی نسلی تازه از انسانها را در سیاره تازه رقم بزنند. در این میان این علم است که مادری با هوش مصنوعی که توان فرزندآوری بر پایه ژنوم انسانی دارد و پدری که نقش محافظت و خدماترسانی به مادر را دارد را طراحی کرده است. دسته سوم انسانهای جامعهستیزی هستند که با شامورتیگری و تغییر چهره خودشان را با جماعت مهاجر همراه کردهاند. پس مثلثی از روابط علی و معلولی و خلق موقعیتهای دراماتیک میان آنها شکل میگیرد و منجر به خلق کشمکشهای داستانی و خلق فراز و فرودهای داستانی میشود. همه چیز فراهم است تا با درگیری و تخاصم میان این سه ضلعی داستانی که همگی خود را محق میدانند رخدادهای سریال را رقم بزنند. در این میان اما کودکانگی و شجاعت و کنجکاوی به عنوان ناجی (شخصیت کمپیون) و عامل بر هم زننده نظم سست موجود سربرمیآورد.
نکته مهم در مورد سریال «دستپرورده گرگها» نگاه نمادین آن است. ماجرای سریال ماجرای رسیدن به نقطه صفر آغاز زندگی روی زمین است در سالهای نخستین و حالا تجربه دوباره آن در سیارهای دیگر. بعد از موجهای متکثری که مثلا در سال ۲۰۰۰ یا سال ۲۰۱۲ و … هر یک پایان دنیا را اعلام کردند و در کنار آن در پی پررنگ شدن جریان یافتن پاسخ در مورد آفرینش، دستهای از آثار سربرآوردند که تلاش داشتند ضمن پذیرش رو به زوال بودن زندگی روی کره زمین، آفرینش را حاصل اراده فردی و انسانی بدانند و نه لزوما امری الهی که در باورهای سنتی و مذهبی دنبال میشده است. برجستهترین شخص در این مسیر «جی جی آبرامز» است که دستهای او را فرزند خلف «استیون اسپیلبرگ» میدانند. جریانی که آبرامز و همفکرانش در سینما دنبال میکردند چند ویژگی را دارا بود؛ اول اینکه علم و فناوری در ادامه حیات در فضا را باعث میشوند، دیگر اینکه همین ویژگیهای فعلی انسانی اعم از خیر و شر، جنگ و صلح، اخلاق و بیاخلاقی به عنوان کهن الگوهای انسانی در آن زمان هم در جریان است و نکته مهمتر اینکه این اراده انسان است که منجر به حفظ زندگی یا نابودی آن میشود و در برخی دیگر از آثار حتی مستقیم و غیرمستقیم آفرینش را هم کار دست بشری احتمالا با هوش برتر میدانند و… .
درواقع سریال «دستپرورده گرگها» هم در همان مسیر گام برمیدارد و انسان و اراده انسانی را محور خلق جهان و یا نابودی جهان میبیند. در این سریال، جهانی ابتدایی و اولیه ترسیم شده که با ورود آدم و حوایی دستساخته بشر پیشین بناست محل شکلگیری زندگی دوباره بشری از نوع تازه باشد. دراین میان هرآنچه از پیش باقی مانده باید نابود شود و تنها این فرزندان و کودکان معدودی هستند که امکان ادامه حیات دارند به شرط آنکه منطبق بر شیوه تربیتی آدم و حوای دستساخت آخرین بشر خیرخواه بزرگ شوند؛ اما نکته اینجاست که دانشمند سازنده حوا و آدم جدید تمام تخممرغهایش را در سبد میل به بقا و ادامه حیات بشر قرارداده و روی تولد کودکی جدید در نقش ناجی حساب باز کرده است. نتیجه اینکه باورهایی مثل مبنا قرار دادن آدم و حوا در باورهای سنتی و مذهبی فعلی و البته ظهور ناجی که در مذاهب و مکاتب مختلف به آن اشاره شده است، اینجا یکپارچه حاصل تصمیم یک فرد با نیتی اخلاقی (به ظن خودش) و با دانشی فراتر از متوسط دانش موجود بشری رقم میخورد و هرچه هست کار دست بشر است. در همین راستا باید اشاره کرد کم نیستند نمادها و نشانهها در سریال «دستپرورده گرگها» نشانههایی مثل هرم مقدس، حفره بزرگ و مرموز، کشاورزی و کاشت گیاه در قامت دوایر با مرکز واحد، اشاره به میترائیسم، سراغ گرفتن از تفکرات آتئیستی و بیخدایی و … . در کنار این همه باید گفت که از حیث اجرایی، این سریال تا حد قابل قبول (و نه فوقالعادهای) از پس ترسیم باورپذیر جهان داستانیاش برآمده و جنسی از همگنی میان اجرای بازیگران، طراحی صحنه، فیلمبرداری، موسیقی، چهرهآرایی، استفاده از فناوریهای روز سینمایی و… در کار دیده میشود. باقی میماند تمایل و علاقهمندی مخاطب به این جنس از آثاری تصویری و سریالی و اینکه دغدغههای مطرح شده در سریال، دغدغه مخاطب باشد یا خیر.
در پایان اینکه اگر سریالی مثل «وست ورلد» برایتان جذاب بوده است حتما تماشای سریال «دستپرورده گرگها» میتواند دلچسب باشد البته نه به اندازه تجربه تماشای دو فصل اول سریال بزرگی مثل «وست ورلد».
منبع: مجله نماوا

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ «گلادیاتور ۲»؛ بازگشتی باشکوه به کُلُسیوم و سنت حماسههای سینمایی
- در اولین روزهای اکران بینالمللی؛ «گلادیاتور۲»، ۸۷ میلیون دلار فروخت
- «ناپلئون»؛ سه بیماری امپراتور
- ریدلی اسکات وسترنش را نمیسازد/ برف نیست
- نظر راسل کرو درباره ساخت قسمت دوم «گلادیاتور»؛ ناراحتم!
- علاوه بر تهیه کنندگی؛ ریدلی اسکات زندگی گروه بیجیز را فیلم میکند
- قهرمان دیوانهی شکست خورده/ نگاهی به فیلم «ناپلئون»
- انتقاد اروپاییها از بازی آمریکاییها در نقش آنها/ تصاحب فرهنگ
- تولید «گلادیاتور ۲» از هفته آینده از سر گرفته میشود
- «ناپلئون» ریدلی اسکات گیشه فرانسه را فتح کرد/ نقد منفی اثر نکرد
- حادثه سر صحنه فیلم «گلادیاتور۲»/ ۶ مصدوم
- کوین اسپیسی تبرئه شد
- «خاندان گوچی»؛ ضیافت تصویری و صوتی تمامعیار / اسکات خطاب به نوه آلدو گوچی: خیلی هم دلتان بخواهد!
- تجلیل از ریدلی اسکات در جشنواره ونیز
- انتقاد دختر گوچی از انتخاب آل پاچینو برای بازی در نقش آلدو گوچی/ پدر من قد بلند و چشم آبی بود
نظر شما
پربازدیدترین ها
- انتقاد صریح کمال تبریزی و علیرضا رییسیان از بهرام رادان
- مرگ ناگهانی و غم انگیز بازیگر خردسال فیلم یه حبه قند
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
- از دنیای عجیب، اما نه چندان عجیب سینما/ کارگردانانی که نمیتوانند اجاره خانهشان را بدهند
- صحبتهای رئیس هیئت داوران جشنواره برلین/ همه فیلمها سیاسیاند
آخرین ها
- جایزه بزرگ اسکار کسبوکارهای خاورمیانه به همراه اول رسید
- دو تصویر از تاریخ دوبله ایران
- جشن ۱۹ سالگی کانون ادبی زمستان برگزار شد؛ اهدای مدال سال به شهره سلطانی و مهدی یغمایی/ ایرج مهدیان تجلیل شد
- «مسیح پسر مریم» مینی سریال شد
- معرفی نخستین برندگان جشنواره برلین؛ جایزه بزرگ بخش مسابقه نسل به فیلم ایرلندی رسید
- در برنامه «خط فرضی» مطرح شد؛ خستگی از ما به نسل بعد از ما منتقل شده/ در زیر زمین، شهر دیگری وجود دارد
- نگاهی به سریال تاسیان؛روزی روزگاری ایران
- معرفی پلتفرمهای هوشمند سلامت همراه اول بهعنوان اپلیکیشنهای برگزیده
- انتقاد سازندگی از گفتوگوی کمال تبریزی با ایسنا/ داوران بر اساس مصلحت رای دادند نه کیفیت
- وداع با صدای ماندگار دوبله؛ بدرقه منوچهر والیزاده به خانه ابدی/ دوبلوری بدون جایگزین
- لوئیس بونیوئل فیلمساز در تبعید و صدو بیست و پنج سالگی
- فوت یک هنرمند پیشکسوت؛ عبدالرضا فریدزاده درگذشت
- شاهپور هنوز هست
- فیلمی در نوبت عید فطر به اکران اضافه نمیشود/ اسعدیان: پیشنهاد شورای صنفی نمایش برای بلیت، بیشتر از ۱۰۰ هزار تومان بود
- از دنیای عجیب، اما نه چندان عجیب سینما/ کارگردانانی که نمیتوانند اجاره خانهشان را بدهند
- با دستور وزیر ارتباطات، پروژههای ارتباطی همراه اول در روستاهای استان قزوین افتتاح شد
- جشنواره علیه جشنواره
- جایزه تجلی اراده ملی جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- گامی دیگر در جهت حذف سینما از سبد خانوادهها/ افزایش قیمت بلیت؛ ضربه مهلک به سینمای ایران
- مدیرعامل بهمن سبز: چه کسی بلیت ۲۲۰ هزار تومانی پیر پسر را میخرد؟!
- انتقاد صریح کمال تبریزی و علیرضا رییسیان از بهرام رادان
- اعطای تندیس «سازمان سبز برتر» به همراه اول
- پنجمین دوره «طرح پژوهانه همراه» با حمایت از دانشجویان نخبه کلید خورد
- نگاهی به سریال «جانسخت»؛ منتظر غافلگیری بمانیم یا نه؟
- کنسرت نمایش «ژن زامبی» از فردا میآید/بلیت ۵ روز اول به پایان رسید
- «نبض» روی میز تدوین
- نسخه ویژه نابینایان «مادیان» با صدای رعنا آزادیور منتشر میشود
- منوچهر والیزاده درگذشت
- ۱۲ نقشی که برنده اسکار شدند اما قرار بود به بازیگران دیگری داده شوند
- آیا باید از اینفلوئنسرها ترسید؟