مطابق اخبار منتشرشده، سریالهای جدید پشت سرهم، از شبکههای سیما یا نمایش داده میشود یا تبلیغات و پیشنمایشاش دارد از تلویزیون پخش میشود.
اینروزها تلویزیون جمهوری اسلامی ایران، دو سریال جدید «هاتف» و «نوار زرد» و «چرخ فلک» را در شبکه یک و دو سیما، روی آنتن برده است؛ سریالهایی که حرف و حدیثهای متناقضی را در نظر مخاطبان به وجود آورده است. مخاطبانی که یکی پیشبینی میکند «فلان» سریال احتمالا پربیننده شود، چون رگههایی از زندگی جاری در آن دیده میشود و مثلا درباره «بهمان» سریال میگویند؛ اگر نیمساعتش را ببینید، محال است دیدن آن را ادامه دهید. اینها درحالی است که برخی از مسئولان در صداوسیما بعد از پخش هر سریال اعلام میکنند که سریال بسیار راضیکننده بوده و از نظر مخاطب، هیچ مشکلی نداشته است.
مخاطب بحران، یا شایعه
مسئولان سازمان صداوسیما در بیشتر موارد اعلام کردهاند؛ تلویزیون، کمبود مخاطب ندارد. آنها از هرفرصتی که پیش آمده، برای پاسخ به این موضوع که بحران مخاطب در صداوسیما، یک شایعه است، استفاده کردهاند. موضوعی که البته منتقدان بسیار دارد و هربار بعد از طرح این موضوع، مواردی در رد آن مطرح میشود.
داستان سریالسازی و مخاطب در صداوسیما هر از گاهی مطرح میشود، بعد انگار «تب سردی است که به عرق نشسته»، از یاد میرود. درست همان زمانی که مسئولان صداوسیما اعلام میکنند؛ فلان سریال یا برنامه تلویزیونی، ۸۰درصد مخاطب داشته، این سوال پیش میآید که آمار از کجا آمده و بر چه مبانیای تحلیل شده است؟ همیشه همان زمان که مسئولان از چند ۱۰میلیون مخاطب برای یک برنامه صحبت میآورند، غیر از اهالی هنرو فرهنگ و اهالی تلویزیون، حتی آمار خواندهها و ریاضیخواندهها این سوال را طرح میکنند که مبنای به دست آوردن چنین اعدادی چیست. آنهایی هم که تجربه دارند، وقتی در مظان سوال قرار میگیرند، پاسخ میدهند که اگر تلویزیون کابلی باشد، امکان مشخصکردن تعداد مخاطبان هست اما اگر رسانهای مانند تلویزیون ما باشد، خیلی نمیتوان به این اعداد و ارقام متکی بود.
مسئولان سازمان درست میگویند
این موضوعات درحالی طرح میشود که یکی از کارگردانها اعلام کرده؛ «هرچه مسئولان صداوسیما درباره آمار مخاطبان تلویزیون میگویند، درست است». ضیاءالدین دری در یک گفتوگوی رسانهای تأکید کرده که چون آمار دست مسئولان است، حتما آنها درست است! کارگردان سریال کلاهپهلوی که کیف انگلیسی را هم ساخته است، در بخشی از صحبتهای خود درباره برآورد خود از شهرزاد و بازیهای آن، گفته است: تا حدودی که بخواهم بازیگران را قضاوت کنم، کار را ندیدهام، اما به هرحال بازی بازیگران باید براساس تداوم حس بازی ارزیابی شود. اینکه مردم راضی هستند و کار خوب دیده شده، اتفاق خوب و باعث خوشحالی است.
شاید همین جمله که «چون مردم راضی هستند، …» سرآغاز بحثی بوده باشد که درباره مخاطب در سریالهای تلویزیونی صداوسیما درگرفته است. این کارگردان تلویزیونی به اظهارات مدیران تلویزیون که از مخاطب زیاد سریالهای تلویزیونی صحبت به میان میآورند هم، گفته است: حتما آنها درست میگویند، چراکه آمار دست آنهاست و ما نمیتوانیم بگوییم که تلویزیون مخاطب ندارد. وقتی مدیران تلویزیون از مخاطبان راضی هستند، بنابراین لابد درست میگویند.
با این حال تأکید دارد که: سریالهای تلویزیون را نگاه نمیکنم چون وقت ندارم. دلیل آن هم این است که اگر کار پرمخاطبی ساخته میشد، به آن اندازه که جامعه را تکان بدهد و در اثر آن من را وادار کند که بنشینم و تلویزیون ببینم، چنین کاری اتفاق نیفتاده است. زمانی میگوییم یک کار تلویزیونی پرمخاطب است که کسانی که وقت هم ندارند تلویزیون ببینند، آنقدر درباره آن برنامه یا سریال بشنوند و به آنها گفته شود، طوری که تصور کنند اگر آن برنامه را ندیده باشد، چیزی را از دست داده است. آیا شما چنین سریالی در چهارسال گذشته سراغ داشتهاید. اگر داشتهاید، بگویید که ما هم بدانیم؛ بنابراین مشکل و نگرانی از جانب مخاطبان تلویزیون وجود ندارد. زمانی که صاحب تلویزیون میگوید مشکلی وجود ندارد، ما هرچه بگوییم سخنی اضافه خواهد بود.
سریال پر مخاطب چرا نه؟
پاسخ این سوال را که چرا سریال پرمخاطب در سالهای اخیر تلویزیون ساخته نشده، را، دُری در بخشی از سخنان خود داده است، آنجا که گفته: تلویزیون خودش تصمیمساز دارد و هیچگاه از ما برنامهسازان سوال نمیکند که چه سریالی را بسازد که مخاطب داشته باشد. اظهارنظرکردن درباره تلویزیون بیهوده است، چراکه کار خودش را میکند و راه خودش را میرود. اگر میخواست سریال آقای فتحی را میساخت، پس نمیخواهد. بعید میدانم که این اظهارنظرها تاثیری بر کسانی که در تلویزیون تصمیم میگیرند، داشته باشد. در این یکی، دوسال اخیر مجموعههایی که بخواهند من را تکان دهند، اتفاق نیفتاده است و خبری از این جنس کارها در تلویزیون ندارم.
اینها بخشی از دلایلی است که سریالهای تلویزیونی را بیمشتری روانه آنتن میکند. سریالهایی که هرچند مسئولان از مخاطب میلیونی آن حرف میزنند اما وقتی در سطح جامعه در اتوبوس، در مترو و در تاکسی از آنها حرف میزنید، با چهرههایهاج و واج مانده مخاطبان مواجه میشوید که گویی اثری از آن را در زندگی خود ندیدهاند.
تجربه میگوید؛ سریال پرمخاطب یا باید سریالی چون مختارنامه باشد که شخصیتی محوری و پررمز و رازی مانند «مختار ثقفی» داشته باشد که مردم هم علاقه به اطلاع از چند و چون زندگی و دوران او دارند یا باید «چهارچوب»های تلویزیون را بشکند.
همین چند مخاطب حرفهای که در اطراف حضور داشتند، بر این اعتقاد بودند مادامی که ما زندگی واقعی را در تلویزیون نبینیم، حاضر به وقتگذرانی جلوی آن نیستیم. براساس این اظهارنظرها، وقتی پلیسی که در صداوسیما حضور دارد، کاملا بینقص نمایش داده میشود یا اگر پزشک نقصی داشته باشد، باید صحنههای آن حذف شود. نمیتواند با واقعیت زندگی ارتباط برقرار کند. برخی مخاطبان بر این اعتقادند که سریالها اگر از واقعیتها فاصله بگیرند، چیزی برای تماشا نخواهند داشت.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- نقدی علمی بر عملکرد صدا و سیما
- «ذهن زیبا»؛ اتفاقی زیبا در تلویزیون
- سروش صحت و کتاب باز با سالن پر در کانادا؛ آقای تلویزیون! کی ضرر میکند، من یا تو؟
- کانون کارگردانان سینما بیانیه داد؛ نمایش خانگی تعطیل خواهد شد/ هشدار کانون کارگردانان سینما به مجلس
- رفتار غیرمرسوم صداوسیما در قبال یک سریال نمایش خانگی
- آیا سیر تطور نمایش خانگی، کابوسی برای تلویزیون و سینماست؟
- نگاهی به چند مجموعه ماندگار مذهبی؛ چرا این سریالها مدام تکرار میشوند؟
- سلیم غفوری قائممقام معاون سیما شد/ صادق یزدانی حکم گرفت
- آیا وزارت ارشاد همچنان پای مواضع خود میماند؟
- تلویزیونی که مهرهسوزی میداند
- واکنش کارگردان «دینامیت» به نامه ساترا؛ من همچنان به صحت این نامه شک دارم/ این نامه تفرقه برانگیز است
- واکنش تهیهکننده «یاغی» به نامه ساترا/ این نامه تلاشی برای محدود کردن پلتفرمهای داخلی است
- پخشکننده فیلم: «چپ، راست» آماده اکران است/ موضع نامشخص صداوسیما در برابر فیلمها
- گلایه از پخش نشدن تیزرهای «لامینور» در تلویزیون/ مهرجویی: رفتار تلویزیون با سینما شرمآور است
- حامد عنقا: توفیق «مهمونی» طهماسب حسرت دارد نه نگرانی
نظر شما
پربازدیدترین ها
- فوت خواننده پیشکسوت موسیقی نواحی گیلان/ ناصر مسعودی درگذشت
- نگاهی به فیلم «بیسر و صدا»؛ ایده خلاقانه، مسیر اشتباه
- حقایقی درباره بازمانده ساخته سیف الله داد/ماجرای توقیف فیلم بازمانده به دلیل حجاب!
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- «رابین هود»؛ افسانهی شیرین مرد شریف قانون شکن!
آخرین ها
- نگاهی به فیلم سینمایی «سامی»؛ دوربین به مثابه سمفونی برای سفری طولانی
- معرفی برندگان هیئت ملی نقد آمریکا ۲۰۲۵/ «یک تصادف ساده»؛ بهترین فیلم بینالمللی/ «نبردی پس از دیگری» ۵ جایزه گرفت
- ۱۵ اثری که برای فهرست اولیه اسکار فیلم بینالمللی شانس بالاتری دارند
- تأملی بر حضور نوری بیلگه جیلان در جشنواره جهانی فیلم فجر؛ داور غایب
- بیانیه کانون کارگردانان سینما درباره بازداشت سینماگران در مهمانی خصوصی
- واکنش رضا کیانیان به گزارش تاریخ سه هزار ساله زیر چرخ لودرها
- اعلام مستندهای دو بخش از نوزدهمین جشنواره «سینماحقیقت»
- واکنش کانون کارگردانان سینمای ایران به حکم جعفر پناهی
- شروودِ تالار وحدت؛ جایی که ماهان حیدری قهرمانان آینده را پیدا میکند
- تورج اصلانی داور جشنواره ترکیهای شد
- سروش صحت و علی مصفا «بیآتشی» را روایت کردند
- سام درخشانی هم استعفا داد
- نمایش موزیکال «رابین هود» / گزارش تصویری
- حلقه منتقدان فیلم نیویورک منتخبان ۲۰۲۵ خود را اعلام کرد/ «نبردی پس از دیگری»، بهترین فیلم شد؛ پناهی، بهترین کارگردان
- جشنواره جهانی فیلم فجر۴۳؛ در ایستگاه پایانی «درس آموختهها» بهترین فیلم شد/ جایزه ویژه داوران به کارگردان ژاپنی رسید
- «خرگوش سیاه، خرگوش سفید» به چین میرود
- گاتهام ۳ جایزه به «یک تصادف ساده» داد/ «نبردی پس از دیگری» بهترین فیلم جوایز مستقل نیویورک شد
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- مصائب افزایش سن ، از جولیا رابرتز تا نیکول کیدمن
- تام استاپارد؛ نویسندهای که جهان را از نو صحنهپردازی کرد
- نگاهی به فیلم «پارتنوپه»؛ زیبایی از دست رفته
- توقیف سکوی پخش «بازمانده» پس از انتشار ویدیوی بدون مجوز
- «سمفونی باران» کلید خورد
- «ناتوردشت» به باکو میرود
- از جدال اندیشه تا لبخند روی ردکارپت
- گفت وگو با کارگردان مستند «مُک» به بهانه حضور آن در جشنواره سینما حقیقت
- «زوتوپیا ۲» رکورددار فروش جهانی سینما شد
- صدای بخش خصوصی را بشنوید؛ هوای آلوده با تعطیلی تئاتر تمیز میشود؟
- «رها» بهترین فیلم اول جشنواره گوا شد
- سنگرم اندازه همان کافه ام بود





