تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۷/۱۹ - ۰۹:۳۵ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 68951
روزنامه شهروند نوشت: «تلویزیون دارد سریال جدید پخش می‌کند» این را می‌شود به‌عنوان یک خبر درنظر گرفت. تلویزیونی که تا همین چند وقت پیش، «تخم سریال جدید را در آن ملخ خورده بود»، حالا یکی‌یکی دارد از تولیدات جدیدش رونمایی می‌کند.

مطابق اخبار منتشرشده، سریال‌های جدید پشت سرهم، از شبکه‌های سیما یا نمایش داده می‌شود یا تبلیغات و پیش‌نمایش‌اش دارد از تلویزیون پخش می‌شود.

این‌روزها تلویزیون جمهوری اسلامی ایران، دو سریال جدید «هاتف» و «نوار زرد» و «چرخ فلک» را در شبکه یک و دو سیما، روی آنتن برده است؛ سریال‌هایی که حرف و حدیث‌های متناقضی را در نظر مخاطبان به وجود آورده است. مخاطبانی که یکی پیش‌بینی می‌کند «فلان» سریال احتمالا پربیننده شود، چون رگه‌هایی از زندگی جاری در آن دیده می‌شود و مثلا درباره «بهمان» سریال می‌گویند؛ اگر نیم‌ساعتش را ببینید، محال است دیدن آن را ادامه دهید. اینها درحالی است که برخی از مسئولان در صداوسیما بعد از پخش هر سریال اعلام می‌کنند که سریال بسیار راضی‌کننده بوده و از نظر مخاطب، هیچ مشکلی نداشته است.

مخاطب بحران، یا شایعه
مسئولان سازمان صداوسیما در بیشتر موارد اعلام کرده‌اند؛ تلویزیون، کمبود مخاطب ندارد. آنها از هرفرصتی که پیش آمده، برای پاسخ به این موضوع که بحران مخاطب در صداوسیما، یک شایعه است، استفاده کرده‌اند. موضوعی که البته منتقدان بسیار دارد و هربار بعد از طرح این موضوع، مواردی در رد آن مطرح می‌شود.

داستان سریال‌سازی و مخاطب در صداوسیما هر از گاهی مطرح می‌شود، بعد انگار «تب سردی است که به عرق نشسته»، از یاد می‌رود. درست همان زمانی که مسئولان صداوسیما اعلام می‌کنند؛ فلان سریال یا برنامه تلویزیونی، ٨٠‌درصد مخاطب داشته، این سوال پیش می‌آید که آمار از کجا آمده و بر چه مبانی‌ای تحلیل شده است؟ همیشه همان زمان که مسئولان از چند ١٠‌میلیون مخاطب برای یک برنامه صحبت می‌آورند، غیر از اهالی هنرو فرهنگ و اهالی تلویزیون، حتی آمار خوانده‌ها و ریاضی‌خوانده‌ها این سوال را طرح می‌کنند که مبنای به دست آوردن چنین اعدادی چیست. آنهایی هم که تجربه دارند، وقتی در مظان سوال قرار می‌گیرند، پاسخ می‌دهند که اگر تلویزیون کابلی باشد، امکان مشخص‌کردن تعداد مخاطبان هست اما اگر رسانه‌ای مانند تلویزیون ما باشد، خیلی نمی‌توان به این اعداد و ارقام متکی بود.

مسئولان سازمان درست می‌گویند
این موضوعات درحالی طرح می‌شود که یکی از کارگردان‌ها اعلام کرده؛ «هرچه مسئولان صداوسیما درباره آمار مخاطبان تلویزیون می‌گویند، درست است». ضیاءالدین دری در یک گفت‌وگوی رسانه‌ای تأکید کرده که چون آمار دست مسئولان است، حتما آنها درست است! کارگردان سریال کلاه‌پهلوی که کیف انگلیسی را هم ساخته است، در بخشی از صحبت‌های خود درباره برآورد خود از شهرزاد و بازی‌های آن، گفته است: تا حدودی که بخواهم بازیگران را قضاوت کنم، کار را ندیده‌ام، اما به ‌هرحال بازی بازیگران باید براساس تداوم حس بازی ارزیابی شود. این‌که مردم راضی هستند و کار خوب دیده شده، اتفاق خوب و باعث خوشحالی است.

شاید همین جمله که «چون مردم راضی هستند، …» سرآغاز بحثی بوده باشد که درباره مخاطب در سریال‌های تلویزیونی صداوسیما درگرفته است. این کارگردان تلویزیونی به اظهارات مدیران تلویزیون که از مخاطب زیاد سریال‌های تلویزیونی صحبت به میان می‌آورند هم، گفته است: حتما آنها درست می‌گویند، چراکه آمار دست آنهاست و ما نمی‌توانیم بگوییم که تلویزیون مخاطب ندارد. وقتی مدیران تلویزیون از مخاطبان راضی هستند، بنابراین لابد درست می‌گویند.

با این حال تأکید دارد که: سریال‌های تلویزیون را نگاه نمی‌کنم چون وقت ندارم. دلیل آن هم این است که اگر کار پرمخاطبی ساخته می‌شد، به آن اندازه که جامعه را تکان بدهد و در اثر آن من را وادار کند که بنشینم و تلویزیون ببینم، چنین کاری اتفاق نیفتاده است. زمانی می‌گوییم یک کار تلویزیونی پرمخاطب است که کسانی که وقت هم ندارند تلویزیون ببینند، آن‌قدر درباره آن برنامه یا سریال بشنوند و به آنها گفته شود، طوری که تصور کنند اگر آن برنامه را ندیده باشد، چیزی را از دست داده است. آیا شما چنین سریالی در چهار‌سال گذشته سراغ داشته‌اید. اگر داشته‌اید، بگویید که ما هم بدانیم؛ بنابراین مشکل و نگرانی از جانب مخاطبان تلویزیون وجود ندارد. زمانی که صاحب تلویزیون می‌گوید مشکلی وجود ندارد، ما هرچه بگوییم سخنی اضافه خواهد بود.

سریال پر مخاطب چرا نه؟
پاسخ این سوال را که چرا سریال پرمخاطب در سال‌های اخیر تلویزیون ساخته نشده، را، دُری در بخشی از سخنان خود داده است، آن‌جا که گفته: تلویزیون خودش تصمیم‌ساز دارد و هیچ‌گاه از ما برنامه‌سازان سوال نمی‌کند که چه سریالی را بسازد که مخاطب داشته باشد. اظهارنظرکردن درباره تلویزیون بیهوده است، چراکه کار خودش را می‌کند و راه خودش را می‌رود. اگر می‌خواست سریال آقای فتحی را می‌ساخت، پس نمی‌خواهد. بعید می‌دانم که این اظهارنظرها تاثیری بر کسانی که در تلویزیون تصمیم می‌گیرند، داشته باشد. در این یکی، دو‌سال اخیر مجموعه‌هایی که بخواهند من را تکان دهند، اتفاق نیفتاده است و خبری از این جنس کارها در تلویزیون ندارم.

اینها بخشی از دلایلی است که سریال‌های تلویزیونی را بی‌مشتری روانه آنتن می‌کند. سریال‌هایی که هرچند مسئولان از مخاطب میلیونی آن حرف می‌زنند اما وقتی در سطح جامعه در اتوبوس، در مترو و در تاکسی از آنها حرف می‌زنید، با چهره‌های‌هاج و واج مانده مخاطبان مواجه می‌شوید که گویی اثری از آن را در زندگی خود ندیده‌اند.

تجربه می‌گوید؛ سریال پرمخاطب یا باید سریالی چون مختارنامه باشد که شخصیتی محوری و پررمز و رازی مانند «مختار ثقفی» داشته باشد که مردم هم علاقه به اطلاع از چند و چون زندگی و دوران او دارند یا باید «چهارچوب»‌های تلویزیون را بشکند.

همین چند مخاطب حرفه‌ای که در اطراف حضور داشتند، بر این اعتقاد بودند مادامی که ما زندگی واقعی را در تلویزیون نبینیم، حاضر به وقت‌گذرانی جلوی آن نیستیم. براساس این اظهارنظرها، وقتی پلیسی که در صداوسیما حضور دارد، کاملا بی‌نقص نمایش داده می‌شود یا اگر پزشک نقصی داشته باشد، باید صحنه‌های آن حذف شود. نمی‌تواند با واقعیت زندگی ارتباط برقرار کند. برخی مخاطبان بر این اعتقادند که سریال‌ها اگر از واقعیت‌ها فاصله بگیرند، چیزی برای تماشا نخواهند داشت.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها