سینماسینما، منوچهر دین پرست:
«درخت بید» سهراب شهیدثالث را باید از آن دست فیلم هایی دانست که تنهایی در آن معنای خاصی یافته است. شهیدثالث با به تصویر کشیدن پیرمرد مفلوک و تک و تنها که مشغول ماهیگیری است، می خواهد تنهایی او را که بخشی از طبقه فرودست جامعه است، به تصویر کشد. او با خلق تصاویر بکر از طبیعت و نماهایی که می تواند جنبه هستی شناختی پیرمرد را در این فضا بیشتر جلوه دهد، بیش از هر چیزی او را به مثابه کسی نشان می دهد که تنهایی او نشان از پایان ایدئولوژی یا زوال تدریجی اربابان است. اما او در این میان تنها و گیج است. گویی از این دنیا چیزی نمی خواهد. تمام زندگی او در این کهکشان گذران عمر است. اما اتفاقی که رخ می دهد، گویی او را از این فضای آرام و بی دغدغه به بیرون پرتاب می کند. زندگی او که با آرامش و امنیت معنایی یافته بود، اینک دستخوش حوادثی می شود که تنهایی به مثابه بیخیالی قلمداد نمی شود. او وقتی متوجه می شود که پستچی برای به دست آوردن کیفی پر از پول، صاحب آن را به قتل می رساند، تصمیم می گیرد کیف پول را به مسئولان اجرایی و قضایی بسپارد. او در این پرسه ناهمگون متوجه می شود که جهان تنهایی او با تمام آرامش و زیبایی که دارد، به راحتی فرو می ریزد.
سهراب شهیدثالث با خلق موقعیت پیرمرد، وضعیت آرمانی او را در حال گذار بودن نشان می دهد. چراکه او نماد روزگار از هم گسیخته و بی اخلاق است. مرزهای جهان پیرمرد در سکون و عدم تغییر است. او در مرز میان شهر و روستا پی می برد که نظام معنایی که تا کنون به آن توجه نداشته، سراسر فریب و ریاکاری است. او در جدال با وجدان خود گمان می برد که می تواند راه درست را انتخاب کند. اما فضای واقعی فیلم نشان می دهد که فریب و تسلیس آشکارا در چشمانمان فرو می رود و ما نظاره گر می مانیم. فضای «درخت بید» فضای چندپاره و موزاییک وار نیست، بلکه خطی مستقیم را طی می کند که مضمون نهفته آن آشکار می شود. فضای خشک و منجمد و بی احساس. فضای حاکمیت بهره بر تعالی است. فضای خشونت و برده کشی. فضای تکرار و ملالت و از همه بدتر فضای واکنش علیه تمامی ارزش هایی که تاکنون ارزش بوده اند، اما نمایشی بودن و تهی بودن ارزش ها را متوجه نشده بودیم.
ریتم فیلم با مضمون آن چنان هماهنگ و جنجال برانگیز است که گویی آرامش فیلم بیش از هر چیزی متکی بر رویاست. فیلم فاقد موسیقی است که می تواند به مضمون فیلم روح و معنا دهد. اما دائما صدای محیط پیرمرد را می شنویم که فرمول های تضاد را در کنار یکدیگر قرار داده اند. پیرمرد اضطرابی ندارد. با آرامش و به دور از فریاد و نعره کشی کارهایش را انجام می دهد. او به شکل زیرپوستی میخواهد لایه های موجود را یک به یک کنار زند، اما در فضایی قرار گرفته که نیازی به فریاد ندارد. همه او را می بینند، اما کسی حرفش را باور ندارد و در اینجاست که او متوجه می شود جهان ثابت او به راحتی تغییر می کند. اگرچه او در فرجام متوجه می شود که تنها چیزی که در این دنیا ارزش دارد، سلطه و قدرت است، اما او خود را در گرداب این وضعیت قرار نمی دهد و مجددا در چرخه سکون قرار می گیرد.
سهراب شهیدثالث با ساخت فیلم «درخت بید» گویی می خواهد نشان دهد که زندگی در دنیای ما مناسباتی را تولید می کند که ما قربانی همان مناسبات می شویم. او کارگردانی است که انسان در جهان مدرن را به خوبی فهمیده و شناخت نسبتا قابل تاملی به حضور ما در جهان یافته است. اگرچه رگه های اگزیستانسیالیستی سهراب شهیدثالث برای ما قابل توجه است، اما نمی توان از مضامین فلسفی با بن مایه های روانکاوی شهیدثالث دور ماند. او اگرچه در بخش هایی از فیلم مخاطب را با خود و آرمان هایش همراه می کند، اما این جسارت را به مخاطب می دهد که اخلاقی شدن زمان، قابل تجربه است. ما می توانیم زیستی بر پایه مناسبات انسانی داشته باشیم، اما باید معنای انسانی آن را در بستر عملی زندگی قرار دهیم. در غیر این صورت گزاف های به هم بافته ایم که هیچ ارزشی ندارد. غایت زندگی پیرمرد اگرچه ماهیگیری است، اما مرام نامه اخلاقی فیلم بیش از هر چیزی نشان می دهد که فقدان معنا در زندگی هر چیزی را روا می دارد. باید بپذیریم که برای ورود به هر فیلمی، در آستانه آن قرار گیریم. جهت دهی و ردیابی معنا در آثار شهیدثالث می تواند زمینه های تاویل ما از جهان سینمایی شهیدثالث باشد.
منبع: ماهنامه هنر و تجربه
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- نقد؛ چراغی در رهگذر تاریک و روشن سینما
- سهراب شهید ثالث، فیلمسازی آوانگارد با دیدگاهی فراتر از رئالیسم
- غریبههای آشنا/ تاملی بر فیلم «هارمونیهای ورکمایستر» ساخته بلا تار
- فیلمسازی با دغدغههای انسانی
- مدخلنویسی یا گزارشنویسی؟ مساله این است/ نگاهی گذرا بر کتاب «راهنمای فیلم سینمای ایران»
- برترینهای سینمای ایران در صد سال اخیر به انتخاب نویسندگان سینماسینما/ بخش سوم
- کودکانی که کودکی نمیکنند
- خبرهایی از فیلم «سهراب شهید ثالث» به کارگردانی مرتضی فرشباف
- همسفر کوچههای عشق/ یادداشت جواد طوسی درباره خسرو سینایی
- بازتاب بازنشر گفتگوی مجله فردوسی با سهراب شهید ثالث در سینماسینما / یادداشت محمد حقیقت
- بازخوانی گفتگوی مجله فردوسی با سهراب شهید ثالث
- مستند «سهراب شهید ثالث: دور از خانه»
- برشهای کوتاه/ ویدئوی بخشهایی از مصاحبه بهرام بیضایی درباره مهاجرت، شهیدثالث و پروژههایش
- انگار همهی زندگی کابوسی باشد میانهی خوابی شبانه/ سینماگران اصیل ایرانی؛ بخش هفتم، سهراب شهید ثالث
- حضور بازیگرانی در نقش کیارستمی، بیضایی و امیر نادری در فیلم مرتضی فرشباف درباره شهید ثالث
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
آخرین ها
- «جزیره آزاد»؛ خداوندگار خودخوانده جزیره آزاد
- جیمز کامرون: از سلطه هوش مصنوعی میگریزم/ «آوارتار۳» و شروع افتخارآمیز اکران
- بازیگر آمریکایی خودکشی کرد
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- جزئیاتی درباره فیلم جدید ایناریتو/ «دیگر» با بازی تام کروز یک سال دیگر اکران میشود
- نمایش تمام موزیکال «رابین هود»
- «الکترون» نامزد بهترین فیلم جشنواره انگلیسی شد





