رخشان بنی اعتماد گفت: من به سراغ انتخاب سوژه برای فیلم ها نمیروم بلکه، شرایط و رخدادهای اجتماعی در برابر من قرار میگیرند و تصمیم به پرداخت سوژه ها می گیرم. ارتباط جامعه با فیلمساز، جان فیلم را میسازد.
به گزارش سینماسینما، نشست تخصصی فیلم «زیر پوست شهر» به کارگردانی رخشان بنی اعتماد، در موسسه سینمایی برگ برگزار شد. رخشان بنی اعتماد در این نشست درباره چگونگی انتخاب سوژه برای ساخت فیلم توضیح داد: من به سراغ انتخاب سوژه برای فیلم ها نمی روم بلکه، شرایط و رخداد های اجتماعی در برابر من قرار می گیرند و تصمیم به پرداخت سوژه ها می گیرم. ارتباط جامعه با فیلمساز، جان فیلم را می سازد. برخی جوانان می گویند من سوار اتوبوس نمی شوم و همیشه به آنها می گویم هر روز سوار اتوبوس شوید و یادداشت هایی برای من بیاورید، به همین خاطر پژوهش در کار سینما ارتباط زیادی به پژوهش های آکادمیک ندارد و فیلمساز باید به بررسی منظر های مختلف از جمله، کارشناسی، روانشناسی و جامعه شناسی بپردازد.
من به طور کلی در زندگی این تز را دارم که ما هدف داریم، اما لذت در مسیر رسیدن به هدف، بدست می آید. من هرگز در پژوهش فیلم کاغذ و مداد همراهم نیست. شما در پژوهش ها سعی کنید همراه با فرد مورد بررسی ، به طور مثال ، دختر کارتون خواب باشید. فرد نباید احساس کند که شما در حال تخلیه اطلاعاتی آن ها هستید. برای ساخت فیلم خون بازی با جوانانی که معتاد بودند و خودشان چنین باوری نداشتند، به مدت یکسال معاشرت کردم. خوشبختانه امکان زندگی با یکی از این خانواده ها و اجازه فیلمبرداری از دختر مبتلا به اعتیاد را داشتم. ما باید منظرهای مختلف یک موضوع را بشناسیم و سپس فیلمنامه بنویسیم.
این هنرمند در ادامه افزود: با این حال هیچ یک از کاراکتر های من ما به ازای واقعی ندارند و همه عصاره ای از افراد واقعی هستند. حاصل پژوهش های من استقبال کودکان دیروز و جوانان امروز از آثاری مثل، «زیر پوست شهر» است و توجه شما به این آثار بزرگترین جایزه من است.
بنی اعتماد درباره کاراکترها در فیلم «زیر پوست شهر» اشاره کرد: برای نویسنده و فیلمساز شخصیت های بسیاری از فیلم ها با من همراه ماندند. قصه های کوتاه در آثار من اهمیت کمتری نسبت به قصه اصلی ندارد. داستان هر کاراکتری به کلیت اثر من جان بخشیده و من به همین جهت با تمام کاراکترهای آثارم همراه هستم و به ادامه آن ها فکر می کنم. شخصیت فیلمنامه فقط روی پرده نمی ماند و در ادامه با ما همراه می شود و در غیر اینصورت اصطلاح فیلم ماکتی و یا مقوایی شایسته اثر است. بسیاری مواقع پشت دوربین نشسته ام و برای کاراکترها گریه می کنم، در حالیکه که خودم اثر را می سازم.
او در ادامه درباره مسیر کاراکتر ها از «زیر پوست شهر» به «قصه ها» گفت: نگاه شما به عنوان فیلمساز، با توجه به شناختی که از جامعه پیدا می کنید، به برآیندی از آینده کاراکتر منجر می شود. بسیاری از بچه هایی که همچون معصومه از خانه بیرون آمدند خانم های روسپی امروز و دچار اچ ای وی مثبت هستند. کاراکتر دیگری مثل، عباس که جوان مسئولی است و به دنبال ساخت زندگی بهتر برای خانواده اش است، اما امید و آرزویش را از دست داده است. عباس کسی است که شرافتمندانه ، اما سخت به زندگی ادامه می دهد و زندگی به او پس گردنی زده است. من درباره کسانی مثل عباس و معصومه آنقدر پژوهش و زندگی کردم که برآیند منطقی درباره آینده کاراکترها ارایه دادم.
وی درباره فیلمنامه فیلم «زیر پوست شهر» توضیح داد: فیلم «زیر پوست شهر» ابتدا نام فیلمنامه اش «طوبی» بود و قرار بود نخستین ساخته من باشد. چهار بار فیلمنامه توسط من و فرید مصطفوی بازنویسی شد و به فیلمی که شما امروز می بینید، رسیدیم. بار اول فیلم برای سال های پر التهاب دهه شصت نوشته شد و اجازه ساخت نگرفتم و بار دیگر تغییراتی دادیم و این تغییرات مسیر طولانی را طی کرد و هرمرتبه متناسب با شرایط زیر پوست شهر در آن سال ها درباره خانواده طوبی نوشتیم.این فیلم المانی از سانسور است، چرا که نخستین باری که فیلمنامه را نوشتم باران را باردار بودم و زمانی که اجازه ساخت اثر صادر شد، باران ۱۶ سال داشت. این تغییرات باعث شد من از سال های دهه شصت با کاراکتر های فیلمنامه «طوبی» زندگی کنم و آن ها را به روز کنم تا به «زیر پوست شهر» برسم.
این فیلمساز همچنین افزود: ما نمی توانیم خودمان را به فیلم یدک کنیم و دایما توضیح دهیم. زمانی در جلسه ای فردی از من پرسید: نرگس و آفاق و عادل اسامی زیبایی است و معنایی خاص دارد، علت انتخاب این نام ها چه بود؟ دکتر ابراهیمی به عنوان متخصص حاضر در آن جلسه گفت: اگر امکان دارد من پیش از شما پاسخ دهم؟ گفتم: بله، بفرمایید. گفت: ما باید برداشت های خودمان را داشته باشیم و فیلمساز و نویسنده در ضمیر ناخودآگاهشان دلایل زیادی برای انتخاب ویژگی ها دارند، اما نمی توان تقاضای توضیح داشته باشیم. به نظرم توضیح بسیار درستی دادند.
او درباره انتخاب گلاب آدینه توضیح داد: با گلاب آدینه «زرد قناری» را کار می کردیم و یک پلان بازی کرد و من گفتم نقش طوبی برای تو است. در ۱۶ سال، هر بار که پیشنهاد بازی در فیلم و نمایش داشت با من تماس می گرفت و درباره زمان ساخت اثر می پرسید و این رفتار هم از دیگر نشانه های حرفه ای گری این بازیگر است.
بنی اعتماد در پایان به سختی های مرتبط با نویسندگی اشاره کرد: گاهی فرد باید نوشتن را متوقف کند، گاهی ناامیدی هایی به سراغ او می آید و دچار قطع و وصلی هایی می شود، به همین خاطر نویسندگی همچون، زایمان است. چنین مسایلی حین نوشتن طبیعی است.
موسسه سینمایی «برگ» به مدیریت سمانه افکاری، هر هفته به نمایش و بررسی فیلم های سینمای ایران، با حضور یکی از هنرمندان این اثر می پردازد.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- نقدی بر نمایش «هم این هم آن» و روایت تلخ فراموشی اصالت در عصر شهرت/ وقتی فالوئرها جای خاک صحنه را میگیرند
- در سومین دوره فستیوال انجام میشود؛ نمایش فیلمهای ایرانی در جشنواره زنان شرقی
- نمایش «هم این، هم آن»؛ در مسیر تعامل، همدلی و تفاهم متقابل
- در بیستمین شب کارگردان؛ نکوداشت گلاب آدینه برگزار میشود
- بزرگداشت رخشان بنیاعتماد برگزار شد
- معرفی داوران دومین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه عباس کیارستمی
- با صدای رخشان بنیاعتماد، لیلی گلستان، جهانگیر و باران کوثری؛ نسخه صوتی داستان «تیستو سبزانگشتی» منتشر میشود
- عمارت روبرو برگزار میکند؛ سومین دوره «چشم در چشم» با رخشان بنیاعتماد
- رخشان بنیاعتماد و روبن اوستلوند در مجمع سرمایهگذاران بازار فیلم کن
- نسخه ویژه نابینایان «زیر پوست شهر» با صدای عاطفه رضوی منتشر میشود
- آثار کیارستمی، شیردل، گلستان، نادری، بنیاعتماد و… در ایتالیا اکران میشوند
- بازیگران نمایش گلاب آدینه معرفی شدند
- رخشان بنی اعتماد: در بیان موضوعات و مسائل اجتماعی به تکرار رسیدهایم
- بانوی محبوب من عامه پسند نیست /انگ به نمایش ها نچسبانیم
- گفتوگوی اختصاصی سینماسینما با جلیل فرجاد بازیگر نمایش «بانوی محبوب من»
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- درباره اهمیت خواندن فیلمنامه اشغال بیضایی پس از جنگ ۱۲ روزه /بیگانه آزادی نمی آورد
- بهرام بیضایی درگذشت
- «موبهمو»؛ خط به خط، نفس به نفس، چهره به چهره
- در بیست و چهارمین دوره جشنواره؛ ۱۴ اثر از سینماگران ایرانی در داکا نمایش داده میشود
- از ۱۰ دیماه؛ «مرد خاموش» به سینماها میآید
- «بامداد خمار»؛ در منزلت فرودستی
- در ستایش سینمای بیچیز؛ همه چیز داشتن در عین بی چیزی
- آیین پایانی یازدهمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی / گزارش تصویری
- شیرین یزدانبخش درگذشت
- افسانهای در حبس؛ سرنوشت «چریکه تارا»
- اقتباس بهمثابه ابزار فهم جامعه/ از روایت تراژیک تا روایت عاشقانه
- «دیدار بلوط»؛ بازگشتی به شکوه یک خاطره
- اشغال بهرام بیضایی وزمانه پس از جنگ ۱۲ روزه/به بهانه ۵ دی سالروز تولد بهرام بیضایی
- «سامی»؛ روایتی انسانی از جنگ بیپایان
- سینمای مستقل ایران را به رسمیت بشناسید
- گیشه سینما در دست کمدیها/ دو فیلم جدید اکران شدند
- اعلام بودجه فرهنگ و هنر در سال ۱۴۰۵
- مصوبهای برای حذف وزارت فرهنگ؛ مصوبه «سیاستهای صوت و تصویر فراگیر»؛ تعارض با جمهوریت
- «بابا پیکاسو»؛ در چنبره عواطف، حرمان و جداافتادگی
- «شمعی در باد»؛ جسورانهترین فیلم نیمه اول دهه هشتاد
- مهتاب ثروتی و مرجان اتفاقیان به «خاکستر خیال» پیوستند
- «جزیره آزاد»؛ خداوندگار خودخوانده جزیره آزاد
- جیمز کامرون: از سلطه هوش مصنوعی میگریزم/ «آوارتار۳» و شروع افتخارآمیز اکران
- بازیگر آمریکایی خودکشی کرد
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد





