«کارنامه بنیادکندی» چالشی است قومنگارانه از مردمانی ساده
سینماسینما، فریبا اشویی:
«همه چیز از یک فیلم هشت میلیمتری شروع شد که بهطور اتفاقی در انبار خانهام آن را پیدا کردم. ۴۰ سال پیش وقتی که تنها ۱۸ سالم بود، بهعنوان سرباز سپاهی دانش به روستایی اعزام شدم در دورترین نقطه که به گمان آن روزهایم شاید ته دنیا بود.
بنیادکندی نام آن روستا بود که قرار بود محل خدمتم باشد. روستایی فقیر، عقبافتاده و بدون کمترین امکانات در منطقه چاراویماق هشترود، در آذربایجان شرقی. روستایی که تنها ۵۵ خانواده در آن زندگی میکردند که اغلب آنها نیز با یکدیگر فامیل بودند. روستایی که خانههایش از گل ساخته شده بودند و آب و برق نداشت. بهداشت نداشت… من با کمک اهالی و بچههای این روستا اولین مدرسه را ساختم و خودم تنها معلم آن روستا شدم. اکنون بعد از ۴۰ سال با دیدن این فیلم کوتاه هشت میلیمتری و عکسهایی از آن دوران مشتاق شدم تا به آن روستا سری بزنم و از احوالات شاگردانم آگاه شوم.»
این خلاصهای از نریشن آغازین مستند «کارنامه بنیادکندی» کار مشترک محمد جعفری و آذر مهرابی است که در آن سوژه مستند از ابتدا معرفی و بیلان و نقشه راه معین شده است. «کارنامه بنیادکندی» از پلان آغازین خود زبان تصویرش را، صرفا مشاهدهگر (Observational)انتخاب کرده تا از دریچه چشم دوربینش، سوژهیابی کند و تصاویری را ثبت کند که بیواسطه و بکر باشند. تصاویری از احوالات این روزهای دانشآموزان «روستای بنیادکندی» که در شرایطی واقعی به ثبت رسیده باشند و بر باور مخاطب بنشینند. مخاطب این مستند آرام آرام متوجه میشود که مشاهدهگر اصلی خود اوست. دیدن و شاید قضاوت کردن این روایت برعهده اوست، چراکه او بیواسطه جایگزین چشم دوربین شده تا روزمرگیهای امروز دانشآموزان دیروز روستای بنیادکندی را ببیند. این نگاه گذرا تا انتها بدون چالش و کنکاش است. اگرچه در پایان مستندساز امید به پرورش کنشگر پویا از مخاطب را در سر دارد، اما درکل، نگاه او به دنبال هیچ نقش و واسطهای در شکلگیری و بروز رویدادها نبوده است.
جعفری، کارگردان امروز، سرباز سپاهی دانش سال ۱۳۵۳، ابداعگر این نگاه در فیلم است؛ نگاهی مشاهدهگر که با کمترین دخالت در متن، تنها به ثبت قصه میپردازد. ثبت زندگی و احوالات اکنون دانشآموزان روستای بنیادکندی پس از گذشت ۴۰ سال و اندی.
مخاطب هم همراه او میشود تا ببیند آنچه را که خودش هنوز ندیده و در جستوجویش است. اینکه دانشآموزان آن سالها اکنون کجای این زندگی ایستادهاند و سرنوشت هر کدامشان چگونه است؟ تولید مستند مشاهدهگر، به واسطه محتوایی که در عنوان آن نهفته است، با وجود سادگی از پیچیدگی و مهارتهای خاص خودش برخوردار است. اولین چالش این تولید به غیرقابل پیشبینی بودن آن بازمیگردد. بارقهای از یک ایده پدیدار شده، اما مشتقات آن برای شکلگیری سازه اصلی پنهان و نامکشوف است. ابزار کار برای این مستندساز، ماشین، تصویربردار و جادهای است که ۴۰ سال است از آن عبور نکرده است. او قرار است مخاطب را با کمک همین ابزار به ته دنیا یعنی روستای بنیادکندی برساند. استارت اول که با آغاز سفر و بازدیدهای اولیه از لوکیشن است، همه ناامیدکنندهاند. روستای بنیادکندی نابود شده و اهالی آن به دلیل خشکسالی و نبود شغل، همگی به دیاری دیگر کوچ کردهاند. پیرنگ اصلی روایت روستای بنیادکندی است که اکنون دیگر اثری از آن باقی نمانده است. اما خردهپیرنگهایی هنوز در دست مستندساز باقی است. خردهپیرنگهایی که میتوان با آن، بقایای یک قوم کوچکرده را جستوجو کرد. عکس و فیلمهایی از دانشآموزان در دست معلم کارگردان وجود دارد. عکس و فیلمهایی که در فرم این مستند، نقش اکسسوار و ابزار و در محتوا و متن، نقش همان خردهپیرنگهایی را دارند که میتوانند کارگردان و مخاطبش را به مقصود برسانند. جعفری –از کارگردانان مستند- زمانی که روستا را متروکه و ایدهاش را ناموفق مییابد، به دنبال رد و نشان گذشته میرود. سرنخی که بتواند راه سخت پیشِ رو را کمی آسان سازد. این تلاش او را به شماره تلفن غلامحسین، باهوشترین شاگردش، میرساند. تا اینجا، مشاهدهگر به غیر از آنچه میبیند، مدیون حافظه و آرشیو ذهنی مستندساز هم هست. چرخه تولید مستند با کمترین ابزار، برای شروع یک پرسهزنی و بازبینی گذشته و روزمرگیهای امروز شخصیتها کلید میخورد. بنیان مستند مشاهدهگر در محیط آن شکل میگیرد. اتمسفرش فضایی است دستنخورده که باید در آن ماند و جنس روایت را پیدا کرد. یافتن آنچه را که فضا و پیرامون روایت وابسته به آن است. قصههای روایت باید تلمذ شوند و انتخاب گردند. زمانی که قصهها و شخصیتها شناخته شدند، آن وقت است که زیرمتن یا نریشن باید بین آنها رابطه برقرار کند و طرح اصلی ورود به موضوع، ارزیابی و انتخاب شود. قصههای روایت «کارنامه بنیادکندی» از میان ۲۰ و اندی دانشآموز، تنها بین چند تنشان تقسیم میشود. قصههای غلامحسین، جبار، علی اوسط، غلامحسن، عزیز، صفرعلی، مرضیه و فرمان، منظر، قادر، مشجر، محمد و حتی سارا که سیل او را با خود برد و نگار که با نیش عقرب از پای درآمده، احوالات دیروز و امروز شهروندان امروز پایتختاند که همه به حاشیهنشینی در اطراف تهران و کرج، دولتآباد، واوان، زورآباد، خاک سفید، شادآباد و… روی آوردهاند. امروزِ پر از سختی آنان که از دیروز به ارمغان دارند، زندگی حاشیهنشینی در تهران و کرج و ورامین است، تنها به امید فردایی بهتر. هیچکدامشان در تحصیل موفق نبودهاند و شاید تا امروز با سیلی صورتشان را سرخ نگه داشتهاند. اما امیدشان به فردایی است که شاید از دیروزِ پر از فقر و امروزِ پر از مشکلشان طلاییتر باشد.
«کارنامه بنیادکندی» چالشی است قومنگارانه از مردمانی ساده که به چهار دهه پیش تعلق دارند و به دلایل متعددی ازجمله مشکلات زیستی، کمبود امکانات، بیآبی، عدم رونق کشاورزی و دامداری و درنهایت خشکسالی گسترده ترک دیار کردهاند. این قومنگاری همچنین، به دور از اغراق و سیاسیگری، به شکلی پنهان و غیرمستقیم، نقبی هم بر معضلات و مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی اجتماعات روستانشین از گذشته تا حال میزند. اما نریشن پایانی این مستند، حقیقت جاری در قصهها را نامیمون میداند و وضعیت فعلی دانشآموزان دیروز روستای بنیادکندی را نمیپسندد. این نریشن تلنگر پایانی مستند است برای عبور از نگاه صرفا مشاهدهگر مخاطب. اینکه باید در پس این مشاهده و پرسهزنی اتفاقی بیفتد؛ اتفاقی که سبب شده تا مخاطب، از مشاهده عبور کند و به یک مخاطب پویا و کنشگر ارتقا یابد.
ماهنامه هنر و تجربه
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- این هنر و تجربه آنتی ویروسی ست بر فیلم های به هرقیمت مسخره
- تحقق آرزوی چندساله فعالان انیمیشن در هنرو تجربه
- جعفر صانعی مقدم: گسترش فعالیتها در سینمای «هنر و تجربه» بستگی به تامین نیازهای مالی دارد
- انتشار تیزر هفته فیلم ایتالیا + ویدئو
- اسامی فیلمهای حاضر در هفته فیلم ایتالیا اعلام شد/ از آثار مورتی تا برتولوچی
- هفته فیلم ایتالیا ۱۱ آذر آغاز میشود/ نمایش آنلاین و رایگان فیلمها
- چهارمین دوره هفته فیلم اروپایی برگزار میشود/ اعلام جزییات رویداد
- نانهای بیات/ نگاهی به فیلم «حوا، مریم، عایشه»
- کدام چریکه؟ کدام بهرام؟/ نگاهی به مستند «چریکه بهرام»
- سالها بایست تا دَم پاک شد/ نگاهی به فیلم «پری»
- فهرست فیلمهای روی پرده در سینماهای «هنروتجربه»/ «منگی» از ۱۵ شهریور میآید
- تابناک: نخستین گامها برای تعطیلی بستر نمایش دهها فیلم سینمایی ایران؟
- قابهای نامتعارف بیمعنی/ نگاهی به فیلم «امیر»
- ابوالفضل جلیلی: مشکل فیلمهای من این است که مردم را به فکر میاندازد
- آئین دیدار با عوامل فیلم «یلدا» برگزار شد/ گپی با فروغ قجابگلو بازیگر فیلم مسعود بخشی
نظرات شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- حقایقی درباره فیلم سرب ساخته مسعود کیمیایی به بهانه نمایش آن از تلویزیون
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
آخرین ها
- مصوبهای برای حذف وزارت فرهنگ؛ مصوبه «سیاستهای صوت و تصویر فراگیر»؛ تعارض با جمهوریت
- «بابا پیکاسو»؛ در چنبره عواطف، حرمان و جداافتادگی
- «شمعی در باد»؛ جسورانهترین فیلم نیمه اول دهه هشتاد
- مهتاب ثروتی و مرجان اتفاقیان به «خاکستر خیال» پیوستند
- «جزیره آزاد»؛ خداوندگار خودخوانده جزیره آزاد
- جیمز کامرون: از سلطه هوش مصنوعی میگریزم/ «آوارتار۳» و شروع افتخارآمیز اکران
- بازیگر آمریکایی خودکشی کرد
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶






بسبار جالب،عکس هم عکس جالبی ست