سعید فرهادی فیلمنامهنویس سریال «شرم» نسبت به کیفیت پایین سریال انتقاد کرد و از مخاطبان خواست به تماشای آن ننشینند.
به گزارش سینماسینما، سعید فرهادی نویسنده سریال شرم که این روزها از شبکه سه سیما در حال پخش است با انتقاد از کیفیت پایین اثر در نوشتاری که در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد نوشت: نزدیک به سه سال، تمام وقت و انرژی و جسم و جانت را صرف تحقیقات بر روی جزئیات میکنی و بارها کلمه به کلمهی فیلمنامه را محک میزنی تا از هر نظر مو لای درزش نرود و چیزی از منطق، جذابیت و اصول زیبایی شناختی کم نگذاشته باشی؛ تا سریالی بسازی در خور شأن و شعور مخاطب. اما ناگهان سروکلهی کارگردانی دست نشانده پیدا میشود؛ مهم نیست چقدر کارنابلد و بیدغدغه، مهم این است که «خودی» باشد تا زورش به تمام اصول اخلاقی، حرفهای و حقوقی بچربد!
میخواهی عطای کار را به لقایش ببخشی. به مدیران پیشنهاد میکنی چندرغاز پیش قسطی که دو سال پیش برای شروع کار گرفتهای را با تمام بهرههایش بازپس دهی تا دست از سر فیلمنامهات بردارند. اما گویا لقمهی چرب و نرمی گیر آوردهاند و حسابی هم دندانشان را تیز کرده اند. نام سریالت را به «شرم» تغییر میدهند و تولید را شروع میکنند. هشت ماه در بیخبری مطلق به سر میبری؛ حتی نه یک پیامک ساده از میان چهل پنجاه نفر عواملی که به به و چه چهشان برای فیلمنامه مدام به گوشت میرسد! شاید هم فکر میکنند بهتر است سر راه مالباخته آفتابی نشویم! ای کاش از نامی که بر سریالشان گذاشتهاند، ذرهای در وجودشان یافت میشد.
بالاخره کار به موعدِ پخش میرسد و بار دیگر تجربههای تلخ پیشین تکرار میشود؛ این دردِ مشترک بسیاری از فیلمنامه نویسان. با سریالی مواجه میشوی که نه میشناسیاش از فرط تحریف و قلع و قمع و به بیراهه رفتن، نه حتی تحمل دیدنش را داری از فرط بیمنطقی، بیهنری، سخیف بودن و کم فروشی که در لحظه لحظهاش موج میزند؛ از تولید و کارگردانی و بازیگری و فیلمبرداری بگیر تا موسیقی و طراحی صحنه و لباس. آیا تمام این عوامل افراد کارنابلدی هستند؟ بعید است چنین باشد زیرا بارها آثار و نتایج قابل قبولی از برخیشان دیده ای؛ منتهی نکته در اینجاست که آب از سرچشمه گلآلود است! چه بسیار متنهای سربلندی که زیر چرخ دندههای این سیستم معیوب به آثاری سطح پایین و بیارزش تبدیل شده اند. و چه دردناک است این جملهی پر تکراری که از دهانشان شنیده میشود: «مردم این چیزها را نمیفهمند!»
منطقها و الزامات اولیهی دراماتیک که در کلاسهای مقدماتی این رشته تدریس میشوند، پیشکش؛ چیزهایی در کار میبینی که از بدیهیات زندگی واقعی و روزمره هم فرسنگها فاصله دارد و حتی کودکان نابالغ را به شگفت میآورد. جوابی برای سوالات مخاطبان که سردرگم ماندهاند بر سر فهم تناقضات و ایرادات کار نداری زیرا میدانی توضیح وقایعی که رخ داده، برایشان بیشتر شبیه فرافکنی به نظر میرسد و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت؛ مگر از مردمی که مدتهاست اعتمادشان پایمال شده و به هر توضیحی بدگمان اند، انتظاری غیر از این میتوان داشت؟
دیگران احتمال ویران شدن آیندهی کاریات را، به محاق رفتن طلبهایت از صداوسیما را، و هجمهی دروغ ها، افتراها و تخطئههایی که به سویت روانه خواهند کرد را، و البته تلختر از همه، شنیده نشدن در این بلبشوی رسانهای و خبری را به یادت میآورند. اما آینده و سرمایهی زندگی تو را هنر و قلم ات تضمین میکند، نه باج دهی به بیهنران! با قاطعیت درخواست میکنی نامت به عنوان نویسنده از تیتراژ سریال حذف شود تا لااقل مهر تاییدی بر این محصول ناسالم نباشی و در صف آنان که منتقدشان هستی قرار نگیری. ولی باز هم اعتنایی نمیشود. پس تنها کاری که میتوانی بکنی این است: از محتوایی که در حال پخش است تبری بجویی و به هر که صدایت را میشنود توصیه کنی اگر برای فهم و شعور خود و اطرافیانش احترام قایل است پای تماشای چنین آثار پایمال شدهای ننشیند.
منبع: ایلنا
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- معرفی داوران یک بخش جشنواره فیلمهای ورزشی/ گزارشگر ورزشی داور جشنواره فیلم شد
- ادامه تصویربرداری سریال «شرم» در تهران
- تصنیف «بانوجان» مازندرانی در مجموعه «وارش» گیلانی چه میکند؟
- تصویربرداری «دختر گمشده» تا پایان سال ادامه دارد/ تصاویر جدید
- آخر هفته با تلویزیون / تب داغ انتخابات با فیلم های سیاسی
- روایتی از سالهای نه چندان دور جنگ بر صحنه تئاتر
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- حقایقی درباره فیلم سرب ساخته مسعود کیمیایی به بهانه نمایش آن از تلویزیون
آخرین ها
- «شمعی در باد»؛ جسورانهترین فیلم نیمه اول دهه هشتاد
- مهتاب ثروتی و مرجان اتفاقیان به «خاکستر خیال» پیوستند
- «جزیره آزاد»؛ خداوندگار خودخوانده جزیره آزاد
- جیمز کامرون: از سلطه هوش مصنوعی میگریزم/ «آوارتار۳» و شروع افتخارآمیز اکران
- بازیگر آمریکایی خودکشی کرد
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- جزئیاتی درباره فیلم جدید ایناریتو/ «دیگر» با بازی تام کروز یک سال دیگر اکران میشود





