تاریخ انتشار:1395/05/24 - 03:19 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 24089


فیلمخانه ملی ایرانکیوان کثیریان

فیلم ها ساخته می شوند که بمانند. اصلا تفاوت ماهوی سینما با تئاتر همین است. تئاتر در لحظه اتفاق می افتد و حتی اگر تصویر برداری شود، دیگر همان تئاتر نیست، تصویر آن است.
تئاتر را فقط باید زنده دید و روی صحنه، اما فیلم در ذات و ماهیت، باید باقی بماند تا سالیان سال و تا ابد بتواند دیده شود. همین ماندگاری موجب می شود بشود گفت، هر فیلم از لحظه ای که تمام و تکمیل می شود، دیگر متعلق به تاریخ سینماست.
جدا از بحث کیفیت، اینکه هر فیلم تولید شده در تاریخ سینما، چه ایرانی و چه خارجی بتواند با کیفیت قابل قبول در دسترس باشد، توقع دور از دسترسی نیست. پیشرفت تکنولوژی و موجب شده است تا حتی فیلم های آغازین تاریخ سینما در دهه اول پیدایش آن، با کیفیت عالی در دسترس باشند.
اما حالا حتی دیگر یافتن نسخه های با کیفیت فیلم های دهه ۶۰ و ۷۰ ایران خودمان سخت شده و کمتر می شود بدون دردسر به یک نسخه ایده آل و حتی قابل نمایش از فیلم های دو دهه اخیر خودمان دست یافت چه رسد به فیلم های مهم دهه های قبل از آن.
اگر نخواهیم به تمام فیلم های سینمای ایران اشاره کنیم، بی شک بسیاری از فیلم های تاریخ سینمای ایران را باید جزئی از میراث فرهنگی این سرزمین به حساب آورد و اتفاق بدی است اگر از این میراث مهم به خوبی محافظت نشود.
با روزآمدی فناوری و تحول عظیمی که در سال های اخیر در تکنولوژی پدید آمده، نسخه های  ۱۶ و ۳۵ میلیمتری و بتاکم و نسخه های تلویزیونی قدیمی، دیگر نه قابلیت نمایش دارند و نه امکان نگهداری شان هست. تنها راه ممکن، تبدیل آنها به نسخه های دیجیتال جدید و البته ترمیم آنهاست. کاری که مدت هاست در دنیا انجام شده و می شود.
برخی فیلم ها -اعم از کوتاه و بلند و مستند- در تلویزیون وقت ایران تولید شده اند و احتمالا در آرشیو آنها مانده اند، برخی در وزارت فرهنگ تولید شده اند و البته برخی هم که متعلق به خصوصی هستند، اگر موجود باشند و نابود نشده باشند، احتمالا در انبار دفاتر تهیه کننده ها خاک می خورند و یا در اختیار آرشیویست ها قرار دارند.
بسیاری از این فیلم ها اساسا مفقود شده اند و بسیاری ناقصند و یا از فرط آسیب دیدگی دیگر امکان نجات ندارند. گذشته از این، نسخه هایی هم وجود دارند که ایراد و نقص جدی دارند؛ سکانس هایی حذف شده اند و یا پرده ها جا به جا هستند. این نسخه ها از اساس، دیگر قابل استناد هم نیستند.
مسئولیت حفظ این آثار و نگهداری نسخه های واجد کیفیت فنی و صحت لازم، ظاهرا بر عهده دولت گذاشته شده. فیلمخانه ملی ایران و البته موزه سینما مهم ترین نهادهایی هستند که باید در این ماجرا ورود کنند.
شاید هم بد نباشد همان کاری که درباره کتاب های چاپ شده و آرشیو اجباری آن در کتابخانه ملی انجام می شود، درباره فیلم های سینمایی هم اجرایی شود.
به هر روی همانگونه که با بی توجهی ما، منابع طبیعی، حیات وحش، منابع انرژی و آب و سایر موارد حیاتی به نحوی دارد نابود می شود که دیگر چیز زیادی برای نسل های بعد باقی نماند، همین اتفاق درباره فیلم های سینمایی مان هم در شرف وقوع است.
اگر قرار است این اتفاق غم انگیز نیفتد یک عزم جزم-از سوی دولت و صد البته تهیه کنندگان فیلم ها- لازم است و بودجه مناسب و دلی که برای این اتفاق بتپد.
خوشبختانه در حال حاضر یکی از کاربلدترین ها، مسئولیت فیلمخانه ملی ایران را به عهده دارد. خانم طاهری گذشته از اینکه  کارشناس و فیلم شناس است، به شدت دغدغه حفظ نسخه های با کیفیت و همچنین ترمیم فیلم های مهم سینمای ایران را دارد.
اما به نظر می رسد آن دو مورد اول همچنان محقق نیست. هنوز عزم جدی و بودجه کافی برای انجام این کار بزرگ برای تاریخ سینمای ایران وجود ندارد.
طبعا به زودی نسخه های ۱۶ و ۳۵ میلیمتری که در فیلمخانه وجود دارند به تمامی فاسد خواهند شد و واقعا باید در این باره فکر اساسی کرد.

۲٫  راستی چه اشکالی دارد که تعدادی از فیلم های مهم و ماندگار و ارزشمند سینمای ایران، رسما به عنوان اثر تاریخی و میراث فرهنگی ثبت شود؟ میراث فرهنگی که فقط ابنیه و بنای تاریخی نیست!

روزنامه شرق ۲۴ مرداد

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها