پشت دیوار سکوت
مگر می شود همه چیز این قدر بد باشد؟ نمیشود باور کرد که مسیر کارگردان “شیرسنگی” و “درمسیر تندباد” پس از بیش از سه دهه فعالیت، به چنین فیلمی بینجامد.
فیلم مستندی که بهانه ساخت این فیلم شده- “چند قطره خون” ساخته نوید نامور- به مراتب از این فیلم تاثیرگذارتر و تکان دهندهتر است. توصیه می کنم حتما به جای فیلم مسعود جعفری جوزانی، آن فیلم را به نمایش عمومی درآورند تا لااقل مردم نسبت به موضوع خون های آلوده و اچ آی وی آگاه شوند. چون با دیدن فیلم جوزانی عملا چیزی دست مخاطب را نمی گیرد، تازه اگر کسی بتواند تا انتهای فیلم را تماشا کند.
این فیلم مصداق بارز حرام کردن سوژه و تلف کردن سرمایه های مادی و معنوی است. فرصت سوزی آشکار است. فیلم توان اثرگذاری درحد یک لحظه را هم ندارد. دیالوگها به شدت بد نوشته شدهاند و از فرط رو بودن و شعارزدگی، آزاردهنده شدهاند. حضور این فیلم که مخاطب را تا این حد کم هوش تصور کرده، در بخش مسابقه صدالبته سوال برانگیز است.
نیم ستاره از ۵
خوب، بد، جلف
خب خدارا شکر که اولین ساخته پیمان قاسم خانی یک کمدی قابل قبول و سرگرم کننده از آب درآمد که نه جلف است و نه بد. اگر نخواهیم با دماغ سربالا و ژست های رایج، آن را ببینیم، باید اعتراف کنیم فیلم پر از لحظههای شاد و مفرح است و به یادمان می آورد که چقدر در سینمایمان جای کمدی خوب خالی است.
فیلم هم از طنز کلامی بهره می برد و هم کلی موقعیت های کمیک دارد. شوخیها سنجیده و به اندازهاند و خوب نوشته شدهاند. بخشی از شوخی ها هم ادامه شوخیهای موفق سریال “پژمان” هستند.
فیلم هم با آدم های مشهور سینما و فیلمها و سریالها شوخی میکند و هم با بازیگران خودش و این شوخیها همچنان خنده می گیرد.
بازی پژمان جمشیدی کاملا پذیرفتنی است و او در تمام لحظههایی که باید موقعیت را دربیاورد و خنده بگیرد، موفق می شود. زوج او و سام درخشانی خوب جواب داده است.
طبعا فیلم بسیار فروش موفقی خواهد داشت و این اتفاق خوبی برای سینمای ماست.
۳ ستاره از ۵
سارا و آیدا
فیلم تازه مازیار میری یکفیلم متمرکز است. در تمام مدت، نخ موضوع اصلی را در دست دارد؛ نه سکانس زائدی دارد و نه آدم اضافهای.
فیلمنامه، یک “هچل” خوب را طراحی میکند و جوانب مختلف تنگنایی که کاراکتر اصلی در آن گرفتار می شود، درست و حساب شده انتقال میدهد.
همین طراحی درست، موجب همدلی میشود و دوراهیهای پیش روی شخصیت اصلی و خطاهای پیدرپی او قابل درک بهنظر میرسد.
دوراهی میان نیاز حاد مادی و حفاظت از صفت درستکاری و البته تقابل این دوراه، کاراکتر را در موقعیتی دشوار قرار میدهد.
البته مشکل اینجاست که این، تم تازهای نیست و اتفاقا پرداخت تازهای هم ندارد؛ همان شکل معمول و مورد انتظار است و نه چیزی بیشتر. از این حیث می شود فیلم را کمینهگرا و تا حدی محافظه کار دانست.
فیلم یک بدمن تیپیکال دارد که البته به او زیاد نزدیک نمیشود و تا حد نیاز حداقلی داستان از حضورش استفاده می کند. بهواقع جز سارا(آن هم تا حدودی)بقیه آدم ها چندان به شخصیت بدل نمی شوند.
تصمیم آخر سارا پیامد طبیعی شخصیت پردازی اوست. اما نکته اینجاست که انتخاب بازیگر و ویژگیهایی که برای کاراکتر او طراحی شده، موجب می شود سکانس آخر کاملا قابل پیشبینی باشد و هیچ حدس دیگری جز این نشود زد.
فیلم، دو محور اخلاقگرایی و وجدانمداری را عمده می کند که قابل باور و به اندازه از آب درآمده است ولی به دلیل محافظه کاری به مرز نمونههای تلویزیونی که مضامین اخلاقی از این دست را دستمایه میکنند، نزدیک شده است.
“سارا و آیدا” فیلم روان و جمع وجوری است که میشود با آن همراه شد و این خود امتیاز کمی نیست.
۲.۵ ستاره از ۵
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- جایزهای فراتر از پناهی و فیلمش
- طبقه فرودست، اخلاق و مسالهی انتخاب
- یک یادداشت در هفت پرده
- آنها که «علت مرگ: نامعلوم» را توقیف کردند باید پاسخگو باشند!
- چند کلمه دربارهی فساد و فحشا و ابتذال و «کیک محبوب من»
- به بهانه تغییر رییس سازمان سینمایی/ باید مدیران را پاسخگو کنیم
- جشنواره اسپانیایی به «دوربین فرانسوی» جایزه طلایی داد
- «شامیر» به سیبری میرود
- بررسی مشکلات فیلمنامهنویسی درگفتوگوی کیوان کثیریان با شادمهر راستین و مهران کاشانی/ سانسور مشکل اساسی سینمای ایران
- سینمای مستقل و آینده سینمای ایران بررسی شد؛ سینمای مستقل آزادی، سلطه ناپذیری، عشق و ارزش زن را بازتاب میدهد
- ضرورت توجه به سینما مستقل در ایران بررسی میشود
- یادداشت کیوان کثیریان؛ کلی آیهی یأس و یک آرزو/ درباره انتخاب وزیر ارشاد دولت چهاردهم
- صدداستان ۳؛ انتشار ۳ داستان کوتاه با صدای طوفان مهردادیان
- فرهنگ کجای زندگی نامزدهای انتخابات است؟
- دیپلم افتخار جشنواره ارمنستانی برای «دوربین فرانسوی»
نظر شما
پربازدیدترین ها
- فوت خواننده پیشکسوت موسیقی نواحی گیلان/ ناصر مسعودی درگذشت
- نگاهی به فیلم «بیسر و صدا»؛ ایده خلاقانه، مسیر اشتباه
- حقایقی درباره بازمانده ساخته سیف الله داد/ماجرای توقیف فیلم بازمانده به دلیل حجاب!
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- «رابین هود»؛ افسانهی شیرین مرد شریف قانون شکن!
آخرین ها
- نگاهی به فیلم سینمایی «سامی»؛ دوربین به مثابه سمفونی برای سفری طولانی
- معرفی برندگان هیئت ملی نقد آمریکا ۲۰۲۵/ «یک تصادف ساده»؛ بهترین فیلم بینالمللی/ «نبردی پس از دیگری» ۵ جایزه گرفت
- ۱۵ اثری که برای فهرست اولیه اسکار فیلم بینالمللی شانس بالاتری دارند
- تأملی بر حضور نوری بیلگه جیلان در جشنواره جهانی فیلم فجر؛ داور غایب
- بیانیه کانون کارگردانان سینما درباره بازداشت سینماگران در مهمانی خصوصی
- واکنش رضا کیانیان به گزارش تاریخ سه هزار ساله زیر چرخ لودرها
- اعلام مستندهای دو بخش از نوزدهمین جشنواره «سینماحقیقت»
- واکنش کانون کارگردانان سینمای ایران به حکم جعفر پناهی
- شروودِ تالار وحدت؛ جایی که ماهان حیدری قهرمانان آینده را پیدا میکند
- تورج اصلانی داور جشنواره ترکیهای شد
- سروش صحت و علی مصفا «بیآتشی» را روایت کردند
- سام درخشانی هم استعفا داد
- نمایش موزیکال «رابین هود» / گزارش تصویری
- حلقه منتقدان فیلم نیویورک منتخبان ۲۰۲۵ خود را اعلام کرد/ «نبردی پس از دیگری»، بهترین فیلم شد؛ پناهی، بهترین کارگردان
- جشنواره جهانی فیلم فجر۴۳؛ در ایستگاه پایانی «درس آموختهها» بهترین فیلم شد/ جایزه ویژه داوران به کارگردان ژاپنی رسید
- «خرگوش سیاه، خرگوش سفید» به چین میرود
- گاتهام ۳ جایزه به «یک تصادف ساده» داد/ «نبردی پس از دیگری» بهترین فیلم جوایز مستقل نیویورک شد
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- مصائب افزایش سن ، از جولیا رابرتز تا نیکول کیدمن
- تام استاپارد؛ نویسندهای که جهان را از نو صحنهپردازی کرد
- نگاهی به فیلم «پارتنوپه»؛ زیبایی از دست رفته
- توقیف سکوی پخش «بازمانده» پس از انتشار ویدیوی بدون مجوز
- «سمفونی باران» کلید خورد
- «ناتوردشت» به باکو میرود
- از جدال اندیشه تا لبخند روی ردکارپت
- گفت وگو با کارگردان مستند «مُک» به بهانه حضور آن در جشنواره سینما حقیقت
- «زوتوپیا ۲» رکورددار فروش جهانی سینما شد
- صدای بخش خصوصی را بشنوید؛ هوای آلوده با تعطیلی تئاتر تمیز میشود؟
- «رها» بهترین فیلم اول جشنواره گوا شد
- سنگرم اندازه همان کافه ام بود





