
نوش آبادی هر هفته یا ماه مقابل خبرنگاران می نشیند و به سوالات آنان پاسخ می دهد.
فارغ از اینکه نسبت او با حوزه فرهنگ، خیلی شفاف و مشخص نیست، موضع گیری ها و شیوه پاسخگویی او به ابهامات و سوالات مهم روز در حوزه فرهنگ، گاه شگفت آور است. موارد کم شماری نبوده که معاونان وزیر و یا مدیران کل نسبت به اظهارات نوش آبادی واکنش نشان دادند و اظهار تعجب یا گلایه کردند.
سخنان نوش آبادی در بسیاری موارد، کارشناسانه و سنجیده به نظر نمی رسد و حتی گاه تاحد زیادی با سیاست های کلی که در حوزه فرهنگ دولت یازدهم سراغ داریم زاویه دارد. سخنان نوش آبادی گاه بیشتر نظر و سلیقه شخصی او به نظر می رسد تا موضع رسمی ارشاد. ادبیات نوش آبادی هم گهگاه شنونده را یاد دولت نهم و دهم می اندازد!
به چند نمونه اخیر توجه کنید:
“ما سه فیلم به جشنواره کن فرستادیم و دو جایزه گرفتیم.”
ما؟ این را دیگر همه می دانند که دولت ها چیزی برای کن نمی فرستند و تازه تهیه کنندگان ما امسال ده ها فیلم برای این جشنواره ارسال کردند نه سه تا.
“برای جمهوری اسلامی ایران زیبنده نیست که فیلمهایش از طریق کشورها و شرکتهای غیرایرانی در جشنوارههای خارجی عرضه شوند و موجب تحقیر ما در سطح بینالملل شود.”
این یکی دیگر توضیحی ندارد جز آنکه بر بی اطلاعی گوینده و دور بودن از حوزه سینما دلالت می کند.
“ملاحظاتی برای اکران فروشنده وجود دارد قطعا رعایت میشود.”
این اظهار نظر عجیب، واکنش دکتر ایوبی را هم برانگیخت و او رسما اعلام کرد که فروشنده هیچ مشکلی برای اکران در ایران ندارد.
معلوم نیست اقای سخنگو بدون تماشای فیلم چگونه به این جمع بندی رسیده و تازه مگر وظیفه ایشان ممیزی فیلم هاست؟ اینطوری سنگ روی سنگ بند می شود؟ با این حساب باید اداره کل نظارت و اصلا سازمان سینمایی را تعطیل کرد!
نظرات عجیب و تند او درباره استاد شجریان بی شباهت به نظرات رسانه های منتقد دولت نبود:
“رویکردها و رفتارهای وی در دهه دوم انقلاب به بعد باعث شد از مردم و نظام فاصله بگیرد… حال نیز خودش باید جبران کند، حداقلها را بپذیرد و با یک اقدام مثبت، با یک رویکرد و تعهد جدید جبران کند”
و یا مواضعی که درباره رستاخیز و عصبانی نیستم و رستاخیز ابراز کرد بیش از آنکه راهگشا باشد، گره ها را کورتر کرد. حرف هایی که درباره بیمه هنرمندان زد و لحن و ادبیاتش هم موجب دلخوری خیلی از هنرمندان شد:
اینطور نیست که هر کس که خودش را هنرمند بخواند بیمه به او تعلق بگیرد…”
معلوم نیست چه کارکردی برای سخنگوی وزارت ارشاد طراحی شده. قرار بوده واقعا سخنگو باشد و فعالیت های ارشاد و زیرمجموعه هایش را اعلام کند؟ قرار بوده در نقش سوپاپ اطمینان عمل کند؟ قرار بوده برای آرامش دلواپسان حرف های آنها را از تریبون رسمی بزند؟ هدف، هرکدام از اینها که باشد شکست خورده و محقق نشده است.
به نظر می رسد انتخاب نوش آبادی به عنوان سخنگو و رو در رو کردن مکرر وی با خبرنگاران بیش از آنکه مسایل حوزه فرهنگ را در عرصه رسانه ساده کند، بر مشکلات فراوان آن افزوده است.
به عینه دیده ام هنرمندان دست به دعا شده اند آقای نوش آبادی درباره حوزه آنان صحبتی نکند و بر مشکلات آنان نیفزاید.
خوشبختانه وزارت ارشاد معاونان نطاق و مسلطی دارد که هر یک بیش از نوش آبادی حوزه خود را می شناسند و می توانند مسایل حوزه خود را با منطق و آرامش تشریح و تبیین کنند.
اساسا برای وزارت پرحاشیه ارشاد به اندازه کافی بحران و حاشیه می سازند و این وزارتخانه نیازی به گل به خودی ها و حاشیه سازی های سخنگویش ندارد. واقعیتش اصلا نیازی به سخنگو ندارد. عملکرد و سخنان آقای نوش آبادی، این را اثبات کرده است.
منبع: روزنامه شرق
فارغ از اینکه نسبت او با حوزه فرهنگ، خیلی شفاف و مشخص نیست، موضع گیری ها و شیوه پاسخگویی او به ابهامات و سوالات مهم روز در حوزه فرهنگ، گاه شگفت آور است. موارد کم شماری نبوده که معاونان وزیر و یا مدیران کل نسبت به اظهارات نوش آبادی واکنش نشان دادند و اظهار تعجب یا گلایه کردند.
سخنان نوش آبادی در بسیاری موارد، کارشناسانه و سنجیده به نظر نمی رسد و حتی گاه تاحد زیادی با سیاست های کلی که در حوزه فرهنگ دولت یازدهم سراغ داریم زاویه دارد. سخنان نوش آبادی گاه بیشتر نظر و سلیقه شخصی او به نظر می رسد تا موضع رسمی ارشاد. ادبیات نوش آبادی هم گهگاه شنونده را یاد دولت نهم و دهم می اندازد!
به چند نمونه اخیر توجه کنید:
“ما سه فیلم به جشنواره کن فرستادیم و دو جایزه گرفتیم.”
ما؟ این را دیگر همه می دانند که دولت ها چیزی برای کن نمی فرستند و تازه تهیه کنندگان ما امسال ده ها فیلم برای این جشنواره ارسال کردند نه سه تا.
“برای جمهوری اسلامی ایران زیبنده نیست که فیلمهایش از طریق کشورها و شرکتهای غیرایرانی در جشنوارههای خارجی عرضه شوند و موجب تحقیر ما در سطح بینالملل شود.”
این یکی دیگر توضیحی ندارد جز آنکه بر بی اطلاعی گوینده و دور بودن از حوزه سینما دلالت می کند.
“ملاحظاتی برای اکران فروشنده وجود دارد قطعا رعایت میشود.”
این اظهار نظر عجیب، واکنش دکتر ایوبی را هم برانگیخت و او رسما اعلام کرد که فروشنده هیچ مشکلی برای اکران در ایران ندارد.
معلوم نیست اقای سخنگو بدون تماشای فیلم چگونه به این جمع بندی رسیده و تازه مگر وظیفه ایشان ممیزی فیلم هاست؟ اینطوری سنگ روی سنگ بند می شود؟ با این حساب باید اداره کل نظارت و اصلا سازمان سینمایی را تعطیل کرد!
نظرات عجیب و تند او درباره استاد شجریان بی شباهت به نظرات رسانه های منتقد دولت نبود:
“رویکردها و رفتارهای وی در دهه دوم انقلاب به بعد باعث شد از مردم و نظام فاصله بگیرد… حال نیز خودش باید جبران کند، حداقلها را بپذیرد و با یک اقدام مثبت، با یک رویکرد و تعهد جدید جبران کند”
و یا مواضعی که درباره رستاخیز و عصبانی نیستم و رستاخیز ابراز کرد بیش از آنکه راهگشا باشد، گره ها را کورتر کرد. حرف هایی که درباره بیمه هنرمندان زد و لحن و ادبیاتش هم موجب دلخوری خیلی از هنرمندان شد:
اینطور نیست که هر کس که خودش را هنرمند بخواند بیمه به او تعلق بگیرد…”
معلوم نیست چه کارکردی برای سخنگوی وزارت ارشاد طراحی شده. قرار بوده واقعا سخنگو باشد و فعالیت های ارشاد و زیرمجموعه هایش را اعلام کند؟ قرار بوده در نقش سوپاپ اطمینان عمل کند؟ قرار بوده برای آرامش دلواپسان حرف های آنها را از تریبون رسمی بزند؟ هدف، هرکدام از اینها که باشد شکست خورده و محقق نشده است.
به نظر می رسد انتخاب نوش آبادی به عنوان سخنگو و رو در رو کردن مکرر وی با خبرنگاران بیش از آنکه مسایل حوزه فرهنگ را در عرصه رسانه ساده کند، بر مشکلات فراوان آن افزوده است.
به عینه دیده ام هنرمندان دست به دعا شده اند آقای نوش آبادی درباره حوزه آنان صحبتی نکند و بر مشکلات آنان نیفزاید.
خوشبختانه وزارت ارشاد معاونان نطاق و مسلطی دارد که هر یک بیش از نوش آبادی حوزه خود را می شناسند و می توانند مسایل حوزه خود را با منطق و آرامش تشریح و تبیین کنند.
اساسا برای وزارت پرحاشیه ارشاد به اندازه کافی بحران و حاشیه می سازند و این وزارتخانه نیازی به گل به خودی ها و حاشیه سازی های سخنگویش ندارد. واقعیتش اصلا نیازی به سخنگو ندارد. عملکرد و سخنان آقای نوش آبادی، این را اثبات کرده است.
منبع: روزنامه شرق

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- خبرهای اختصاصی سینماسینما از جشنواره کن؛ مجیدی و فرهادی نمیرسند/ در انتظارِ روستایی، پناهی، مکری، کاهانی و اصلانی
- اختصاصی سینماسینما- کنفرانس خبری؛ ۱۰ آوریل/ احتمال حضور جارموش، لینکلیتر، اندرسن، مالیک و برادران داردن در جشنواره کن
- پایان مهلت ثبتنام بخش رسمی جشنواره کن/ فیلمهایی که شیفتگان سینما را مشتاق جشنواره فرانسوی میکند
- یک یادداشت در هفت پرده
- کدام زنان رهبری ارکستر داوری کن را بهدست گرفتهاند؟
- برنده اسکار در داوری نخل طلا؛ ژولیت بینوش رئیس هیات داوران جشنواره کن ۲۰۲۵ شد
- کدام فیلمها برای جشنواره کن ۲۰۲۵ شانس دارند؟
- آنها که «علت مرگ: نامعلوم» را توقیف کردند باید پاسخگو باشند!
- پیشنهاد مدیر جشنواره کن به عربستانیها
- بخش رسمی جشنواره کن شروع به کار کرد
- تازههایی از هفتاد و هشتمین جشنواره کن
- چند کلمه دربارهی فساد و فحشا و ابتذال و «کیک محبوب من»
- به بهانه تغییر رییس سازمان سینمایی/ باید مدیران را پاسخگو کنیم
- جشنواره اسپانیایی به «دوربین فرانسوی» جایزه طلایی داد
- «شامیر» به سیبری میرود
نظر شما
پربازدیدترین ها
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
- نگاهی به «عروج» به بهانه زادروز لاریسا شپیتکو/ لحظه روبرو شدن با «خود»
- «بیگانه» کامو مقابل دوربین کارگردان فرانسوی میرود
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
- حقایقی درباره فیلم یک تکه نان به بهانه پخش آن از شبکه نمایش
آخرین ها
- یک واکنش دیرهنگام؛ بیانیه آکادمی داوری در پی خشونت علیه برنده اسکار
- پس از ۴ دهه برگزاری در یوتا؛ جشنواره ساندنس به کلرادو میرود
- فرشته سقوط کرده/ نگاهی به فیلمنامه «هیات منصفه شماره ۲» با بررسی عناصر مشترک درامهای دادگاهی
- «داستان سلیمان»؛ یک داستان واقعی از هزاران پناهجوی جهان
- «یک نبرد پس از دیگریِ» دیکاپریو کوتاهتر شد!
- یک عشق بی رحم،مجازات اعدام را در بریتانیا لغو کرد
- اکران آنلاین «زودپز» در شبکه نمایش خانگی
- نتفلیکس با «صد سال تنهایی» به یک رمان کلاسیک «غیرقابلاقتباس» جان میبخشد
- «ذهن زیبا»؛ اتفاقی زیبا در تلویزیون
- اسرائیل، کارگردان برنده اسکار را بازداشت کرد
- یک جایزه برای مجری اسکار؛ کونان اوبراین، جایزه مارک تواین را گرفت
- برای دستاوردهای یک دهه فعالیت حرفهای؛ بالاترین تجلیل سینمایی بریتانیا از تام کروز
- داوری فیلمساز ایرانی در جشنواره مورد تایید اسکار
- نگاهی به «اکنون»/ هنرِ شنیدن
- «بیگانه» کامو مقابل دوربین کارگردان فرانسوی میرود
- «روایت ناتمام سیما» قاچاق شد/ علیرضا صمدی: خواهش میکنم نسخه غیرقانونی را نبینید
- نقدچیست؟ منتقدکیست؟
- نوروز موسیقایی با فیدیبو؛ برنامه فستیوال موسیقی «گوشه» اعلام شد
- دارن آرونوفسکی میسازد؛ اقتباس سینمایی از رمان «کوجو»
- «بیصدا حلزون»؛ تلخی میان تصمیم و تسلیم
- «سلب مسئولیت»؛ کابوسی پنهانشده پشت نور
- خبرهای اختصاصی سینماسینما از جشنواره کن؛ مجیدی و فرهادی نمیرسند/ در انتظارِ روستایی، پناهی، مکری، کاهانی و اصلانی
- اختصاصی سینماسینما- کنفرانس خبری؛ ۱۰ آوریل/ احتمال حضور جارموش، لینکلیتر، اندرسن، مالیک و برادران داردن در جشنواره کن
- تبعات کرونا و اختلافات حقوقی با برادران وارنر؛ اعلام ورشکستگی شرکت تولیدکننده فیلمهای «ماتریکس» و «جوکر»
- به هر سازی رقصیدیم غیر از ساز دل خویش/ این بهاریه نیست، نامهای است برای امیروی امیر نادری
- تفاوت ساعت «۶ صبح» و «۵ عصر»
- پوستر بخش ۱۵ روز کارگردانان جشنواره کن منتشر شد
- یادداشت علیرضا داود نژاد برای مهدی مسعود شاهی
- هدیه نوروزی سوینا؛ انتشار نسخه ویژه نابینایان «پدرخوانده (۲)» با صدای فرهاد اصلانی
- یک جایزه دیگر برای «دانه انجیر معابد»/ برندگان جوایز فیلم آسیایی معرفی شدند