سینماسینما، سپیده ابرآویز:
۱- حاتمی کیا فیلم ساز مهمی است . سینما به او مدیون است و او به گردن سینما حق بزرگی دارد که انکار شدنی نیست . اگر قرار باشد فهرستی از بهترین فیلم سازان ایرانی نوشته شود حاتمی کیا حتما یکی از رتبه های بالای این فهرست است.او هنوز هم عاشق سینماست و وسواس و دقت در کارش مشهود است ، حتی اگر به پشتوانه امکانات و سوابقش نیازی به این وسواس نباشد او کار خودش را می کند و هم چنان امضای یالطیفش را در آغاز فیلم حفظ کرده و رد پای ابراهیم حاتمی کیا بودنش را در طول فیلم .
۲- حاتمی کیا که فیلم می سازد هنگامه ای در جشنواره برپا می شود ،.همیشه شب اکران نمایش فیلمش از شلوغ ترین شب هاست و همیشه سر و کله همه جور آدم از سینمایی وغیر سینمایی و دولتی وغیردولتی در زمان نمایش فیلمش در جشنواره پیدا می شود. این جادوی حاتمی کیاست یا کنجکاوی تماشاگران یا حساسیت زا بودن آثارش فرقی نمی کند .مهم این است که حاتمی کیا همیشه فوجی از مخاطبانش را پیش پیش دارد و تهیه کننده اش اوج باشد یا نباشد نگران برگشت مالی نخواهد بود.
۳- البته که وقتی موسسه اوج پشت فیلم پر خرجی همچون به وقت شام ایستاده باشد کارگردان هم با دست باز هر چقدر دلش می خواهد صحنه های اکشن و پروداکشن های آنچنانی می آفریند و با جلوه های ویژه اش حال و هوای یک اکشن تماشایی را می آفریند. البته که کارگردان هم باید مثل حاتمی کیا کارگردان باشد تا بتواند از این امکانی که به او داده شده بهترین استفاده را بکند ، قاب هایش را درست ببندد و دوربینش را درست بکارد و لحظه استفاده مفید از جلوه های ویژه را با نگاه مجرب سینمایی اش تشخیص بدهد . حاتمی کیا همه اینها را می فهمد و درک درستی از آنچه به عنوان یک فیلم مهیج و چشم نواز قرار بوده بسازد دارد و در به وقت شام از منظر ویژوال افکت و کارگردانی( از طراحی صحنه گرفته تا صدا و فیلم برداری و …) با قدرت عمل کرده است .گاه این قدرت آن قدر زیاد می شود که احساس تماشای یک وسترن خوشمزه و دلچسب به بیننده دست می دهد . ( مثل صحنه های فرودگاه و مواجهه اول با چچنی ).یا صحنه انفجار هواپیما و بسیاری از صحنه های دیگر.
۴- به وقت شام متکی بر فیلم نامه نیست . فیلم نامه اش حکایت حضور داعش در سوریه و کمک های خلبانان ایرانی به سوری هاست. آنچه این قصه دو خطی را رنگ و لعاب می دهد همان تیر و بمب و آتش و شلیک و بزن و بکش است که کمابیش تمیز و سالم درآمده و تصویرش هم که نباشد صدایش کافی است خوف و هیجانی که برای یک اکشن آن هم در ارتباط با داعش -که اسمش خود به خود ترسناک است- را برساند .حتی اگر داعشی هایش به جز صحنه های حمله انتحاری خیلی داعش نباشند و کارکرد دراماتیکی از آنها سر نزند و کمی هم مثل پت و مت رفتار کنند.البته سپردن افسار قصه به دست شخصیت های زن و ساختن ضد قهرمان از آنها نکته جذابی است که علاوه بر تحریک کنجکاوی مخاطب به تماشای ادامه ماجرا، معنی مهم تری هم دارد و آن حضور زن به شکل مهم ، موثر و همپای مرد است ، حتی اگر در قالب داعش باشد.اساسا زن های فیلم به وقت شام، داعشی باشند یا دختر کاپیتان ، از زن های فیلم های ایرانی که فقط گریه می کنند و منتظر تصمیم آقایشان هستند یک سر و گردن بالاترند و حداقل رفتار و عملی از خودشان نشان می دهند و همین نکته باعث می شود تماشاگران زن فیلم به وقت شام هم دلشان بخواهد ببینند بالاخره ته این همه بالا و پایین و بگیر و ببند چه می شود.
۵- فیلم نامه به وقت شام شاهکار نیست . یک تم رستم وسهرابی دارد و یک پدر و پسر ( که معمولا در فیلم های حاتمی کیا هستند).حتی در داعش هم باز شیخ هست و پسرش ابوخالد. این رابطه پدرانگی و پسرانگی برای حاتمی کیا مهم است و در به وقت شام هم تلاش می کند به آن پهلو بزند که خیلی پررنگ نیست یا در نمی آید . رابطه امیرعلی و حاج یونس پر از سوال می ماند و فقط در چند جمله معمولی و کلیشه ای خلاصه می شود که : ای پدر تو رفتی جنگ و برای ومن وقت نگذاشتی و… حال آنکه خود امیرعلی این حرف ها را لحظه ای می زند که دقیقا مشغول همین رفتار است .حتی با شدت بیشتر.
۶- همین فیلم نامه متوسط که به واسطه تولید تبدیل به یک اثر کمابیش آبرومند شده است از جایی تمام موضوعات دیگر را رها می کند و همه هم و غمش را می گذارد که از امیرعلی یک قهرمان بسازد و اینجاست که دیگر الگوی ساخت فیلم اکشن کامل می شود و امیرعلی به هر قیمتی می شود قهرمانی که باید می شده و در نهایت شجاعت همه را نجات می دهد و خودش شرافتمدانه می میرد. اگرچه هیج جای این الگو تازه نیست و امیرعلی هم مطلقا یک شخصیت ناب و خاص نمی شود اما مخاطب هم قطعا آن قدر مجذوب آن همه تصاویر و صدا و پروداکشن عظیم شده که خیلی دنبال نگرانی و همذات پنداری با امیرعلی نیست و در پایان فیلم به احتمال زیاد لذتش را برده و به اصطلاح حالش را کرده است. چون هم فیلم حاتمی کیا را تماشا کرده ، هم اثری متفاوت به لحاظ تولید دیده، هم موضوع روزی را( هر چند نه چندان کامل) دنبال کرده است .
۷-به وقت شام فیلم بدی نیست و زحماتی که برایش کشیده شده را نباید بی ارزش انگاشت .حتی ااگر این زحمات با تکیه بر سرمایه و حمایت کلان موسسه سینمایی اوج به بار نشسته باشد نمی شود گفت که حاتمی کیا فیلم بدی ساخته است.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- «ارتفاع پست»؛ پرواز اضطراب و امید بر فراز خاکِ ایران
- «موسی کلیمالله»؛ دومین فیلم پرفروش اکران نوروزی
- «موسی کلیم الله» بیگ پروداکشن ناامیدکننده
- حاتمیکیا چرا ساخت سریال «موسی(ع)» را پذیرفت؟
- هفته فیلم مقاومت در شبکه نمایش
- تاخیر یک هفتهای در اکران «شب طلایی» حاتمیکیا
- سید محمود رضوی تهیهکننده سریال «حضرت موسی(ع)» شد
- سیمافیلم در اطلاعیهای اعلام کرد: ساخت سریال «موسی(ع)» به کارگردانی حاتمیکیا متوقف نشده است
- شب حسرت ابراهیم حاتمیکیا و حضور مسعود کیمیایی در موزه سینما
- سهمی دیگر برای سینمای ایران از بخش جلوهگاه شرق
- کیوان مقدم مدیر هنری سریال حضرت «موسی» شد
- برشهای کوتاه/ تصاویری از هجدهمین جشنواره فیلم فجر
- ابراز نگرانی فرزندان سلحشور از تغییرات احتمالی در فیلمنامه سریال «حضرت موسی(ع)»
- چرا ابراهیم حاتمیکیا سریال حضرت موسی (ع) را میسازد/ علاقه به ساخت اثری قرآنی؛ ادای دین به فرجالله سلحشور
- خروج از مدیوم سینما/ نگاهی به فیلم «خروج»
نظرات شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- حقایقی درباره فیلم سرب ساخته مسعود کیمیایی به بهانه نمایش آن از تلویزیون
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
آخرین ها
- «بابا پیکاسو»؛ در چنبره عواطف، حرمان و جداافتادگی
- «شمعی در باد»؛ جسورانهترین فیلم نیمه اول دهه هشتاد
- مهتاب ثروتی و مرجان اتفاقیان به «خاکستر خیال» پیوستند
- «جزیره آزاد»؛ خداوندگار خودخوانده جزیره آزاد
- جیمز کامرون: از سلطه هوش مصنوعی میگریزم/ «آوارتار۳» و شروع افتخارآمیز اکران
- بازیگر آمریکایی خودکشی کرد
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت






حاتمی کیا تا زمانی که سفارشی ساز نبود خوب بود.از کرخه تا راین و بوی پیراهن یوسف کجا و فیلمهای اخیر سفارشی کجا؟