سینماسینما، یاسمن خلیلی فرد
آن دسته از مخاطبانی که فیلم های کیوان علیمحمدی و امید بنکدار را دیده باشند کمابیش با سبک فیلمسازی این دو آشنا هستند و می دانند که سینمای این دو فیلمساز بیش از هر چیز متکی بر فرم است. این فرم محوری و ارجحیت فرم بر محتوا از فیلم «شبانه» آغاز شد، در «ارغوان» به اوج خود رسید و حالا در «گیلدا» نیز به نحوی دیگر تکرار می شود و باید کم کم آن را مولفه ای جدانشدنی از آثار این دو کارگردان به حساب آورد.
پیش از تشریح بیش تر جزئیات فیلم باید اعتراف کنم که فیلم «سینما شهر قصه» را به کارگردانی کیوان علیمحمدی در جشنواره ی سال گذشته تماشا کردم؛ فیلمی با فضایی متفاوت از دیگر ساخته های مشترک علیمحمدی و بنکدار که بیشتر به سمت داستان محوری سوق پیدا کرده بود و نه تنها آن را بیشتر از ساخته های پیشین آقای علیمحمدی دوست داشتم بلکه به زعم من این فیلم در میان ده فیلم برتر جشنواره نیز جا می گیرد. بنابراین جدا از نقد فیلم «گیدا» این را پیشنهاد می کنم که آقای علیمحمدی در کنار تجربیات ساختارگرایانه و فرم محورشان گاهی نیز نقبی به فیلم های داستان محور بزنند چرا که «سینما شهر قصه» ثابت می کند او در این زمینه نیز می تواند بسیار موفق باشد.
و اما بپردازم به «گیلدا» فیلمی که البته چهار سال توقیف بود. اگر بخواهیم «خط سیر اصلی» داستانِ فیلم را پیدا کنیم تنها به داستانی یک خطی دست خواهیم یافت؛ زن بازیگری در فاصلهی یک شب تا صبح باید مشکلی بزرگ را رفع کند ضمن آنکه او پایان بندیِ یک فیلمنامهی نیمه تمام را نیز در ذهنش کامل می کند و آن واقعه ی ذهنی در قالب تصاویری مجزا به عینیت درمی آیند. ایده مرکزی «گیلدا» بکر و دست نخورده است اما این هسته ی مرکزی شاخ و برگی پیدا نمی کند، به تکامل چندانی نمی رسد و در حد همان داستان یک خطی اولیه باقی می ماند که بیشتر درگیر بازی های فرمی می شود و نوعی تجربه گرایی صوتی – بصری را پدید می آورد. درواقع بیش از آن که در فیلم بتوان عناصر دراماتیک را به وضوح مشخص کرد و به نوعی زنجیره ی علت و معلولی و منطق روایی دست یافت باید آن را با تمرکز بر بازی های فرمی که فیلم را به سمت پست مدرنیسم بلندپروازانه ای سوق می دهند تماشا کرد.
آن چه دست کم برای نگارنده تماشای «گیلدا» را تا انتها ممکن می سازد عینیت یافتگی جریان سیال ذهن شخصیت اصلی فیلم برای مخاطب است که مرزی برایش وجود ندارد. این که موقعیت های مشابهی که کمی نیز به چاشنی های انتقادآمیز و دغدغه های اجتماعی آغشته شده اند در قالب های بصری و زمانی مختلفی تکرار می شوند و شخصیت اصلی، خود را در شرایط گوناگونی تجسم می کند انتخابی ست که از نگاه کلی خوب از آب درآمده اما به یک دلیل عمده همین ایده ی اولیه ی مبتکرانه در مقطعی از فیلم شکست می خورد و آن مسئله ی تکرار مرحله بندی نشده ی ایده هاییست که تعلیق های مشخصی هم ندارد. ثابت بودن موقعیت مکانی انتخاب پرریسک دو کارگردان است که وقتی به عدم پویایی ایده ها و سرراست نبودن قصه گره می خورد می تواند فیلم را دچار سکته کرده و از کشش آن بکاهد. درواقع برای مخاطبی که فیلم های پست مدرن و یا فیلم های شدیداً متکی به فرم را نمی پسندد، «گیلدا» نمی تواند فیلم راضی کننده ای باشد چراکه داستان پرفراز و فرودی هم ندارد و روایت پردازی خود را به تکرار چند موقعیت محدود کرده است؛ چیزی که البته یکی از خصیصه های سینمای ابزورد است و «گیلدا» را با در نظر گرفتن موتیف تکرار می توان به نحوی به این سبک نیز مربوط دانست. به بیانی دیگر فیلم در چارچوب اسلوب های سبکی و ژانری خود عملکرد وفادارانه ای دارد که بالطبع مخاطب عام سینما نمی تواند با آن ارتباط چندانی برقرار کند.
گیلدا (مهناز افشار) در دنیای واقعی و دنیای خیالی اش با مردان مختلفی از پدر درگذشته اش، تا همسر سابقش دیدار می کند. در میان مردان مختلفی که گیلدا با آن ها مواجه می شود (چه در فضای ذهنی و چه در فضای حقیقی)، شاید برادر ترنسکچوال او، راد، متفاوت ترین گزینه باشد که هم در طرح شخصیت و هم در نوع بازیگری خوب و به اندازه است. تعامل او با شخصیت اصلی و حضور به موقعش در فیلم، تا حدودی رنگمایه ی تکرار را در درام تعدیل می کند. دیدار گیلدا با مرد روحانی (هادی حجازی فر) نیز ایده ی جالبی ست. البته، در نهایت کارکرد هیچ یک از این دیدارها به شکل مشخصی در قصه توضیح داده نمی شوند و حضور آن ها کمک چندانی به پیشبرد درام نمی کند که علت این امر تا حدودی از معناگریزی روایت و وفاداری سبکی اش نشأت می گیرد.
«گیلدا» در اجرا فیلم تمیز و شسته رفته ای است. زوایای نامتعارف دوربین و قاب هایی که گاه غافلگیرکننده می شوند، همچنین اهمیت کنتراست نورها و بهره گیری از تونالیته های رنگی خاصی در برخی صحنه ها که به نحوی تداعی کننده ی همان فضای جریان سیال ذهن هستند از انتخاب های درست دو کارگردان فیلم است.
فیلم هایی که به نحوی «فیلم در فیلم» هستند و بازیگر در آن ها ایفاگر چند نقش است دشواری هایی را به بازیگر تحمیل می کنند. چنین فضایی می تواند بر کار بازیگر تأثیر منفی بگذارد و برعکس نمونه های موفقی از چنین تجربیاتی هم در سینما دیده شده است؛ مثلاً سوسن تسلیمی که در «شاید وقتی دیگر» توامان سه نقش مختلف را بازی می کرد و توانسته بود در میمیک، لحن و شیوه بازی خود تفاوت های لازم را ایجاد کند. این اتفاق در «گیلدا» برای مهناز افشار هم تکرار شده است. خودِ کاراکتر گیلدا طراحی شخصیت خوبی دارد اما کاراکترهایی که او در ذهن خود خلق و بازی شان می کند همان طور که در متن اثر هم مشخص است تکامل یافته نیستند و پایان مشخصی برایشان ترسیم نشده با این حال افشار بازی خوبی دارد؛ درواقع او برای نقش هایی به جز گیلدا که محتوای چندانی هم در چنته ندارند توانمند بازی می کند و حضورش از نقاط قوت فیلم است.
«گیلدا» فیلم نامتعارفی ست که به واسطه ی سبک و مولفه های پست مدرنیستی خود شاید نتواند ارتباط بی گسستی را با مخاطب برقرار کند اما قطعاً برای آن دسته از مخاطبانی که به فیلم هایی با این سبک علاقه دارند، از فرم محوری بدشان نمی آید و به فیلم هایی با داستان گسترش نیافته و محدود علاقه مندند می تواند پیشنهاد مناسبی باشد.
و خوشحالم که کیوان علیمحمدی پس از «گیلدا»، «سینما شهر قصه» را ساخت.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- ۴۰ هزار نفر مخاطب اکران آنلاین نوروزی مستندها/ «دبستان پارسی» اول شد
- آغاز اکران آنلاین «رمانتیسم عماد و طوبا» از امشب
- اکران آنلاین «ویلای ساحلی» و ۲ فیلم دیگر
- آغاز اکران آنلاین «کاپیتان من» در نمایش خانگی
- «تکهای از تو» آنلاین اکران میشود
- درخواست حسین مهکام؛ «احمد به تنهایی» را قانونی تماشا کنید
- «حدود ۸ صبح» آنلاین اکران میشود
- اکران آنلاین «قطع فوری» تمدید شد
- اکران آنلاین «مقیمان ناکجا» با بازی شهاب حسینی
- یک فانتزی دوست داشتنی/ نگاهی به فیلم «صبحانه با زرافهها»
- اکران آنلاین «همه چیز در معرض فروش» آغاز شد
- «در جستجوی فریده» اکران آنلاین میشود
- اکران آنلاین ۸ فیلم کوتاه
- سینما کنسرت
- اکران آنلاین «کت چرمی» با بازی جوادعزتی
نظر شما
پربازدیدترین ها
- محمد رسولاف با «دانه انجیر مقدس» به کن باز میگردد
- کارگردان کانادایی که عاشق فرهنگ ایران شد/ ماتیو رانکین: از سینمای ایران تاثیر گرفتهام
- تحلیل رسانههای فرانسوی از حضور فیلم رسولاف در بخش مسابقه کن/ یک انتخاب سیاسی
- فیلم ترنس مالیک به جشنواره کن نرسید/ لیلا حاتمی با مریم مجدلیه به ونیز میرود؟
- سینماسینما/ گفتوگو با کن لوچ درباره «بلوط پیر» و دیگر چیزها/ امید، فعالیتی سیاسی است
آخرین ها
- «در سایه سرو» از جشنواره ایتالیایی جایزه گرفت
- فیلم ایرانی نامزد قدیمیترین جایزه سینمایی اروپا شد
- کیوسکهای دیجیتال نخستین اپراتور سلامت کشور رونمایی و نصب شد
- تحلیل رسانههای فرانسوی از حضور فیلم رسولاف در بخش مسابقه کن/ یک انتخاب سیاسی
- فیلمهای «رکوردزن» و زنگ خطر برای آینده این سینمای محترم!
- «هواخوری» روی صحنه میرود
- تمدید مهلت شرکت در جشنواره «خیمه شب بازی»
- سینماسینما/ گفتوگو با کن لوچ درباره «بلوط پیر» و دیگر چیزها/ امید، فعالیتی سیاسی است
- نسخه ویژه نابینایان «همسر» با صدای مسعود فروتن منتشر میشود
- نمایش «شیرین» کیارستمی در جادوی سینما بنیاد حریری
- آغاز ثبتنام دهمین دوره کارآموزی همراه اول
- تتلو در دادگاه: عذرخواهی میکنم
- مستانه مهاجر داور جشنواره الجزایر شد
- فیلم ترنس مالیک به جشنواره کن نرسید/ لیلا حاتمی با مریم مجدلیه به ونیز میرود؟
- «آقای قاضی» به شبکه دو میآید
- واکنشها به گفتگوی عضو هیئت مدیره نماوا/ شورای صیانت خانه سینمای ایران بررسی میکند
- محمد رسولاف با «دانه انجیر مقدس» به کن باز میگردد
- بستههای همراه اول ویژه حج ۱۴۰۳ اعلام شد
- چرا «سرزمین مادری» فعلا متوقف است؟
- اکران «همسایه شما، زهره» در هنر و تجربه/ پوستر فیلم رونمایی شد
- کمال تبریزی به دبیری جشنواره فیلم اقوام ایرانی نرسید
- معرفی نامزدهای دومین جشنواره «عروسکخونه»
- «ایستاده با گرگ» نامزد دریافت جایزه از جشنواره دهلی نو شد
- کیلین مورفی، بهترین بازیگر مرد آکادمی فیلم و تلویزیون ایرلند/ پیروزی «اوپنهایمر» کامل شد
- شمشیرها برق میزنند/ نگاهی به فیلم «شوگان»
- اردیبهشتِ تئاتر شهرزاد با سه نمایش
- مستندی از «حمید سهیلی» در موزه سینما نمایش داده میشود
- انتشار پوستر «آن دو» با تصویری از لحظه شهادت کاراکتر اصلی
- دبیر هفتمین دوره جایزه پژوهش سال سینمای ایران منصوب شد
- صدور پروانه ساخت غیرسینمایی برای ۴ فیلم کوتاه داستانی