تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۱/۲۱ - ۱۵:۳۳ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 153785

سینماسینما، حسین سلطان محمدی

موضوعات دوران معاصر، به دلیل وجود شواهد زنده بسیار، مدعیان بسیاری دارند و طرح موضوعات درباره آنها، همیشه پر بحث و مناقشه برانگیز است و شخصیت های معاصر، از جمله آنان هستند. نخستین مدعی، اعضای خانواده افراد شناخته شده هستند که به دلایل منطقی و البته عاطفی، اصرار دارند که ورود به جزئیات ناگفته زندگی این شخصیت، از محدوده موجود فراتر نرود. مدعیان بعدی، کسانی هستند که با او در ارتباط بوده اند یا در دوران حیاتش، حضور داشته و تعامل فکری داشتند. و البته مدعیان آخر، نسل شتابناک و بی قاعده و اصول امروزی که فکر می کنند اگر چیزی را به دست آوردند که تاکنون ندیده بودند، حیرت نمادین خود را از کشفیات شان، باید به جامعه اعلام کنند و اگر ابزار این اعلام، ساختارهای رسانه های جمعی یا زنجیره ای از فالوئرهای فضای مجازی باشد، که قطعا خود را در عرش احساس می کنند و به سخنان فرش مآبان، اعتنایی ندارند! تازه ترین شاهکار این نسل تازه از راه رسیده، مجموعه مستندی است که تولید کردند و به پخش از شبکه سه سیما رسانده اند درباره شهید سید مرتضی آوینی.

شهید آوینی دو مقطع شاخص در زندگی داشت: پیش از انقلاب و پس از انقلاب. این دو مقطع، تمایزهای بنیادین با هم داشته اند. این را کسانی که در دوران حیات او، بوده اند و مستقیم یا غیرمستقیم با او ارتباط رودررو یا فکری داشته اند، می دانستند و البته برایشان خیلی اهمیت نداشت که از کجا به کجا رسیده است، چون آنچنان در مباحث فکری، متفاوت و متمایز سخن می گفت و می نوشت و عمل می کرد، که برای کسی اهمیت نداشت چه بوده و چه شده است. او در نگارش، در اندیشه و در فیلمسازی مستند، شاخصه های خود را داشت و به قدری این شاخصه ها متفاوت از آداب و رسوم زمانه خود بود که خروجی ذهنی او در قالب کتاب، مقاله، مجموعه های مستند و مدیریت مجله، برای همگان مهمتر می نمود تا غرق شدن در بحث های زردی همچون «از کجا آمده است». موافقان و مخالفان همدوره با حیات شهید آوینی، ورود به جزئیات زندگی شخصی او را جزو نازل ترین امور دانسته و اصلا کنکاش نمی کردند. 

خود من به عنوان یک عنصر رسانه ای، در دوران حیات ایشان، اصلا برایم مهم نبود که در گذشته متمایزش چه بوده است. نهایتا برای خود، نوعی قیاس با امثال حر ریاحی در واقعه کربلا یا حتی افرادی که در دوره گذشته به روش های آن دوران زیسته بودند و اکنون در دوره پس از پیروزی انقلاب، روش زندگی و مشی فکری دیگری داشتند، می کردم و دنبال منش فکری و رفتاری شهید آوینی بودم. حتی یک بار که به صورت مستقیم فرصت گفت و گوی رودررو با وی، به مناسبت فعالیت گروه تلویزیونی حوزه هنری داشتم – که در هفته نامه سینما چاپ شد و چند سال پیش مجددا در سایت مشرق بازنشر داده شد – و بحث طولانی ای هم شد که حدود چهارساعت شد شاهد بودم خود آوینی، در بخش هایی از این گفت و گو، ضبط را خاموش می کرد و نکاتی را برای تکمیل اطلاعات من و نه برای انتشار در رسانه عمومی بیان می کرد، من درک می کردم که هر چیزی قابل بیان برای عموم نیست. یا زمانی که برای انتشار ویژه نامه برای فصلنامه سینمایی فارابی با موضوع «روایت فتح» با دست اندرکاران این گروه گفت و گو می کردم، از زبان چند نفر از فیلمبرداران این گروه شنیدم که آوینی اصلا اجازه نمی داد از لحظه آخر شهادت بچه های جبهه و جنگ فیلم گرفته شود چون معتقد بود لحظه خاص دیدار با ذات پروردگار برای آن شهید است و نباید دوربین در آن، ورود پیدا کند. این بخشی از روشی بود که به «مستند اشراقی» موسوم شده بود. حالا من به عنوان یک رسانه ای، بعد از سی سال با نسلی رویارو شده ام که به زعم خودشان، اسرار منتشرناشده ای را از زندگی این شهید یافته اند و چند بزرگوار را هم یافته و از آنان درباره آوینی پرسیده اند و وجهه همت شان، با وجود خیرخواهی، به خروجی ای منجر شده که علاوه بر خانواده درجه یک آوینی اعم از همسر، دختر و داماد، محل بحث دیگران شده است. در دوران ما هم، خیلی حرفها شنیده یا زده می شد اما به قاعده اصطلاحی دروازه بانی خبر حرفه ای، همه آنها منتشر نمی شد یا به خواست صاحبان مطلب، حذف می شد. اکنون می شنویم که آرشیوها باز شده و حتی مباحثی که به هنگام ضبط، به خواست گوینده، منتشر نشده، برای انتشار استفاده شده است. این هم خاصیت نسل شتابناک رسانه ای امروز است که سرعت در انتشار نسبت به ملاحظه متون برایشان اهمیت بیشتری دارد و البته به نام آزادی یا مانند آن، تعبیر می کنند. 

حالا باید پرسید که از انتشار آنچه مستور مانده درباره شخصیتی که از نمونه های ناب بیانگر اندیشه انقلاب اسلامی در حوزه مستند جنگ و حتی طراح مباحث اندیشه ای برای سینما بوده، چه هدفی داشته اند؟ آوینی در دوران حیات خود، شاخص اندیشه اش بود، اما الان به دور از اندیشه، زندگی شخصی اش به روی دایره ریخته شده است. علت ساخت این مجموعه مستند، چه بوده است؟ نقد دیدگاه آوینی با ادعای آشنایی بیشتر با وجوهات شخصی زندگی؟ معرفی این شخصیت به نسل فعلی و آن هم بعد سی سال، به روشی که نسل شتابناک فعلی آمیخته به لایه سطحی زندگینامه ها و اندیشه ها و نه حاضر در عمق مباحث می پسندد و می فهمد؟ جالب است که محققی فرانسوی (اگنس دوویکتور) با تحلیل آثار مستند روایت فتح از شهید آوینی، به تحلیل اندیشه فیلمسازی و روش کار او می پردازد و کاری به زندگی شخصی او ندارد، اما اینجا، حکایت دیگری است و تفاوتی میان کسانی که با اندیشه و نقد و تحلیل آن کار دارند تا کسانی که به زندگی شخصی می پردازند. به راستی چه هدفی وجود داشته که دربرابر اعتراضات داماد وی که البته چهره آشنایی از دوران حضور شهید آوینی در ماهنامه سوره تاکنون بوده، یعنی حسین معززی نیا، یا دخترش (کوثر آوینی) که او نیز سالها دستی بر قلم داشته و همچنین همسرش (مریم امینی) که او نیز نویسنده مسبوق به سابقه در حوزه سینماست، پاسخ های تهاجمی یا بی اعتنا به نکات مطرح شده از سوی اینان، دیده شده است؟ هر آنچه هست، برآیندی از عریانی رفتار نسل امروزی است که به بهانه آزادی، بی در و پیکر منتشر می کنند و افتخار به یکه تازی در افشای امور ناگفته. و اگر این عریانی از زاویه دید دینی درآمده باشد، که نامطلوب تر. در دین هم، اینقدر بی پروایی در بیان دیده نمی شود.

برچسب‌ها:

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها