سینماسینما، محسن جعفری راد
بهرنگ دزفولی زاده بعد از عکاسی در بیش از صد پروڑه سینمایی و تلویزیونی و به موازات آن ساخت فیلم کوتاه، در فیلم بلند خود، گام نخست را محکم برداشته است. چه از لحاظ انتخاب ایده مرکزی و خط اصلی داستان و چه به لحاظ ساختار و اجرا. روایتی که از معدود دفعاتی است که در سینمای ایران ، زندگی روزمره آدم های ناشنوا و ناگویا و مشکلاتشان مورد واکاوی قرار گرفته و با اینکه داستان قابلیت رویکردی احساسات گرا و نگاهی ترحم برانگیز و از موضع بالا به چنین سوڑه ای داشت، کارگردان توانسته با تمرکز بر تنه اصلی روایت و حذف شاخه و برگ اضافی، پایه و اساس درام را بر موقعیتی بنا کند که خوانش های متفاوتی را بعد از تماشای فیلم، طلب می کند و این خاصیت فیلم های خوب است. اینکه بعد از تماشای فیلم، شخصیت ها و معضلاتی که با آنها دچار چالش هستند، در ذهن بیننده خاص و عام، ته نشین شود و امکان فکر کردن به چنین زندگی هایی فراهم شود.
از لحاظ اجرایی، شاید پیش فرض این بود که چون کارگردان، سابقه طولانی در عکاسی سینما دارد، در طراحی دکوپاژ و قاب بندی ها، به ورطه خودنمایی و مانور بر این مهارت خود، گرفتار شود که خوشبختانه با حفظ تعادل، سعی کرده فضایی بسازد ساده و خودمانی در جهت یک فیلم داستان گو که در این زمینه موفق بوده است که اوج کارگردانی دزفولی زاده، بازی هانیه توسلی است که به نوعی می توان شخصیت داستانی او را قهرمان داستان دانست. دزفولی زاده با تعامل مناسب با بازیگران سعی کرده احساسات متنوع و ناشناخته زندگی آدمهای این چنینی را به خوبی انتقال دهد و توسلی با مهارت قابل توجهی به خصوص در فن بیان و زبان بدن خودش، یکی از بهترین بازی های کارنامه اش را ارائه کند که نشان می دهد بازیگری اهل ریسک است چون اگر این نقش به این شکل کنونی ارائه نمی شد لطمه زیادی به پیکره فیلم وارد می شد اما خوشبختانه تبدیل به یکی از برگ برنده های فیلم شده است.
به طور کلی دزفولی زاده توانسته در بی صدا حلزون سراغ سوژه ای بکر برود و روایتی داستان گو ارائه کند و به خصوص از لحاظ اجرایی، فیلمی شسته و رفته در جهت انتقال مفاهیم مد نظر داستان، بسازد که می توانست به راحتی در بخش سودای سیمرغ باشد. آن هم در دوره ای که برخی فیلم های سودای سیمرغ را نمی توان تا نصف زمان فیلم هم تحمل کرد!
برخی از ریتم و ضرباهنگ کند فیلم می گویند،اما نمی دانند که فیلم درباره زندگی آدمهایی است که زندگی روزمره شان به شدت کند می گذرد، برخی از تنه لاغر داستان می گویند اما نمی دانند آنقدر فیلم با خرده روایت های بی سرانجام در سال های اخیر دیده ایم که همین که یک فیلم، یک خط داستانی مشخص را سر و سامان دهد، کافی به نظر برسد. چه بسا که فیلم خرده روایت هم دارد. از عکاس داستان با بازی مهران احمدی که فضای آتلیه اش، کدهایی درباره زندگی متناقض جامعه امروز می دهد تا ناشنوایانی که دوست ندارند به شنوا تبدیل شوند و …
حرف آخر اینکه در میان انبوه فیلم هایی که در چند سال اخیر از روی فیلم های فرهادی و کار اول سعید روستایی کپی شده، اینکه فیلمی ایده ای اورجینال و ساختاری داشته باشد که هم مخاطب عام را راضی کند و هم مخاطب خاص را نشان می دهد که می توان به آینده کارگردانش امیدوار بود.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- «بیصدا حلزون»؛ تلخی میان تصمیم و تسلیم
- «بی صدا حلزون» آنلاین اکران میشود
- دو فیلم کمدی و یک فیلم اجتماعی تلخ؛ پرفروشهای سینمای ایران از ابتدای سال
- گیشه سرد سینماها در روزهای داغ تیر ماه
- تعیین گروه تحقیق و ارزیاب متخصص برای امکان سنجی اکران فیلمهای خارجی
- امیکرون اکران «بیصدا حلزون» را به تعویق انداخت
- نگاهی به فیلم «بی صدا حلزون» / آواهای بیصدا
- در جلسه شورای صنفی نمایش، زمان اکران پنج فیلم مشخص شد
- پروانه نمایش «بیصدا حلزون» صادر شد
- یا در اوج یا سوار بر موج/ بررسی حواشی نقدهای “روز صفر”
- قانون هست، اما نیست/ نگاهی به جایگاه قانون در فیلمهای جشنواره سیوهشتم فجر
- مروری بر سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر/ تنوع در ژانر؛ ضعف در فیلمنامه
- اسلوب غلط از درک واقعیت عاجز است/ درباره داوری فیلم
- نمایه/ جشنواره و حاشیه و دامها!
- نگاهی به بهترین های جشنواره/ پیروزی جوانها بر پیشکسوتها!
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- جزئیاتی درباره فیلم جدید ایناریتو/ «دیگر» با بازی تام کروز یک سال دیگر اکران میشود
- نمایش تمام موزیکال «رابین هود»
- «الکترون» نامزد بهترین فیلم جشنواره انگلیسی شد
- تحلیل روانکاوانه فیلم «دوستداشتنی»؛ این رابطه دوست داشتنی نیست
- نمایش «برادران کارامازوف»؛ وفادار به روح اثر نه کالبد
- درباره کامران فانی و ترجمهای ناب/ مرغ دریاییِ فانی





