سینماسینما، حسین آریانی _ سهیل بیرقی در اولین ساخته اش «من»، که پیش از هر چیزی، فیلمِ لیلا حاتمی بود، در غیاب درام و داستان پردازی متعارف، ساختار روایت را بر موقعیت های تکرار شونده و خُرده پیرنگ ها قرار داد ؛ و چیزی که این موقعیت های تکه تکه و جدا از هم ، را به خوبی به هم پیوند زد و کلیت واحدی را شکل داد ، بازی متفاوت و تاثیرگذار لیلا حاتمی بود.
بیرقی در دومین تجربه فیلمسازی اش، سراغ ایده ای جنجالی و جذابی رفته است. «عرق سرد»، فیلمی استاندارد، خوش ساخت و روان است که از قضا موضوع و مسئله مهمی را مطرح می کند.
«عرق سرد» در بازنمایی داستانی واقعی (روایت ممنوع الخروج شدن کاپیتان تیم ملی فوتسال بانوان توسط همسرش) و طرح معضلی که تا به حال کمتر به آن پرداخته شده، تا اندازه زیادی موفق بوده است.
فیلم اما برخلاف تصور بسیاری، قدرت اصلی خود را از مضمون جنجالی اش نمی گیرد. اینجا هم «عرق سرد» اصلی ترین عنصر یک فیلم یعنی «قصه» را به معنای درستش دارد. بیرقی بر اساس فیلمنامه ای با ساختار کلاسیک، وقایع را به گونه ای واقع گرا، باورپذیر و دراماتیک به تصویر کشیده است.
«عرق سرد» از برخی رفتارهای ریاکارانه دور وبرمان می گوید؛ و از مردمی که گاه فرقِ اندرونی و بیرونشان از زمین تا آسمان است. مجری تلویزیون (یاسر با بازی امیر جدیدی) در بحبوحه اختلافات و در اوج نفرت پراکنی و رفتار انتقام جویانه با همسرش(افروز با بازی باران کوثری)، در صحنه ای جالب و کنایه آمیز در برنامه ای تلویزیونی با لبخندی ملیح برای بینندگان گرامی(!) از عشق و محبت می گوید.
«عرق سرد» تنها به لحاظ مضمون محوری اش، جسورانه نیست؛ بلکه در جزئیات و در پرداختِ صحنه ها هم این جسارت به چشم می خورد ؛ که این مسئله هم می تواند یکی از جذابیت های فیلم باشد.
با نگاهی خالی از شک، بدبینی و توهم توطئه، «عرق سرد» هم مثل فیلمِ«شماره ۱۷ سهیلا»، در برخی از صحنه ها بدون آن که به هنجارها و ارزش های اخلاقی جامعه خدشه ای وارد کند ، برخی از مشکلات و واقعیت های حذف یا کتمان شده ی جامعه در نگاهِ رسمی را، به گونه ای ظریف و ضمنی به تصویر کشیده است.
در صحنه ای تاثیرگذار در خانه یاسر، شکل متفاوت و ناگزیری از روابط میان زن و شوهر را در اوج بحران می بینیم. صحنه های مربوط به افروز و دوستش هم جنبه هایی فراتر از یک دوستی معمول را پیش روی قرار می دهند. چنین صحنه هایی در فیلم بدون اینکه وقیحانه و هنجارشکن باشند مشکل یا پدیده ای فردی یا اجتماعی(و برخی متعلق به همه جوامع بشری و نه فقط ایران) را به خوبی مطرح می کنند.
«عرق سرد» بازی های خوب و یکدستی دارد؛ و بازی ضعیف و غیرقابل قبولی در فیلم نمی بینیم. امیر جدیدی و باران کوثری اختلاف و چالش میان زن و شوهرِ فیلم را بسیار باورپذیر و تاثیرگذار بازی کرده اند. بازیگران نقش های فرعی هم بدون استثناء، خوب هستند از سحر دولتشاهی و نقش آفرینی متفاوت و جذابش در نقش سرپرست تیم فوتسال بانوان تا هدی زین العابدین در نقش دوست و هم تیمی افروز که میان پشتیبانی از او و پیوستن به هم تیمی هایش مردد است؛ و لیلی رشیدی در نقش برون گرای وکیل افروز، که سراسیمه و کُنشگرانه سعی می کند همه راه های ممکن برای پیروز شدن در پرونده (گاهی هم رندانه و بیشتر آسیب رسان به موقعیت افروز و در راستای منافع خودش و دیگران) را امتحان کند.
«عرق سرد» نگاهی منتقدانه به یک ماده قانونی دارد، که دستِ کم در مورد نمونه مطرح شده در فیلم، می توان گفت که عادلانه نیست. در چنین مواردی است که قانون گذار هر چقدر هم که سخت گیر و غیر منعطف باشد و نخواهد یا نتواند در ماده قانونی مورد نظر، تغییرات اساسی ایجاد کند ، حداقل می تواند، بند، تبصره و استثنایی را برای آن ماده قانونی در نظر بگیرد؛ و این دور از دسترس نیست و محقق نخواهد شد مگر با نقد، گفتگو و تضارب آرا پیرامون چنین قانونی در رسانه های جمعی(به خصوص رسانه پُرقدرت و پُر نفوذ سینما).
مخاطبی که به تماشای «عرق سرد» نشسته پیشاپیش و بنا بر پیش فرض ها و تجربیاتِ سینمایی گذشته اش، پایان تلخی برای فیلم متصور است. در سکانس پایانی فیلم هم ، همه چیز برای یک پایان تلخ و تراژیک مهیا است.
در پایان فیلم «افروز» به خاطر اینکه همسرش را دوست ندارد و می خواهد از او جدا شود، بهای گزافی می پردازد. از تیم، خط می خورد و بازی فینال را از دست می دهد؛ و به این ترتیب درست در زمانِ به ثمر نشستن عمری رنج و تلاش و تمرین، همه چیز بر باد می رود.
اما صحنه دیدنی «عرق سرد»، صحنه پایانی آن است؛ جایی که «افروز» در حالی که بغض گلویش را فشرده، در تماسی تلفنی با برنامه زنده و تلویزیونیِ شوهر سابقش، دردهایش را به زبان می آورد؛ و بعد، سَبُک و آرام می شود و لبخندی روی لَبانش می نشیند. این اولین بار بعد از جریان اختلاف با شوهرش است که طعمِ شیرین، اما کوچکی از پیروزی را می چشد. چنین پایانی برخلاف پایانِ تلخِ برخی از فیلم های فمینیستی، زیبا و امید بخش است. و سخن بزرگی را به یاد می آورد که می گفت: «طولانیترین سفرها، با اولین قدم آغاز می شوند.»

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- غریقِ عشق چه اندیشه از خطر دارد؟/ نگاهی به فیلم «داستان آدل. ه»
- ترانه تنهایی/ نگاهی به فیلم «عامه پسند»
- «عامه پسند» اکران آنلاین میشود
- صعود مقاومت ناپذیر و حیرت انگیز آقای کارگردان/ نگاهی به فیلم «چهارشنبه سوری» به مناسبت سالروز تولد اصغر فرهادی
- سه فیلم سینمایی پروانه نمایش گرفتند
- رویاهایمان را ارزان نمیفروشیم/ نگاهی به فیلم «جایی برای فرشتهها نیست»
- «عامهپسند»، اثری فمینیستی است
- «عامهپسند»، زنان علیه زنان
- بیرقی: اگر عامهپسند نباشی جامعه تو را حذف میکند
- فیلمهای سینمایی راهیافته به بخش مسابقه جشنواره ورزشی اعلام شدند
- رونمایی از پوستر «عامه پسند» با تصویر فاطمه معتمدآریا
- فیلمبرداری «عامه پسند» به پایان رسید
- تصویر باران کوثری در «عامه پسند»
- «عرق سرد» در اروپا اکران میشود
- زندگی در غار دموستنس/ نگاهی به فیلم عرق سرد
نظر شما
پربازدیدترین ها
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
- نگاهی به «عروج» به بهانه زادروز لاریسا شپیتکو/ لحظه روبرو شدن با «خود»
- «بیگانه» کامو مقابل دوربین کارگردان فرانسوی میرود
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
- حقایقی درباره فیلم یک تکه نان به بهانه پخش آن از شبکه نمایش
آخرین ها
- یک واکنش دیرهنگام؛ بیانیه آکادمی داوری در پی خشونت علیه برنده اسکار
- پس از ۴ دهه برگزاری در یوتا؛ جشنواره ساندنس به کلرادو میرود
- فرشته سقوط کرده/ نگاهی به فیلمنامه «هیات منصفه شماره ۲» با بررسی عناصر مشترک درامهای دادگاهی
- «داستان سلیمان»؛ یک داستان واقعی از هزاران پناهجوی جهان
- «یک نبرد پس از دیگریِ» دیکاپریو کوتاهتر شد!
- یک عشق بی رحم،مجازات اعدام را در بریتانیا لغو کرد
- اکران آنلاین «زودپز» در شبکه نمایش خانگی
- نتفلیکس با «صد سال تنهایی» به یک رمان کلاسیک «غیرقابلاقتباس» جان میبخشد
- «ذهن زیبا»؛ اتفاقی زیبا در تلویزیون
- اسرائیل، کارگردان برنده اسکار را بازداشت کرد
- یک جایزه برای مجری اسکار؛ کونان اوبراین، جایزه مارک تواین را گرفت
- برای دستاوردهای یک دهه فعالیت حرفهای؛ بالاترین تجلیل سینمایی بریتانیا از تام کروز
- داوری فیلمساز ایرانی در جشنواره مورد تایید اسکار
- نگاهی به «اکنون»/ هنرِ شنیدن
- «بیگانه» کامو مقابل دوربین کارگردان فرانسوی میرود
- «روایت ناتمام سیما» قاچاق شد/ علیرضا صمدی: خواهش میکنم نسخه غیرقانونی را نبینید
- نقدچیست؟ منتقدکیست؟
- نوروز موسیقایی با فیدیبو؛ برنامه فستیوال موسیقی «گوشه» اعلام شد
- دارن آرونوفسکی میسازد؛ اقتباس سینمایی از رمان «کوجو»
- «بیصدا حلزون»؛ تلخی میان تصمیم و تسلیم
- «سلب مسئولیت»؛ کابوسی پنهانشده پشت نور
- خبرهای اختصاصی سینماسینما از جشنواره کن؛ مجیدی و فرهادی نمیرسند/ در انتظارِ روستایی، پناهی، مکری، کاهانی و اصلانی
- اختصاصی سینماسینما- کنفرانس خبری؛ ۱۰ آوریل/ احتمال حضور جارموش، لینکلیتر، اندرسن، مالیک و برادران داردن در جشنواره کن
- تبعات کرونا و اختلافات حقوقی با برادران وارنر؛ اعلام ورشکستگی شرکت تولیدکننده فیلمهای «ماتریکس» و «جوکر»
- به هر سازی رقصیدیم غیر از ساز دل خویش/ این بهاریه نیست، نامهای است برای امیروی امیر نادری
- تفاوت ساعت «۶ صبح» و «۵ عصر»
- پوستر بخش ۱۵ روز کارگردانان جشنواره کن منتشر شد
- یادداشت علیرضا داود نژاد برای مهدی مسعود شاهی
- هدیه نوروزی سوینا؛ انتشار نسخه ویژه نابینایان «پدرخوانده (۲)» با صدای فرهاد اصلانی
- یک جایزه دیگر برای «دانه انجیر معابد»/ برندگان جوایز فیلم آسیایی معرفی شدند