تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۱۱/۱۳ - ۲۲:۱۳ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 79277

سینماسینما، علی نعیمی: 

کامیون:

«کامیون» در همان مسیر فیلمسازی کامبوزیا پرتوی است که تلاش می کند تا روابط میان انسان ها را با جنسی از زندگی ترکیب کند و در این مسیر از اتمسفر جغرافیای خود بهترین بهره را می برد. پرتوی همانند ساخته قبلی خود تلاش می کند از تناقض میان خشونت و عشق اکسیری را ایجاد کند که از دل رخدادی همچون جنگ به نیاز داشتن «خانواده» برای رشد و بقای یک جامعه رسیده و بر آن تاکید می کند. لحن «کامیون» چند پاره است و این بزرگترین ایراد فیلم است. کارگردان در ابتدای فیلم با توسل به خشونت عریان ناشی از حمله داعش به سرزمین های کردستان عراق مخاطب را با یک فیلم تلخ مواجه می کند که این تلخی تا پایان فیلم چندین بار با صحنه هایی که خارج از عرف دستوری یک درام جنگی و عاشقانه است تخریب می شود و تماشاگر با ساختمانی نیمه کاره از روابط آدم هایی روبرو است که کامل نیستند و بدون اینکه به بلوغ فکری برسند جوانمرگ می شوند. رخدادها و کنش های درون فیلم ناقص است و آدم های فرعی هیچ کمکی به پیشبرد قصه اصلی که یافتن مرد کرد مهاجر به تهران است نمی کند و جستجوی «بروژ» تنها یک بهانه است تا نیت فیلمساز از بی رحمی های جنگ و قصه تلخ مهاجرت و آوارگی جنگ زدگان را در کلانشهری همچون تهران نشان دهد. بازی سه شخصیت اصلی فیلم قابل قبول است و حضور نیکی کریمی و رامین راستاد در نقش پلیس راهنمایی و رانندگی یکی از اشتباهات بزرگ پرتوی است که می تواند به قیمت از دست رفتن یکدستی فیلم منجر شود.

امتیاز: ۱ از ۵

 

جاده قدیم:

مهم نیست که کارگردان «جاده قدیم» متاثر از فضای مطلوب موفق ترین فیلمساز یک دهه اخیر سینمای ایران تلاش کرده است موضوعی را تصویر کند که بیشتر از آنکه سازنده را درگیر ساختار اثر کند مجذوب ایده به ظاهر شجاعانه اش کرده است؛ چگونه ساختن و موفق بودن در ساخت یک فیلم حتی اگر متاثر از ایده یک فیلم دیگر باشد موضوع مهم تری است.  منیژه حکمت در «جاده قدیم» به وضوح پز ایده شجاعانه اش را می دهد و این از خالق «زندان زنان» که خطوط متعارف سینمای ایران را با فیلمش جابجا کرده است اصلا اتفاق تازه ای نیست. اما مشکل فیلم دقیقا اینجا است که با وجود اینکه فیلمساز تلاش کرده است همه چیز را مرتب و کنار هم بچیند و تلاش کرده است از فلسفه خوشی های بی پایان به زهرخند زندگی دست پیدا کند اما آنقدر در جزئیات روابط خانواده «جورابچی» افراط می کند که در مقاطعی حتی  نمی توان تشخیص داد خط اصلی قصه کدام یک از موضوعات است. عیب دیر فیلم ساختن هم شاید همین باشد. تلنبار ایده ها در ذهن فیلمساز که در یک قاب دو ساعته همه آن ها نمی گنجد. شخصیت ها قوام پیدا نمی کنند و مخاطب به هیچ یک از کاراکترها نزدیک نمی شود. همه چیز در سطح می ماند. «جاده قدیم» فیلم خوش رنگ و لعابی است که قصه اصلی اش را دیر شروع می کند اما معلوم نیست نیمه ابتدایی فیلم با این همه اطاله در توضیح شخصیت ها چرا به کمک درام قصه نمی آید؟ چطور می شود مینو با بازی مهتاب کرامتی به یکباره تصمیم می گیرد بر جنونی که ناخودآگاه به آن دچار شده است همچون یک قهرمان فائق بیاید و گره از تمامی مشکلات باز کند؟ «جاده قدیم» پر از چاله هایی است که شاید به وقت اکران بیشتر بشود درباره اش صحبت کرد.

امتیاز:

یک و نیم از ۵

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها