سینماسینما، مهگان فرهنگ
جنگ و منازعات اجتماعی سیاسی بیشترین تاثیر منفی را بر روند زندگی خانواده ها و کودکان گذاشته و می گذارند. کودکی یکی از دوران مهم زندگی هر انسان است و در طول تاریخ بشریت انسان های زیادی کودکی خود را در جنگ ها، مبارزات سیاسی، انقلاب ها و اتفاق هایی این چنینی گذراندهاند. این موضوع مهم، مجالی برای خلق بسیاری از آثار فرهنگی، هنری و ادبی شده است.
در طول تاریخ سینما بویژه پس ازجنگ جهانی و سینمای نیوریالیسم ایتالیا کارگردانانی بوده اند که به این موضوع پرداخته و کودک را به عنوان بخش مهمی از این جریان قرار داده اند. فیلم های آن ها یا تجارب کودکی خود فیلم سازان بوده یا رنجی که بر کودکان در این رویدادها رفته است. آنچه در کل این فیلم ها مهم بوده، پاکی، معصومیت و بی طرفی کودکان است. کار با کودکان برای نشان دادن چنین مفاهیمی همیشه سخت بوده است و تمامی فیلم هایی که با موضوع کودکی و کودکان ساخته شده است، همیشه سخت تر از دیگر کارهایی است که با هنریشه های حرفه ای و بزرگسال انجام می شود. در این فیلم ها کودکان بخش مهمی از فیلم هستند. شریک ساخت فیلم و تضمین تاثیرگذاری.
حضور کودکان چه در واقعیت و چه فیلم ها همیشه به لحاظ داستان و مضمون شریک مصایب اجتماعی و سیاسی جنگ ها و تلخی هاست.
آنا کودک فیلم روح کندی عسل اثر ویکتور اریسه و خواهرش دو تن از کودکانی هستند که در زمان جنگ و دیکتاتوری زندگی می کنند. آنا خواهر کوچکتر است. او بواسطهی تخیل و رویا پردازی اش از فیلم فرانکشتاین اثر جیمز ویل که روزی در روستایشان پخش می شود، تصمیم می گیرد او را در دنیای واقعی خود پیدا کند.
این فیلم در ۱۹۷۳ ساخته شده است اما مربوط به سال ۱۹۴۰در اواخر دوران حکومت فرانکو و جنگ های داخلی اسپانیا است.
در سال ۱۹۴۰، فرانکو در جنگ داخلی پیروز شده بود، اما همچنان در حال تعقیب هواداران جمهوری خواه بود. آنا به دنبال فرانکشتاین است و در خیالات خودش بدنبال اوست تا اینکه یک روز به یک خانه متروکه در نزدیکی روستا می رسد. او تصمیم دارد روح فرانکشتاین را فرا بخواند که با یک فراری جمهوری خواه روبرو می شود. مواجههی یک سرباز با یک دختربچه، شکل میگیرد. کودکی معصوم با مردی از جنس نبرد. رویارویی هر دو در ابتدا نگران کننده است، اما آنا بدون ترس و مهربانانه متوجه نگرانی سرباز شده و سیب خود را از کیف مدرسه اش در می آورد و به او می دهد و این یکی از صحنه های زیبا و اثرگذار فیلم است که نگاهی کاملا انسانی و برگرفته از جهان کودکی دارد. برای کودکی که مهم نیست که آن فرد کیست، جهان حمایتگرانهی کودکانه اش نمی داند که مرد خسته و زخمی آنجا دشمن است یا خودی؟ فقط متوجه خستگی و ناتوانی او می شود و همهی داراییاش را به او می بخشد.
فیلم روح کندوی عسل در زمانی ساخته شده که باید در سایه به نقد دوران فرانکو بپردازد و هنوز فضای اسپانیا آمادهی انتقاد به دیکتاتوری های فرانکو نیست. خانوادهی آنا در فیلم نماد همان جامعهی سرد اسپانیا در دوران دیکتاتوری است. جامعه ای که برای همهی سرزمین های دیکتاتورزده، چهره ای آشنا و شبیه به هم دارد. پدر دانشمندی است که با کندوهای عسل خود مشغول است و مادر که پنهانی برای کسی که دوستش دارد، نامه نگاری می کند. اطراف خانهی آن ها هیچ خانهی دیگری نیست و این می تواند مرتبط با دورافتادگی اسپانیا از جهان در آن روزها، با آن شرایط باشد. فیلم سراسر به دیکتاتوری اشاره دارد.
آنا روزهای بعد بدون هیچ هراسی و بدور از چشم دیگران برای سرباز لباس و غذا می برد. مانند یک پرستار و همراه به سرباز کمک می کند تا لباس هایش را بپوشد و بندهای کفشش را برایش می بندد. آنا در اینجا تبدیل به یک بزرگسال و حامی می شود. اگرچه در فانتزی های ذهن خودش همچنان به روح فرانکشتاین می پردازد. بالاخره سربازان فرانکوئیست، سرباز فراری را پیدا کرده و او را با شلیک گلوله می کشند. آن ها پدر آنا را می خواهند چرا که لباس و ساعت او بر تن سرباز است و در نهایت همه متوجه می شوند که آنا این کارها را انجام داده است.
آنا روز بعد برای دیدار با سرباز بخانهی متروکه می رود. اما خبری از سرباز نیست. بدنبالش می گردد و متوجه خون تازه ای که بر روی زمین ریخته می شود. پدر او را دنبال کرده و آنا با دیدن او و نگاه سرزنش کننده اش فرار می کند و دیگر خبری از او نمی شود. حالا همهی خانواده و روستاییان برای یافتن او تلاش می کنند. آنا به خانه برمی گردد و همچنان در رویاهایش بدنبال فرانکشتاین است و فیلم با جمله ی من آنا هستم تمام می شود. آنا شاهدی بر بخش کوچکی از یک جنایت می ماند.
آنچه در سراسر فیلم است، سایه ی بلند فرانکو بر اسپانیاست. خانواده ای که کنار هم نیستند. دو خواهرکه نماد دو تفکر متفاوتند و آنا که با تخیلات و فانتزی کودکانه اش، شجاع ترین فرد داستان است.
اریسه مانند دیگر فیلمسازان ضد فرانکو به مخالفت و نقد فرانکو می پردازد، اما در این فیلم و با بازی بسیار خوب آنا که نقش آن را آنا تورنت بازیگر مطرح اسپانیایی بازی میکند، از زاویهی یک کودک به جامعهی دیکتاتورزدهی اسپانیا نگاه می کند. آنا شاهدی برای کشتار و بی رحمی فرانکو بر مردمان و جامعهی هراس زدهی دیکتاتوری است.
کودکان به عنوان پاک ترین موجودات و جهانی پر از عشق، محبت و دوستی، باعث امید و بیان ارزش های جهانی هستند. لحظاتی که آنا برای سرباز فراری غذا و لباس می برد بهترین لحظه ای است که برای یک سرباز زخمی در حال فرار می تواند باشد. سرباز فراری در میان سختی ها حالا با دختر بچه ای روبروست که عواطف، صداقت و درستی و آرامش روح را برایش به اشتراک می گذارد. آنا کورسوی امید برای سرباز در حال نبرد است.
اگرچه تعامل آنا و سرباز در فیلم بسیار کم است اما تلاش ویکتور اریسه در فیلم بر همین نکات انسانی و ساختار کودکانه است. او از جهان آنا و تمام جسارتها، رویاپردازی ها و احساساتش ما را به نوعی نگاه انسانی هدایت می کند.
فیلم روح کندوی عسل اولین ساختهی ویکتور اریسه و همچنان در فهرست شاهکارهای سینمای اسپانیا و دنیاست.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- چرا باید این روزها فیلم «آر یو والیبال» را ببینیم؟
- چرا هیچ فیلم، سریال و انیمیشنی درباره حافظ، شاعر پرآوازه ایرانی، تولید نمیشود؟
- سهم قهرمانان جنگ ایران و عراق در سینمای ایران
- نقش زنان فیلمساز در توسعه صنعت سینما/ به مناسبت روز جهانی زن
- سینماسینما/ هنر در حال انحلال در فرهنگ بزمی و تزئینی با مصرف داخلی است/ گفتوگو با ویکتور اریسه، کارگردان «چشمهایت را ببند»
- داستانت در جشنوارهات/ سومین جشنواره فیلم دریای سرخ عربستان سعودی و وضعیت منطقه
- سهم کودکان و نوجوانان ایرانی از سینمای ایران چقدر است؟
- زمان برگزاری کنفرانس مطبوعاتی جشنواره کن اعلام شد/ لیست احتمالی فیلمها
- درگذار از خشونت و تحقیر گذشته/ یادداشتی بر فیلم «زنی ناشناس»
- داستانِ شیفتگی/ معرفی کتاب «افسون پردهی نقرهای»
- جنگ جهان ما را تغییر میدهد/ نگاهی به فیلم «زنی در برلین»
- کودک سربازها و تجارت جهانی جنگ/ نگاهی به مستند «شغل جدید سربازان کودک»
- «آلمان سال صفر»؛ اعتراض به خودکامگی و تمامیتخواهی
- عکسها و حقیقتهایی که وجود دارند
- لوئیس کوئردا؛ معلمِ نخستوزیر
پربازدیدترین ها
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ ۶ فیلمنامه پروانه ساخت سینمایی گرفتند
- درباره یک خبر بی نهایت وحشتناک و غم انگیز
- یادداشتی بر فلسفه دوستی بر پایه «چشمانت را ببند»/ در جستوجوی دوست
- پس از جنجال حرفهای مدیر جشنواره کمرایمیج؛ استیو مک کوئین رفت/ کیت بلانشت ماند
- با احکامی جداگانه از سوی رائد فریدزاده؛ حسینی و شفیعی معاون شدند/ ایلبیگی به موسسه سینماشهر رفت
آخرین ها
- رونمایی از پوستر انیمیشن «شنگول و منگول» در آستانه اکران
- درباره «اتاق بغلی» اثر پدرو آلمودووار/ مرز باریک دوستی و مرگ زیر جهانی از زندگی و رنگ
- استادان و کارگاههای «سینماحقیقت۱۸» را بشناسید
- بر مبنای آمار سمفا؛ روند صعودی فروش سینماها در هفته گذشته نزولی شد
- محمد شکیبانیا رئیس سیزدهمین جشن مستقل سینمای مستند شد
- گفتوگو با محمد مقدم درباره سینمای مستند/ فیلم مستند، جهانی است ساختگی؟
- با احکامی جداگانه از سوی رائد فریدزاده؛ حسینی و شفیعی معاون شدند/ ایلبیگی به موسسه سینماشهر رفت
- کارگردان «سه جلد»: اقتصاد سینمای ایران را چند سکانس رقص میگرداند
- نمایش دو مستند از ناصر تقوایی در موزه سینما
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ کونان اوبراین، میزبان اسکار ۹۷ام خواهد بود
- «کارمند جماعت» رونمایی میشود
- یادداشتی بر فلسفه دوستی بر پایه «چشمانت را ببند»/ در جستوجوی دوست
- دنزل واشینگتن از دنیای بازیگری خداحافظی میکند
- تاد هینز رئیس هیئت داوران جشنواره فیلم برلین شد
- پس از جنجال حرفهای مدیر جشنواره کمرایمیج؛ استیو مک کوئین رفت/ کیت بلانشت ماند
- ابوالفضل جلیلی مطرح کرد؛ حضور در کلاس بازیگری عامل موفقیت نیست
- نمایش بلندترین سکانس پلان سینمای مستند ایران در آمریکا
- کدام سینما واقعی تر است ؟
- پیدا شدن جسد یک بازیگر در خانهاش
- دیدار اصغر فرهادی با علاقهمندان فیلمهایش در استانبول
- فیلمی که اطلاعاتش مخفی نگه داشته شده؛ لوپیتا نیونگو به فیلم کریستوفر نولان پیوست
- «کتابخانه نیمهشب» روی صحنه میرود
- سه نمایش برای مستند «۹۹-۱۹» در یک هفته
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ ۶ فیلمنامه پروانه ساخت سینمایی گرفتند
- درباره فیلم جدید رابرت زمکیس/ «اینجا»؛ یک قرن را طی می کند، اما بدون حرکت دوربین
- سوینا منتشر میکند؛ نسخه ویژه نابینایان «مورد عجیب بنجامین باتن» با صدای مهدی پاکدل
- «پینگو» بعد از ۱۸ سال بازمیگردد
- جوایز اصلی فستیوال فیلم هانوی به «بی سر و صدا» رسید
- درباره یک خبر بی نهایت وحشتناک و غم انگیز
- نمایش وقتی الاغا عاشق میشوند / گزارش تصویری