سینماسینما، محمدرضا بیاتی*
سید عباس صالحی، وزیر محترم فرهنگ و ارشاد، در آخرین روزهای وزارتاش به مجلس رفت تا پاسخگوی سؤالاتی پیرامون نظارت و کنترل بر شبکهی نمایش خانگی باشد. سؤال دربارهی عدم رعایت شئونات اخلاقی و تبلیغ ناهنجارهای اجتماعی بود (تبلیغ!). وزیر از اهمیت اقتصاد فرهنگ و هنر در جهان امروز و آینده گفت و ارائهی آماری از موفقیت آمریکا و ترکیه در سریالسازی و بدیهیات دیگری که سالهای سال، هزاران بار، به گوشِ هواداران سانسور خوانده شده اما دریغ از ذرهای تأثیر! در این میان آنچه اغلب کمتر گفته میشود این است که چه کسی یا کدام مرجع، بر اساس کدام جهاننگری و ارزشباوری، باید تعیین کند شئونات اخلاقی چیست و چه چیزی تبلیغ ناهنجاری است. در واقع اگر جهانِ بدون سانسور را غیرواقعبینانه بدانیم کمتر کسی است که منکرِ اصل نظارت باشد اما فرایند نظارت و سانسور چنان ریشه دوانده که حتی سینماگران مفروضاتی را مسلم می گیرند که از بُن و بنیاد نامسلم و نادرست هستند؛ یعنی آنچه برخلاف شئونات دانسته میشود هیچ مبنایی ندارد. فراقانونی و فراشرعی است. ضعف یا خطا در یک اثر هنری یک چیز است و حقِ حذف آن یک چیز دیگر؛ ضعف آثار هنری باید در فضای اجتماعی و فرهنگی نقد شود در حالیکه سانسور، نوعی جُرمانگاری و ممنوعیتِ هر گونه کم و کاستی است. نگارنده در یادداشت سانسور یا ممیزی در اینباره نوشتم ولی دربارهی جنبههای ناگفتهاش بسیار بیش از آن باید گفت و حتی این نوشته هم کفایت نمیکند. بگذارید از میان اعتراضها به سانسور، از زخمِ کاری مهدویان و موارد دیگر، به مورد دراکولا اشاره کنم. سریال دراکولای مهران مدیری که شروع شد سیلی از انتقاد به راه افتاد. از نقد به خودِ مدیری و حواشی و منابع مالیاش تا نقد کیفیت کار. من هم با خیلی از نقدها موافق بودم. نبودم هم مهم نبود! نقد، موافقت یا مخالفت –همه- بخشی از فرایند طبیعیِ مواجهه با یک اثر است؛ اما یکباره دبیر کارگروه ساماندهیِ مُد و لباس وزارت ارشاد در نامهای به ساترا خواستار سانسور سریال شد چون لباس و آرایش بازیگران مغایر با شئون است، ترویج زندگی غربی و زمینهساز آسیبهای جدی و هنجارشکنی است! نگاهی به لباسهای سریال بیاندازید. کدام هنجارشکنی؟ هنجارِ کجا؟ آن لباسها چه آسیبی به جامعه میزند؟ گیرم صد سال پا از خانه بیرون نگذاشته باشید در فضای مجازی، زندگی واقعی مردم را هم ندیدهاید؟ مهمتر از آن، بر مبنای قانون موجود-که مبتنی بر شرع است- حد و حدود پوشش تقریباً روشن است که در این مجموعه رعایت شده، بنابراین هر سانسوری فراتر از این، حتی با وضع آییننامههای درونسازمانی و قانونتراشی، تحمیل عقیده و سلیقهی فردی و گروهی، و امری فراقانونی و فراشرعی است. اصلاً یک سؤال سادهتر، گیرم که استدلال شما در نمایش یک امر نامطلوب و ترویج آن درست میبود و بنیان فرهنگ ما با آن لباسها بر باد میرفت آیا فکر نکردهاید اگر قرار به اجرا و تعمیم این قوانین بدعتآمیز باشد نمایش و بیان هر عنصر منفی میتواند سانسور یا ممنوع شود؟ نکند توقع دارید شخصیتهای منفی یک داستان مثل شخصیتهای مثبت رفتار و زندگی کنند؟! در یک جهان عقلانی این درجه از جهل باید هجوآمیز میبود و باعث خنده؛ اما اینجا در پوشش قانون و دفاع ارزشها، جهل را تئوریزه میکنند. اصلاً هدفتان از این سانسورهای ناموجه چیست؟ بله شاید در دههی ۶۰ و ۷۰ با سانسور میتوانستید مانع شنیده یا دیدهشدنِ آنچه که نامطلوب میدانستید شوید؛ اما حالا چه؟ شما امروز چیزی را سانسور میکنید که دهها برابر تند و تیزتر از آن در فضای واقعی و مجازی هر روز جلوی چشم مردم رژه میرود؛ حتی در رسانههای رسمی! مثلاً در شورای فیلمنامه میگویند این موسسه خیریهی فاسد که اموال مردم را چپاول کرده را از داستان حذف کن مبادا چهرهی این موسسات خدشهدار شود! بعد پایات را از اتاق شورا میگذاری بیرون، جلوی دکهی روزنامهفروشی خبرِ فساد در فلان خیریه را با تیتر درشت میبینی و کمی بعد مصاحبهای از یک مقام ارشد قضایی از تلویزیون پخش میشود که از برخورد قاطع و انقلابی با موسساتی میگوید که با سوءاستفاده از نامهای مذهبی مردم را سرکیسه کردهاند! (خودم دیدم)؛ حالا واحیرتا این است که چرا من باید این سکانسها را از فیلمنامهام سانسور کنم؟ این رویکرد هجوآمیزِ حق به جانب، تقریباً در اغلب قریب به اتفاقِ سانسورها تکرار میشود؛ درحالیکه اساساً حتی کارکرد چند دهه پیش را هم ندارد. البته میدانم برخی از روی خیرخواهی خواهان ممیزی هستند اما این ساختار فراقانونی که زمینه را برای اِعمال قدرت خودسرانه فراهم میکند بخصوص وقتی به سطوح میانی و پایین ِ نهادهای متولی قلع و قمع آثار فرهنگی و هنری میرسد سرچشمهی انواع و اقسام فساد میشود.
با افزایش تولیدات نمایشی، تعداد سانسورها بیشتر و اعتراضها روزانه شده؛ احتمالاً به همین دلیل، وزیر محترم ارشاد (سابق)، پیشنهاد نظارت فراقوهای را در مجلس مطرح کرد تا هرج و مرجی که سانسور خودسرانهی مراجع مختلف ایجاد میکند را کمتر کند اما به گمان نگارنده مشکل با نظارت فراقوهای حل نمیشود بلکه با پاسخگو کردنِ مراجع سانسور میتوان روزنهی امیدی گشود. پاسخگویی یعنی هر سانسوری باید با استناد به قانون (مبتنی بر شرع) باشد نه بر اساس آییننامههای مندرآوردی یا میل و درک شخصی یا گروهی افراد، که اغلب با منافع پیدا و پنهان آنها پیوند خورده است. حتی خانهی سینما میتواند شورای نظارت بر سانسور داشته باشد و هر دستور یا درخواست غیرقانونیِ ممیزی را با قانون تطبیق بدهد. باید حلِ کدخدامنشانهی دعواهای سانسور را جایی تمام کرد و معیار عینی داشت. حتی اگر مراجع سانسور ترتیب اثری ندهند اعلام نظرِ یک شورای کارشناسیِ فرادولتی احتمالاً میزان خودسریِ ممیزی را کاهش میدهد.
اگر مهران مدیری و آثارش را دوست نداریم یا زخمِ کاری و مهدویان و دیگران، شاید مطلقاً حق با ما باشد میتوانیم -تا نفی کامل- آنها را به صلیب نقد بکشیم اما در برابر سانسور غیرقانونی آثارشان سکوت نکنیم. این سکوت، حق سانسور خودسرانه و ناپاسخگو را به رسمیت میشناسد.
*فیلمنامهنویس و فیلمساز
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- حسام منظور به سراغ دراکولای برام استوکر میرود
- «دراکولا»، این بار از زاویه دوربین لوک بسون
- زخم کاری بر پیکر هملت/ نگاهی به سریال «زخم کاری ۲»
- آقای کاپولا! ممنون که فیلم ساختید/ به بهانه سیویکمین سالروز اکران رفیعترین فیلم وحشت تاریخ
- در گفتوگو با سینماسینما مطرح شد؛ حرفهای علی مردانه، برنامهریز مطرح درباره «آکتور»، کیمیایی و «برادران لیلا»
- تهیهکننده سریال در جلسه ساترا مطرح کرد/ نمایش سیگار در «زخم کاری» اشتباه بود
- خباثت و قساوتِ جامعهای با وجدانهای مصلحتاندیش/ نگاهی به سریال «زخم کاری»
- «زخم کاری»؛ وقتی روایت و شخصیتپردازی فدای جذب مخاطب میشود
- آدمهای بد دلنشین و ذهنِ گوش به زنگِ هنرمند
- هیولاهای درخشان
- رکورد تازه سریال «زخم کاری»/ استقبال مخاطبان از قسمت چهاردهم
- اقتباس؛ شبهِ رنسانسی در سینمای ایران
- زخم کاری در ۱۶ ساعت رکورد خودش را شکست / رکورد ۲۸ میلیونی برای قسمت سیزدهم «زخم کاری»
- رشکبرانگیز
- مگسک در وسط سیبل/ چند برش برای سریال زخم کاری
نظر شما
پربازدیدترین ها
- تحلیل رسانههای فرانسوی از حضور فیلم رسولاف در بخش مسابقه کن/ یک انتخاب سیاسی
- سینماسینما/ گفتوگو با کن لوچ درباره «بلوط پیر» و دیگر چیزها/ امید، فعالیتی سیاسی است
- محاکمه در خیابان/ نگاهی به تازهترین قسمت سریال «افعی تهران»
- نسخهی آزادیِ لانتیموس/ نگاهی به فیلم «بیچارگان»
- ۳ جایزه جشنواره مسکو به «آه سرد» رسید
آخرین ها
- پایان فیلمبرداری «خالد» در زیگورات
- معرفی آثار راه یافته به بخش فیلمنامه جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی
- امیر جدیدی، منصور بهرامی میشود
- زیر پوست شهر/ نگاهی به سریال «افعی تهران»
- هیات داوران جشنواره فیلم کن معرفی شدند/ گلادستون، کورئیدا و بایونا در فهرست
- هفته دوم «مجنون آن لیلی» هم به سانس فوقالعاده رسید/ «فین جین» پرمخاطب ترین نمایش عمارت نوفللوشاتو شد
- حسام منظور به سراغ دراکولای برام استوکر میرود
- بزرگداشت بهرام شاه محمدلو برگزار میشود
- جایزه جشنواره هندی برای «انتقام تیرهروزان»
- بستههای مکالمه پرتخفیف همراه اول بهمناسبت روز ملی خلیجفارس
- به تو هم سخت میگذرد؟/ نگاهی به فیلم «منطقه تحت نظر»
- معرفی پروژه جدید کارگردان «باربی»؛ گرتا گرویگ «نارنیا» را میسازد
- معرفی داوران جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی
- اختتامیه دومین دوره جشنواره «عروسکخونه»/ پیشکسوتان و فعالان عرصه کودک به سمت احیای نمایشهای عروسکی میروند
- عسگرپور: از جانب مدیران کم تسلطِ سطحینگر، مورد حمله قرار میگیریم که شما از فروش فیلمها خوشحال نیستید/ از کجا به کجا رسیدیم!
- پخش سریال «حشاشین» در ایران ممنوع شد
- همراه اول حامی برگزاری ششمین رویداد ایران اکسپو
- حضور معاون وزیر حملونقل و زیرساخت ترکیه در غرفه همراه اول
- محاکمه در خیابان/ نگاهی به تازهترین قسمت سریال «افعی تهران»
- جایزه بزرگ جشنواره کازابلانکای مراکش به «برندهها» رسید
- ۲ انیمیشن ایرانی به جشنواره معتبر انسی راه یافتند
- «رُخ» بهترین مستند جشنواره فیلم مسکو شد
- «آوای ابرها» به جشنواره کاریبتونز کلمبیا راه یافت
- ۳ جایزه جشنواره مسکو به «آه سرد» رسید
- خانواده قاتل از «بیبدن» شکایت میکنند؟
- فوت کارگردان فرانسوی برنده نخل طلا و سزار/ لوران کانته درگذشت
- نسخهی آزادیِ لانتیموس/ نگاهی به فیلم «بیچارگان»
- نکوداشت اکبر زنجانپور در نوزدهمین «شب کارگردان»
- حضور همراه اول در بزرگترین نمایشگاه فناوری ترکیه
- معرفی همراه اول بهعنوان کارفرمای برتر سلامتمحور