سینماسینما، حسین سلطان محمدی
سینما، یکی از ابزارهای مهم در بازنمایی اندیشه ها و تصورات و برداشت های انسانی است. یک برداشت می گوید: «وقتی نگرشی در سینما شکل می گیرد، می توان اطمینان داشت که این نگرش پیش از این در جوامع نهادینه شده است؛ سینما تنها این فرصت را به جوامع می دهد که ناخودآگاه جمعی خود را در آن به نظاره بنشینند.» و یکی از مهم ترین نگرش های حاکم بر جهان امروز و بازتاب آن در سینما، که از آن به عنوان یکی از مهمترین ویژگی های دوران پست مدرن نیز نام می برند؛ «شک و تردید نسبت به اصول و قواعد پذیرفته شده پیشین» است. دوران پست مدرن دورانی است مملو از بی اعتمادی، بدبینی، تناقض و تردید. تردید نسبت به چارچوب های نظری واحد و تأکید بر ناممکن بودن هر نوع تعریف مطلق و جامع از آنها.
آیا سینمای ایران در مسیر پست مدرن حرکت می کند؟ یا بازنمایی!؟ و آیا آنچه در آن می گویند و نشان می دهند، بر همین منوال باید به صورت نظری تعبیر شود یا با واژگان و برداشتی دیگر؟ شروع بحث کمی نظری شد. بگذارید به بعضی مصادیق هم اشاره کنیم.
در افتتاحیه جشنواره فجر، شنیدیم که گفتند، ««شما راویان ۱۴۰۰ساله چه می کنید که مردم هنوز ترانه ای ایران مرا گوش می دهند ولی نتوانستید تغییری ایجاد کنید؟»؛ کارگردانی گفت: «مگر غیر این است که ما هشت سال جنگیدیم؟ دستاورد آن چه بوده؟ هیچی. چه بر سر رزمندگانی که شهید شدند آمد؟ یک سری آقازاده آمدند. کی خورده و کی برده؟ اصلا گیرم که حرف فیلم این است. دارد حرف اساسی می زند. مگر ترس و واهمه ای داریم که بخواهیم با فیلممان متلک بگوییم؟ من یک ایرانی ام و عاشق وطنم هستم.»؛ در یک فیلم، جوان ایرانی برنده یک پروژه در یک جزیره دربرابر رقبایی چون یک آقازاده(!)، در حالی نشان داده شد که به راحتی مشروب می خورد و در میان زنان در چرخش است و احتمالا ایران آینده متعلق به جوانانی اینچنین است؛ در فیلم دیگری، دختر جوانی در حالی به مجازات مادر و عموی خطاکار خود دست می زند که خود به صورت ازدواج سفید زندگی می کند و در خانه ای که براحتی انواع مشروبات الکلی در آن است، بالیده و بزرگ شده؛ در داستان فیلم دیگری که به تاریخ ۲۰۲۰ اشاره دارد، کاپیتان تیم ملی تکواندو ایران نیز با دختری به صورت ازدواج سفید زندگی می کند؛ در فیلم دیگری همراه روایت دو دانشجو شدیم و رابطه غیرقانونی میان یک پسر و دو دختر و همراهی عاطفی با این ناهنجاری را تا آنجا به جلو بردند که پدر یکی از این دختران بسادگی از کنار این موضوع که چرا این پسر مدام در عیادت و همراهی دخترش در مرکز درمانی دیده می شود، بازخواستی از چرایی همراهی این پسر ندارد و احتمالا باید راضی هم باشد (انگار فیلم «۵ تا ۷» را می دیدیم که در بخشی از آن، دختربچه قهرمان زن فیلم به عاشق یا اصطلاحا فاسق مادرش می گفت، ما خوشحالیم که تو دوست پسر مامانمون هستی)؛ در فیلم دیگری هم که کپی «رخ دیوانه» بود در رابطه بی قاعده و خلاف پسرها و دخترها و رابطه آزاد جنسی میان دو نفر از آنها، کشته شدن پدر و بارداری نامشروع، کمترین احساس شرمساری در یکی از قهرمانان دختر فیلم را دیدیم و اینکه در جامعه فرضی داستان، حفظ جنین نامشروع و بزرگ کردن آن، مشکلی پیش نمی آورد! و تکمله این بریده های نه چندان تصادفی، نقل قول روز تشییع جنازه مرحوم خشایار الوند که، «آقای ملکی (کامران) میگفت که امروز روز بدی است، روز سختی است. بله! امروز واقعاً روز سختی است. ولی در چهل سال گذشته کدام روز ما روز خوبی بوده؟ این خشایار الوند، یک منافق واقعی بود چون مردم را میخنداند. خنده یا مکروه یا حرام است. یکی از این دو تا هست. رقص و شادی مکروه یا حرام است. بالاخره یکی از این دو تا هست. این منافق (خشایار الوند) مردم را میخنداند. در چهل سال گذشته ما همش در برهه حساس بودیم و باید خفهخان میگرفتیم، نمیخندیدیم. سرمان در لاک خودمان بود. چون برهه حساس، برهه حساس…. تمام این چهل سال… تمام اینروزهایش… .»
آیا سینمای ما در مقطعی از تاریخ معاصر ما که پایان چهل سال حاکمیت فعلی و ورود به دهه پنجم در آن جشن گرفته می شد و بررسی آنچه گذشت و آنچه باید در ادامه بشود، دربرابر این نوع اندیشه و رویه جاری در کشور ایستاده و از منظر «پست مدرنیسم» به شورشی بعضا آگاهانه و بعضا از سر احساس دست زده است؟ اگر چنین است، یعنی باید بینگاریم جامعه آرمانی این نوع نگرش سینمایی انباشته از روابط نامشروع از نظر قانون و فرهنگ و همراهی با الگوهایی غیرفرهنگی است؟ که قطعا ثبات اجتماعی در پی نخواهد داشت. دنیای حاکم بر روایات سینمای ایران چقدر با قواعد اندیشه ای و بنیادین سینما که تثبیت اصول زیست جمعی در آن وجود دارد و حاکمیت قانون و پیروزی خیر بر شر، همراهی دارد؟ اصولا خیر این نوع نگرش سینمایی در چیست و چه چیزی را شر خودش می داند؟ چقدر این روند که بعضا فیلمسازان ارزشی مآب هم در آن در حال غوطه ور شدن هستند و برایشان بعضا روابط خلاف قاعده دختر و پسری یا روابط غیرقانونی، طبیعی است و از آن برای رسیدن به هدفی گفتاری و به مثابه توجیه وسیله، استفاده کرده اند، در حال ریشه دواندن است؟ آیا بتدریج در حال انفکاک اندیشه ای میان سینماگران و اندیشه زیست جمعی و بنیادین انسانی در جامعه فعلی هستیم؟ یا سینمای ما نسبت به بروز این رویه ها و دنیای متصور در ادامه چنین روابط داستانی، در حال هشدار دادن به جامعه و اندیشه ورزان آن و حرکت جمعی به سوی نهادینه کردن قواعد انسانی با هر نام ملی، دینی، فرهنگی و هنری است؟
عجالتا عطف به آنچه در اختتامیه جشنواره رخ داد و واکنش جمعی جامعه سینمایی و فرهنگی نسبت به چگونگی دریافت سیمرغ یک کارگردان از جشنواره را شاهد بودیم یا واکنش بعضی دوستان نسبت به گفتار نقل شده در مراسم مرحوم الوند، حمل بر صحت می کنیم و همه را جزو دلسوزان سینما می دانیم و آنچه را در این نمونه ها یاد شد، بیانگر خواست پنهان سینماگر اندیشه ورز برای اصلاح ناهنجاری های پیش آمده در جامعه امروز می انگاریم، مگر خلافش ثابت شود!
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- گفتوگو با علیرضا رئیسیان درباره مهمترین رویداد سینمایی کشور؛ جشنوارهای که انحصاری بود
- چه بودیم و چه شد!
- چرا سیمرغ فیلمنامه حذف شد؟/ نامه سرگشاده کانون فیلمنامهنویسان به رئیس سازمان سینمایی
- توضیح خزاعی درباره اشتباه خواندن دعای تحویل سال: فسیلهای سیاسی مرا تخریب کردند!
- فیلم سروش صحت بدون حتی یک نامزدی/ کاندیداتوری جشنواره فیلم فجر در قبضه ارگانیها
- بالاخره در روز هشتم جشنواره اتفاق افتاد؛ معرفی داوران چهل و دومین جشنواره فیلم فجر
- احتمال حضور «بیبدن» در سودای سیمرغ جشنواره فجر
- اتفاق عجیب در جشنواره فیلم فجر؛ شکست رکورد سانس فوقالعاده با چه فیلمهایی؟
- افخمی: «بی بدن» را به جای «صبح اعدام» وارد مسابقه کنید
- اعتراض خانواده مقتول به «بی بدن»
- انتقادات نویسنده فیلم «بیبدن» از برخورد جشنواره فجر با این اثر
- نمایش فیلم با پرده سبز در جشنواره فیلم فجر!
- علیرضا رضاداد: ادغام بخش ملی و بینالمللی فیلم فجر نیازمند بازنگری است
- معرفی نامزدهای بخش تبلیغات چهل و دومین جشنواره فیلم فجر
- در نشست خبری مطرح شد: چهار بزرگداشت در افتتاحیه فیلم فجر/ تکلیف سیمرغ مردمی چه میشود؟
نظر شما
پربازدیدترین ها
- جزئیاتی تازه از داستان فیلم محمد رسولاف/ زندگی یک قاضی دادگاه انقلاب تهران در «دانه انجیر مقدس»
- شهاب حسینی؛ تنوع در پذیرش نقش، تناقض و شتابزدگی در واکنشها/ یادداشت کیوان کثیریان
- گفتوگوی اختصاصی سینماسینما با دبیر بخش ۱۵ روز سینماگران جشنواره کن/ ما کشف میکنیم
- جزئیاتی از فیلم «کارآموز» علی عباسی/ صعود ترامپ
- آکتور ایرانی در شبکه آرته فرانسه
آخرین ها
- بازگشت مهران مدیری با یک سریال و شروعِ پیشتولید «پایتخت»
- تایید حکم ۸ سال حبس برای رسولاف
- فیلم کوتاه «یک روایت دقیق» در جشنواره ایتالیایی
- در برنامه خط فرضی مطرح شد؛ سیاست و جنسیت، دوایر ممنوعه اصلی در فیلمهای کمدی
- فراخوان چهاردهمین دورهی جوایز ایسفا منتشر شد
- جایزه نتپک به «گیج گاه» رسید
- حضور «باگ» در جایزه آکادمی دانشجویی اسکار
- صدداستان؛ برنامه تازه سوینا/ انتشار سه داستان کوتاه با صدای باران کوثری
- اعضای سومین دوره هیات مدیره صنف تماشاخانههای ایران مشخص شدند
- آکتور ایرانی در شبکه آرته فرانسه
- جنون شکسپیری در زمانه ما/ نگاهی به فیلم «شاهلیر»
- «کتاب مستطاب سینما» در نمایشگاه کتاب
- کیانوش عیاری: «۸۷متر» از شبکه یک روی آنتن میرود
- باغ کتاب میزبان جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی شد
- تقدیر ویژه جشنواره اوبرهاوزن از فیلم کوتاه ایرانی
- «عامه پسند» اکران آنلاین میشود
- «عمو ماهیگیر» روی صحنه عمارت نوفللوشاتو
- حضور همراه اول در نمایشگاه بینالمللی اینوتکس ۲۰۲۴
- شکایت آموزش و پرورش از «افعی تهران»
- جزئیاتی تازه از داستان فیلم محمد رسولاف/ زندگی یک قاضی دادگاه انقلاب تهران در «دانه انجیر مقدس»
- دعوت گروه «فقر پشت پردهها» برای اعتصاب/ حقوق و بیمه کارکنان، چالش مدیران جشنواره کن
- در «تحریک کنندگان»؛ مت دیمون و کارگردان «بورن» در یک کمدی دزدی همراه شدند
- مدیرکل هنرهای نمایشی استعفا داد
- راهیابی «آمرغ» به جشنواره آسیای جنوبی مونترال
- حضور مرکز گسترش با ۲۲ کتاب در نمایشگاه کتاب تهران
- «دیوان تئاترال» روی صحنه میرود/ آغاز اجرای نمایش «مرگ با طعم نسکافه» با حضور مسعود کیمیایی
- صعود مقاومت ناپذیر و حیرت انگیز آقای کارگردان/ نگاهی به فیلم «چهارشنبه سوری» به مناسبت سالروز تولد اصغر فرهادی
- «بیژن و منیژه» میلیاردی شد
- بزرگداشت کیانوش عیاری و افتتاح گنجینه این فیلمساز در موزه سینما
- گفتوگوی اختصاصی سینماسینما با دبیر بخش ۱۵ روز سینماگران جشنواره کن/ ما کشف میکنیم