سینماسینما، سپیده ابرآویز
محمدحسین مهدویان فیلمساز باهوشی است. باهوش، جسور و البته خوششانس. او در بهترین و بدترین شرایط سینما فیلم ساخته و میسازد. هم شانس ساختن دارد هم شانس پخش و هم شانس دیده شدن. سمت هر ژانری میرود و از تجربه کردن نمیترسد. در «مرد بازنده» سراغ ژانر پلیسی جنایی رفته است. گونهای که شاید در کنار ژانر وحشت کمترین میزان آثار تولیدی سینمای ایران را داشته باشد.
مهدویان اما در این راه از سادهترین و کلاسیکترین و البته غربیترین الگو نمونهبرداری میکند. داستان یک کارآگاه سمج و پیگیر که یک جورهایی ول نمی کند و کوتاه نمیآید. کارآگاهی که قرار است با پیش فرض بازنده بودن و سن و سال رو به بازنشستگی به میدان بیاید. شاید که اگر جوانتر میبود انگ بازندگی به این آسانی به او نمیچسبید. جواد عزتی نقش این کارآگاه (احمد) را بازی میکند. اینکه آیا این انتخاب خوبی است یا نه؟ هم بله هم خیر. بله به این دلیل که عزتی بازیگر خارق العادهای است و درست مثل خود مهدویان در هر قالبی جا میافتد و تجربه همکاری چندین بارهاش با مهدویان را باز تجربه میکند. خیر به این دلیل که یک ای کاش میماند برای مخاطب. ای کاش که به گزینه دیگری _فارغ از نیاز به این گریم سنگین و تفاوت سنی با نقش_ فرصت بازی داده میشد. عزتی انگار ادامه نقشش در «زخم کاری» را تکمیل میکند. همان آدم عصیانزدهی تنها. همانی که زیر بار زیر و رو کشیدنها له شده وحالا میخواهد خشمش را خالی کند. اینجا خانواده «زخم کاری» تبدیل به جامعه مفسدان اقتصادی شده است. آنها دارند مثل زالو از در و دیوار فیلم بالا میروند و احمد برای نابودی آنها و حل معمای قتل شهاب تا آخر قضیه میرود.
در این مسیر، زنهایی که به نوعی همگی شریک شیطاناند معمای او را پیچیدهتر میکنند. احمد حتی آن قدر بازنده و از سویی آن قدر مصمم است که دلبری هیچ زنی در او اثر نمیکند (بماند که در پایان حرکتی نمادین از خود بروز میدهد).
بازی جواد عزتی عملا بر بازی تمام بازیگران سوار است. بعد از او شاید این بابک کریمی باشد که نقش را قابل قبول ارائه میدهد. بقیه کمابیش در سطح و اندازه یک تیپ میمانند. سرد و کمعمق.
احمد در زندگی خانوادگیاش هم بازنده است. او پسرش را نمیشناسد. وقت برای دخترش ندارد و همسرش را مدتهاست از دست داده است و در فضای سیاه و تلخ فیلم زندگی تلخش بدجوری قابل ترحم است. به نظر میرسد فیلمساز یا فیلمنامهنویسان برای انتقال این بخش از زندگی احمد به اندازه زندگی حرفهایاش وقت نگداشتهاند. رابطه خانوادگی او در چند سکانس قابل پیشبینی و کلیشهای خلاصه میشود. خشم و دلشکستگی دختر و پسرش با چند دیالوگ سر هم میآید و ارتباط با نوهاش هم با سرعت و الکن نمایش داده میشود.
فیلم در القای بعضی موارد با ابهام جلو میرود. انگار کارگردان دست به عصا راه رفته تا از ممیزی فرار کرده و خیلی یواشکی به منجلاب رانتها و فسادها اشاره میکند. جایی که دست بالای دست بسیار است و احمد زور میزند تا به آن بالا دستی برسد. که میرسد یا نمیرسد جوابش به درستی روشن نیست.
قاببندیهای فیلم، دکوپاژ و نور هماهنگ با قصه جلو میرود. موسیقی به اندازه است و بیخودی شلوغش نمیکند و با اصوات دلهرهآور سعی بر بالابردن ضربان قلب مخاطب ندارد. قصه سرراست تعریف میشود. از الف تا ی همه چیز خطی روایت میشود. کارگردان سراغ فلاش بک و فلاش فوروارد و بازیهای زمانی و مکانی نمیرود. یک فیلم متوسط میسازد که برای نوآوریهایش قابل تماشا و برای تکرارهایش قابل اغماض است.
«مرد بازنده» در پایان برنده نیست اما آن بازنده سکانس اول هم نمیتواند باشد. شاید بشود گفت او از چهار آس، یک آس و نیماش را برده است.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- «وحشی»؛ اولین حضور سریالهای ایرانی در تورنتو
- وحشیسازی یا وحشیزادگی؟/ روایتی از داود اشرف و زخم فرودستان در «وحشی»
- از ۲۵ فروردین؛ سریال هومن سیدی به شبکه نمایش خانگی میآید
- نسخه ویژه نابینایان «مادیان» با صدای رعنا آزادیور منتشر میشود
- «تمساح خونی» و «آبی روشن» آنلاین اکران میشوند
- بازگشت جواد عزتی به خونبازی در «زخمکاری ۳»
- «تمساح خونی» ۴۰ روزه ۱۰۰ میلیاردی شد
- یک رکورد دیگر برای «تمساح خونی»؛ ۱۱.۵میلیارد فروش در ۷ روز
- «تمساح خونی» رکورد فروش افتتاحیه سینمای ایران را شکست
- «تمساح خونی» در سینماها/ رونمایی از پوستر فیلم جواد عزتی
- هوشمندی در آفرینش موقعیتهای کمیک/ نگاهی به فیلم «تمساح خونی»
- بازیهای خوب در فیلم خوب/ نگاهی به «تمساح خونی»
- موفق در سرگرم سازی/ نگاهی به فیلم «تمساح خونی»
- دست برنده برای فرشته مرگ/ نگاهی روانشناختی به فصل دوم «زخم کاری»
- اکران آنلاین «کت چرمی» با بازی جوادعزتی
نظر شما
پربازدیدترین ها
- فوت خواننده پیشکسوت موسیقی نواحی گیلان/ ناصر مسعودی درگذشت
- نگاهی به فیلم «بیسر و صدا»؛ ایده خلاقانه، مسیر اشتباه
- حقایقی درباره بازمانده ساخته سیف الله داد/ماجرای توقیف فیلم بازمانده به دلیل حجاب!
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- «رابین هود»؛ افسانهی شیرین مرد شریف قانون شکن!
آخرین ها
- نگاهی به فیلم سینمایی «سامی»؛ دوربین به مثابه سمفونی برای سفری طولانی
- معرفی برندگان هیئت ملی نقد آمریکا ۲۰۲۵/ «یک تصادف ساده»؛ بهترین فیلم بینالمللی/ «نبردی پس از دیگری» ۵ جایزه گرفت
- ۱۵ اثری که برای فهرست اولیه اسکار فیلم بینالمللی شانس بالاتری دارند
- تأملی بر حضور نوری بیلگه جیلان در جشنواره جهانی فیلم فجر؛ داور غایب
- بیانیه کانون کارگردانان سینما درباره بازداشت سینماگران در مهمانی خصوصی
- واکنش رضا کیانیان به گزارش تاریخ سه هزار ساله زیر چرخ لودرها
- اعلام مستندهای دو بخش از نوزدهمین جشنواره «سینماحقیقت»
- واکنش کانون کارگردانان سینمای ایران به حکم جعفر پناهی
- شروودِ تالار وحدت؛ جایی که ماهان حیدری قهرمانان آینده را پیدا میکند
- تورج اصلانی داور جشنواره ترکیهای شد
- سروش صحت و علی مصفا «بیآتشی» را روایت کردند
- سام درخشانی هم استعفا داد
- نمایش موزیکال «رابین هود» / گزارش تصویری
- حلقه منتقدان فیلم نیویورک منتخبان ۲۰۲۵ خود را اعلام کرد/ «نبردی پس از دیگری»، بهترین فیلم شد؛ پناهی، بهترین کارگردان
- جشنواره جهانی فیلم فجر۴۳؛ در ایستگاه پایانی «درس آموختهها» بهترین فیلم شد/ جایزه ویژه داوران به کارگردان ژاپنی رسید
- «خرگوش سیاه، خرگوش سفید» به چین میرود
- گاتهام ۳ جایزه به «یک تصادف ساده» داد/ «نبردی پس از دیگری» بهترین فیلم جوایز مستقل نیویورک شد
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- مصائب افزایش سن ، از جولیا رابرتز تا نیکول کیدمن
- تام استاپارد؛ نویسندهای که جهان را از نو صحنهپردازی کرد
- نگاهی به فیلم «پارتنوپه»؛ زیبایی از دست رفته
- توقیف سکوی پخش «بازمانده» پس از انتشار ویدیوی بدون مجوز
- «سمفونی باران» کلید خورد
- «ناتوردشت» به باکو میرود
- از جدال اندیشه تا لبخند روی ردکارپت
- گفت وگو با کارگردان مستند «مُک» به بهانه حضور آن در جشنواره سینما حقیقت
- «زوتوپیا ۲» رکورددار فروش جهانی سینما شد
- صدای بخش خصوصی را بشنوید؛ هوای آلوده با تعطیلی تئاتر تمیز میشود؟
- «رها» بهترین فیلم اول جشنواره گوا شد
- سنگرم اندازه همان کافه ام بود





