سینماسینما، ساسان گلفر
هانا آرنت، فیلسوف آلمانی، در سال ۱۹۶۳ نوشت: «هیچ مجازاتی تاکنون به آن اندازه قدرت بازدارندگی نداشته است که بتواند از اقدام به جنایت جلوگیری کند. برعکس، مجازات هرچه باشد، وقتی یک جرم خاص برای اولین بار پدیدار شد، احتمال بروز مجدد آن بسیار بیشتر از بار اول آن است.» فیلم مستند «قاضی و مرگ» نشان میدهد چگونه یک قاضی مشهور ایرانی، که رسانهها او را «جناییترین قاضی ایران» نامیدهاند، در آخرین سالهای دوران طولانی قضاوت خود–حدود نیم قرن- به همان مفهومی رسیده که چند سالی پیش از آغاز دوران قضاوت او از قلم فیلسوف جاری شده است.
قاضی نورالله عزیزمحمدی در اوایل این مستند ۵۰ دقیقهای که تولید آن حدود پنج سال طول کشیده است، توضیح میدهد: «فکر میکنم بعضی احکام بازدارندگی زیاد دارند…» و با اینکه برای تامین سه شرط «عبرت جامعه، تنبیه متهم و احقاق حق مظلوم» هزاران حکم اعدام و قصاص صادر کرده است و اندکی پس از صدور یک حکم اذعان میکند «جامعه است که مقصر است»، اما اواخر فیلم و پس از طی دوران طولانی قضاوت، در کسوت استادی، در کلاس درس میگوید: «به نظر من با شدت مجازات نمیشود به کاهش جرایم رسید، خاصه در قتل، در اعدام. تصور کنید از اول انقلاب تاکنون با اعدام افراد مرتبط با مواد مخدر آیا مواد مخدر کم شده است؟ آیا با احکام قصاص که صادر کردهایم و اجرا کردهایم، (جنایت) کم شده است؟» و خود پاسخ میدهد: «نه، نشده است. تا زمینه فقر در جامعه باشد، با کشتن جانی نمیتوان (با جنایت) مبارزه کرد.» قاضی در پایان با بخشش قاتل پدر خود، عمق درک این مفهوم را نشان میدهد. «قاضی و مرگ» مستندی از نوع سینماحقیقت تعاملی-مشارکتی و همچنین یک مستند چهرهنگاری (فیلم پرتره) است، گرچه حسن خادمی فیلمساز پیشتر اعلام کرده بر خلاف اغلب آثار چهرهنگاری، بیشتر از آنکه در پی تجلیل یک شخصیت باشد، به تحلیل او پرداخته است. پس از جملات «تاکنون حتی یک لحظه نشده که من فکر کنم در پروندهای حقی را ناحق کرده باشم یا اشتباه کرده باشم» یا «شاید باور نکنید، خدا شاهد است هنوز از مرگ نترسیدهام» از زبان شخصیت اصلی در آغاز فیلم، به تصاویری از زندگی عادی خانوادگی، بازی با نوه، هرس کردن باغچه (با وجهی نمادین یا استعاری)، غذا خوردن (گرچه بحث قتلهای فجیع سر میز شام هم او و خانواده را رها نمیکند) و صحنههایی از دادگاه و روند صدور حکم میرسد و گاه تصاویر آرشیوی، مثل قاتلی که جلوی دوربین درخواست میکند اعدام شود و تاکید میکند و قسم میخورد اگر به زندان برود، «خونها میریزد». نیمه دوم فیلم علاوه بر ارجاعهایی به وضع معیشت و مسائل مالی، تلاش برای نوسازی خانه و اجبار به ورود به عرصه وکالت پس از ۴۵ سال قضاوت و نیز پیشینه شخصیت، بیشتر به حضور مداوم و مستمر مرگ در زندگی قاضی مرتبط است. «تصور میکنم مرگ با من زندگی میکند؛ همزاد من است.»
منبع: ماهنامه هنروتجربه
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- چهار مستند ایرانی در جشنواره هات داکس
- بازگشایی سامانه ثبت طرح مرکز گسترش از اردیبهشت ۱۴۰۳
- معرفی فیلمهای ۳ بخش از جشنواره «سینماحقیقت»
- با معرفی هیات انتخاب و داوری؛ آثار مستند راهیافته به چهلمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران اعلام شد
- ۶۱۵ مستند ایرانی متقاضی حضور در هفدهمین جشنواره «سینماحقیقت»
- یک ایرانی نامزد دریافت پاندای طلایی چین شد
- در یک نشست رسانهای مطرح شد؛ دغدغه کارگردان باید فقط ساخت یک فیلم خوب باشد/ ما در قبال این فرهنگ مسئولیم
- رونمایی از مستند «سبز بن دار»
- کتاب «حاشیه همان متن است» منتشر شد
- با معرفی هیات انتخاب و داوری؛ آثار راهیافته به بخش مستند بلند جشنواره چهل و یکم فیلم فجر اعلام شد
- مستندهای خارجی بلند و نیمه بلند مسابقه بینالملل «سینماحقیقت» معرفی شدند
- مستندهای کوتاه و نیمه بلند «سینماحقیقت» معرفی شدند
- افزایش مبلغ جوایز شانزدهمین جشنواره «سینماحقیقت»/ ۵۰ میلیون تومان جایزه بهترین فیلم
- پوستر شانزدهمین جشنواره سینماحقیقت رونمایی شد
- داستانهایی از یزد در «تا بادها، یادها را نبرند»/ مستند آرشیوی سندی هویتی است
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- «ایرانم» علیرضا قربانی به تبریز رسید
- در رثای مردی که از فرهنگ ایران نوشید/ بیضایی؛ دلباخته شاهنامه
- بیضایی در بزنگاه ادبیات کهن و مدرن
- توجه ویژه لوموند به درگذشت بهرام بیضایی
- ایران را می شناخت/یادداشت احمد مسجد جامعی درباره بهرام بیضایی
- به یاد استاد بیضایی؛ صدایی که نه فریاد بود، نه خطابه
- برای بهرام بیضایی/ اسطوره همیشه زنده
- زبان بهمثابه مقاومت؛ در یادِ بهرام بیضایی
- در اندوه فقدان چهره شاخص موج نو سینمای ایران؛ بازتاب جهانی درگذشت بهرام بیضایی
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ پروانه ساخت سینمایی برای ۷ فیلمنامه صادر شد
- در پاسداشت استاد بیبدیل هنرهای نمایشی ایران/ بیضایی، تاریخ و علامت تعجب
- در سوک سیاوش که از شاهنامه رفت
- یادبود بهرام بیضایی؛ ایرانی بودن بار بزرگی است بر دوش ما
- بریژیت باردو درگذشت
- برای رفتن غریبانه شیرین یزدانبخش؛ وصیتی به مثابه گلایه
- «کفایت مذاکرات» و خندههایی که از دل موقعیت میآیند
- «پرهیجان: نبرد برای اوبر»؛ چطور میتوانیم آرزوی شکستِ نجاتبخشمان را داشته باشیم؟
- درباره بازیگران زن مولف سینمای ایران/ ترانه علیدوستی؛ آخرین بازیگر زن مولف
- درباره اهمیت خواندن فیلمنامه اشغال بیضایی پس از جنگ ۱۲ روزه /بیگانه آزادی نمی آورد
- بهرام بیضایی درگذشت
- «موبهمو»؛ خط به خط، نفس به نفس، چهره به چهره
- در بیست و چهارمین دوره جشنواره؛ ۱۴ اثر از سینماگران ایرانی در داکا نمایش داده میشود
- از ۱۰ دیماه؛ «مرد خاموش» به سینماها میآید
- «بامداد خمار»؛ در منزلت فرودستی
- در ستایش سینمای بیچیز؛ همه چیز داشتن در عین بی چیزی
- آیین پایانی یازدهمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی / گزارش تصویری
- شیرین یزدانبخش درگذشت
- افسانهای در حبس؛ سرنوشت «چریکه تارا»
- اقتباس بهمثابه ابزار فهم جامعه/ از روایت تراژیک تا روایت عاشقانه
- «دیدار بلوط»؛ بازگشتی به شکوه یک خاطره





