سینماسینما، عباس اقلامی
کشیش پطروس از میانه درگیری های نهضت جنگل و کشتار ارامنه به دست دولت عثمانی به روزهای پیرسالی و بازنشستگی رسیده و در کنجِ دنجِ کلیسایی در ارومیه، گوشه رهبانیت و عبادت گزیده است. او از تنش و درگیری خود را بازنشسته کرده و می خواهد در کنار دخترش، سونیا، که اهل ادبیات و موسیقی است، زندگی آرام و بی دردسری را سپری کند. اما یک حضور سنگین و ناگهانی، کشیش پیر را وارد ماجراهای پُرتبوتاب و تودرتویی می کند که پایانش زندگی و جهان بینی او را دچار دگرگونی های بنیادین می کند؛ حضور آندرانیک، شاعر و نویسنده مبارز ارمنی که از شوروی کمونیستی به تهران و از آنجا به ارومیه فرار کرده و به کلیسا ی کشیش پطروس پناه آورده تا از دست ماموران حکومتی پنهان شود، و حضور همزمان سروانِ نظمیه در خانه کشیش که از قضا سابقه هم رزمی در دوران نهضت جنگل با کشیش را هم داشته و از تهران مامور است تا رد آندرانیک را در ارومیه بگیرد و او را بازداشت کند و به تهران بازگرداند. این حضورِ توامان سرآغاز همان ماجراهایی ا ست که کشیشِ پیر را وارد چالش های ذهنی و ایدئولوژیکی می کند که از سویی به جدال او با خودش و باورهایش در مرز شک و یقین، راستگویی و دروغگویی، مصلحتاندیشی و ارجحیت نفع شخصی یا نجات جان یک انسان و از سوی دیگر، به خودآزماییِ استمرارِ ایستادن روی باورهای الهیاتی و قدسی برایش، منجر می شود.
روایت «آندرانیک» روایت یک حاضر غایب است. شخصیت آندرانیک در تمام دقایق فیلم حاضر است و هر کنشی از شخصیت ها بسته به موقعیت هر لحظه اوست؛ حضوری که می تواند تعادل پیشینی در زندگی آدم ها را به هم بزند و فرد را از کوران حوادثی گذر دهد که خروجی آن جلوه کردن یک انسان جدید با باورهای دیگرگون شدهای باشد که شاید حتی اطرافیانش از شدت متفاوت بودن، دیگر او را نشناسند.
بودن اما دیده نشدنِ آندرانیک در طول فیلم او را در جایگاهی رازآمیز و پرسش برانگیز قرار داده که همزمان موتور پیش برنده داستان و نیروی نگهدارنده تماشاگر پای فیلم شده است. داستان «آندرانیک» شاید در برخورد اول با توجه به اینکه بر اساس یک نمایشنامه نوشته شده، به نظر فاقد ویژگی های چندبخشی بودن و تعدد شخصیت و لوکیشن که ویژگی یک فیلم بلند سینمایی است، باشد. اما در مرحله اجرا و وقتی به تماشای فیلم می نشینیم، داستان در عین سادگیِ ظاهری و محدودیت لوکیشن، با توجه به دیالوگ نویسی های پیچیده و خوب حسین مهکام و تسلط او بر فیلمنامه، قصه پردازی و نگه داشتن ریتم داستان از ابتدا تا انتها در سطحی منطقی، و گره افکنی و گره گشایی بهموقع، توانسته از «آندرانیک» فیلمی بسازد که یک سروگردن از فیلم های دیگری که همزمان روی پرده است، بالاتر قرار گیرد.
فیلمنامه دارای افزونه هایی از فلسفه و ادبیات و گاه هم سیاست است که در کنار شخصیت پردازی های خوب و بازی های درخشانی که از رضا بهبودی (کشیش پطروس)، سعید چنگیزیان (سروان نظمیه) و الهام کردا (سونیا) می بینیم، تماشاگر را به دل ماجرایی می برد که باید از میان گفتوگوهایی پلیسی و بهظاهر معماگونه، پی به حقانیت یا عدم حقانیت آندرانیک ببرد و با کشف و شهود به شناختی از شخصیت او برسد که بتواند در انتهای داستان به درک حقیقت کاری که کشیش پطروس انجام می دهد، برسد.
برانگیختن تماشاگر برای این کشف و شهود از ویژگی های فیلمنامه «آندرانیک» است که از جمله متکی بر تحریک و تهییج قدرت تخیل و تصویرسازی نزد تماشاگر است. تماشاگری که در جای جای فیلم با تعریف هایی که یوریک، خدمتکار کلیسا، سونیا، کشیش و حتی سروان می کنند، قطعاتِ پازلِ شخصیتی آندرانیک و دیگران را کنار هم می چیند تا هم به گذشته روابط کشیش و سروان پی ببرد، هم به سرگذشت رازآمیز آندرانیک و رابطه اش با شخصیت های دیگر داستان و هم به درونیات سونیا و رگه هایی که از عشق او به آندرانیک در رفتارش می بینیم.
اما از پرده دوم فیلم است که در پی توفانی که در روابط شخصیت ها روی می دهد، کشیش پطروس مجبور می شود به راهبانه گناه کردن، و شهادت دروغ دادن به قصد نجات یک جان. درگیر معامله ای با سروانِ نظیمه می شود که حاصلش جدال درونی او بین یک کشیش معتقد و خوب بودن با یک انسان خوب بودن است. کشیش به این فکر می افتد که حقیقت کدام است و تعریفِ درستِ ایمان چیست. گناه کدام است و معامله ای که بر سر نجات جان یک انسان انجام داده حکمت الهی بوده یا دسیسه شیطان. و وظیفه او در جایگاه یک کشیش و مردِ دین یا در جایگاه یک انسان عادی، در بزنگاهی که پای جان یک انسان دیگر در میان است، چیست و کدام مهم است و ارجحیت دارد.
پطروس ایستاده روی مرز شک و یقین تصمیم می گیرد به جای قهرمان بودن، یک بار هم شده، با ایمان دروغ بگوید و بخت خود را در زنده نگه داشتن آندرانیک بیازماید. او ایمانِ حقیقی را در نجات جانِ انسان معنا می کند.
پطروس در راه عمل به وظیفه ای که به آن ایمان دارد و آگاهانه انجام داده، تمام دارایی معنوی اش تا آن روز را که لباس کشیشی اوست، از تن درمی آورد و با پاهایی که از هر زمانی بیشتر حس می کند روی زمین است، نزد اسقف اعظم می رود تا اعتراف کند. تا بگوید آنچه کرده، تمام چیزی است که از سال ها عبادت و رهبانیت آموخته است. بگوید مطمئن نیست مسیح اگر جای او بود، چه می کرد، اما او از دل آموزه های مسیح حقیقت را در حفظ جانِ انسان دیده است. که رسالتی اگر برای او متصور باشد، همین عمل آگاهانه به حقیقتی ا ست که به آن رسیده است.
منبع: ماهنامه هنروتجربه
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- روایت حسین مهکام از تهیهکنندگیاش در سینما/ اعتراف
- نقد؛ چراغی در رهگذر تاریک و روشن سینما
- درخواست حسین مهکام؛ «احمد به تنهایی» را قانونی تماشا کنید
- حسین مهکام : رخدادهای یک سال اخیر درباره اصغر فرهادی، به تمامی امر برنامه ریزی شده ای بوده است
- غریبههای آشنا/ تاملی بر فیلم «هارمونیهای ورکمایستر» ساخته بلا تار
- فیلمبرداری فیلم «احمد به تنهایی» به پایان رسید
- سیزدهمین جشنواره فیلم بلغارستان میزبان ۱۳ فیلم ایرانی
- هفتادوپنج دقیقه بیحسی/ نگاهی به فیلم «بیحسی موضعی»
- یادداشت وارده/ نمایشی از پوچی و بیتفاوتی در شبی پرحادثه/ نگاهی به فیلم «بیحسی موضعی»
- به مردنم نگاه نکن/ نگاهی به فیلم «بیحسی موضعی»
- سبک و لحنی خلاق و جدید/ نگاهی به فیلم «بیحسی موضعی»
- در نشست مطبوعاتی «بی حسی موضعی» در موزه سینما مطرح شد/ چراغ سینماها باید روشن باشد
- مهکام ما را با خودمان روبرو میکند/ طنز تلخی که ارزش دیدن دارد/ نگاهی به «بیحسی موضعی»
- بدترین فیلمهای ۲۰۱۹، از نگاه منتقدان ورایتی
- جذاب اما نه فوقالعاده!/ نگاهی به فیلم “متری شیش و نیم”
نظر شما
پربازدیدترین ها
- فوت خواننده پیشکسوت موسیقی نواحی گیلان/ ناصر مسعودی درگذشت
- نگاهی به فیلم «بیسر و صدا»؛ ایده خلاقانه، مسیر اشتباه
- حقایقی درباره بازمانده ساخته سیف الله داد/ماجرای توقیف فیلم بازمانده به دلیل حجاب!
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- «رابین هود»؛ افسانهی شیرین مرد شریف قانون شکن!
آخرین ها
- نگاهی به فیلم سینمایی «سامی»؛ دوربین به مثابه سمفونی برای سفری طولانی
- معرفی برندگان هیئت ملی نقد آمریکا ۲۰۲۵/ «یک تصادف ساده»؛ بهترین فیلم بینالمللی/ «نبردی پس از دیگری» ۵ جایزه گرفت
- ۱۵ اثری که برای فهرست اولیه اسکار فیلم بینالمللی شانس بالاتری دارند
- تأملی بر حضور نوری بیلگه جیلان در جشنواره جهانی فیلم فجر؛ داور غایب
- بیانیه کانون کارگردانان سینما درباره بازداشت سینماگران در مهمانی خصوصی
- واکنش رضا کیانیان به گزارش تاریخ سه هزار ساله زیر چرخ لودرها
- اعلام مستندهای دو بخش از نوزدهمین جشنواره «سینماحقیقت»
- واکنش کانون کارگردانان سینمای ایران به حکم جعفر پناهی
- شروودِ تالار وحدت؛ جایی که ماهان حیدری قهرمانان آینده را پیدا میکند
- تورج اصلانی داور جشنواره ترکیهای شد
- سروش صحت و علی مصفا «بیآتشی» را روایت کردند
- سام درخشانی هم استعفا داد
- نمایش موزیکال «رابین هود» / گزارش تصویری
- حلقه منتقدان فیلم نیویورک منتخبان ۲۰۲۵ خود را اعلام کرد/ «نبردی پس از دیگری»، بهترین فیلم شد؛ پناهی، بهترین کارگردان
- جشنواره جهانی فیلم فجر۴۳؛ در ایستگاه پایانی «درس آموختهها» بهترین فیلم شد/ جایزه ویژه داوران به کارگردان ژاپنی رسید
- «خرگوش سیاه، خرگوش سفید» به چین میرود
- گاتهام ۳ جایزه به «یک تصادف ساده» داد/ «نبردی پس از دیگری» بهترین فیلم جوایز مستقل نیویورک شد
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- مصائب افزایش سن ، از جولیا رابرتز تا نیکول کیدمن
- تام استاپارد؛ نویسندهای که جهان را از نو صحنهپردازی کرد
- نگاهی به فیلم «پارتنوپه»؛ زیبایی از دست رفته
- توقیف سکوی پخش «بازمانده» پس از انتشار ویدیوی بدون مجوز
- «سمفونی باران» کلید خورد
- «ناتوردشت» به باکو میرود
- از جدال اندیشه تا لبخند روی ردکارپت
- گفت وگو با کارگردان مستند «مُک» به بهانه حضور آن در جشنواره سینما حقیقت
- «زوتوپیا ۲» رکورددار فروش جهانی سینما شد
- صدای بخش خصوصی را بشنوید؛ هوای آلوده با تعطیلی تئاتر تمیز میشود؟
- «رها» بهترین فیلم اول جشنواره گوا شد
- سنگرم اندازه همان کافه ام بود





