تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۶/۳۱ - ۰۹:۲۶ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 121928

سینماسینما،  یزدان سلحشور

 

نمی‌خواهم «متری شش‌ونیم» را با آن فیلم برزیلی مقایسه کنم که اوایل نخستین دهه قرن بیست‌ویکم، سروصدا به پا کرده بود، چون فیلم روستایی، چه از نظر فرم بصری و چه از نظر نوع روایت و چه از نظر شیوه روایت، شباهت چندانی با آن فیلم ندارد[مگر در سکانس حمله ماموران به آن خرابه‌های مملو از معتاد- از همه نوعش- که استفاده خلاقانه‌ای هم شده از لوله‌های سیمانی که انگار کندوی زنبورهای مرگ‌بار است] که اگر بنا بود دنبال چنین شباهتی بگردیم، شباهت فیلم سال پیش هومن سیدی [باز هم با بازی درخشان نوید محمدزاده] لااقل از لحاظ فضاسازی و فرم بصری، با آن فیلم بیشتر بود، خیلی بیشتر.

همیشه برداشتن دومین قدم در سینما، خیلی مشکل‌تر است، مخصوصا که فیلم اولت هم سروصدا کرده باشد. اما کارگردان این فیلم، با جرئت و خاطرجمعی و البته خطرکردنی که به حذف بخش‌هایی از فیلمش منجر شد [و حتی اکران فیلمش را در جشنواره، تا مرز حذف کامل پیش برد] قدم دومش را برداشت و توانست منتقدان سرسخت فیلم اول را هم راضی کند.[دنبال اسمشان نگردید؛ مسعود فراستی!]

فیلم روستایی فیلم جذابی است، اما نه در آن اندازه‌ای که مسعود فراستی در برنامه هفت، تعریفش را کرد![خب وقتی فراستی از فیلمی تعریف می‌کند، هم آدم ذوق‌زده می‌شود هم کنجکاو! این‌قدر که بدِ فیلم‌ها را می‌گوید!] واقعیتش را بخواهید، فراستی جوری از فیلم تعریف می‌کرد که من تصورم این بود با یکی از آثار برجسته نوآر روبه‌رو می‌شوم! در این‌که برای اولین بار در این ۴۰ سال، ما با پلیس واقعیِ زمان حال[نه زمان پهلوی دوم یا اول] روبه‌رو هستیم، حرفی نیست؛ این‌که واقع‌نمایی و باورپذیری وقایع، خیلی خوب از آب درآمده، باز هم حرفی نیست. قصه خوب تعریف شده؟ البته! فیلم، «فیلم وضعیت» است؟ بله که هست! بنابراین، این‌که غیر از «بَدمن» فیلم که نقشش را محمدزاده بازی می‌کند، بقیه در حد تیپ می‌مانند و بدل به «شخصیت» نمی‌شوند، چندان مهم نیست، اما مشکل فیلم، که باعث می‌شود بدل به فیلم بزرگی نشود، این است که «وضعیت درخشان» موقعی شکل می‌گیرد که بدل به «وضعیتِ انفرادی» شود نه «وضعیتِ اجتماعی». وضعیت فیلم روستایی، کاملا اجتماعی است و شخصی نمی‌شود؛ البته در سکانس‌هایی، چه «روستایی کارگردان» و چه «روستایی نویسنده» به این سمت حرکت می‌کنند، مثل سکانسِ شبِ آن سلول پر از آدم و درنهایت، آن آب‌پاشی محمدزاده روی سرِ تمام زندانیان که سکانسی به‌یادماندنی است، اما «شخصی‌سازی وضعیت» در حد همین سکانس باقی می‌ماند.

منبع: ماهنامه هنروتجربه

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها