سینماسینما، فریبا اشوئی
ترور حاج علی رزمآرا در ۱۶ اسفند ۱۳۲۹ وقتی که نخستوزیر ایران بود، به دست فداییان اسلام اتفاق افتاد. اما در این میان، روایتهای مختلفی از امیر اسدالله علم تا سیدضیاءالدین طباطبایی، از جبهه ملی تا محمدرضا پهلوی شنیده شده که نقشه ترور را متوجه این افراد کرده است. اما این ترور چه کار فداییان اسلام بوده باشد و چه کار سیاسیون دیگر، نکته اینجاست که همه از این ترور خرسند شدند. خرسند چون آن زمان همگی بر خیانت رزمآرا و سنگاندازیاش برای ملی شدن صنعت نفت و نخستوزیری مصدق اتفاق نظر داشتند و محمدرضا پهلوی هم از کابوس کودتای او خلاصی نداشت. این خلاصهای چند خطی از مستند درامایی است که احسان عمادی آن را تحت عنوان «رزمآرا؛ یک دوسیه مسکوت» به زبان تصویر گزارش کرده است. تاریخ و هر آنچه در ارتباط با آن مطرح است، به زمان حال تعلق ندارد. زمانی که به سراغ تاریخ میرویم، زمان و فاصله زمانی رُکن مهمی به شمار میرود. همین رُکن است که مستندپردازی را، فارغ از شیوه پرداختش، کمی سخت کرده است. متاسفانه کم نیستند مستندسازان ایرانی که به دلیل همین فاصله زمانی و عدم دسترسی به موضوعات عینی، منابع و آرشیو، از تولید و ساخت این گونه مستند، انصراف داده و بیشتر خود را سرگرم ساخت موضوعات داغ اجتماعی کردهاند؛ موضوعاتی که در ظاهر عینیت بیشتری داشته و منابع آن نیز در دسترسترند. شاید این گرایش مستندسازان به موضوعات اجتماعی به نوعی دلیل اصلی کسادی بازار این گونه و رونق گونههای دیگر مستند هم باشد. اما در باب ساخت مستند بر اساس منابع و آرشیوها، حتی اگر هم منابع تاریخی موجود باشد و مستندساز تاریخی هم به آن منابع محتاج و طالبش باشد، دستیابی و بهرهوری از آن باز بهراحتی ممکن و میسر نیست. مستند بیوگرافی افراد بهویژه از نوع تاریخی آن (سیاسیون، دانشمندان، شعرا، هنرمندان و شخصیتهای بزرگ علمی) نیازمند دسترسی به نقطه نظرات یا خاطرات نزدیکان و دوستان سوژه است، اما عموما اینگونه دسترسیها هم باز سخت و در مواردی غیرممکن میشوند. هماکنون اسناد فراوانی از آن دوران، در آرشیوهای کتابخانه ملی و مراکز اسناد رسمی موجود است که دسترسی به آنها نیز بهراحتی برای مستندساز ممکن نیست. از اینها که عبور کنیم، بهتر است خیلی به زمانهای دور هم نرویم. پیگیری منابع تاریخی چند صدساله که هیچ، اسناد همین تاریخ معاصر کشور نیز که شامل وقایع و اتفاقات یک سده یا اندکی بیشتر از تاریخ است، در منابع آرشیوی و مراکز نگهداری اسناد کامل نیستند. خیلی از گوشههای پنهان تاریخ دوران مشروطیت، عهد قاجار یا جلوتر از آن نیز همچنان در شمار حلقههای مفقود قرار دارند و نشانی از آنها در آرشیوها موجود نیست. بدیهی است مستندساز با توجه و وقوف بر حقایق اشارهشده، با همین امکانات ناچیز به میدان میآید و اثر هنری خود را خلق میکند، که این جسارت بسیار ارزشمند است. عمادی، خالق «رزمآرا؛ یک دوسیه مسکوت»، نمونهای از این گروه از مستندسازان است که با امکانات و منابع محدود و تکراری روبهرو بوده است. منابع عمادی برای ساخت این مستند، همگی بر پایه زندگی شخصی حاج علی رزمآرا از تولد تا ترور اتفاق نظر دارند. همه به یک سیاق (سایتها، کتابها، عکسها، اسناد و روایات) او و سرگذشتش را روایت کردهاند. تولد، تحصیل در خارج، استاد دانشگاه جنگ، فرمانده دانشکده افسری، ریاست ستاد ارتش، لشکرکشی به آذربایجان، نخستوزیری، سیاستها و نقطه نظرات و بالاخره ترور و پایان. آنچه مستندساز را در بیان روایتش از منابع و آرشیوهای تکراری و در دسترس عموم جدا میکند، تنها ابداع شکل، شیوه پردازش و نگاه مستقل او به موضوع است. «رزمآرا؛ یک دوسیه مسکوت» به سراغ کسانی رفته*(مصاحبه رودررو، تلفنی یا انتخاب آرشیو صدا از گفتوگو با شخصیتهای مختلف سیاسی مخالف یا موافق، داخل یا خارج) که با سوژه به واسطههای مختلف (معاشرات، مداخلات، مباحثات و تحقیقات و…) عجین بودهاند و در ارتباط با او تجربیاتی دارند، روایاتی شنیدهاند و استنادهایی هم برای اثبات روایتهای خود دارند. مستندساز با این روش دامنه ارجاعات را گستردهتر میکند، اما خود را از این میانه شلوغ و پر از نَقل و تعریف و تکذیب دور نگه داشته و تلاشی برای اینکه نظر خود را در فیلم بگنجاند و نظراتش را در قالب دیالوگهای مصاحبهشوندهها بیان کند، یا مصاحبهشونده را به سمتی ببرد تا سخنان مولف یا سفارشدهنده مستند در آن تببین گردد، ندارد. در عوض تلاش میکند تا سویه پلیسی و قصهپردازی مستند را با طراحی و پردازش موشنگرافی از صحنههای بازپرسی و مجلس و دادگاه قوت ببخشد. اما درنهایت آشکار است که حتی با این شرایط نیز، جداسازی حقیقت دشوار است و منابع در دسترس فیلم هم اجازه تفسیر به مستندساز یا محقق را نمیدهند. شکل پردازش این گونه مستند، به گونهای نیست که بتوان با آن حقایق را شفاف مطرح یا از آن نتیجهگیری خاصی کرد. «رزمآرا؛ یک دوسیه مسکوت» یک مستند درامای تاریخی و تلفیقی است. بزرگان بارها گفتهاند که تاریخ را باید خواند و باید که همه را با ریز و درشتش به خاطر سپُرد. نگاه تاریخ به مسائل هیچگاه جناحی نیست. دیدگاهی نیست. این نگاه همیشه تابع امروز روشن و مشخص بوده است. اسامی و عناوین در تاریخ تنها به منزله نقشآفرینان یک روایت مطرحاند. روایتی که تاریخ آن را نوشته و مردم در ادوار مختلف آن را خوانده یا خواهند خواند.
ترور رزمآرا نقطه اوج روایت این فیلم مستند است. پرده اول مستند با توضیح اینکه چه کسی یا چه کسانی عامل حذف رزمآرا بودند، استارت میخورد و در ادامه با همین نقطه اوج روایت را پیش میبرد. پرده دوم مستند دراما، از تعامل یا تقابل احزاب مختلف از جبهه ملی تا فداییان اسلام و تا شخص محمدرضا پهلوی سخن میگوید و موضوع را در بستر شرایط وقت جامعه ایران گزارش میکند. ابهام ترور نقطه اوج دوم، پرده سوم و سرانجام کار این مستند است؛ مستندی که تلاش میکند از عامل یا عاملان ترور عبور کند و بر اجماع سیاسیون در ماندن در ابهام متمرکز شود! ابهام بهتنهایی خود گواه معنایی معتبری است برای تاریخسازان و مورخان؛ پیامی که مستندساز با هوشمندی آن را در لایههای مختلف فیلم پنهان کرده است.
*تعداد مصاحبههای رودررو ناچیز و متعلق به یک دسته و جناح است
منبع: ماهنامه هنروتجربه
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- خطر «اکنونگرایی» در مواجهه با تاریخ؛ گذشته را با معیار امروز قضاوت نکنیم
- دراماتیزه کردن تاریخ معاصر/ نگاهی به مستند «فرار از قصر»
- آغاز اکران یک مستند سیاسی در هنر و تجربه
- مهدی شامحمدی: اکران آنلاین تاثیری بر تعداد مخاطبان مستند نداشت/ مستند اجتماعی همیشه پر مخاطب است
- بازخوانی یک قتل از پیش طراحی شده/ نگاهی به مستند «ترور سرچشمه»
- گفت آن گلیم خویش بدر میبرد ز موج/ وین جهد میکند که بگیرد غریق را/ نگاهی به مستند «صبیه»
- آبشخورِ آهوانِ تشنه!/ نگاهی به مستند «مُغیسُف»
- نمایش ۶ فیلم مستند ایرانی در برنامه انجمن آسیایی نیویورک
- نگاهی به مستند «زیر این چتر باران میبارد»/ چیزی خزنده و مرموز راه پیدا کرده به دفتر مدیری مسئول
- «کاغذپارهها» از اول بهمن اکران عمومی میشود
- خبرهای تازه از «اکران حقیقت»/ نمایش چهار مستند در بهمن ماه
- صنوبرهایِ شیرین، در همنوازیِ عشق
- مستندهای بخش مسابقه اصلی «ایدفا» معرفی شد
- شهرت یا آرامش / مستند «مزرعه کلارکسون»؛ پیچوخمهای مزرعهداری
- یک هشدار زیبا / مستند «سالی که جهان تغییر کرد»؛ حال خوش طبیعت وقتی انسان در قرنطینه بود
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- جزئیاتی درباره فیلم جدید ایناریتو/ «دیگر» با بازی تام کروز یک سال دیگر اکران میشود
- نمایش تمام موزیکال «رابین هود»
- «الکترون» نامزد بهترین فیلم جشنواره انگلیسی شد
- تحلیل روانکاوانه فیلم «دوستداشتنی»؛ این رابطه دوست داشتنی نیست
- نمایش «برادران کارامازوف»؛ وفادار به روح اثر نه کالبد
- درباره کامران فانی و ترجمهای ناب/ مرغ دریاییِ فانی
- فیلم کوتاه «شامیر» نامزد بهترین فیلمبرداری جشنواره امریکایی شد
- درمان از نگاهی دیگر؛ وقتی سرطان، بازیگر صحنه زندگی میشود
- گاو خشمگین ۴۵ ساله شد
- «زیر درخت لور»؛ تصویری از انزوا و شکاف عاطفی





