تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۶/۱۴ - ۱۶:۵۴ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 160894

سینماسینما، محمد حقیقت-ونیز: «مونالیزا ‌و ماه خونین» با تشویق‌های تماشاگران، فیلم محبوب روز پنجم جشنواره ونیز شد.

صبح یکشنبه ۵ سپتامبر باشادی وصف ناپذیری از سالن بزرگ جشنواره بیرون می‌آییم. با پایان نمایش «مونالیزا و ماه خونین» اثر استادانه آنا لیلی امیرپور، این فیلم مورد تشویق های زیادی قرار می‌گیرد. این فیلمساز تا به اینجای کارش به اوج پختگی کار هنری‌اش نائل آمده است.

داستان فیلم از این قرار است: درسلول محدود یک بیمارستان روانی، زنی جوان (مونا لیزا) که اصلیت چینی دارد مورد تمسخر و اذیت پرستار خشن خود قرار می‌گیرد، در مونالیزا گاهی نیرویی ماورایی وجود دارد که قادر است اسلحه آدم‌های خبیث را علیه خود آنها با قوه تخیل به کار گیرد. بدین وسیله او پرستار نگهبان را به دست خودش نابود کرده و از زندان می‌گریزد. با لباسهای خونین در شب با آدم‌های شرور در خیابانها برخورد می‌کند تا اینکه یکی از آنها با وی از در دوستی وارد می‌شود و از دست پلیسی که به دنبال اوست، نجاتش می‌دهد. درجای دیگری وی یک رقصنده کلوپ های شبانه را از دست اشرار نجات می‌دهد، رابطه عمیقی با او و بعدا با پسرخردسالش در منزل برقرار می‌کند. همواره رابطه مونالیزا با ماه فوق‌العاده است گویی قدرت متافیزیکی خود را از ماه می‌گیرد.

کارگردان در میزانسن ها به دقت از ماه استفاده کرده چه در تصاویر و چه در آسمان و چه در اشیا، این ماه حضور معناداری دارد. فیلم از رویاها و جنگل های تنیده در هم آغاز می‌شود و در پایان داستان نیز هنگامی‌که مونالیزا موفق به فرار می‌شود، کارگردان از المان آسمان هم با هوشمندی استفاده می‌کند.

انتخاب یک زن جوان چینی به عنوان قهرمان داستان که قدرتی خارق العاده دارد آیا می‌تواند یک پس‌زمینه سیاسی (قدرت نامریی) در جهان و به ویژه در آمریکا داشته باشد؟ و آیا در فکر نویسنده سناریو چنین چیزی وجود داشته است؟ در هر حال همه جا پلیس آمریکا به دنبال مونالیزا که قدرت جادویی دارد، است. باید دید دیگر منتقدان درباره این تفسیر چه فکر می‌کنند! آن‌چه که مسلم است قدرت خانم امیرپور در میزانس و سناریو نویسی در ژانر حدودا «فانتاستیک» قابل تقدیر است و این فیلم یکی از بهترین آثار امسال ونیز خواهد بود ‌که شایسته جایزه ای نیز است.

درعین حال فیلم آرژانتینی به نام «مسابقه اصلی» که طنز بی نظیری دارد را نباید از یاد برد که به زندگی مرد هشتاد ساله ای می‌پردازد. او قبل از اینکه ثروت عظیم خود را به یک فونداسیون خیریه ببخشد می گوید اول از زندگی‌اش یک فیلم درخور اهمیت بسازند و یک کارگردان خوب برای این فیلم پیدا کنند. این اثر روحیه شاد و سرخوشی به جشنواره داد که باطنز ستایش‌آمیزی ساخته شده است.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها