آدمیزاد است و شوق دیده شدن دارد. یکی صاف و ساده مثلِ آقای دوربینی هرجا که جمعیت است و خبرنگار است و دوربین است، او هم آن جاست و در برابر دوربین دست تکان میدهد.
بازیگران سینما، فرش قرمز دارند و میآیند و خودی نشان میدهند و عکس و فیلم میگیرند و میروند. برخیشان هم با خبرسازیهای حاشیهای ازدواج و طلاق و قهر و آشتی و ناز و ادا، مدام خودشان را به رخ دوربینها و تیترها میکشند.
جیمی جامپها، وسط مسابقه فوتبال میپرند داخل زمین و توجه تماشاگران و دوربینها را به خود جلب میکنند و دلشان خنک میشود. در فضای مجازی هم که مشتاقانِ دیده شدن به هر حیله و ترفندی، خودنمایی میکنند و لایک و فالوور انباشته میکنند. اشتیاق به دیده شدن، طبیعی است. تلاش آدمیزاد برای دیده شدن هم طبیعی است و تا جایی که موجب مردم آزاری نشود، خوشایند است. «مقامات» هم به هر حال آدمیزادند و مانند تمام آدمیان، مشتاق دیده شدن.
مقامات البته فرش قرمز هم دارند، اما نه برای خودنمایی در برابر دوربینها بلکه برای مراسم رسمی استقبال و بدرقه.
مقامات، حاشیهسازی هم دارند، البته نه از جنس حاشیهسازی بازیگران سینما.
مقامات حتی مثل آقای دوربینی، هر جا که جمعیتی باشد دلشان پر میزند. پس خودشان را به آن جمعیت میرسانند و به عنوانِ سخنرانِ ویژه، حرفهای تکراری و بیربط میگویند و بخش مهمی از وقت را هدر میدهند و میروند. مقامات گاهی کنفرانس مطبوعاتی تشکیل میدهند و یک عالمه خبرنگار و دوربین و میکروفن را یک جا جمع میکنند و حرف میزنند و عکس میگیرند و فیلم میگیرند و خوش به حالشان میشود.
حالا تصور کنید این مقامات در دفتر کارشان یا در منزلشان نشستهاند و میشنوند که اورهان پاموک، نویسنده نامدار و برنده نوبل ادبی، قرار است در نمایشگاه کتاب، سخنرانی کند.
شما اگر جای مقامات بودید، چه کار میکردید؟ آیا آنها میتوانند در این مراسم سخنرانِ افتتاحیه باشند تا دیده شوند؟ آیا از آن همه مخاطب و دوربین و خبرنگار، مقامات نباید سهمی داشته باشند؟
پس تلفن را برمیدارند و تماس میگیرند و مراسم را لغو میکنند. حالا آنها پریدهاند وسط میدان و تیترها و خبرها به جای آنکه از ادبیات و فرهنگ حرف بزنند، از مقامات حرف میزنند. جام جهانی فوتبال، هیجان دارد و تماشاگران پرشمار دارد و برنامه پربیننده دارد، اما هیچ سهمی برای مقامات در نظر نگرفته است. برنامه پربیننده، میخواهد پویول را که فوتبالیست بزرگی است و بسیار محبوب و پرطرفدار است، به برنامه بیاورد، و به این ترتیب مخاطبان برنامهاش دهها برابر خواهد شد.
الان بهترین فرصت است که مقامات خودی نشان بدهند و مانند جوانانِ جویای نام، جست بزنند و بپرند وسط میدانِ بازی و خودی نشان بدهند.
پس تلفن مخصوص را برمیدارند و برنامه را به هم میزنند.
دوستداران فوتبال بهت زدهاند و جوانترها عصبانیاند، مجری محبوبِ برنامه پربیننده بغض کرده است، بازیکن بزرگ که مهمان برنامه است، متحیر است، خبرنگاران و کارشناسانِ فوتبال، غمگیناند.
اما مقامات لبخند رضایت بر لب دارند. حالا مخاطبانِ میلیونی فوتبال و برنامه پرطرفدار، به جای آنکه درباره فوتبال و تیم ملی و همدلی و احساس یگانگی و افتخار و تعلق به ایرانِ عزیز، حرف بزنند؛ دارند درباره مقامات و کج سلیقگی و کج رفتاری آنان حرف میزنند.
یعنی باز هم مقامات، تیتر اول و نقل محافل شدهاند و چه چیزی از این بهتر؟
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- توضیح روابط عمومی ساترا درباره برنامه عادل فردوسیپور در آپارات
- گزارشگری فردوسیپور ممنوع شد؟/ مدیرعامل فیلیمو فایل صوتی منتشر کرد
- وداع رسمی عادل فردوسیپور با صداوسیما با تیتراژی ۹۰ ثانیهای
- چرا تلویزیون از مجریانش مراقبت نمیکند؟/ افول ناگهانی ستارههای تلویزیونی؛ همچنان پرسش برانگیز
- آقای جبلی! صراحت بیشتری داشته باشید /یک بار برای همیشه تکلیف ۹۰ را مشخص کنید
- چرا فردوسی پور کنار گذاشته شد؟ محمد سرافراز: مدیر شبکه ۳ خواست خودی نشان بدهد ۹۰ را تعطیل کرد
- مدیر مخالف عادل فردوسیپور از شبکه ۳ رفتنی شد؟/ شبکه ۲ یا سیما فیلم در انتظار فروغی
- وقتی فردوسیپورها نباشند…
- عادل که نباشد علیفر الگو می شود!
- چرا عادل فردوسیپور، محبوبِ سینماگران است
- معرفی برگزیدگان جشنواره بینالمللی فیلمهای ورزشی ایران/ فوتبال ۱۲۰، بهترین برنامه ورزشی از نگاه مردم
- ساترا اجازه پخش برنامه علی کریمی درباره انتخابات فوتبال را نداد
- فردوسیپور عذرخواهی کرد
- آغاز ماراتن جشنواره سی و نهم فجر / گزارش تصویری
- بغض عادل ما را بس
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- جزئیاتی درباره فیلم جدید ایناریتو/ «دیگر» با بازی تام کروز یک سال دیگر اکران میشود
- نمایش تمام موزیکال «رابین هود»
- «الکترون» نامزد بهترین فیلم جشنواره انگلیسی شد
- تحلیل روانکاوانه فیلم «دوستداشتنی»؛ این رابطه دوست داشتنی نیست
- نمایش «برادران کارامازوف»؛ وفادار به روح اثر نه کالبد
- درباره کامران فانی و ترجمهای ناب/ مرغ دریاییِ فانی
- فیلم کوتاه «شامیر» نامزد بهترین فیلمبرداری جشنواره امریکایی شد
- درمان از نگاهی دیگر؛ وقتی سرطان، بازیگر صحنه زندگی میشود
- گاو خشمگین ۴۵ ساله شد
- «زیر درخت لور»؛ تصویری از انزوا و شکاف عاطفی





