تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۱/۱۴ - ۲۳:۵۸ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 105412

سینماسینما، محمد تقی زاده:

مسخره باز اولین اثر سینمایی کارگردان باتجربه و جوان تئاتر همایون غنی زاده است که ادای دین زیادی به سینما و آثاری چون پاپیون ، کازابلانکا و هوانورد دارد که فیلمساز در نیمه اول توانسته در یک میزانسن محدود و به اصطلاح تئاتری ، نماهایی جذاب و سینمایی بگیرد و از طرفی داستان سه شخصیت فیلم خود با محوریت «دانش» را خیلی خوش ریتم و تماشاگرپسند روایت کند.
مشکل فیلم در نیمه دوم و یا سکانس های طولانی رویاکردن دانش با هماست . مثلا دانش داخل کمد می رود و زمانی طولانی و نامعقول به رویا و خیال با هنرپیشه زن مورد علاقه اش می پردازد . اما این رویا کردن اینقدر طول می کشد که تماشاگر به کل فراموش می کند که مسئله داستان فیلم قبل رویا کردن چه بوده و اصلا رویا داستان فیلم را به زمان و مکانی پرت و نامعلوم پرتاب میکند که تا انتها هم دلیل این رویای طولانی دانش با بازی صابر ابر مشخص نمی شود.
تیر خلاص فیلم اما فراتر از این رویاست و هنگامی است که این رویا تبدیل به پایان بندی فیلم می شود و فیلمساز با فرض مدرن بودن و رویا کردن ، دشواری بستن فیلم و پایان دادن به شخصیت ها و سرنوشتشان را رها می کند و بجای آن به خاطره بازی با فیلم های سینمایی و پخش موسیقی های مورد علاقه اش می پردازد که خط و ربط آن به داستان فیلم جز علاقه شخصی فیلمساز به این آثار و از طرفی گنجاندن یک عاشقانه در فیلمش آن هم به هر شکل و نحو چیز دیگری نمی تواند باشد.
به نظر می رسد این نوع پایان بندی و پرش از داستان شخصیت ها به دنیای ناکجا آباد فیلم ها باعث سرخوردگی تماشاگر عام و خاص می شود و به مخاطبی که در این سالها از بی پایانی و عدم انسجام در پایان بندی فیلم ها در سینمای ایران دل پر و ذهن پریشانی دارد ، آشفتگی و نارضایتی دو چندانی را منتقل می نماید.
بحث پست مدرن و ساختار مدرن با توجه به ظرفیت کم سینمای ایران در سینمای استاندارد و داستانی و همچنین علاقه سینماگران ایرانی به این حوزه نیز جمله نکات مهم این دوره از جشنواره فیلم فجر است که در این فیلم نیز غنی زاده نشان داده که علی رغم زیادی به این سبک و ساختار روایی دارد ولی نباید فراموش کرد که ساخت هر نوع فیلم با ساختار متفاوت دلیل بر مدرن و پست مدرنیسم در سینما نمی شود و استادان این سبک در دنیا از جمله جیم جارموش و دیوید لینچ هم اصول و قواعدی برای سبک و ساختار خود در این مکتب هنری ارئه داده اند .
در نهایت باید گفت ساختار مشغوش و تجربه گرایی فیلمساز سبب ندیده شدن برخی جنبه های مثبت فیلم از قبیل طراحی صحنه درخشان و فیلمبرداری چشمنواز فیلم شده است و از این حیث تلاش های این عوامل در کلیت ضعیف و ناهمگون فیلم عملا نادیده و مغفول واقع می شود.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها