سینماسینما: علی اصغر کشانی در سال ۹۴ گفتوگویی را با خسرو سینایی انجام داد که در روزنامه همشهری به چاپ رسید. این گفتوگو را میخوانید:
خسرو سینایی دانش آموخته کارگردانی و فیلمنامه نویسی از آکادمی هنرهای نمایشی و تئوری موسیقی کنسرواتوار وین است که علاقه اش به سینمای مستند کارنامه هنریاش را به لحاظ تعداد آثار مستند، تحت تاثیر قرار داده است. با او که در طول عمر هنریاش تلاش کرده تا به ثبت لحظات ماندگاری در سینمای مستند ایران دست بزند، در یک ظهر دل انگیز پاییزی به گفتگو نشستم.
شما در میانه دهه پنجاه مستند «نقاشی نوین ایران» را ساختید و آثار نقاشان نوگرای ایران را انعکاس دادید، اهمیت نقاشی ایران در آن دوره چقدر بود؟
سینمای مستند خصلتی دارد که بر اساس آن می تواند مفاهیمی از زمانه را برای آیندگان حفظ کند. شکی نیست که ما نسبت به تاریخ خودمان که به نظرم بسیاری از نکاتش گم و یا تحریف شده است، مسئول هستیم و مستند راهی برای حفظ و پاسداری از این تاریخ است. از این نظر نگاه دقیق به شخصیتهای تاریخ ساز به وسیله سینما که همیشه برای من ابزار محسوب می شده، ضروری بوده است. بر همین اساس من در همان دوران هم تمام سعی خودم را کردم تا پرسونای کسانی(نه همه آنها) را که در نقاشی ایران هنرمندان مطرحی بودند، با استفاده از مستندهایم حفظ کنم. متاسفانه در طول این سالها تعدادی از آن هنرمندان که پایه گذار راههای تازه در هنرهای تجسمی بودند از دنیا رفته اند و خب این سینمای مستند است که وسیله و خاستگاهی شده که نسل های بعدی بتوانند به وسیله آن لحظاتی با آن هنرمندان زیست کنند و بیشتر آنها را بشناسند. از این رو به نظرم وجود این وسیله و مدیوم ارزشمند با توانایی که در ثبت سند دارد، جای بسی خوشحالی، مباهات و افتخار دارد.
در سال ۱۳۵۴با مستند «بادگیرهای ایران» به ثبت و بررسی بادگیرهای سراسر کشور پرداختید، اهمیت و ارزش این بادگیرها به چه چیزهایی بوده و چه تعدادشان تا کنون حفظ شده اند؟
این مستند در سال ۵۴ به سفارش وزارت فرهنگ و هنر ساخته شد و در آن تمام بادگیرهای ایران به جز یک بادگیر در خاف ثبت تصویری شده است، این بادگیرها نمونه ای از فرهنگ اجتماعی و تمدن شهری ایرانی بوده و هستند. همین دو سال پیش که به بندر گنگ رفتم دیدم متاسفانه تمام بادگیرهایش نابود شده اند. بادگیرها متناسب با ارتفاع وزش باد کم یا زیاد می شده اند و محاسبات دقیق معماری در آن رعایت شده است تا فضای یک خانه را قابل سکونت کند. آنچه خیلی مهم است این است که بادگیرهای طبس که بعدها متاسفانه در اثر زلزله نابود شدند در این فیلم ثبت شده اند و امیدوارم این فیلم هم که من نسخه ای از آن را ندارم هم پیدا شود. من در مستندم سعی کردم نشان دهم که چگونه در فرهنگ معماری ما، ایرانی ها توانسته اند گرمترین و خشکترین نقاط شان را به گونه ای تبدیل کنند که مردم بتوانند در آنها به راحتی زندگی کنند. کوتاهترین بادگیر کشور در بندر گنگ و بلندترین آن در باغ دولت آباد یزد هستند.
در مستندهایتان به صدا و حاشیه های صدایی توجه ویژه کرده اید، این موضوع در مستند چه اهمیتی دارد؟
در مستند تاریخی اگر برای مثال در زمان حافظ و مولانا کسی از گذر یا خیابانی رد می شده صداهای خیابانی چه بوده، دانستن این موضوع در مستند بازسازی هم اهمیت دارد، نسل خود من به یاد می آورد که از خانه که بیرون می آمد یکی روی الاغش هندوانه بار کرده بود و می گفت «گل انار هندوانه» یا «قند عسله خربزه» یا صدای لحاف دوز می آمد که می گفت «کار لحاف دوزی» و این را من در اولین مستندم «آوایی که عتیقه می شود» آورده ام، حالا که ۴۵ سال از آن مستند گذشته، دیگر چنین آدمهایی را در خیابان و حداقل در شهرهای بزرگ نمی بینیم و برای همین چنین آثاری ارزش پیدا می کنند.
در سال ۵۱ مستند حاج مصورالملکی یکی از نگارگران معاصر را ساختید، اهمیت هنر نگارگری در چیست؟
حاج مصورالملکی در هنر نگارگری استاد دورانش و ادامه دهنده راه گذشته در این هنر بود، او شاعری درخشان و طراح فرش کم نظیری بود. خوشحالم پس از سالها درگذشت او هنوز خاطره اش با این مستند حفظ شده است. نگارگری از هنرهای ایرانی است که هم حفظ و هم توسعه آن نه فقط با آموزش تکنیک که برایش آگاهی و تفکر لازم است. در اروپا موسیقی باروک ارکسترهای خاصی دارد و هنوز اجرا می شود و کسی نمی گوید حالا که موسیقی مدرن آمده از آن بهتر است و هر کدام جایگاه خودشان را دارند.
در سال ۵۰ مستند توریسم در ایران را ساختید، و به مقایسه توریست های کم پول و ثروتمند پرداختید، نوع برخورد توریست ها با فرهنگ و مردم کشورمان در آن دوره چگونه بود؟
خو من سفر زیاد کرده ام و همانطور که در این مستند هم مطرح است آن نوع توریسمی که با اتکا به پول به هتل های گران قیمت و جاهایی که صنعت توریسم برایش مشخص کرده سرک می کشد و به سرعت به کشورش بر می گردد، کمتر با زندگی اجتماعی مردم ارتباط برقرار می کند. در صورتیکه در آن سالها هیپی ها که توریستهای کم پولی بودند به دلیل شرایطی که داشتند بیشتر به زندگی مردم نزدیک می شدند و آنها را می شناختند.
با مستند «زن امروز زن دیروز» در دهه پنجاه، به وضعیت زنان آن دوره پرداختید، وضع زنان آن دوره به نسبت گذشته شان چگونه بود؟
من آن زمان وضعیت زنان گذشته ایران را بررسی کردم و به این مساله پرداختم و زنان اواسط دهه پنجاه را به تصویر کشیدم. به نظرم زنان همیشه موقعیت اجتماعی والایی داشته اند و امیدوارم حرکتشان مطابق با زمانه باشد، زن همیشه در زندگی درونی خانواده ایرانی نقش بسیار مهمی داشته و خوشبختانه اغلب دختران جوان تحصیلکرده امروز با استعدادند و امیدوارم در این مرحله گذار کنونی که در آن از تبدیل زن از فردی که فقط در خانه مطرح است به کسی که هم درخانه و در هم اجتماع نقش آفرین است زن به یک تعادل منطقی برسد و فکر می کنم زن هم در زندگی هم در ساختن خانواده و هم پرورش کودکان و هم مانند مردان در ساختن جامعه نقش داشته باشد.
درباره ناشنوایان مستند «آن سوی هیاهو» را ساختید، وضعیت ناشنوایان در اواخر دهه چهل چگونه بود؟
در آن زمان در سال ۱۳۴۸ آنقدر که من شاهد بودم مدرسه باغچه بان که در میدان کلانتری منطقه یوسف آباد بود بچه ها به ترتیبی آموزش داده می شدند که بتوانند افراد مفیدی برای جامعه باشند. دید من در آن مستند انتقاد از این بود که آنها به عنوان افراد جامعه نباید مورد تمسخر و یا ترحم قرار گیرند، می گفتم اگر سیستم آموزش درستی برای آنها داشته باشیم می توانند پس از پایان تحصیل در آن مدرسه به افراد مفیدی برای جامعه تبدیل شوند.
مستند «یک سرزمین یک روز یک راه» را در سال ۴۹ ساختید و فعالیتهای کتابخانه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را انعکاس دادید، کتابخانه های کانون سراغاز راه خاصی بودند؟
آن مستند آغاز ساختن کتابخانه های کانون پرورش فکری بود و من فقط فعالیتی که هم در شهرها و هم در کتابخانه های بسیاری در حال شکل گیری بود را ثبت و ماندگار کردم.
جوانان مستند ساز کنونی با زمان شما چه فرقهایی می کنند؟
ما جوانان با استعدادی داریم، اما دوربین های سبک و دیجیتال باعث شده درصد بالایی از آنها با موضوع ها، مقداری سهل انگارانه برخورد کنند، انگار بیشتر دوربین است که دارد فیلم می گیرد و ذهن سینمایی ساخته شده ای پشت آن نیست. جوانان این سالها در مورد افراد صاحب نام پرتره می سازند و میخواهند خیلی به سرعت و سه روزه فیلم را سر هم کنند و چون آن سوژه هم طرفدارانی دارد به سرعت در جاهای مختلف هم پخش می شود، اینجا این سینمای مستند است که مورد ظلم قرار می گیرد و این آثار بیشتر گزارش تصویری است و ربطی به مستند ندارد.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- نکوداشت خسرو سینایی برگزار شد؛ سینماگری که فردگرا و خودنما نبود
- در نکوداشت زنده یاد «خسرو سینایی» مطرح شد: سینایی در سینما شرافتمندانه زیست/ سینایی بنیانگذار مستند پرتره بود
- نکوداشت زنده یاد خسرو سینایی در موزه سینما
- مهدی شامحمدی: اکران آنلاین تاثیری بر تعداد مخاطبان مستند نداشت/ مستند اجتماعی همیشه پر مخاطب است
- به یاد خسرو سینایی؛ پخش «مرثیه گمشده» از شبکه مستند
- بازخوانی یک قتل از پیش طراحی شده/ نگاهی به مستند «ترور سرچشمه»
- گفت آن گلیم خویش بدر میبرد ز موج/ وین جهد میکند که بگیرد غریق را/ نگاهی به مستند «صبیه»
- آبشخورِ آهوانِ تشنه!/ نگاهی به مستند «مُغیسُف»
- نمایش ۶ فیلم مستند ایرانی در برنامه انجمن آسیایی نیویورک
- اعلام سه نکوداشت دیگر در «نقش ماندگار» چهلمین جشنواره فیلم فجر/ آغاز بلیت فروشی سینماهای مردمی از صبح فردا
- نگاهی به مستند «زیر این چتر باران میبارد»/ چیزی خزنده و مرموز راه پیدا کرده به دفتر مدیری مسئول
- آهوان گم شدند در شبِ دشت…*/به یاد خسرو سینایی در دومین زادروز بیحضورش
- گرامیداشت یاد کارگردان فقید «عروس آتش» در سینماتک خانه هنرمندان ایران/ سینایی، اصیلترین فیلمسازی که میشناسیم
- «کاغذپارهها» از اول بهمن اکران عمومی میشود
- خبرهای تازه از «اکران حقیقت»/ نمایش چهار مستند در بهمن ماه
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- جزئیاتی درباره فیلم جدید ایناریتو/ «دیگر» با بازی تام کروز یک سال دیگر اکران میشود
- نمایش تمام موزیکال «رابین هود»
- «الکترون» نامزد بهترین فیلم جشنواره انگلیسی شد
- تحلیل روانکاوانه فیلم «دوستداشتنی»؛ این رابطه دوست داشتنی نیست
- نمایش «برادران کارامازوف»؛ وفادار به روح اثر نه کالبد
- درباره کامران فانی و ترجمهای ناب/ مرغ دریاییِ فانی
- فیلم کوتاه «شامیر» نامزد بهترین فیلمبرداری جشنواره امریکایی شد
- درمان از نگاهی دیگر؛ وقتی سرطان، بازیگر صحنه زندگی میشود
- گاو خشمگین ۴۵ ساله شد
- «زیر درخت لور»؛ تصویری از انزوا و شکاف عاطفی





