تاریخ انتشار:1398/02/21 - 13:10 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 112172
سینماسینما، سحر آزاد: آناهید آباد شمرده‌شمرده حرف می‌زند شاید برای اینکه هریک از کلماتی را که می‌خواهد به‌کار ببرد، باید سرجای خودشان باشد و برای همین هم هست که جمله‌بندی و نوع واژه‌هایش حتی حین مصاحبه هم رسا و درست هستند. این روزها اولین فیلم بلند داستانی او «یه‌وا» هم به زبان ارمنی و با زیرنویس فارسی و هم دوبله شده در سینماهای هنروتجربه درحال اکران است.اواخر اسفند ماه و همزمان با آغاز نمایش این فیلم ،سایت هنروتجربه گفت‌وگویی با این کارگردان پیرامون چگونگی تولید «یه وا» و شکل‌گیری ایده آن و مشکلات کارگردانی فیلم اول منتشر کرد. در گفت‌وگوی پیش رو اما به تجربه‌های اکران فیلم در ایران و ارمنستان و هم‌چنین چگونگی ارتباط مخاطبان به ویژه تماشاگران ارمنی با این فیلم پرداختیم.

تجربه اکران فیلم به زبان ارمنی چطور بود و با توجه به این‌که فیلم در ارمنستان هم نمایش داده شده است، مخاطب ایرانی نسبت به کشور ارمنستان واکنش متفاوت‌تری داشت؟

خیلی جالب بود. چون ما دو سال معطل پخش سراسری فیلم در ایران بودیم و متاسفانه این فرصت برای اکران سراسری پیش نیامد و کارشناسان پخش طی این دو سال اصرار داشتند که فیلم دوبله شود. ما کارهای دوبله را با همکاری دوبلورهای خوب اما کم‌آشنا انجام دادیم و دوبله نسبتا خوبی شد. ازآنجاکه تجربه پخش نداشتم، طبعاً بنا به مشورتی که کارشناسان پخش قبلاً داده بودند، تصمیم گرفتیم پخش با نسخه دوبله آغاز شود، اما به مرور نه تنها از طرف مخاطب ارمنی زبان بلکه از طرف مخاطب عام هم تقاضا شد که فیلم را با زیرنویس ببینند. در واقع در ۱۰_۱۵ سال گذشته سلیقه دیدن فیلم با زبان اصلی و زیرنویس در بخشی از جامعه ما نهادینه شده است. سپس تصمیم گرفتیم  ۵۰ درصد را با دوبله و نیمی دیگر را با زیرنویس پخش کنیم. این را هم بگویم که این تصمیم خودم بود و تصمیم هنروتجربه به عنوان سرگروه نبود که فیلم را با دوبله شروع کنیم. براساس مشورت‌هایی که کارشناسان پخش اسبق گفته بودند، فکر کردم مردم شاید راحت‌تر برای سرگرمی به تماشای فیلم با دوبله بنشینند. خود این مساله که ما دو نوع پخش داریم جالب است و تاثیر مثبتی روی مخاطب می‎گذارد چون او حق انتخاب دارد. همین نکته ظریف، تاثیر مثبتی دارد. در آمارگیری‌ها و گفت‎وگوهایی که با مخاطب بعد از دیدن فیلم انجام دادیم، به این نکته رسیدیم که همین ظرافت رفتار با مخاطب تاثیر خوبی داشته است. پخش‌کننده فیلم که سرگروه هنروتجربه است، این انتخاب را به مخاطب داده است. بارها از مخاطبان در خارج از سالن شنیدم که این حد شعور و احترام به مخاطب را در دیگر گروه‌ها تجربه نکرده‌اند. حتی آنقدر انعطاف محترمانه با تماشاگران  وجود دارد که وقتی قرار بود فیلم با دوبله پخش شود، وقتی حجم زیادی از تماشاگران خواسته‌اند، فیلم با زیرنویس پخش شود، مدیریت سینما هم نوع پخش را تغییر داده و این بازخورد خیلی مثبتی نزد تماشاگران داشته است.

ارتباط مخاطبان به‌غیر از ارامنه داخل ایران، با فیلم چگونه بود؟

از ابتدا نوع رفتار تبلیغاتی جلب مخاطب روی هموطنان ایران زمین بود یعنی تلاش نکردیم فیلم در گتوی ارمنی بماند چون مضمون و هدف از ساخت فیلم، جذب مخاطب عام است، پس سعی کردیم حتی‌المقدور با هر شهروندی در هر کجای کشور ارتباط برقرار کند. جالب بود که مخاطب ارمنی فیلم را آینه خودش می‌دید و مخاطب غیرارمنی تصویری که از جامعه ارمنی در زندگی‌اش دیده بود. افرادی بودند که می‌گفتند فیلم آن‎ها را به محله‌های ارمنی‌نشین و همسایه‌های ارمنی‌شان برده است. گویا تماشاگر عام اگر ذهنیتی درباره ارمنیان داشته، برایش آشنا و ملموس بوده است.

استقبال جامعه ارامنه چطور بود؟

آن‌ها هم استقبال خوب و قابل توجهی کردند و امیدوارم این فرایند همین‌طور ادامه داشته باشد. در تدارک یک رویداد برای جامعه عام تهران و ارامنه در ورزشگاه آرارات هستیم و به محض این‌که مجوز را دریافت کنیم، آن را اجرایی می‌کنیم. امیدوارم این برنامه به جذب مخاطب عام کمک کند و خود ارمنی‌ها هم همسایگان و اطرافیان خودشان را به دیدن فیلم دعوت کنند.

به‌غیر از فیلم شما، فیلم «آندرانیک» هم که قصه‌اش درباره ارامنه است،این روزها در هنروتجربه در حال اکران است. همزمانی نمایش این دو فیلم را چگونه می‎بینید؟

به طورقطع بهترین راه نزدیکی فرهنگ‌ها و ملت‌ها از راه فرهنگ است، چون فرهنگ‌ها و مراودات انسانی تاثیرهای دائمی دارند. در زبان ارمنی و فارسی هزاران کلمه ریشه‌ای مشترک دارند. بنابراین سینما به عنوان یک عرصه هنری و فرهنگی تاثیر خودش را دارد اما آنچه اشاره کردید در داخل خود کشور ماست. ما کمتر فیلم‌هایی با موضوعیت اقوام و فرهنگ‌های خودمان در داخل کشور داریم. شاید یکی از دلایلی که دیدن فیلم‌هایی مانند «یه وا» و «آندرانیک» برای مخاطب جالب است، این است که چنین فیلم‌هایی کمتر تولید می‌شوند. امیدوارم در آینده نزدیک و نه چندان دور فیلم‌هایی ببینیم که از فرهنگ‌ها و اقوام کشورمان باشد. جنگ باعث شده است یکسری فیلم‌هایی از خطه خوزستان ببینیم اما کمتر فیلمی می‌بینیم که درباره خراسان، لرستان، سیستان و بلوچستان یا مازندران باشد. بیشتر فیلم‌ها روی تهران متمرکز هستند. این باعث می‌شود بیشتر آدم‌ها تکراری و مشابه هم باشند. در بهترین شکل مردم با موضوعات اجتماعی که با زندگی روزمره‌شان رخ می‌دهد، همذات پنداری می‌کنند اما متاسفانه تقسیم‌بندی تعداد تولیدات ما با تعداد فرهنگ‌ها و اقوامی که در کشور داریم، متناسب نیست. امیدوارم فیلم‌هایی مانند «یه وا» و… باعث شود، فیلم‌سازان و تهیه‌کنندگان جسارت پردازش به فرهنگ‌ها و اقوام مختلف را پیدا کنند. هرگز فراموش نکنیم فیلم هایی چون «باشو غریبه کوچک»، «ناخدا خورشید» و… فرهنگ‌های انسانی برخاسته از یک فرهنگ به‌غیر از تهران را روایت و ما را با آنها آشنا می‌کنند.

چرا این نگاه کمتر شده است؟

باید کارشناسی شود اما اولین موضوع به‌نظرم سهولت در تولید است و فیلم‌سازان ما راحت‌تر هستند که فیلم در تهران تولید شود. پیرو تمرکز کاذب در تهران، در ناخودآگاه فیلم‌سازان ما هم تمرکز آمده‌است. همین الان نسبت سالن‌های ما هم این‌گونه است و درصد زیادی از سالن‌ها در تهران هستند و به همین دلیل جذب مخاطب بیشتر در تهران اتفاق می‌افتد. اگر تعداد سالن‌های شهرستان‌ها بیشتر شود، فیلم‌ساز هم جرات می‌کند درباره یک منطقه ایران فیلم بسازد. امیدوارم سازمان سینمایی و فیلم‌سازان و کارشناسان به این مساله بپردازند و کمک کنند سینما در سبد کالای فرهنگی بیشتر شهروندان کشور قرار بگیرد.

به‌غیر از تهران چه شهرستان‌هایی بیشترین تماشاگر فیلم‌های شما بوده‌اند؟

اصفهان، مشهد، گرگان، شیراز و بابل بازخوردهای بسیار مثبتی داشته‌اند. حتی در شهرهایی که شهروندان ارمنی خیلی کم هستند بازخوردهای مثبتی داشتیم. قبل از انقلاب جامعه مقتدری از ارمنیان در مشهد بودند اما الان تقریبا ارمنی در مشهد نداریم، بااین‌حال فیلم در مشهد خیلی مورد استقبال قرار گرفت.

وضعیت اکران فیلم در هنروتجربه چگونه است؟

سپاسگزار مدیریت هنروتجربه هستم که فرصت اکران «یه‌وا» را مهیا کرد. «یه‌وا» دو سال در کشو مانده بود. خودم معتقدم «یه‌وا» شانس اکران سراسری داشت اما مساله این است که در تعریف اکران سراسری یا اکران هنروتجربه اشکال وجود دارد یعنی الان هنروتجربه با امکانات کمی مواجه است که حتی نمی‌توان گفت «محدود» است. ما باید به سمت و سویی برویم که امکانات پخش سینمای هنروتجربه تغییر چشمگیری کنند.

پیشنهادی دارید؟

راه‌های مختلف سوبسید وجود دارد. همه‌جای دنیا هم به سینمای اصلی سوبسید داده می‌شود از تولید تا پخش. الان می‌بینیم سوبسید به تولیداتی داده می‌شود که خودشان را توجیه نمی‌کنند. منظورم فقط گیشه نیست بلکه کیفیت و هنر سینما هم هست. باید سالن‌های سینمایی با سوبسید دولتی ساخته شود. هم‌چنین فیلم‌های تجاری البته این را بگویم کلمه تجاری به ذات بد نیست، فیلم تولید می‌کنیم که منفعت تجاری هم داشته باشد اما بعضا فیلم‌هایی تولید می‌شود که از سوبسید استفاده می‌کنند. حداقل باید این فیلم‌ها با یک راهکار تعریف شده به نهادهایی مانند هنروتجربه سوبسید بدهند. باید میان سالن‌ها و نمایش فیلم‌ها نسبت عقلانی وجود داشته باشد. در همین چند سال که هنروتجربه شکل گرفته، فیلم‌های بسیار جدی با موفقیت‌های جهانی در گروه هنروتجربه در تعدادی سالن با هفته‌ای چند سانس نمایش داده شده‌اند که ناعادلانه است. اگر می‌خواهیم سینما رشد کیفی خودش را تضمین کند مدیریت سینمایی باید رشد اقتصادی سینمای جدی را مهیا کند. درحالی که الان هیچ سازوکاری در این زمینه جود ندارد. اگر واقعا هنروتجربه فقط برای تجربه‌گرایی است، اختصاص چند سالن به آن قابل درک است اما فیلم‌هایی مانند «رضا» یا «یه‌وا» که در هنروتجربه اکران شده، جایش در هنروتجربه است یا اینکه ما را در هنروتجربه تلنبار می‌کنند؟ من خیلی خوشحالم که فیلم در هنروتجربه اکران شده است. دو سال به دنبال اکران سراسری بودم. فیلم بعدی‌ام را هم در هنروتجربه اکران می‌کنم اما همه تلاشم را می‌کنم که سبد اکران هنروتجربه ارتقا پیدا کند. این چیزی است که باید خواست سینماگران و مدیران سینمایی ما باشد. باید بتوانیم موفقیت اعتباری، تبلیغاتی و جایگاه حرفه‌ای آدم‌ها را که در هنروتجربه اتفاق می‌افتد، به همراه امکان ارتباط با مخاطب برای فیلم‌ساز فراهم کنیم. تازه یکی از خوشبختی‌های ما ثابت شدن سانس‌هاست و مخاطب می‌تواند تنظیم کند که فیلم را در برنامه هفتگی‌اش قرار بدهد. باید در پراکندگی شهر تهران، هنروتجربه تعداد زیادی سالن داشته باشد و حداقل در هریک از مجتمع‌های سینمایی یک سالن به هنروتجربه بدهند. دوما این بی‌عدالتی در سردرهای سینمایی و مواد تبلیغاتی هم هست. فیلم‌های هنر و تجربه هرگز روی سردر نمی‌رود. یک گوشه کوچک پوستر فیلم هست. وقتی مخاطب عام وارد سینما می‌شود باید حق تصمیم داشته باشد که فیلم هنروتجربه را ببیند وگرنه در چیدمان تبلیغاتی سالن‌های سینمایی اختصاص عادلانه‌ای تعلق نمی‌گیرد تا مخاطب با سبد فیلم‌های هنروتجربه آشنا شود.

مخاطب از قبل باید تصمیم گرفته باشد که به دیدن فیلم هنروتجربه برود. در بسیاری از موارد مردم از گیشه می‌پرسند این چه فیلمی است و گیشه‌دار می‌گوید هنروتجربه. حتی اسم فیلم را هم نمی‌گوید. اینها به گسترده شدن سبد هنروتجربه آسیب می‌زند. نکته دیگر این است که ما یک مخاطب خاموش داریم که چون فیلم مورد سلیقه‌اش را در سبد اکران سراسری نمی‌بیند سال‌هاست سینما نمی‌رود. یقین دارم هنروتجربه این قابلیت را دارد که مخاطب خاموش را جذب کند برای اینکه جنس فیلم‌هایی که در هنروتجربه اکران می‌شود شانس بیشتری نسبت به سرگروه‌هایی دارند که می‌توانند مخاطبی را که مدت‌هاست سینما نمی‌رود، جذب کند. براساس آماری که داریم بیش از ۵۰ درصد بینندگان «یه‌وا» فارغ از ارمنی و غیرارمنی بیش از سه سال است که به سینما نرفته‌اند. برهمین اساس مدیریت سینمایی و مدیریت سبد مصرف سینمایی‌مان باید امکاناتی را برای هنروتجربه ایجاد کنند.

و این‌که چطور با وجود ندیدن فیلم، ترغیب شده‌اند به سینما بروند؟

بیش از ۵۰ درصد آن‌ها گفتند که فکر می‌کردند فیلم خارجی است یعنی ذهنیت اینکه فیلم خارجی است و احتمال اینکه خوب است باعث رفتن‌شان به سینما شده است. ۵۰ درصد بقیه سبد مصرفی‌شان سینمای هنروتجربه بود.

یعنی عادت داشتند فیلم‌های هنروتجربه را ببینند؟

بله و می‌گفتند اصولا به دیدن فیلم‌های هنروتجربه می‌رویم. در مورد «یه‌وا» که بردهای تبلیغاتی، تیزر و آنونس نداریم و تقریبا تبلیغات خیلی کم است. البته مصاحبه رسانه‌ها که به این فیلم پرداختند بسیار موثر بود و درصدی از تماشاگران به دیدن فیلم آمدند که از این رسانه اطلاعاتی درباره فیلم دریافت کرده بودند. جالب بود که می‌گفتند:«هنروتجربه دیگر چه فیلم‌هایی دارد»؟ یا «از این به بعد به دیدن فیلم‌های هنروتجربه می‌رویم». متاسفانه امکانات تبلیغات درستی هم در اختیار هنروتجربه قرار نمی‌گیرد. حداقل سازمان سینمایی می‌تواند برای از بین بردن ناعدالتی میان سردرهای سینما یا تعداد تیزرهای پخش شده در لابی سینما  اعمال نفوذ کند. اینها فقط نیاز به یک تصمیم، ابلاغ، پیگیری و اجرا دارد. اگر مدیریت سینمایی کشور می‌خواهد این جنس سینما رشد کند باید حمایت کند. بخشی از آن مالی است اما به بخش معنوی و اراده هم نیاز دارد. الان هنروتجربه گویا فقط قائم به اراده مدیریت خودش است. همان‌طور که خود من تمام این مدت گفتم بر این باور بودم که ایجاد گروه هنروتجربه خیلی خوب است اما تا زمانی که «یه‌وا» در هنروتجربه قرار نگرفت، متوجه مشکلات نشدم و تا پیش از این بحران و جدیت مسائل را احساس نکرده بودم.

منبع: هنر و تجربه

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها