محمد تاجیک :فیلم «اینجا چراغی روشن است»به کارگردانی سید رضا میرکریمی، پنجشنبه ۲۸ تیرماه ساعت ۱۰ از شبکه سه سیما پخش شد .
به گزارش سینماسینما ، این فیلم با نقشآفرینی حبیب رضایی، سعید پور صمیمی و مریم بوبانی و… دربارع قدرت، جوان عقبمانده و سادهدلی است که همراه با متولی امامزاده ای واقع در یک روستا زندگی میکند. متولی از این که مردم روستا نسبت به امامزاده بیاعتنا هستند، ناراحت است و آن را به کمایمانی مردم نسبت میدهد، اما مردم معتقدند امامزاده تا حال نیازها و نذورات آنها را برآورده نکرده است. متولی موقتاً به شهر میرود و با توجه به اینکه هیچ کس حاضر نشده در این مدت رسیدگی به امور امامزاده را بپذیرد، قدرت را به جای خود میگذارد. قدرت که میتواند ارواح مردگان قبرستان کنار امامزاده را درک کند، متوجه مشکلات زندگی آدمهای روستا میشود…!
/جوایز اینجا چراغی روشن است/
فیلم «اینجا چراغى روشن است» که جایزه بهترین فیلم جشنواره بین المللى «ادیان امروز» ایتالیا را دریافت کرده بود، در سال ۸۱ در بخش مسابقه سینمای ایران و بخش بینالملل بیست و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر به نمایش درآمد و جوایز اصلی این جشنواره را بدست آورد.
/رنج بردن از آدمهای فرصت طلبی که خودشان را متصل به دین می دانند/
میرکریمی در مصاحبه ای با روزنامه جام جم در شهریور سال ۸۱ و قبل از ساخت این فیلم می گوید :در فیلم زیر نور ماه نیتم این نبود که کاری جسورانه انجام بدهم اگر در جامعه ما مطالبی گفته نشده و لازم است بیان شود و یک نفر پیدا می شود و آنها را مطرح می کند، نمی توان گفت او جسور است ؛ بلکه مشکل در جامعه است که نگذاشته این مسائل تاکنون عنوان شود. به نظر من ، صرف کار جسورانه کردن ؛ بدون این که حرفی برای گفتن داشته باشی و یا نیاز واقعی را سنجیده باشی بی معنی است در فیلم جدیدم نیز نوع نگاه خود را نسبت به مذهب خواهم گفت من به عنوان یک شهروند جامعه دینی ، وقتی می بینم افرادی فرصت طلب که خود را متصل به دین می دانند، به اساس آن خدشه وارد می کنند، رنج می برم و دوست دارم حقیقتی را که می بینم، در فیلمهایم بیان کنم.
/ساخت فیلم در ارتفاعات ۲۶۰۰متری/
رضا میرکریمی در نشستی در فرهنگسرای هنر در سال ۸۵ درباره این فیلم گفته :«با توجه به لوکیشن اصلی فیلم که در مناطق کوهستانی مستقر بود، گروه تولید سختیهای زیادی را پشت سر گذاشت. کار در طبیعت دشواریهای خاص خودش را داشت. در ارتفاعات ۲۶۰۰متری کار میکردیم. در طول کار یکی از بازیگران تغییر کرد و کار با سختی به پایان رسید، اما خاطرات شیرینی از دوران تولید این کار دارم که هر وقت با اعضای گروه دور هم جمع میشویم آنها را مرور میکنیم.»
/ماجرای شکایت میرکریمی از فرخ نژاد /
سیدرضا میرکریمی کارگردان فیلم ”اینجا چراغی روشن است” در مصاحبه ای در ۱۳ مهر ۸۱ با خبرگزاری ایسنا از تعطیل شدن پروژه ساخت این فیلم پس از بیست روز به خاطر حضور نیافتن حمید فرخنژاد خبر داد. میرکریمی در گفت و گو با خبرنگار سینمایی ایسنا می گویید : آقای فرخنژاد از اول مرداد تا پایان شهریور قراردادی برای بازی در فیلم آقای ”رضا کریمی” (زیر آواز باران) داشت و بعد از آن به واسطه قراردادی که با ما داشت، قرار شد از اول مهر ماه در اختیار ما باشد. از اول مهر تا به حال، هر چه منتظر آقای فرخنژاد شدیم نیامده و هر چه با تهیهکننده و برنامهریز ان پروژه تماس میگیریم، جواب قانعکندهای به ما نمیدهند و میگویند تا چند روز دیگر او را در اختیارتان قرار میدهیم؛ نهایتا پس از بیست روز انتظار، پروژه را تعطیل کرده و عوامل را به تهران فرستادیم. وی افزود: هم اکنون مشغول تهیه شکایتی علیه تهیهکننده فیلم و حتی آقای فرخنژاد هستیم. با توجه به اینکه فصل فیلمبرداری این پروژه در حال سپری شدن است، اگر این مشکل حل نشود، پروژه به سال آینده موکول میشود. میرکریمی در ادامه گفت: ما تمامی پلانهایی را که فرخنژاد در آن حضور نداشته است را فیلمبرداری کردهایم. این کارگردان سینمای ایران برخورد، مسئولان پروژه ”زیر آواز باران” را غیر مسئولانه خواند و گفت: این مسئله لطمهی بسیاری به ما زده و تمامی برنامهریزیهای دقیق ما را به هم ریخته است. کارگردان فیلم ”زیر نور ماه” تاکید کرد: چنین مشکلاتی همواره گریبانگیر سینمای ما بوده و تا وقتی که قراردادها شکل حقوقی جدی پیدا نکند، این مشکلات ادامه پیدا خواهد کرد. به گزارش ایسنا در آن زمان ، فیلمبرداری این فیلم در روستای ملرد از توابع پل سفید در جاده فیروز کوه انجام میشد.
/روایت مهرزاد دانش از فیلم اینجا چراغی روشن است /
مهرزاد دانش منتقد سینما درباره این فیلم نوشته است :اما کار سوم میرکریمی با عنوان این جا چراغی روشن است چندان با استقبال مواجه نشد. این فیلم هم اگرچه موضوعش تا حدی در راستای اثر قبلی میرکریمی قرار داشت و بحث مغز و جوهره دین را مهمتر از قشر و پوستههای مناسکی آن قلمداد میکرد، اما به جز فیلمبرداری پرجلوه و پرتوان حمید خضوعی ابیانه، کمتر عنصر ساختاری را میشد در آن جستوجو کرد که متناسب با نمودهای یک اثر ارزشمند سینمایی باشد. این جا چراغی روشن است درباره جوان ساده دلی است که موقتا به جای متولی امامزاده روستا قرار است انجام وظیفه کند، اما اموال و اشیای داخل مرقد را به خرج مایحتاجات اساسی مردمان نیازمند روستا اختصاص میدهد و خود نیز راهی ناکجا آباد میشود. این فیلم هم مانند کودک و سرباز دیرتر از موعدش اکران شد و با این که در سال ۱۳۸۱ ساخته شده بود، چهار سال بعدش روی پرده سینماها نشست و این درست همزمان با اوج مباحثی بود که در زمینه سینمای معناگرا به راه افتاده بود و قاعدتا این فیلم نیز به دلیل مایههایی که داشت ( روستا، امامزاده، جوان عقبماندهای که کرامات ماورائی مثل دیدن ارواح را دارد و…)، در امتداد همین نوع سینما قلمداد میشد که البته خود میرکریمی چندین بار انتساب این فیلم و سایر کارهایش را به مناسبات معناگرایانه رد کرد.
ژانت سانتوس با اشاره به اینکه حدود چهار سال است که به طور جدی روی سینمای ایران و سه سال است که درباره سینمای میرکریمی کار میکند، گفت: اولین نتیجه بررسیهایم درباره سینمای ایران کتابی درباره همین موضوع است که منتشر شده است.
/ماجرای علاقه استاد دانشگاه مادرید به فیلم اینجا چراغی روشن است /
ژانت سانتوس مارتینز منتقد واستاد دانشگاه که در یکی از دانشگاههای مادرید به عنوان مشاور سینمایی فعالیت میکند و در دانشگاه کلمبیا نیز تدریس میکنددر نشستی در بهمن ۹۲ با بیان اینکه فیلم «اینجا چراغی روشن است» یکی از فیلمهای مورد علاقه او از میان فیلمهای رضا میرکریمی است، بیان کرد: در فیلمهای میرکریمی این سینماست که فیلمها را روایت میکند، یعنی از یک سری نشانه برای خلق یک جهان استفاده میکند و تصویر و موسیقی و دیالوگ سینمای او را میسازند.در ادامه این جلسه نقد و بررسی ژانت سانتوس به این موضوع اشاره کرد که حدود چهار سال است که به طور جدی روی سینمای ایران و سه سال است که درباره سینمای میرکریمی کار میکند.
/اینجا چراغی روشن است به روایت همشهری/
نویسنده روزنامه همشهری در یادداشتی در سال ۸۵ درباره این فیلم می نوبسد :میرکریمی در حالی «اینجا چراغی روشن است» را مقابل دوربین برد که با فیلم «زیر نور ماه» به شهرت رسیده بود. مضمون چالشبرانگیز «زیر نور ماه» با نگاه هوشمندانه و سلامت میرکریمی، به اثری خوشساخت و متفاوت در سینمای دینی انجامیده بود. با چنین پیشینهای میرکریمی در زمستان سال ۱۳۸۰ «اینجا چراغی روشن است» را مقابل دوربین برد. فیلم در بخش مسابقه بیست و یکمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و با وجود دریافت جایزه بهترین کارگردانی برای میرکریمی و سیمرغهای بهترین بازیگر مرد و فیلمبرداری نتوانست چندان مورد توجه دوستداران دو فیلم قبلی سازندهاش قرار بگیرد. آن هم در شرایطی که به نظر میرسید موضوع فیلم قابلیت ساخته شدن یک اثر فوقالعاده را داشته است.
اینکه فردی سادهدل بر حسب اتفاق متولی یک امامزاده میشود؛ امامزادهای که مردم روستا مدتهاست پاسخ نذر و نیازهایشان را از آن نگرفتهاند. مرد سادهدل با شیوهای خارج از عرف و سنت، پاسخگوی نیازهای مردمی میشود که به امامزاده میآیند. چنانکه در نهایت با مکانی بیسقف و در و پیکر مواجه میشویم. امامزاده دیگر شبیه ساختمانی که در اول فیلم دیدهایم نیست ولی در عوض به زخم بسیاری از مردم مرهم گذاشته شده است. فیلم موجد نوعی نواندیشی دینی در بستر سینماست. در واقع کارگردان میکوشد تا به نقد مفاهیمی بپردازد که بیشتر از دل سنت بیرون آمدهاند. او در دل جامعهای کوچک اما کاملاً تمثیلی، از تصویرکلیشهای امامزاده آشناییزدایی میکند.
با این همه ضعفهای بنیادین فیلمنامه باعث شد تا تمام تلاش میرکریمی در پرداخت تصویری فیلم و فیلمبرداری هنرمندانه خضوعی ابیانه هم نتواند بر این مشکل بنیادین پوشش بگذارد. با وجود یک خط داستانی فوقالعاده جذاب، فیلم در عمل مصالح داستانی چندانی را بهکار نگرفته و همین به ملالآور شدنش انجامیده است. «اینجا چراغی روشن است» با چهار سال تاخیر به نمایش درآمده و حالا کاراکتر مرد ساده لوح که جزو عناصر ثابت آثار موسوم به معناگرا شده، بیشتر توی ذوق میزند.
میرکریمی شکست «اینجا چراغی روشن است» را با فیلم زیبای «خیلی دور، خیلی نزدیک» جبران کرد. او که بهدرستی متوجه ضعفهای فیلمنامه اینجا… شده بود، بیش از هر چیز روی فیلمنامه «خیلی دور، خیلی نزدیک» کار کرد و توانست فصلی تازه در رویکرد سینما به معنویات بگشاید.
/اینجا چراغی روشن است به روایت نویسنده خبرگزاری مهر/
در «اینجا چراغی روشن است» سلامت نوع نگاه فیلمسازی که حریم به تصویر درنیامده قشر روحانی را محور فیلم قبلی خود قرار داده کمک زیادی در پرداختن به مفهومی مذهبی در فیلمی معناگرا می کند. فیلم با پرداختن به موضوعی ماورایی و معنایی به گونه یی پرداخت شده که روایت رئال زیر سایه مفاهیم و نمادهای موجود کمرنگ می شوند و فیلم بیش از هر چیز به اثری ذهنی و شخصی تبدیل می شود. از آنجا که طبق سنتی نانوشته شخصیت های مرتبط با عالم ماورایی باید دارای جلوه یی از ساده دلی باشند، قدرت هم ساده دلی است که دست بر قضا متولی امامزاده روستا می شود. حضور اولیه متولی امامزاده بیشتر در جهت چیدمان موقعیت روستایی است که بنا به ملاحظاتی ما به ازای عینی ندارد. جامعه سنت زده یی که از مذهب و امامزاده که جلوه نمادین آن است فاصله گرفته است. قدرت به عنوان تاثیرپذیرترین فرد این جامعه کوچک که حتی از طرف کودکان هم مورد بی مهری قرار گرفته، تنها کسی است که نیاز حضور مصلح اجتماعی را درک کرده و در جست وجوی او به راه افتاده است. فیلم با تکیه بر این نمادها در جهت تصویر نمادینی که از امامزاده در نظر داشته حرکت کرده و شرایط را به گونه یی می چیند که در غیبت متولی روستا و جانشینی اجباری قدرت، تصویر کلیشه یی امامزاده دچار تحول شود و به گونه یی این مکان جداافتاده در ارتباط با مردم قرار گرفته و احیا شود. امامزاده بی سقف و در و پیکر که هر بخش آن به زخمی از مردم روستا مرهم شده، در همین یک هفته چهره ظاهری و باطنی خود را عوض می کند و جایگاهش میان مردم احیا می شود. علاوه بر جنبه های مفهومی، نمادین و انتقادی موجود در فیلم که با تعابیر فرامتنی و ریشه دار در مذهب گره خورده، جلوه های سوررئال فیلم هم قابل بحث هستند. حضور روح معدنچی در امامزاده که شب اول قبر را می گذراند یکی از این جلوه هاست. حضور این شخصیت علاوه بر نقش واسطه یی که میان خانواده بی سرپرستش و قدرت به عنوان متولی امزاده ایفا می کند، طنز ظریفی را پی ریزی می کند که نگاه انتقادی هم دارد.
وقتی روح معدنچی چند قبض رسید را به قدرت می دهد تا به عمویش برگرداند با این جمله که «بگو اینا به درد ما نخورد» این اشاره به پیش زمینه یی برمی گردد که در معرفی متولی امامزاده دیده ایم. هنگامی که مانند مامور مالیات سراغ مردم روستا می رود و کمک های اجباری آنها به سلطان عزیز را جمع آوری می کند و در مقابل قبض های رسید را به آنها می دهد. میرکریمی کارگردانی است که سلامت نگاهش به مضامین حساس و به نوعی تابوها، در کنار نگاه حرفه یی و تسلطی که بر ابزار سینما دارد، پس از ثبت چهار اثر او را تبدیل به کارگردانی مولف کرده است.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- نمایش «نگهبان شب» در جشنواره تفلیس
- سید رضا میرکریمی: حکمرانان سنسورهای حقیقتیاب هنرمند را جدی بگیرند
- فیلمساز کاشتنی نیست، نسل انقلابی هم ساختنی نیست/ گفت و گوی جیرانی با میرکریمی درباره فیلم «نگهبان شب»
- نگاهی به کارنامه سینمایی رضا میرکریمی به بهانه اکران فیلم نگهبان شب
- پوستر «نگهبان شب» رونمایی شد
- چهار فیلم جدید در راه اکران/ «نگهبان شب» رضا میرکریمی روی پرده میرود
- ساخته رضا میرکریمی راهی تلویزیون میشود
- انتقاد میرکریمی از نامهربانی با مهرجویی
- خداحافظی سید رضا میرکریمی با جشنواره فیلم فجر/سیمرغ آخر
- در نشست رسانهای «نگهبان شب» مطرح شد؛ اهل اظهار نظر صریح نیستم
- عکس زیر خاکی که میرکریمی به بهانه احوالپرسی از مهران رجبی منتشر کرد
- «قصر شیرین» و دو نامزدی در جوایز فیلم آسیایی
- بنبست بیانتها/ نگاهی به فیلم «قصر شیرین»
- یادداشتی که میرکریمی درباره سردار سلیمانی نوشت و اینستاگرام آن را حذف کرد
- میرکریمی: منوچهر محمدی ساخت مارمولک را اول به من پیشنهاد داد/ یه حبه قند واکنشی به وقایع سال ۸۸ بود
نظر شما
پربازدیدترین ها
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ ۶ فیلمنامه پروانه ساخت سینمایی گرفتند
- درباره یک خبر بی نهایت وحشتناک و غم انگیز
- یادداشتی بر فلسفه دوستی بر پایه «چشمانت را ببند»/ در جستوجوی دوست
- پس از جنجال حرفهای مدیر جشنواره کمرایمیج؛ استیو مک کوئین رفت/ کیت بلانشت ماند
- با احکامی جداگانه از سوی رائد فریدزاده؛ حسینی و شفیعی معاون شدند/ ایلبیگی به موسسه سینماشهر رفت
آخرین ها
- «کارون – اهواز» در مراکش
- رونمایی از پوستر انیمیشن «شنگول و منگول» در آستانه اکران
- درباره «اتاق بغلی» اثر پدرو آلمودووار/ مرز باریک دوستی و مرگ زیر جهانی از زندگی و رنگ
- استادان و کارگاههای «سینماحقیقت۱۸» را بشناسید
- بر مبنای آمار سمفا؛ روند صعودی فروش سینماها در هفته گذشته نزولی شد
- محمد شکیبانیا رئیس سیزدهمین جشن مستقل سینمای مستند شد
- گفتوگو با محمد مقدم درباره سینمای مستند/ فیلم مستند، جهانی است ساختگی؟
- با احکامی جداگانه از سوی رائد فریدزاده؛ حسینی و شفیعی معاون شدند/ ایلبیگی به موسسه سینماشهر رفت
- کارگردان «سه جلد»: اقتصاد سینمای ایران را چند سکانس رقص میگرداند
- نمایش دو مستند از ناصر تقوایی در موزه سینما
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ کونان اوبراین، میزبان اسکار ۹۷ام خواهد بود
- «کارمند جماعت» رونمایی میشود
- یادداشتی بر فلسفه دوستی بر پایه «چشمانت را ببند»/ در جستوجوی دوست
- دنزل واشینگتن از دنیای بازیگری خداحافظی میکند
- تاد هینز رئیس هیئت داوران جشنواره فیلم برلین شد
- پس از جنجال حرفهای مدیر جشنواره کمرایمیج؛ استیو مک کوئین رفت/ کیت بلانشت ماند
- ابوالفضل جلیلی مطرح کرد؛ حضور در کلاس بازیگری عامل موفقیت نیست
- نمایش بلندترین سکانس پلان سینمای مستند ایران در آمریکا
- کدام سینما واقعی تر است ؟
- پیدا شدن جسد یک بازیگر در خانهاش
- دیدار اصغر فرهادی با علاقهمندان فیلمهایش در استانبول
- فیلمی که اطلاعاتش مخفی نگه داشته شده؛ لوپیتا نیونگو به فیلم کریستوفر نولان پیوست
- «کتابخانه نیمهشب» روی صحنه میرود
- سه نمایش برای مستند «۹۹-۱۹» در یک هفته
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ ۶ فیلمنامه پروانه ساخت سینمایی گرفتند
- درباره فیلم جدید رابرت زمکیس/ «اینجا»؛ یک قرن را طی می کند، اما بدون حرکت دوربین
- سوینا منتشر میکند؛ نسخه ویژه نابینایان «مورد عجیب بنجامین باتن» با صدای مهدی پاکدل
- «پینگو» بعد از ۱۸ سال بازمیگردد
- جوایز اصلی فستیوال فیلم هانوی به «بی سر و صدا» رسید
- درباره یک خبر بی نهایت وحشتناک و غم انگیز