تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۱۲/۱۴ - ۱۰:۴۸ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 132097

سینماسینما، علی‌اصغر کشانی

«قصر شیرین» واپسین اثر رضا میرکریمی پس از تجربه‌های پرافت‌وخیز و گاه دشوار «کودک و سرباز»، «زیر نور ماه»، «این‌جا چراغی روشن است»، «خیلی دور خیلی نزدیک»، «به همین سادگی»، «یه حبه قند»، «امروز» و «دختر» مانند برخی از این آثار، تصویرگر دنیای آدم‌های تنها و تک‌افتاده است. آدم‌هایی که گاه در دل جاده‌های خلوت و وسیع بیرون شهر و گاه در میان جمعیت و ازدحام در عمق شهر، وادی به وادی به دنبال یافتن پاسخی برای پرسش‌ها، مشکلات و گرفتاری‌های خودند.

در این مسیر پرپیچ‌وخم و پرجست‌وجو، آن‌ها گاه با انسان‌هایی ورای دنیای ذهنی و خودساخته‌شان مواجه می‌شوند؛ آدم‌هایی که شاید از نظر پایگاه اجتماعی، مختصات جهان‌بینانه، رویکردهای اجتماعی، المان‌های طبقاتی و ابعاد احساسات‌گرایانه فاصله‌های نسبی با قهرمان یا ضدقهرمان میرکریمی و دنیای  آدم‌های در آستانه تغییر او داشته باشند. حاصل کنش‌مندی شخصیت اصلی و انسان یخ‌زده و در عین حال مُشوش آثار میرکریمی در بدنه در حال حرکت داستان‌هایش، تشدید اضطراب‌های ناشی از عدم ارتباط پرسوناژها با سُستی محیطشان است؛ در این وادی لغزان و در این بن‌بست کج و پیچ بی‌انتها، کاراکترهای مستاصل و پریشان درام‌های پرافت‌وخیز میرکریمی، همراه با رنج‌ها و دلواپسی‌ها، هم‌پای تنش‌ها و خشونت‌ها، معلق در فضایی بی‌سرانجام و پادرهوا و مسحور در مکانی سراسر مایوس‌کننده، سردرگم، متشتت و غریب، گاه به مسیر آگاهی پرتاب، گاه به وادی «شدن» رهنمون و گاه به «قصر شیرین» دعوت می‌شوند؛ به دنیایی با اخلاقیات تازه، به جهانی با تولدی دوباره و به کهکشانی با رمزورازهایی نو وارد می‌شوند.

جلالِ «قصر شیرین» تمثال منحصربه‌فرد این تحول درونی و این دگرگونی باطنی و مثال‌زدنی است. شخصیت عصیان‌گر، مستبد، مغرور و ناآرامی که با پرخاش‌گری، خیره‌سری و کم‌حوصلگی در تلاش برای تثبیت فردیت و گریز از مسئولیت‌های الزام‌آور و دشواری‌های زندگی روزمره است. در چنین شرایط پیچیده و درهم و برهمی، آن‌چه (بی آن‌که جلال انتظارش را داشته باشد) بر او تاثیر می‌گذارد و بارقه‌های تغییر را در ضمیر رو به سقوط او می‌شکفاند، دنیای بکر، ساده، بی‌آلایش و فرشته‌خوی کودکی است که خواسته و ناخواسته، جهانی سرشار از پاکی و دنیایی به‌غایت صادقه را پیشنهاد می‌دهد تا در این سفر شگفت‌آور انسان‌شناسانه و در این کُنش منبعث از تلنگر قدرتمند پایانی برای تکان دادن کوهِ خودبینی، فریفتگی و سبک‌سری، خالق دنیایی آکنده از مهر و محبت و دوستی باشد.

منبع: ماهنامه هنروتجربه

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها