سحاد صداقت در روزنامه آسمان آبی نوشت :شاید وقتی در بیستوهفتمین دوره جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۸۷ فیلم «زادبوم» سیمرغ بلورین فیلم برگزیده تماشاگران و سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را به دست آورد، کسی فکر نمیکرد اکران این فیلم هشت سال بعد و در تابستان سال ۱۳۹۶ اتفاق بیفتد. طنز ماجرا آن بود که فیلمی که به سیمرغ بهترین فیلم از نگاه ملی دست یافت، پس از اتفاقات سال ۸۸ توقیف شد. گفته میشود «زادبوم» علاوه بر سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ازسوی حوزه هنری بهعنوان سرمایهگذار اصلی هم توقیف شد. داوودی در گفتوگوی پیشرو بهطور کامل آنچه بر فیلم گذشته است بازگو میکند. «زادبوم» در اکران عمومی موفقیتی به دست نیاورد و تا ۱۳شهریور، فروش آن در گیشههای الکترونیک ۴۲۲میلیون تومان اعلام شده است، اما داوودی در این گفتوگو بخش مهمی از انتقادها را نمیپذیرد. او از زاویه دید خویش محتوای فیلم را تحلیل میکند. داوودی بهتازگی فیلمبرداری تازهترین فیلمش یعنی «هزارپا» را به پایان رسانده است؛ فراغت او از کار فرصتی فراهم کرد که پای صحبتهایش بنشینیم.
فیلم «زادبوم» بعد از هشت سال و نیم اکران شده است. با توجه به اینکه شما بعد از این فیلم دو اثر دیگر هم ساختهاید، اکران دیرهنگام فیلم را چگونه میبینید؟
«زادبوم» در بدترین شرایط ممکن درحال اکران است. حوزه هنری اثری را که ۱۰سال پیش در ساخت آن سهم داشت، بعد از اتفاقات سال ۸۸ همسو با سازمان سینمایی دولت وقت توقیف کرد. اکنون هم که ما سهم حوزه هنری را خریدهایم، فیلم را تحریم کردهاند؛ فیلمی که جایزه نگاه ملی را گرفته بود، بدون هیچ توضیحی کنار گذاشتند؛ البته فهرست بلندبالای سانسور هم ارائه داده بودند که من واقعا متوجه نمیشوم مسئولان سینمایی چگونه تحمل میکنند نهادی که فقط تعدادی سینما در اختیار دارد، برای خود قانون وضع کند و اینگونه مجوزهای وزارت فرهنگ و ارشاد و سازمان سینمایی را به ریشخند میگیرد. متاسفانه مسئولان وزارت ارشاد و سازمان سینمایی هم بهجای اینکه با چنین رفتارهای فراقانونیای برخورد کنند، محتاطانه عمل میکنند. مسئول سازمان سینمایى بهجاى دفاع از فیلم و مجوزى که صادر کردهاند، در چنین شرایطی میگویند تحریمی در کار نیست! فیلمی که جایزه نگاه ملی را گرفته است، رسما ازسوی حوزه هنری تحریم میشود، معنای این چیست؟ به نظر میرسد مجوزدهنده قانونى برای اکران فیلم حتی نمیتواند از مجوز خود دفاع کند. این مسئله هم آزاردهنده و هم تحقیرآمیز است.
یکی از مسائلی که در فیلم «زادبوم» دیده میشود این است که فضای فیلم قدیمی و تا حدودی ازمدافتاده آن است، درحالیکه فیلم موضوعی بهروز را مطرح میکند؛ مانند شکل ارتباطبرقرار کردن ایران و آلمان و مسائلی از این نوع که در ۱۰سال اخیر تغییر کرده است؛ براین اساس برای اکران عمومی نگرانی نداشتید؟
ممکن است در این فیلم نشانههایی وجود داشته باشد که به دورانی خاص مربوط بوده است، اما موضوع اصلی «زادبوم» به هیچ زمان و دورهای مربوط نیست؛ برای مثال، بحث «مهاجرت مغزها» نهتنها از آن دوره گستردهتر که خیلی حادتر هم شده است؛ مباحثی چون بحران در خانواده و ازهمگسیختگی آنها نسبتبه ۱۰ سال قبل که این فیلم را ساختم، نهتنها بیشتر شده است، بلکه شرایط بحرانیتری را طی میکند. با توجه به اینکه فیلم ۹سال قبل تولید شد، مباحثی چون ارتباطات بین ایران و کشورهای دیگر مانند امروز نیست و در این سالها حتی ادبیات گفتوگوی مردم و بهویژه جوانان هم تغییر کرده است. بهطور مشخص برخی وجوه زبانی فیلم با امروز متفاوت است.
تجربه فیلمسازی شما و فیلمهای متنوعی که در این سالها ساختید، شما را ترغیب میکند به سبکها و حوزههای مختلفی سر بزنید. از «سفر عشق» که نخستین فیلم شما و یک ملودرام روشنفکرانه بود تا کمدیهای فانتزی سالهای بعدی، میتوان گفت روند فیلمسازیتان براساس فضایی بوده است که در آن زندگی کردهاید. شما در دهه ۷۰ فیلمی مانند «مرد بارانی» را با فضایی سیاسی ساختید و بعد از آن به «نان، عشق و موتور ۱۰۰۰» رسیدید که در دوران اصلاحات یکی از فیلمهای مهم پرونده کاریتان شد. «زادبوم» در میان این فیلمها در کجا قرار میگیرد و آن را محصول چه نگاه یا دورانی میدانید؟
«زادبوم» بهگونهای چکیده همه آثار من است. اگر بخواهم برای آثارم مانند یک دفتر مشق، سرمشقی مشخص کنم، سرمشق همه فیلمهایی که با مضامین مختلف ساختهام، «زادبوم» است؛ البته این حرف به این معنی نیست که این فیلم بهترین فیلم من است، بلکه ازجهتی اولویت حرف این فیلم است. «زادبوم» دکترین فلسفی من است. این دکترین در تصورم درباره مملکت و هم در جریانی وجود دارد که در آن زندگی میکنم؛ از این رو «زادبوم» جایگاه متفاوتی دارد.
شما در این فیلم مشغول روایت چند قصه هستید که همه آنها با هم ارتباط پیدا میکنند، اما به نظر میرسد ترکیب قصهها بهدرستی شکل نگرفته است. از سوی دیگر، هر داستان بهدلیل تاثیری که بر کلیت فیلم میگذارد، حالت شعاری به خود میگیرد.
مسائلی که در فیلم مطرح میشود یک واقعیت است و متاسفانه ما
از واقعیتها گریزانیم.
آیا از روایت واقعیت به این شکل و اینکه در ذهن مخاطب فضایی شعاری به نظر بیاید نترسیدید؟
نه! به این دلیل که اعتقادی به این نوع نقد برخی از منتقدان ندارم. آنها وقتی درباره کلیشهها و مضامین شعارى حرف میزنند، آنچنان لحنی پیدا میکنند که گویی درباره یک مسئله مذموم و بد سخن میگویند. شعارها هم ممکن است در برخی جاها کاربرد داشته باشند، حتی در یک فیلم داستانی و سینمایی. وقتی درباره جایگاه این فیلم میگویم دکترین من است، باید آن را به رساترین شکل ممکن فریاد بزنم. شکل و ساختار این فیلم تفاوت عمدهای با فیلمهایی مانند «رخ دیوانه» و «تقاطع» دارد. آن فیلمها رویکرد دیگری دارند. مقولهای که شما نام آن را شعار میگذارید، جزئى از ابزار این نوع قصهپردازی است؛ چون بههرحال فیلمهایی از این نوع که یک موضوع یا مسئله را به شکل آسیب اجتماعی بیان میکنند، گاهی ممکن است بخواهند این آسیب را با صدای بلندتر یا رساتر از آنچه در قصه وجود دارد، مطرح کنند. خیلی راحت و آشکار میگویم این کار را از روی عمد انجام دادم. میخواستم به همه آنهایی که این زمینه را فراهم کردند و هیچوقت در این چند دهه ترسی از آن نداشتند، تلنگر بزنم؛ مثلا در موضوعی مانند فرار مغزها، آنها با دست خود کشور را از بزرگترین ثروت ملی محروم میکنند. بسیاری از آنها این سرمایههاى ملى را با شکلهای مختلف محکوم میکنند که اگر اینها تمایلی هم به وطن داشته باشند، هیچگاه بازنگردند. وقتی قرار است با ایننوع آدمها صحبت کنید، دیگر نمیتوانید حرف خود را با زمزمه بیان کنید. باید لحن شما، لحن مستقیمتر و رساتری باشد. این جزو ابزار فیلم است. اینکه بخواهیم با انواع مختلف فیلمها، با یک بیان یا تعبیر روشنفکرانه برخورد کنیم، به نظر من، از آن اشتباههای تاریخی است که بسیاری از دوستان منتقد
انجام میدهند.
یکی از انتقادهایی که به فیلم وارد میشود این است که شما در «زادبوم» چنان شیفته مضمون شدهاید که فرم را به فراموشی سپردهاید.
این انتقاد واقعیت ندارد. به هرحال، در مجموعه کارهایم نشان دادهام که با فرمهای مختلف بیگانه نیستم. هر زمان که خواستم با فرمی کار کنم تا جایی که توانستهام آن را از آب و گل درآوردهام، اما این فیلم همین فرم را میطلبید. اگر قرار باشد «زادبوم» یکبار دیگر ساخته شود، ممکن است لحن بیانش عوض و ادبیات آن به آنچه امروز در جامعه وجود دارد نزدیک شود، اما مطمئن باشید بخش مهمی از ساختار همانگونه که هست، حفظ خواهد شد. این ساختاری است که این فیلم و این مفهوم و معانی، آن را میطلبید. اگر آن را به شکل دیگری بیان کنیم، عملا از آن هدف اولیه ساخت این فیلم فاصله گرفتهایم.
این فیلم یکی از آخرین فیلمهایی است که عزتالله انتظامی بهعنوان بازیگر در آن حضور داشته است. حضور انتظامی در این فیلم چگونه بود؟
من از زمان نگارش فیلمنامه که با فرید مصطفوی آن را انجام میدادیم، آقای انتظامی را در نظر داشتم. ایشان بهترین کسی بود که میتوانست تصور بسیار افراطی درباره همه کسانی را که غالبا از روی اضطرار کشور را ترک کرده و رفتهاند و بسیاری از آنها هم در شرایط نهچندان مطلوب زندگی میکنند، عوض کند. بازیگر این نقش غیراز شخصیتی که برایش نوشته میشود، باید آنی از خود داشته باشد که روی تماشاگر تاثیر بگذارد. کسی جز شخص انتظامی نمیتوانست چنین تاثیری روی تماشاگر بگذارد. به همین دلیل، من از همان مرحله فیلمنامه درباره ایشان فکر میکردم و زمانی هم که فیلمنامه را ارائه دادم، ایشان نیز با اشتیاق زیادی با فیلم همکاری کردند. آقای انتظامی در نسخهای از فیلمنامه که در اختیار داشت یادداشتهای زیادی نوشته بود که بسیار بیشتر از متن فیلمنامه بود. این برای خود من بسیار جذاب بود که در آستانه هشتاد و چندسالگی اینقدر اشتیاق و علاقه و به نقش خود تعصب دارد. من هم بهشخصه این تعصب – به معنای خوب آن – را در فیلم و رابطهای که تماشاگر با این نقش و خود فیلم برقرار میکند دیدم.
«زادبوم» در میانه دو فیلم «تقاطع» و «رخ دیوانه» ساخته شده است. «تقاطع» در زمانی ساخته شد که روایت غیرخطی در سینمای ایران چندان مرسوم نبود. پس از «زادبوم» اما حدود ۶ سال طول کشید تا فیلم «رخ دیوانه» ساخته شود. دلیل این تاخیر چه بود؟ آیا اکراننشدن «زادبوم» بر فیلمنساختن شما تاثیر گذاشت؟
به هر حال این مسئله بیتاثیر نبود. فیلمی که دو سال برای ساخت آن زمان گذاشته بودم، مورد جفای چندگانه قرار گرفت. نهتنها فیلم ازسوی مدیریت وقت سازمان سینمایی توقیف شد، بلکه سازمانیکه با اصرار از من بهعنوان فیلمساز دعوت کرد، پیشنهاد فیلمسازی داد، بعد از ارائه طرح بهشدت از آن استقبال کرد، سرمایهگذاری صددرصد فیلم را انجام داد، بعد از ساخت از فیلم بسیار راضی بود و بعد از موفقیت در جشنواره و دریافت جوایز متعدد خوشحال بود، بهیکباره با تغییر مدیریت، ۱۸۰درجه فضای آن عوض شد. اکنون حوزه هنری به مانع بزرگ و اصلی دیدهنشدن این فیلم ازسوی تماشاگران تبدیل شده است. در این سالها، بسیار سعى کردم که مسئله را با تعامل حل کنم، اما حتی زمانیکه ما کل سهمی را که حوزه از این فیلم داشت خریدیم، باز هم آنها در سینماهایی که در اختیار دارند، آن را تحریم کردند. طبعا مجموعه این اتفاقات در این سالها آثار خسارتباری روی آدمی میگذارد و ارتباط اثر با تماشاگر را از بین میبرد. اگر اهل هنر از هر نوع آن یا حتی یک کارگر معمولی تولیدکننده را از رسیدن محصولش به مصرفکننده محروم کنید، بعد از مدتی اشتیاقش به اثر را از دست میدهد. طبعا همین مسئله فشار زیادی روی من داشت، اما در این سالها تحمل کردم و باز توانستم فیلمی مثل «رخ دیوانه» را بسازم. فکر میکنم خود این اتفاقات انرژی زیادی از من گرفت.
دلیل توقیف فیلم را هیچوقت بهصورت مستقیم به شما گفتند؟
نه! لطفا شما بهعنوان روزنامهنگار از مسئولان محترم بپرسید. بپرسید غیراز سلیقه شخصی و احتمالا مشکلى که ممکن است با من فیلمساز داشته باشند و برخوردهای شخصی، چه دلیلی دارند؟ حداقل توجیه کنند چطور فیلمی را که بهعنوان فیلم برگزیده ملی شناخته شده است به راحتی تخطئه میکنند؟
معمولا گفته میشود وقتی فیلمی در کارنامه یک هنرمند توقیف میشود، ساختن فیلم بعدی بسیار مشکل است، اما شما با یک فرم تازه سراغ «رخ دیوانه» رفتید. زمانی که میخواستید «رخ دیوانه» را بسازید با توجه به تغییر اوضاع سیاسی کشور به این فکر نکردید که باز هم فیلمی با رگههای سیاسی بسازید؟
هر دورهای شرایط و موقعیت خودش را دارد. طبعا نیاز جامعه بسته به زمانهای مختلف متفاوت است. به هرحال، من چون رشته غیرسینماییام جامعهشناسی است، همیشه از این جانب هم نگاه میکنم که جامعه ما در آن زمان چه نیازی داشته و چه موضوعی ضرورت بیانی بیشتری دارد که با بیان آن بخواهم با جامعه به یک رابطه متقابل وارد شوم. زمانیکه قرار بود «رخ دیوانه» را بسازم، احساس کردم مسئله جوانان و شکل برخورد آنها با وسایل ارتباط اجتماعی موضوع بسیار حاد و مهمی است که باید بسیار ریشهای با آن برخورد شود. این برخورد باید به شکلی درمیآمد که هم برای آنان جذاب باشد و هم بتواند تاثیر موردنظر فیلم را بگذارد؛ برای مثال، من و فرید مصطفوی در فیلمنامه «تقاطع» بسیار پدرانه خواسته بودیم از دیدگاه خودمان با قضایای جوانان برخورد کنیم و ایدئال خودمان را بهعنوان جوان خوب و جوان بد به آنان القا کنیم. تاثیری که از بازخوردهای آن فیلم گرفتم این بود که اگر در «رخ دیوانه» درباره جوانان حرف میزنم، بههیچوجه قضاوت خودم را بهعنوان یک والد نباید وارد آن کنم. اینکه من چه تصوری دارم، چندان اهمیتی ندارد. در اینجا چیستی واقعیت اهمیت دارد؛ اینکه خود جوان بتواند خودش را قضاوت کند و فیلم من بتواند به این قضاوت کمک کند. به هر حال، این ضرورتی بود که من احساس کردم در زمان ساخت «رخ دیوانه» بسیار جدی است.
درباره فیلم تازهتان «هزارپا» هم همین مسئله صدق میکند؟
دقیقا! درباره این فیلم هم من احساس کردم که شرایط اقتصادی و اجتماعی توده مردم بسیار بههم ریخته و بحرانی است. چارهای نداریم اگر میخواهیم حرفی هم بزنیم، باید وجه سرگرمی و مشغولکردن تماشاچی را تا جایی که امکان دارد با سقف سلیقه او لحاظ کنیم. این ضرورت بسیار مهمی است. به همین دلیل بود که من بعد از ۱۸سال دوباره به ساخت یک فیلم کمدی پرداختم، اما کمدیای که دیگر به کف سلیقه مردم اکتفا نکند و سعی کند کف سلیقه را مقداری بالاتر ببرد.
نسخهای از «زادبوم» که اکنون اکران عمومی شده با نسخهای که در جشنواره فیلم فجر اکران شده است، فرق دارد؟
این نسخه حدود ۱۰ تا ۱۲دقیقه کوتاهتر شده است؛ البته این کوتاهشدن اصلا به معنای سانسور نبود و خود من برای اینکه زمان فیلم را برای اکران کوتاهتر و بخشهایی را که شاید ملالآور باشد از فیلم حذف کنم، با بهرام دهقانی، تدوینگر فیلم، این مقدار را کوتاه کردیم.
سوال قبلی را به این دلیل مطرح کردم که به سوال مهمتری برسم. احساس نمیکنید ریتم فیلم کند است و این کندی به فیلم ضربه زده است؟
این کندی در ذات ساختار فیلم است. «زادبوم» فیلم تندی نیست. اصلا فیلمی نیست که بخواهید آن را با فیلمی مثل «رخ دیوانه» یا حتی «تقاطع» مقایسه کنید. «زادبوم» فیلمی است که کندی جزو ذات آن بود. برای اینکه درباره موضوعی صحبت میکند که این مسئله باید آرامآرام شکل بگیرد و کامل شود.
در سکانس بازگشت لاکپشتهای پلاکدار به وطن میتوان گفت شما تحتتاثیر نظریه «بازگشت به خویشتن» قرار داشتهاید؟
به یک معنا بله و به یک معنا نه! تمثیل این لاکپشتها در فیلم، تمثیل همه توان و بزرگترین ثروت ملی ماست که از کشور رفتهاند. امید دارم با یک سیاست درست، روزی بخش عمده آنها که همچنان عرق ملی و تعلقشان را به وطن حفظ کردهاند، امکاناتی برایشان فراهم شود و بتوانند برگردند. متاسفانه در این سالها ما سیاست مدونی در این زمینه ندیدیم و همواره اتفاقات الکنی افتاده که با جهتگیریها یا برخوردهای سیاسی در نطفه خفه شده است.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- عمومی کردن گفتگوهای انتقادی در هنر سینما؛ میزبانی خانه هنرمندان از نشستی باحضور همایون اسعدیان و ابوالحسن داودی
- گفت وگو با ابوالحسن داودی درباره انتخابات اخیر خانه سینما
- خط و نشانهای دوستان دوام ندارد/ یادداشت ابوالحسن داودی
- ادامه واکنشها به جلسه شورای صنفی نمایش/ دو هشدار متفاوت درباره جایگاه خانه سینما!
- مراسم مجازی یادبود سیامک شایقی برگزار شد/ حکایت آن لبخندهای آرام
- خانه پدری عیّاری، عیار عدالت و قانون/یادداشتی از ابوالحسن داودی
- آیا ابوالحسن داودی ،هزار پا ۲ را می سازد ؟
- گپی با ابوالحسن داودی درباره توقیف فیلمها /به لحاظ شرعی بعد باید پاسخگو باشند
- ابوالحسن داودی:سینماگردستگاه فسادسنج ندارد تا پی ببرد که منشا سرمایه فیلمش کجاست
- توضیح ابوالحسن داودی درباره توزیع عجیب «هزارپا» در شبکه نمایش خانگی
- انتقاد ابوالحسن داودی از تصمیم جدید سازمان سینمایی :اولویت دادن اکران نوروز به فیلمهای جشنواره،تصمیمی احساسی است
- داوودی: قوانین کهنهی وزارت کار برای سینما مناسب نیست
- پارسایی :«هزارپا» با قیمت متعارف عرضه میشود
- انتقاد ابوالحسن داودی از بیتوجهی به سینمای کمدی
- انتقاد کارگردان «هزارپا» از مافیای اکران/ داودی: سر فیلم من را هم بریدند
نظر شما
پربازدیدترین ها
- وقتی زن تبدیل به «ناموس» میشود/ نگاهی به فیلم «خورشید آن ماه»
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
- اختصاص سینماسینما/ سه فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای برتر سال ۲۰۲۴ مجله تله راما
- گفتوگو با محمد مقدم درباره سینمای مستند/ فیلم مستند، جهانی است ساختگی؟
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- نکوداشت مقام فرهنگی و هنری علی اکبر صادقی؛ هنرمندی که هنر و اندیشه اش رنگ کهنگی نمی گیرد
- چهاردهمین حضور بینالمللی «آخرین حرکت»؛ فیلم شهاب حسینی در بخش اصلی فستیوال بزرگ سالرنو ایتالیا
- انتخاب هیات رییسه جدید انجمن تهیهکنندگان مستقل سینما
- رقابت ۲۸۵ فیلم در ۳ بخش انیمیشن، مستند و بینالمللی اسکار نود و هفتم
- حضورهای بین المللی فیلم کوتاه تامینا
- گلدن گلوب اعلام کرد؛ وایولا دیویس جایزه سیسیل بی دمیل ۲۰۲۵ را میگیرد
- درباره «قهوه پدری»؛ قهوه بیمزه پدری
- «کارون – اهواز» در راه مصر
- اختتامیه جشنواره «دیدار» ۱۷ دی برگزار خواهد شد
- اختصاص سینماسینما/ سه فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای برتر سال ۲۰۲۴ مجله تله راما
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ «مجمع کاردینالها»؛ موفقیت غیرمنتظره در گیشه و جذب مخاطبان مسنتر
- مدیر شبکه نسیم توضیح داد؛ مهران مدیری، جنابخان، فرزاد حسنی و چند برنامه دیگر
- تاکید بر سمزدایی از سینما و جشنواره فجر/ علیرضا شجاع نوری: ادغام جشنوارهی ملی و جهانی فجر سیاسیکاری بود
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ جادوی «شرور»؛ داستانی از دوستی، تفاوتها و مبارزه با تبعیض
- برای پخش در سال ۲۰۲۵؛ پسر شاهرخ خان برای نتفلیکس سریال میسازد
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ «گلادیاتور ۲»؛ بازگشتی باشکوه به کُلُسیوم و سنت حماسههای سینمایی
- اعلام نامزدهای چهلمین دوره جوایز انجمن بینالمللی مستند/ محصول مشترک ایران و انگلیس در شاخه بهترین مستند کوتاه
- اصغر افضلی و انیمیشن «رابینهود» در تازهترین قسمت «صداهای ابریشمی»
- جایزه جشنواره آمریکایی به پگاه آهنگرانی رسید
- چهل و سومین جشنواره فیلم فجر؛ از فرصت ثبت نام فیلمها تا داوری عوامل بخش نگاه نو
- نمایش بچه / گزارش تصویری
- اهمیت «باغ کیانوش» در سینمای کمدی زدهی این روزها
- برای بازی در فیلم «ماریا»؛ نخل صحرای پالم اسپرینگز به آنجلینا جولی اهدا میشود
- اکران فیلم علی زرنگار از اواخر آذر؛ «علت مرگ: نامعلوم» رفع توقیف شد
- مانور آمادگی همراه اول برای رویارویی با بحران؛ تمرینی برای پایداری ارتباطات
- بررسی هزینه و درآمد تولیدات ۳ سال اخیر؛ حساب کتاب فارابی جور است؟
- در اولین روزهای اکران بینالمللی؛ «گلادیاتور۲»، ۸۷ میلیون دلار فروخت
- اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم فجر معرفی شدند
- نامزدی ۲ جایزه آمریکایی برای «دوربین فرانسوی»
- «شهر خاموش» بهترین فیلم جشنواره نوستالژیا شد