تاریخ انتشار:۱۴۰۱/۰۶/۱۵ - ۲۰:۵۵ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 180767

بهناز شیربانی در شرق نوشت : ساختمان کوچک و قدیمی کوچه سمنان، روزهاست که توجه برانگیز شده است. از وقتی که قرار بود انتخابات هیئت مدیره خانه سینما دوم مردادماه برگزار شود و چند ساعت مانده به شروع مجمع عمومی، با ارسال نامه ای از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای بررسی صلاحیت نامزدها لغو و به زمانی دیگر موکول شد. منوچهر شاهسواری مدیرعامل و محمدعلی نجفی رئیس هیئت مدیره پیشین خانه سینما از سمت خود استعفا دادند و در کنار تمام حواشی ایجادشده بر سر چرایی این کناره گیری ها، انتخابات به زمان دیگری موکول شد. چند روز ملتهب و پرخبر پیرامون نهادی که تاکنون با چنین چالشی مواجه نشده بود. با این حال انتخابات شانزدهمین دوره هیئت مدیره خانه سینما ۹ شهریور ماه برگزار شد و تا پاسی از شب ادامه داشت و در نهایت اعضای جدید آن مشخص شدند. در این میان هفت نفری که بالاترین رای را کسب کردند، از این پس به عنوان اعضای جدید هیئت مدیره به امور این نهاد صنفی رسیدگی خواهند کرد. علی لقمانی، رسول صدرعاملی، محمدمهدی عسگرپور، مسعود امیری تیرانی، علی دهکردی، حبیب اسماعیلی و علیرضا حسینی در این ترکیب هستند و جابر قاسمعلی و امیرحسین اثباتی اعضای علی البدل انتخاب شدند و فاطمه زیوری، روح انگیز شمس و عبدالله اسکندری نیز به عنوان اعضای شورای صیانت برگزیده شدند. در این میان محمدمهدی عسگرپور تهیه کننده و کارگردان سینمای ایران از جمله چهره هایی است که پیش از این سابقه مدیرعاملی و حضور در هیئت مدیره خانه سینما را داشته و امیر اثباتی طراح صحنه پیش کسوت سینمای ایران نیز چهره دیگری است که پیش از این سابقه حضور در هیئت مدیره خانه سینما را داشته است.

ابوالحسن داوودی تهیه کننده، فیلم نامه نویس و کارگردان سینمای ایران نقص تاریخی در اساسنامه خانه سینما را از دلایل اصلی فراز و نشیب این نهاد صنفی می داند. او در این باره به «شرق» گفت: «مسئله خانه سینما چندان دور از التهاباتی که در کل کشور و فضایی که در زندگی همه ما شکل گرفته نیست. طبیعی است که تمام این اتفاقات بیرونی به شکلی تاثیر خودش را روی تشکیلات صنفی و در درجه اول خانه سینما گذاشته است. به نظر من مشکل اصلی خانه در تعریف اولیه ای است که بنیان گذاران اصلی خانه سینما با وجود حسن نیتی که داشتند، از ساختار صنفی کردند و آن را از بالا به پایین تعریف کردند. به همین دلیل به خاطر پایه کجی که از ابتدا گذاشته شده، هر چقدر جلوتر می رویم، مثل ساختمانی که به طبقات بالاتر می رسد، این کجی عملا بیشتر خودش را نشان می دهد و به همین منوال هر چقدر مشکلات اجتماعی و سیاسی در کشور شدت می گیرد، اشکالاتی که در بنای اولیه خانه سینما وجود دارد نیز به شکل تعارضات صنفی، بیشتر خودش را نشان می دهد».

کارگردان فیلم سینمایی «زادبوم» ادامه داد: «کوتاه سخن اینکه، مشکلات خانه سینما در درجه اول متوجه ساختار آن است. و مهم ترین بخش این ساختار اساسنامه است که به نسبت شرایط و تعاریف روز اصناف، کهنه و شدیدا ناقص است و باید خیلی سال های قبل در آن بازنگری صورت می گرفت که البته در دوره هایی این اراده هم بود. به هر حال تا امروز اتفاقات مختلف اجتماعی و سیاسی و صنفی و همچنین اهمال بعضی از هیئت مدیره ها، مانع از این بازنگری شد. نباید فراموش کنیم که بنیاد تمامی اصناف در جهان بر مبنای یک ساختار هرمی از پایین به بالا شکل گرفته است. در این ساختار عده ای براساس نیاز و منافع مشترک، می توانند تشکیلاتی را به وجود آورند و بر همین اساس آن مجموعه هیئت مدیره ای پیدا می کند. خانه سینما برخلاف همه قواعد صنفی در همه دنیا از بالا به پایین شکل گرفت. به بیان دیگر خانه سینما از همان ابتدا نه بر اساس نیاز سندیکایی بلکه «به فرموده» شکل گرفت. اگرچه در این موضوع ظاهرا حسن نیتی هم وجود داشت. افرادی که به عنوان هیئت امنا خانه سینما را تشکیل دادند، دولتمردان به آخر کار رسیده در مدیریت دولتی بودند، به این معنی که بخشی از قدرت خودشان را در عرصه سیاست از دست داده بودند و بنابراین سعی کردند بخشی از آن را در ساختار صنفی نگاه دارند. در ادامه صنف هم باید قدرت می گرفت که این اتفاق کم و بیش افتاد. اما به دلیل این اشکال ساختاری یعنی وارونه بودن ساختار صنفی از همان ابتدا، مشکلات یکی پس از دیگری ظاهر شدند. به تدریج که فضای جامعه پیچیده تر شد، این مسائل هم بیشتر شد و در این دو سال اخیر من از دور اوضاع خانه سینما را رصد می کردم، چیزی که می دیدم این بود که شاهد ضعیف ترین و پرتنش ترین دوران هیئت مدیره تمام سال ها بودیم».

داوودی گفت: «شکاف بین هیئت مدیره سابق به دلیل اختلاف سلیقه یا حتی اختلاف نظر سیاسی و فکری که داشتند، باعث شد که نه تنها همه توان های مدیریتی به درگیری با هم ختم شود بلکه این تعارضات در بسیاری از جهات باعث شد که خانه سینما به سمت شرایطی برود که الان به درستی از آن به عنوان ضعیف ترین موقعیت صنفی اش یاد می کنند. بعضی از درگیری های لفظی که به کلانتری و شکایت هم کشیده شد، اصلا در شان هیچ هیئت مدیره ای نبود که البته تداوم این فضای متشنج در انتها، به استعفای مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره انجامید که به نظرم باید ماه ها یا شاید یک سال قبل اتفاق می افتاد؛ چراکه در آن زمان این مسائل به احتمال زیاد می توانست در خانه سینما تحرکی را به وجود بیاورد تا باعث شود که جایگاه مدیریت صنفی از این حالت سوسیالیسم بدوی خارج شود».

او افزود: «اساسنامه خانه سینما که مهم ترین وجه تشکیل دهنده این ساختار است، قطعا نیاز به بازنگری دارد. از همان دوره هایی که خود من در هیئت مدیره خانه سینما حضور داشتم، گروه های زیادی به تناوب روی اساسنامه کار کردند. آخرین گروه کارشناسی چیزی نزدیک به ۷۰۰ ساعت کاری، در عرض یک سال روی یک اساسنامه جدید کار کرده بودند و هیئت مدیره قبلی به دلیل همان تشتت و اختلاف نظر برخلاف قانون و همه قواعد صنفی و حتی کاملا خلاف مفاد اساسنامه قبلی، مانع از رسیدن اساسنامه به مجمع عمومی و تصویب شدند. در صورتی که اگر اساسنامه در یک سال گذشته مصوب می شد، شاید جلوی بسیاری از اشکالات و مسائل و درگیری هایی که در این چند هفته اتفاق افتاد را می گرفت».

داوودی در پاسخ به این پرسش که تا چه اندازه حضور پررنگ وزارت ارشاد در تصمیم گیری های خانه سینما را بی سابقه می داند؟ گفت: «باید قبول کرد که این نوع نگاه سابقه دارد. رابطه وزارت ارشاد و خانه سینما قدیمی است و به دلیل رویکردهای متفاوتی که در دولت های مختلف داشتیم، میزان این دخالت ها بالا و پایین داشته است. یعنی وزارت ارشاد به دلیل رابطه مالی و تعریفی که از ابتدا برای خودش قائل بوده، حقی را برای خود نسبت به خانه سینما قائل است که این موضوع در دوره های مختلف سیاسی، به صورت متفاوتی انجام شده است اما شدیدترین و غلیظ ترین رویکرد اعمال نظرات در ارتباط با خانه سینما، دوره فعلی است. شاید به این دلیل که این دولت از ابتدا متفاوت تر از همه دولت ها رویکردش را تعریف کرد. چیزی حتی فراتر از نگاه دولت های اصولگرای قبلی، رویکردی که بیشتر شبیه یک رویارویی به جریان سینمایی است. انگار گروهی آمده بودند تا اهالی سینما و محصولات سینمایی را محدود کنند و خودشان به عنوان قیم یک سینمای کاملا ایدئولوژیک و دولتی را در نظر داشتند و دارند که محصولات سینمایی اهالی سینما در جهت خواسته ها و تعریف هایی که خود دولت به شکل غلیظ و شدید قائل بود، ساخته شود. طبیعی است که چنین رویکردی نسبت به خانه سینما هم انجام شد. البته خانه سینما از همان ابتدا هم خصوصا، کاملا به لحاظ قانونی وابسته به وزارت ارشاد بود. البته با این تفاوت فاحش نسبت به الان که در آن دوران که شامل سه دوره حضور خود من هم در هیئت مدیره و مسئولیت خانه سینما هم می شد، نه اصناف زیر مجموعه و نه خانه سینما شکل قانونی مشخصی برای خودش نداشت. به جز ثبت شرکتی که انجام شده بود و طبعا مسئولیت اصلی و قانونی آن با وزارت ارشاد بود و مدیریت دولتی سینما حق داشت در آن مثل یک موسسه فرهنگی هنری که خودش مجوزش را داده بود، مداخله کند، آن هم در شرایطی که زیرمجموعه های خانه هم هیچ کدام تعریف و جایگاه قانونی نداشتند. یعنی اگر از خانه سینما خارج می شدند به عنوان نهادهای غیر قانونی محسوب می شدند و تنها می توانستند با نظر وزارت ارشاد، زیر چتر خانه سینما تعریف شوند».

کارگردان «رخ دیوانه» ادامه داد: «اتفاقی که در طول این سال ها افتاد، این بود که سعی شد اصناف به سمت قانونی شدن، حتی خارج از محدوده ارشاد بروند و خانه سینما غیر از ثبت شرکت ها، هویت قانونی دیگری پیدا کند تا بتواند مستقل از ارشاد هم رسمیت داشته باشد که خوشبختانه این بخش را به دست آورد. اما وزارت ارشاد بر اساس همان سنت دیرینه و رویکرد جدید خودش که البته به نسبت گذشته، بسته تر و غلیظ تر شده است. تعریف نظارت را بیشتر بر مبنای دخالت گذاشته است و به همین دلیل چنین مشکلاتی ایجاد می شود. شخصا در سه دوره ای که در هیئت مدیره و مسئولیت خانه بودم، آن هم در زمانی که خانه سینما تعریف کامل قانونی نداشت، به خاطر ندارم که نماینده وزارت ارشاد در مجتمع عمومی کاری جز نظارت بر تشریفات انجام داده باشد؛ چیزی که وظیفه تعریف شده آن است اما در این دوران و در شرایط قانونی شدن اصناف و خانه سینما مدیریت دولتی مدعی دخالت و تعیین تکلیف و رد و قبول منتخبین صنوف است».

او ادامه داد: «وقتی نماینده وزارت کار در مجمع عمومی اصناف مختلف شرکت می کند، هیچ گونه دخالتی مبنی بر اینکه چه کسی انتخاب شود، انجام نمی دهد یا مسئله اش نیست که چه جهت نگاهی دارد. به معنی واقعی هیچ دخالتی ندارد. فقط به تشریفات قانونی و انجام درست کار نظارت می کند. کاری که وزارت ارشاد باید انجام بدهد هم در همین حد است. بر اساس تعریفی که در سایت وزارت ارشاد وجود دارد، خانه سینما نهادی است صنفی که با تفاهم نامه ای از کمک های وزارت ارشاد بهره مند می شود. این معنای تعریف قانونی است که در سایت وزارت ارشاد موجود است. تعریف دقیق آن این است که خانه سینما با موسسات فرهنگی / هنری که مجوزشان را از وزارت ارشاد گرفته اند، فرق می کند؛ یعنی اینکه مثل موسسات فرهنگی که زیر مجموعه دارد، حق دخالت در امور خانه سینما و درجهت رد یا تایید فردی را ندارد. این کار وزارت ارشاد به نظرم خارج از قانون انجام می شود».

داوودی در پاسخ به این پرسش که تا چه اندازه گلایه های هنرمندان در سال های اخیر از خانه سینما و عملکردش به حق است؟ گفت: «اگر بخواهیم واقع بینانه به این موضوع نگاه کنیم، به همان توضیحی برمی گردد که همان اول نسبت به ساختار اولیه خانه سینما اشاره کردم. دقیقا همان کنگ و الکن و ساکت بودن اساسنامه نسبت به خیلی از مسائل جدید، متاسفانه در تمام این سال ها خانه سینما را تبدیل به شتر گاو پلنگی کرد که هر فردی تصویر خودش را در آینه آن می بیند. یعنی خانه سینما از نظر مجموعه مطالبه گرانش، بیشتر شبیه داستان فیل در تاریکی مثنوی مولوی است. هر فردی هر تصویری را که خودش نیاز دارد، از آن مطالبه می کند. یکی آن را به عنوان سازمان حمایت کننده سیاسی می بیند و دیگری به عنوان سازمان حمایت کننده از اعضا و رسیدگی به معیشت هنرمندان؛ در حالی که خانه سینما، قطعا نهاد سیاسی نیست و جایی نیست که تفکرهای مختلف سیاسی در اداره آن دخالت مستقیم داشته باشند. چیزی که اتفاقا در همین هیئت مدیره جاری می بینیم. اختلافاتی که در هیئت مدیره وجود داشت، بیشتر اختلافاتی از منظر سیاسی بود. وجود دو نگاه متفاوت که یکی نگاه سیاسی یا حاکمیتی بود و طرف دیگر، نگاه مستقل و حق خواه داشت که این دو نگاه دائما با هم در حال تعارض بودند. درحالی که خانه سینما یک نهاد صنفی است و باید کاملا خارج از جریان های شدید و غلیظ سیاسی تعریف شود.

نکته ای که در مدیریت خانه سینما باید این نسبت همیشه رعایت شود تا صنف بتواند تعریف شفاف و روشن داشته باشد و انتظارات هم بر مبنای آن شکل بگیرد. این منظر فیل گونه ای که در تاریکی هر عضوش به عنوان شمای کلی آن به نظر می آید، بزرگ ترین مشکل پیش روی هر هیئت مدیره ای است. با این اساسنامه هر هیئت مدیره ای هم که جایگزین شود، در نهایت داستان ملانصرالدین و پسرش اتفاق می افتد. یعنی هر کاری انجام شود، گروهی طلبکار هستند و گروه دیگری بدهکار. بنابراین ضروری ترین و اولین وظیفه هیئت مدیره جدید بازنگری در اساسنامه است که البته بخش بسیار مهمی از آن انجام شده و فقط لازم است که تشریفات قانونی شدن را طی کند تا امکان محک خوردن و تصحیح را در اجرا به دست آورد».

برچسب‌ها:

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها