شاهرخ دولکو منتقد سینما در یادداشتی از ویژگیهای سریال «نهنگ آبی» به کارگردانی فریدون جیرانی نوشته و تأکید کرده است که این سریال بهره هوشی تماشاگرانش را زیر بیست در نظر نمیگیرد.
به گزارش سینماسینما، سریال «نهنگ آبی» به کارگردانی فریدون جیرانی در شبکه نمایش خانگی ساخته میشود و توزیع آن از سال گذشته آغاز شده است.
شاهرخ دولکو منتقد باسابقه سینما در یادداشتی با عنوان «نهنگی هم برآرد سر / خُورَد آن آب دریا را…» به ویژگیهای این سریال تلویزیونی پرداخته است.
متن این یادداشت را در ادامه میخوانید؛
۱- «نهنگ آبی» جذابترین سریال حال حاضر ایران است؛ با اختلاف و برخلاف سریالهای دمده و ملودرام و شلخته موجود در بازار سریال سازی، چه در تلویزیون و چه در رسانههای تصویری، نهنگ آبی از تمام ظرفیتهای سینما و نوع روایت مدرن بهره میبرد تا تصویری جذاب، فریبنده، جدید و بدیع از سینما و تلویزیون ایران ارائه دهد. سریالی که بهره هوشی تماشاگرانش را زیر بیست در نظر نمیگیرد و با تماشاگر باهوش و نکته سنجش برخوردی چالشبرانگیز دارد. از پیچشهای فیلمنامه و طرح چندلایه قصهها و روایتها نمیهراسد و با پیچیده کردن روابط و شخصیتها، به راندمانی بسیار بالاتر از حد سینمای ایران در شخصیت پردازی، روایت و همدلی تماشاگرِ باهوش و جوان دست پیدا میکند. اما همه اینها چگونه به دست آمده است؟
۲- «نهنگ آبی» بیشتر از هر چیز حاصل همکاری جذاب سعید ملکان که آثار موفق و تاثیرگذاری در کارنامهاش دارد، فریدون جیرانی و بهرام توکلی است. سبک بصری پر از جزییات جیرانی (که بخصوص در چند فیلم اخیرش رشد قابل توجهی داشته است (در ترکیب با دنیای ذهنی و شلوغ و مبهم توکلی در پرداخت شخصیتهای نامتعارف و چند بعدی، دست به دست هم داده است تا این تصویر چندلایه با عمق بیشتری به وجود آید. توکلی به سیاق اغلب کارهایش از نریشن یا واگویههای ذهنی برای بیان ناگفتههای درونی شخصیتهایش بهره برده است. شخصیتهایی چندلایه، پیچیده، غیرقابل دسترس و مبهم. شخصیتهایی که برخلاف سایر شخصیتهای فیلمها و سریالهای ایرانی، تخت، تک بعدی و سطحی نیستند. به راحتی نمیتوان مقصد و دلایل کارکردهای چندگانه شان را دریافت و هر لحظه میتوان از آنها انتظار چرخشی عجیب و بعید را داشت.
این خصیصه در اکثر شخصیتهای سریال مثل آناهیتا (لیلا حاتمی)، آرمین (ساعد سهیلی) و مروارید (ویشکا آسایش) خودش را به بهترین شکل نشان میدهد. آدمهایی که درون و برونشان یکی نیست، نمیتوان به راحتی آنها را شناخت و حرکت بعدی شان را حدس زد. درست مثل مهرههای شطرنجی که به درستی در بخشی از تیتراژ درخشان سریال جا خوش کردهاند. از هر کدام میتوان انتظار حرکتی بدیع و غیر قابل انتظار را داشت که به پیچیدگی و جذابیت این بازی چندگانه رمز و رازی جذاب میدهد.
جیرانی نیز تمام تلاشش را در اجرای متفاوت و همگام با این متن چندلایه و پیچیده به کار بسته است. نماهای غیر متعارف که با کارگذاری اجسام فلو و غیرواضح در پیشزمینه یا پسزمینه کادر، تمهیدی مناسب برای تصویری کردن این عدم وضوح و غیرقابل درک بودنِ ماجراها و شخصیتها به شمار میرود. کادرهای غیر متعارف در کنار ریتم تند و پرشتابِ حرکت و رفتار و گفتار شخصیتها و مونتاژ دینامیک سریال، فرم آن را از یک داستانسرایی کلاسیک و سنتی به سمت اثری مدرن سوق میدهد که در آن عدم قطعیت اصلیترین برداشت و درک از تصاویرِ به هم ریخته و شلوغ آن است.
یکی دیگر از تمهیدات تصویری مناسب استفاده از نماهای ضدنور (سیلوئت) و در تاریکی یا سیاهی قرار دادن شخصیت هاست. شخصیتهایی که از بروز چهره واقعی با روشنی و وضوح برای خود طفره میروند و به عمد بخشی از وجود و بروز خود را در تیرگی و سیاهی نگه داشته و از آشکار شدن آن جلوگیری میکنند. یکی از شخصیتهایی که این تمهید تصویری به درستی برایش اجرا شده و نوع بازی و شخصیتش نیز بیشترین هماهنگی را با این تمهید دارد مروارید پارسا (ویشکا آسایش) است که دو شخصیتِ کاملاً متفاوتش را علاوه بر نوع بازی درخشان و کاملاً کنترل شدهاش، از طریق همین تیرگی و روشنیها به معرض نمایش میگذارد و بر آن تاکید میکند. او به درستی به ما نشان میدهد که تنها با بخشی از این شخصیت روبرو هستیم و بخش دیگری از آن در معرض دید ما قرار نگرفته است. همین جا از کار درخشان علی قاضی در مقام مدیر فیلمبرداری ِ کار بگویم که در پختگی تصاویر و استفاده درخشان از رنگ و نور و سیاهی به نتایج درخشانی دست یافته است.
۳- نمیتوان این یادداشت را به پایان برد و از کار بازیگران سریال «نهنگ آبی» یادی نکرد. بازیگرانی که در ترکیبی جذاب و تماشایی وجوه مختلف شخصیتهای پیچیده و دست نیافتنی سریال را به عهده گرفتهاند. بازی دوگانه و ترسناک ویشکا آسایش تا بازی برونگرا و ارائهگرِ حمیدرضا آذرنگ که هر کدام متناسب با شخصیتهایشان در سریال، نوع بازی متناسب با آن شخصیت را ارائه میدهند. در این میان، هم چنان که اشاره کردم، بازی ویشکا آسایش به دلیلِ دوگانگی و پیچیدگیِ بیشتری که در شخصیت مروارید نهفته است از قابلیت بیشتری برای دیده شدن بهره مند است.
شخصیتی که درست مشابه آنچه که در تیتراژ سریال میبینیم دارای دو وجه یا شخصیت کاملاً متفاوت است که بسته به نوع صحنه و انتظارِ موجود در آن، یکی از این دو شخصیت سر بر میآورد و تماشاگر را با خود همراه میکند. گاه هیولایی که سرد و خشن و بی تفاوت هر آنچه را که سرِ راهش قرار دارد بی هیچ ملاحظهای از سرِ راه برمیدارد و با اقتدار و سردی رعبآوری بازی میکند و گاه فرشتهای که در آرزوی دیده و درک شدن له له میزند و به هر دستاویزی چنگ میزند و نقش موجودی سرشار از ترس و تنهایی را رقم میزند.
۴ – در فرصتی دیگر و بهتر، بیشتر میتوان درباره وجوه مختلف «نهنگ آبی» نوشت.
منبع: مهر
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- ویژگیهای تفکری که سینما را از بنبست و سکون نجات داد
- یادداشت فریدون جیرانی درباره وضعیت سینمای اجتماعی؛ باور تغییر باورها
- فریدون جیرانی رئیس کانون کارگردانان شد
- در نشست «بررسی سینمای اجتماعی» مطرح شد؛ سینمای اجتماعی زاییده تحولات اجتماعی و سیاسی جامعه است
- «بودن یا نبودن» و تبدیل خشونت به امید/ عیاری نمونهای از عیار شرافت در سینمای ایران است
- در نشست نقد و بررسی «آبادانیها» مطرح شد؛ نقش عیاری در زبان سینمایی و تحول آن بسیار موثر است/ «آبادانیها» عدالت اجتماعی را وارد سینما کرد
- نسخه مرمت شده «آبادانیها» در موزه سینما
- پیام کانون کارگردانان به مناسبت اولین سالگرد درگذشت کیومرث پور احمد
- گزارش مراسم رونمائی از کتاب «دندان گرگ»/ یک داستان حماسی شهری
- مردی برای همیشه/ در ستایش فریدون جیرانی
- فیلمساز کاشتنی نیست، نسل انقلابی هم ساختنی نیست/ گفت و گوی جیرانی با میرکریمی درباره فیلم «نگهبان شب»
- سینمای ایران؛ دگرگونی یا ویرانی؟/ جیرانی، عسگرپور، کثیریان و فرشباف از آینده فیلمسازی میگویند
- همزمان با آخرین پاتوق فیلم کوتاه در تابستان ۱۴۰۱؛ پوستر سیونهمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران رونمایی میشود
- چرا لمپنها به سینما بازگشتند؟ | فریدون جیرانی: از باخت اصولگرایان در مجلس ششم شروع شد
- سینماگران هشدار دادند: بیکاری؛ بحران سینما در سال ۱۴۰۱/ آیا مدیران جدید میخواهند سینما را از ابتدا اختراع کنند؟!
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- «سامی»؛ روایتی انسانی از جنگ بیپایان
- سینمای مستقل ایران را به رسمیت بشناسید
- گیشه سینما در دست کمدیها/ دو فیلم جدید اکران شدند
- اعلام بودجه فرهنگ و هنر در سال ۱۴۰۵
- مصوبهای برای حذف وزارت فرهنگ؛ مصوبه «سیاستهای صوت و تصویر فراگیر»؛ تعارض با جمهوریت
- «بابا پیکاسو»؛ در چنبره عواطف، حرمان و جداافتادگی
- «شمعی در باد»؛ جسورانهترین فیلم نیمه اول دهه هشتاد
- مهتاب ثروتی و مرجان اتفاقیان به «خاکستر خیال» پیوستند
- «جزیره آزاد»؛ خداوندگار خودخوانده جزیره آزاد
- جیمز کامرون: از سلطه هوش مصنوعی میگریزم/ «آوارتار۳» و شروع افتخارآمیز اکران
- بازیگر آمریکایی خودکشی کرد
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند





