پریسا هاشمی در انصاف نیوز نوشت : فریدون جیرانی میگوید: ورود لمپنیسم به سینما پس از باخت اصولگرایان در انتخابات مجلس ششم و راهاندازی تشکلهای جدید که طبقه نداشتند شروع شد.
در چند سال اخیر ساخت فیلمها و سریالهایی با قهرمانسازی از لاتها افزایش یافته و مخاطبان بسیاری هم برای خود دست و پا کرده است. اما قهرمانسازی از لاتها از چه زمانی و چطور وارد سینمای ایران شد؟ فریدون جیرانی، کارگردان سرشناس سینمای ایران در گفتوگو با خبرنگار «انصافنیوز» در مورد ورود لاتها به سینما و سریالهای ایران، تاکید کرد: در اواخر دهه ۴۰ و اوایل دهه ۵۰ سینمای اعتراضی ایران از دل گفتمان چپ و سنتگرایی بیرون آمد. سینمای چپ متاثر از انقلاب در آمریکای لاتین بود.
او افزود: در گفتمان سنتگرایی، سنت به ایدئولوژی تبدیل شد برای مبارزه با استبداد و استعمار. در واقع علی شریعتی پیشگام بود برای استفاده ایدئولوژیک از مفهوم شهادت در مبارزه طبقاتی و سیاسی. در اواخر دهه ۴۰ و اوایل دهه ۵۰ فیلمهایی ساخته شد که قهرمانان آن طبقات پایین، لات و لمپنپرولتاریا بودند، مثل علی خوشدست در فیلم «تنگنا»، قاسم سیاه در فیلم «زیرپوست شهر» و ابی در فیلم «کندو». سازندگان این فیلمها چون به مبارزه طبقاتی اعتقاد داشتند فکر میکردند عمل لمپن فیلمشان به مبارزه با سیستم تبدیل میشود.
فریدون جیرانی در ادامه گفت: به عنوان مثال «قاسم سیاه» (در فیلم زیرپوست شهر) میخواست با یک زن خارجی ارتباط جنسی برقرار کند و جایی را پیدا نمیکرد. سرمایهداری آن زن را میگرفت و در مقابل چشم حسرت بار قاسم سیاه با آن زن عشقبازی میکرد واکنش قاسم سیاه ادرار در استخر پولدارها بود. این حرکت او در آن تاریخ نوعی اعتراض طبقاتی بود. قانون هم جلوی ارتباط جنسی قاسمسیاه با زن خارجی کنار خیابان را میگرفت تا مخاطب احساس کند بین قانون و سرمایهداری ارتباطی وجود دارد.
«ابی» هم در فیلم «کندو» شرطبندی میکرد که از پایین شهر تا بالای شهر در رستورانها مشروب بخورد و پول ندهد. اما در بالای شهر از نوچههای آدمهای سرمایهدار کتک میخورد. او هم در اعتراض به سرمایهداری در آن رستوران شیک ادرار میکند. در واقع این افراد از دل یک گفتمان مشخص برآمده بودند و این گفتمان مخاطب را به سمتی میبرد که قهرمان لمپنپرولتاریا را یک لمپن نبیند، بلکه یک آدم مبارز ببیند که با سیستم مبارزه میکند.
این کارگردان با بیان اینکه درباره لمپنهای سینمای موجود باید به یک تاریخچه اشاره کنم، تاکید کرد: وقتی اصولگرایان در انتخابات مجلس ششم باختند جریان دیگری شکل گرفت و از افراد و گروههایی که در خیابان از اصولگرایان قبل از انتخابات مجلس ششم دفاع میکردند، تشکل و گروه تشکیل دادند. مشخص بود اصولگرایان بازنده چه طبقهای دارند اما طبقه این تشکلهای جدید معلوم نبود. از دل شورای شهری بیرون میآمدند که احمدی نژاد را شهردار کرد. از همین زمان بود که تحقیر طبقه متوسط توسط این گروهها و تشکلها شروع شد. این تشکلها پیشدرآمد یک لمپن سیاسی بودند و هدف داشتند که طبقه متوسط را از میدان مبارزه خارج کنند. همین تفکر روی آثار نمایشی هم تاثیر گذاشت. سریالهای مهران مدیری (پاورچین و نقطه چین و…) که قصه آن در آپارتمانها میگذشت و قهرمانان آن از طبقه متوسط بودند تغییر کردند. آپارتمان تبدیل شد به روستایی نامشخص و آپارتماننشینان شدند روستائیان بیهویت.
او با بیان این که اخراجیها هم از دل همین لمپنیسم سیاسی بیرون آمد، افزود: اما به دلیل آن که عشق یک گنده لات محله به یک دختری از خانواده مذهبی به جبهه، جنگ و تغییر قهرمان پیوند خورد، تغییر اخلاقی قهرمان باعث ارتباطگیری فیلم با مخاطب شد و جهتگیری سیاسی پشت اخلاقیات پنهان. یادمان باشد هر زمان شهر با گفتمان چپ پیوند بخورد، شهری بیرحم میشود. اما وقتی با گفتمان راست گره میخورد شهر اخلاقی میشود.
این لمپنیسم در فیلمهای دیگر مانند فیلمهای کمدی ادامه پیدا کرد و گفتمان راست پشت این لمپنیسم ایستاد و از آنجا آمد تا شنای پروانه. مفهوم انتهای فیلم شنای پروانه که آدم کثیف فیلم غیرتی بود به لمپنیسم موجود در فیلم معنا داد. اما عدهای سعی کردند در فیلم که زیربنای طبقاتی نداشت استفاده دیگری کنند و از این لمپنها قهرمانی بسازند در مقابل قهرمانان اقتدار گریز فیلمهای معترض امروزی مانند فیلمهای عصبانی نیستم، لانتوری، مغزهای کوچک زنگ زده، متری شش و نیم و بدون تاریخ، بدون امضا.
فریدون جیرانی افزود: برخی سعی دارند مخاطب این لمپنیسم را گم کند و قهرمان فقیری شود قهرمانی که مبارزه میکند اما مبارزهاش وجه اخلاقی، فردی دارد. این اتفاق در سینمای امریکا هم رخ داد. سینمای آمریکا در دهه ۷۰ سینمایی معترض متاثر از گفتمان چپ بود. قهرمان فیلمهای تاکسی درایور، پدرخوانده، بعد از ظهر نحس و… مبارزه میکردند و میخواستند شرایط اجتماعی و سیاسی را تغییر دهند. اما ادامه آن سینما در آمریکا به راکی رسید که فردیت مهمتر از شرایط اجتماعی بود و مبارزه او برای عزت نفس بود. راکی پرفروش شد و سینمای آمریکا در دوره ریگان تغییر کرد و شد سینمای فردیت. حالا ما با چنین وضعیتی در سینما روبرو هستیم.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- گزارش مراسم رونمائی از کتاب «دندان گرگ»/ یک داستان حماسی شهری
- مردی برای همیشه/ در ستایش فریدون جیرانی
- فیلمساز کاشتنی نیست، نسل انقلابی هم ساختنی نیست/ گفت و گوی جیرانی با میرکریمی درباره فیلم «نگهبان شب»
- سینمای ایران؛ دگرگونی یا ویرانی؟/ جیرانی، عسگرپور، کثیریان و فرشباف از آینده فیلمسازی میگویند
- همزمان با آخرین پاتوق فیلم کوتاه در تابستان ۱۴۰۱؛ پوستر سیونهمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران رونمایی میشود
- سینماگران هشدار دادند: بیکاری؛ بحران سینما در سال ۱۴۰۱/ آیا مدیران جدید میخواهند سینما را از ابتدا اختراع کنند؟!
- گفتوگوی موزه سینما با فریدون جیرانی/ از ابتدا هدفم فیلمنامهنویسی بود + ویدئو
- مردِ فروتن و مهربان/ برای تولد فریدون جیرانی
- بررسی فیلم سینمایی «شام آخر» پس از ۲۰ سال
- در شب محمدعلی نجفی مطرح شد؛ روشنفکری که برای نجات سینما تلاش کرد
- رسول صدرعاملی در گفتگو با موزه سینما: ما غرق در سینما بودیم، به گیشه و جشنواره فکر نمیکردیم
- عسگرپور: دوران فیلتر به سر آمده است/ چارهای جز پذیرش عصر جدید نداریم
- گوهر خیراندیش در گفتگو با موزه سینما: «ارتفاع پست» برای من سکوی پرتاب بود
- معرفی هیات انتخاب چهارمین جشن فیلم کوتاه ده
- همایون اسعدیان: «بوسیدن روی ماه» سختترین فیلمی است که من ساختم
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- ما درون خمره گیر افتادهایم/ نگاهی به آخرین اجرای اثر برجسته لوییجی پیراندللو در ایران
- «خواب مرد مرده» به صحنه میآید
- جایزه اصلی جشنواره سالونیکا به فیلمساز ایرانی رسید
- با نمایش ۱۰ روزه؛ «تلماسه ۲» نیم میلیارد دلاری شد/ پیشی گرفتن از فیلم نخست
- فوت فیلمنامهنویس «سخنرانی پادشاه»/ دیوید سیدلر درگذشت
- فصل سوم «داستانهای فوتبال» به آنتن شبکه ورزش میرسد
- رشید کاکاوند راوی «مجنون آن لیلی» شد
- آغاز حراج نوروزی شمارههای رند همراه اول
- با ۸۰ سال تولید فیلم و سریال؛ آتش یک استودیوی قدیمی در قاهره را از بین برد
- با ۸ و نیم دور چرخیدن دور خود؛ فیلم رایان گاسلینگ رکورد گینس را شکست/ برای تعداد معلق خوردن ماشین
- اکران آنلاین «ویلای ساحلی» و ۲ فیلم دیگر
- هدیه نوروزی سوینا؛ انتشار نسخه ویژه نابینایان «پدرخوانده» با صدای پیمان معادی
- در هشتمین جشنواره ملی نوآوری برتر ایرانی؛ محصول «اعطای اعتبار با توثیق سیمکارت» نوآور معرفی شد
- در پی بالا رفتن اجاره بها؛ سینماهای خیابان شانزهلیزه بسته میشوند
- صدور ۱۷ پروانه ساخت غیر سینمایی
- آغاز اکران آنلاین «کاپیتان من» در نمایش خانگی
- چند تماشاگر برای فیلمهای نوروزی به سینما رفتند؟
- ۵ انیمیشن ایرانی در اسپانیا نمایش داده میشود
- لباس پارتیتور و گردنبند «پروین» به موزه سینما اهدا شد
- مستند مرکز گسترش در اکران نوروزی یک پلتفرم/ از کیارستمی تا رزاقکریمی
- یادداشت بلومبرگ بر سریال «شکوفههای شانگهای»/ اولین سریال تلویزیونی وونگ کار وای، نوستالژی دهه نود
- لیندا کیانی و آرمین رحیمیان بازیگران «ماه پنهان» شدند
- کنارهگیری آگنیشکا هالند؛ ژولیت بینوش ریاست آکادمی فیلم اروپا را بر عهده میگیرد
- دعوت هندیها از اصغر فرهادی
- گزارش مراسم رونمائی از کتاب «دندان گرگ»/ یک داستان حماسی شهری
- میراث پدر/ نگاهی به فیلم «شطرنج باد»
- با حکم دادگاه؛ «قهرمانِ» فرهادی تبرئه شد
- آغاز پویش مردمی همراه اول برای کمک به سیلزدگان سیستانوبلوچستان
- یک رکورد دیگر برای «تمساح خونی»؛ ۱۱.۵میلیارد فروش در ۷ روز
- اکران «اتاق فرار» در ۱۱ شهر