سینماسینما، فریبا اشوئی
زهره عکاسی است که به واسطه شغلش از ممنوعهها هم عکاسی میکند. او گم شده و کسری برادرش دو هفتهای است که تمام تهران را برای یافتنش زیر پا گذاشته است. مَروا از ندامتگاه زنان آزاد میشود، اما در خانه هیچکس منتظر او نیست. او بهاجبار به منزل دوست قدیمیاش آذر پناه میبرد تا از آنجا برای رفتنش از ایران اقدام کند. منصور از گذشتهای دور تا امروز عاشق آذر است، اما شکست قبلیاش در عشق، مانع از تصمیمش برای ازدواجی دوباره است. کسری که دوست منصور است و به هوای این رفاقتش با او، هوای آذر را هم دارد، به سفارش آذر، مَروا را در پیگیری کارهای اداریاش همراهی میکند. مَروا هم به کسری در یافتن گمشدهاش یاری میکند، تا اینکه…
موضوع اصلی و محوری فیلم «دو لکه ابر» زنان است؛ زنانی با قصههای نیمهتمام و تلخ که در هیاهوی یک شهر شلوغ به نام تهران گُم شدهاند. داستان «دو لکه ابر» از سردرگمی کسری کنار ریل راهآهن شروع میشود. یک شروع که به زبان سینما اشارهای است به شتابزندگی در کنار سردَرگمی و بلاتکلیفی آدمها. این سکانس شروع در ادامه، گره میخورد به یک فیلم قدیمی که در آن شماری مصاحبه کوتاه با خانواده گمشدههای شلوغیهای ۱۷ شهریور تا ۲۲ بهمن ماه سال ۵۷ وجود دارد. فصل مشترک این مصاحبهها با گمشده امروز کسری (زهره)، علاوه بر اصل فعل گم شدن، پیگیری دلیل اصلی این گم شدنهاست. فیلم تلاش میکند تا زندگی واقعی مردم عادی را به شیوهای خلاق با توجه به شرایط اجتماعی آن تاریخ و تاریخ امروز شهر، بیان کند و سپس در این راستا، ابتدا شرححالی از مردمانی بیگناه یا گناهکار، آگاه یا بیخبر که برحسب اتفاق، در میانه صفحات تاریخ سیاسی اجتماعی جا مانده و گم شدهاند، میدهد (آزیتا خانم هنرمند فراموششده، بوتیمار بازیگر فراموششده، مدرسه فراموششده آذر و منصور، خاطرات گمشده و فراموششده). حکایت تاریخی آن روزگار اگرچه در ظاهر بیانگر نوستالژیای نسلی است که خود را سوخته میپندارد، اما در باطن متصل به یک فرایند جوشش و انقلاب است از بطن جامعه که به همان شکل و سیاق هم بر طیفهای مختلف جامعه اثر گذاشته است. حکایت امروز هم باز متصل به همان جریان جامعهشناسانه و سیاسی درباره گونهای دیگر از خودسریها و قُلدرمآبیهاست. کارخانی در ترسیم روایت «دو لکه ابر» ابتدا به سراغ معرفی جریان اصلی رفته و سپس با شرححالی از گذشته تا امروز، در ادامه داستانش به قربانیان گُمشده در جریان سیاسی، در قالب اشارات و سخنانی در لفافه میپردازد. اما در این فیلم، آسیبشناسی جریان سیاسی از گذشته تا حال چالشی است که تا انتهای داستان بی پاسخ میماند. «دو لکه ابر» جدای از پیام ظاهری قصهاش که فیلمی درباره زنان، عاشقانهها و دغدغههایشان به معنای خاص است، حامل پیامی نیز در لایههای زیرین خود است که مستقیما متوجه عملکرد دولتها در طول زمان، مدیریت شهری، گروههای فشار و بزههای گروهی و فردی در سطح شهر، از گذشته تا حال و نیز قیاس آن با هم است. در این فیلم پرداختن به احوالات شهر بزرگ تهران که در جای جای داستان نسبت به بزرگی و بیدروپیکریاش هم انتقاد شده است، میزانی برای بررسی عملکرد و چگونگی فعالیت دولت (بخشهایی از مدیریت دولت مثل مدیریت شهری و زیباسازی شهر) هم در نظر گرفته شده است. شیوه و نگاه کارگردان در این چالش شهری، فیلم را همراه با شخصیتهایش به فیلمی سیاسی – اجتماعی بدل ساخته است. بنا بر این نگاه میتوان گفت هر گاه به سیاست، به معنای خاص آن، میپردازیم، در واقع با دولت، یا به طور دقیقتر با سازمان قدرت در جامعه، که نگهبان نظم موجود (جریان گمشدگی جسم یا آوارگی روح) یا پیشبرنده آن است، روبهرو میشویم. همین رودررویی یعنی ورود به چالشهای سیاسی. این چالشها نیز بالنسبه شامل مسائل مربوط به ساخت دولت، ترتیب امورات در کشور، رهبری طبقات از دستهبندیهای مختلف و مسائل مربوط به کشمکشها بر سر قدرت سیاسی میان حزبها و گروههای بانفوذ و غیره است.
«دو لکه ابر» از قربانیان گمشده در یک جریان سیاسی متعلق به چهار دهه قبل استارت میخورد و همین جریان را تا گم شدن امروز یک عکاس (زهره) که خواسته یا ناخواسته وارد همان جریان شده، ادامه میدهد. چالشی مستند با خطی داستانی که گذشته و امروز جریانهای قالب قدرت را مرور میکند. فیلمسازی در همه جای دنیا جریانساز یک شیوه فکری، سیاسی و اندیشهای خاص است و از نحله خاصی هم پیروی میکند. جان گریرسون، نظریهپرداز بزرگ سینما، در اینباره معتقد است: فیلم نگاه و تفسیر فیلمساز و دیدگاه شخصی اوست که میتواند پارهای از عناصر واقعیت را با تاکید بیشتر و پارهای دیگر را هم صریح و بی هیچ تاملی به نمایش بگذارد. گم شدن زهره، درماندگی و چشمانتظاری مادرش، آوارگی و بلاتکلیفی کسری در جریان گم شدن خواهرش، آوارگی مَروا
و تحقیر و تقبیح خانوادهاش، بلاتکلیفی منصور و آذر و خاطرات تلخشان، همه دلایلی آشکارند بر حقیقت جامعهای که کارخانی ترسیمش میکند. حقایقی که با تاکید زیاد، صریح و بیتامل از جامعه ترسیمی کارخانی روایت میشوند و بر مختصات جریانساز و شیوه فکری، سیاسی و اندیشهای خاص از یک جریان اجتماعی سیاسی تاکید میکند. پرواضح است که سینما از آغاز تولد با عرصه سیاست قرابت و نزدیکی خاص داشته و در مسیر رشد و تعالیاش نیز هیچگاه از اندیشههای سیاسی خالی نبوده است. قالب این سیاسیاندیشی هم مستند یا مستند داستانیهایی بوده که در بستر یک سوژه اجتماعی به موضوعی سیاسی پرداختهاند و با حمایت از یک شخص یا یک اندیشه، کوشیدهاند تا به هر ترتیبی، هدف خود را پیش برانند و وارد عمل شوند. «دو لکه ابر» با نگاهی جامعهشناسانه از اجتماع تهران ضمن اشاره به آسیبهای رایج این جامعه، پیرنگهای سیاسی اجتماعی آسیبها را نیز مدنظر قرا داده است
منبع: ماهنامه هنروتجربه

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- «لاله کبود»؛ دوستی با رنگ و فرم
- رستاخیزی در کار به عقب راندن فراموشی/ نگاهی به فیلم «لاله کبود»
- رونمایی از پوستر بینالمللی «لاله کبود»
- مستند بلند «زنانگی» به جشنواره بین المللی کلکته راه یافت
- صداگذاری «جستجو در تنگنا» آغاز شد/ نگاهی دیگر به امیر نادری
- گفتوگو با مهرشاد کارخانی/ جورقانیان عاشق واقعی سینما بود
- تاریخ سینما و عاشق سینما/ نگاهی به مستند «آرشیو متروک»
- حتی اگر برای هیچکس مهم نباشد/ نگاهی به مستند «تیتراژ در سینمای ایران»
- هرکی اینجا بمونه، گم میشه!/ نگاهی به فیلم «دو لکه ابر»
- گمشدگی آدم های خواب زده/ نگاهی به فیلم «دو لکه ابر»
- بغض تمام ابرهای شهر با توست/ نگاهی به فیلم «دو لکه ابر»
- صدور پروانه نمایش خانگی برای ۲ فیلم
- گمشدگان در شهری بی معنی/ نگاهی به فیلم «دولکه ابر»
- آدمی که گمشده ای دارد، زندگی اش شبیه مرگ است!/ گفتوگو با کارگردان فیلم «دو لکه ابر»
- به خواب میماند این زندگی/یادداشت دکتر اکبر عالمی درباره فیلم دولکه ابر مهرشاد کارخانی
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- جایزه بزرگ اسکار کسبوکارهای خاورمیانه به همراه اول رسید
- دو تصویر از تاریخ دوبله ایران
- جشن ۱۹ سالگی کانون ادبی زمستان برگزار شد؛ اهدای مدال سال به شهره سلطانی و مهدی یغمایی/ ایرج مهدیان تجلیل شد
- «مسیح پسر مریم» مینی سریال شد
- معرفی نخستین برندگان جشنواره برلین؛ جایزه بزرگ بخش مسابقه نسل به فیلم ایرلندی رسید
- در برنامه «خط فرضی» مطرح شد؛ خستگی از ما به نسل بعد از ما منتقل شده/ در زیر زمین، شهر دیگری وجود دارد
- نگاهی به سریال تاسیان؛روزی روزگاری ایران
- معرفی پلتفرمهای هوشمند سلامت همراه اول بهعنوان اپلیکیشنهای برگزیده
- انتقاد سازندگی از گفتوگوی کمال تبریزی با ایسنا/ داوران بر اساس مصلحت رای دادند نه کیفیت
- وداع با صدای ماندگار دوبله؛ بدرقه منوچهر والیزاده به خانه ابدی/ دوبلوری بدون جایگزین
- لوئیس بونیوئل فیلمساز در تبعید و صدو بیست و پنج سالگی
- فوت یک هنرمند پیشکسوت؛ عبدالرضا فریدزاده درگذشت
- شاهپور هنوز هست
- فیلمی در نوبت عید فطر به اکران اضافه نمیشود/ اسعدیان: پیشنهاد شورای صنفی نمایش برای بلیت، بیشتر از ۱۰۰ هزار تومان بود
- از دنیای عجیب، اما نه چندان عجیب سینما/ کارگردانانی که نمیتوانند اجاره خانهشان را بدهند
- با دستور وزیر ارتباطات، پروژههای ارتباطی همراه اول در روستاهای استان قزوین افتتاح شد
- جشنواره علیه جشنواره
- جایزه تجلی اراده ملی جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- گامی دیگر در جهت حذف سینما از سبد خانوادهها/ افزایش قیمت بلیت؛ ضربه مهلک به سینمای ایران
- مدیرعامل بهمن سبز: چه کسی بلیت ۲۲۰ هزار تومانی پیر پسر را میخرد؟!
- انتقاد صریح کمال تبریزی و علیرضا رییسیان از بهرام رادان
- اعطای تندیس «سازمان سبز برتر» به همراه اول
- پنجمین دوره «طرح پژوهانه همراه» با حمایت از دانشجویان نخبه کلید خورد
- نگاهی به سریال «جانسخت»؛ منتظر غافلگیری بمانیم یا نه؟
- کنسرت نمایش «ژن زامبی» از فردا میآید/بلیت ۵ روز اول به پایان رسید
- «نبض» روی میز تدوین
- نسخه ویژه نابینایان «مادیان» با صدای رعنا آزادیور منتشر میشود
- منوچهر والیزاده درگذشت
- ۱۲ نقشی که برنده اسکار شدند اما قرار بود به بازیگران دیگری داده شوند
- آیا باید از اینفلوئنسرها ترسید؟