تاریخ انتشار:1394/10/13 - 14:37 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 8874

<a href=کیوان کثیریان" />کیوان کثیریان

۱. آمار و ارقام سینما در ایران شگفت‌آور است. به گمانم مرور این آمار، وضعیت فعلی سینمای ایران را روشن‌تر می‌کند. مقایسه آن با بعضی کشورها، جای تأمل فراوان دارد.
هر ایرانی به‌طور متوسط هر هشت سال یک‌بار به سینما می‌رود. از هزارو ۲۰۰ شهر کشور فقط ۶۲ شهر سینما دارند و حدود ۴۰‌میلیون ایرانی شهرنشین اساسا به سینما دسترسی ندارند.
کل درآمد سینمای ما سالانه ۱۲‌میلیون دلار معادل ۵۵‌میلیارد تومان است.
طبق استاندارد جهانی، یک سالن سینما برای هشت تا ۱۰ ‌هزار نفر است و ما، به ازای هر ۲۶۰ ‌هزار نفر یک سالن داریم؛ یعنی حدود ۳۰۰ سالن؛ اما امارات با یک ‌میلیون نفر جمعیت، ۳۰۰ سالن دارد و گردش مالی‌اش ۶۰۰‌ میلیون دلار است. کره با ۴۸‌میلیون جمعیت سه هزار سالن دارد و دو ‌میلیارد دلار گردش مالی. سال گذشته ۲۰۵‌ میلیون نفر در کره به سالن سینما رفته‌اند؛ یعنی به‌طور میانگین هر کره‌ای حدود سه‌ونیم بار در سال.
هند ۱۱‌ هزار سینما دارد و هندی‌ها در سال ۲۰۱۴ حدود یک‌میلیاردو۸۰۰‌میلیون‌بار سینما رفته‌اند؛ هر هندی حدود دوبار. چین در پنج سال تعداد سالن‌هایش را از هشت‌ هزار به ۲۰‌ هزار رسانده و تا پنج سال دیگر به ۴۰‌ هزار خواهد رساند. چین درآمدش از صنعت سینما از ۶,۵‌ میلیارد فعلی به ۱۲‌میلیارد دلار خواهد رسید و از آمریکا پیشی خواهد گرفت. سینمای آمریکا درحال‌حاضر ۱۱‌میلیارد دلار درآمد دارد.
هر ترکیه‌ای هم حدود یک‌بار در سال سینما می‌رود و این کشور سرعت ساخت سالن‌هایش را افزایش داده است و درحال‌حاضر هزارو ۷۰۰ سالن دارد.
قبل انقلاب، با ۳۵‌میلیون نفر جمعیت، ۴۵۰ سالن سینما داشتیم و ۸۰ درصد سینماهای فعلی ایران قدیمی و مربوط به دهه‌های ۳۰ و ۴۰ هستند.
ایران از نظر تعداد فیلم تولیدشده در هر سال در میان ۲۵ کشور اول دنیاست، ولی از حیث تعداد مخاطب و تعداد سالن میان ۷۰ کشور صاحب سینما جزء ده کشور آخر جهان به حساب می‌آید.
میانگین مخاطب سالانه سینما در چهارساله دولت هشتم، ۱۹‌میلیون نفر بوده و در چهارساله دولت نهم ۱۶‌میلیون.
در دولت دهم این آمار به ۱۸‌میلیون در سال ۸۸، ۱۳‌میلیون نفر در سال ۸۹، ۱۴‌میلیون نفر در سال ۹۰، هفت ‌میلیون در سال ۹۱ (که کمترین میزان در تاریخ سینمای ایران است) و ۸,۵‌ میلیون نفر در سال ۹۲ رسید.
در دولت یازدهم هم در سال ۹۳، ۱۲,۵ ‌میلیون نفر سینما رفتند که این عدد برای سال ۹۴، ۱۲ ‌میلیون نفر پیش‌بینی می‌شود.
ایران تنها کشور صاحب سینما در جهان است که صددرصد فیلم‌های اکران سینماها تولید داخل کشور است. کره ۶۰ درصد اکرانش شامل تولیدات داخلی است و ۴۰ درصد آن به فیلم‌های خارجی اختصاص دارد. حتی آمریکا ۱۰ درصد اکرانش را به فیلم خارجی اختصاص داده است. این نبود رقابت و انحصار داخلی را می‌شود یکی از مهم‌ترین دلایل رکود و افت مخاطب در سینمای ایران دانست.
۲. سینما در ایران رونق کافی ندارد، چون اولا به ‌عنوان صنعت به آن نگاه نمی‌شود و دولت تلاشی نمی‌کند بستری برای سینما فراهم کند تا به بازار سالم عرضه و تقاضا نزدیک شود. ثانیا سینما مدعی زیاد دارد و این مدعیان و نهادهای موازی، آرامش را از سینما گرفته‌اند؛ هم آرامش برای سرمایه‌گذاران و هم آرامش برای مخاطبان. ثالثا کیفیت و تنوع فیلم‌ها به اندازه کافی مخاطبان را اقناع نمی‌کند و سلایق گوناگون را پوشش نمی‌دهد. چهارم آنکه ممیزی‌های سلیقه‌ای و خطوط قرمز غیرشفاف به‌گونه‌ای فیلم‌سازان را محافظه‌کار کرده که فیلم‌ها خنثی از آب درمی‌آیند، از دغدغه‌های مردم و واقعیت جامعه دور شده‌اند و طبعا جذابیتی برای مخاطب ندارند. پنجم اینکه سالن‌های سینما به‌طور متناسب در سطح کشور توزیع نشده‌اند تا دسترسی همه علاقه‌مندان سینما به فیلم‌ها شکلی پذیرفتنی بیابد. ششم اینکه کلیت سیستم فرهنگ اجازه ستاره‌سازی که لازمه صنعت سینماست را به آن نمی‌دهد و به تبع آن، قهرمان هم در فیلم‌ها ساخته نمی‌شود. هفتم اینکه ممنوعیت اکران فیلم خارجی موجب شده رقابتی درکار نباشد و در این وضعیت انحصاری، کیفیت فیلم‌ها ارتقا نیابد و مخاطب هم رغبت کمتری برای سینما رفتن به خرج دهد. هشتم آنکه مردم هرچیزی که دستمایه سیاست و سیاست‌بازی قرار بگیرد، پس می‌زنند و علاقه‌ای به آن نشان نمی‌دهند. سینمای ایران درحال‌حاضر بسیار مورد توجه طیف‌های سیاسی و دستاویز نزاع‌های آنان قرار گرفته است. نهم آنکه به نظر می‌رسد هنوز دولت متوجه میزان قدرت نفوذ سینما و اساسا فرهنگ نشده و هنوز نمی‌داند که چیزی به نام سینما می‌خواهد یا نه. بودجه‌ای که در فرهنگ هزینه می‌شود تقریبا ناچیز و تحقیرآمیز و از دایره توجه دولت‌ها خارج است.

برچسب‌ها:

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها