تاریخ انتشار:1404/07/28 - 09:01 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 212620

سینماسینما، سینا حسینی؛

ناصر تقوایی را معمولاً با سینما می‌شناسیم؛ با ناخدا خورشید، دایی‌جان ناپلئون و نگاهی که جنوب ایران را به بخشی از جغرافیای زیبایی‌شنــــــاســـی سینمایی بدل کرد. اما در ورای این چهره‌ سینمایی، تقوایی انسانی بود که فوتبال را نیز با همان وسواس، دقت و شور هنری درک می‌کرد. او نه صرفاً یک تماشاگر، که «فوتبالی تمام‌عیار» بود؛ هوادار پرشور صنعت نفت آبادان، که سال‌های جوانی‌اش را مانند میلیون‌ها ایرانی با شوق فوتبال سپری کرد.

تقوایی از آن دسته سینماگرانی بود که فوتبال را بخشی از فرهنگ مردمی می‌دانست؛ پدیده‌ای که زبان و رفتار اجتماعی مردم را شکل می‌دهد. روایت‌های او از روزگار طلایی فوتبال آبادان و ستارگانی چون پرویز دهداری، نوری خدایاری، عبدالرضا برزگری و ابراهیم قاسمپور، یادآور نگاهی انسان‌شناسانه به فوتبال است. او در گفت‌وگوهای خود، از فوتبال نه به‌عنوان سرگرمی، بلکه به‌مثابه یک روایت جمعی سخن می‌گفت؛ روایتی از تلاش، شکست، غیرت و پیروزی همان مؤلفه‌هایی که در سینمایش نیز تکرار می‌شوند.

دوستان نزدیکش، بارها از «جنون فوتبالی» او گفته‌اند؛ جنونی که به تعبیر خودشان، همان‌قدر در گفت‌وگوهایش از فوتبال نمود داشت که در قاب‌های دقیق فیلم‌هایش. تقوایی در تحلیل بازی‌ها با همان نگاهی که کارگردانان به یک فیلم دارند، سخن می‌گفت؛ نگاهی که جزئیات را می‌دید، حرکت را معنا می‌کرد و ریتم را می‌فهمید.

تقوایی در یکی از معدود مصاحبه‌های فوتبالی خود روایتی متفاوت از فوتبال و زندگی را به زبان می‌آورد: «فوتبال هم مثل زندگی یک مبارزه است؛ نباید ترسید و باید تا لحظه‌ آخر جنگید.» این جمله، عصاره‌ جهان‌بینی اوست؛ در میدان فوتبال.

تا واپسین روزهای عمر، عشق به فوتبال در وجودش زنده ماند. او تماشای بازی‌ها در ورزشگاه آزادی، بویژه دیدار نفت آبادان با یکی از دو تیم بزرگ پایتخت را آرزویی شخصی می‌دانست؛ آرزویی که هرچند تحقق نیافت، اما در حافظه‌ فوتبالی‌ها جاودانه ماند.  ناصر تقوایی تنها خالق تصاویر ماندگار نبود؛ او میان دو جهان سینما و فوتبال پلی زد که از جنس شور و درک زیبایی بود.

 

وقتی دیگر تــــــوپ گم نشد

 

داستان حضور زنده‌یاد ناصر تقوایی، کارگردان شاخص و برجسته سینمای ایران، در استادیوم بزرگ آزادی و جانمایی دوربین‌های تلویزیونی برای رفع مشکلات تصویربرداری مسابقات فوتبال، در نوع خود بی‌نظیر و کم‌نظیر در تاریخ رسانه‌ای کشور است.

استاد تقوایی هیچ‌گاه عشق و دلبستگی عمیق خود به فوتبال را از همکارانش پنهان نمی‌کرد. علاقه او به تیم‌های شاهین، پاس و نیز به فوتبال آبادان زبانزد بود تا آنجا که ناصر شفق، مدیرعامل وقت باشگاه پاس تهران، درباره او گفته است:«استاد تقوایی فوتبالی‌ترین کارگردان تراز اول سینمای ایران بود.»

این تهیه‌کننده سینما که سال‌های بسیاری را در فوتبال ایران و مدیریت باشگاه‌ها سپری کرده است، درباره همکاری تقوایی چنین روایت می‌کند:«در آن دوران یکی از ایرادهای جدی که به نحوه پوشش تلویزیونی مسابقات فوتبال وارد می‌شد، این بود که دوربین‌ها در بسیاری از لحظات، توپ را گم می‌کردند. روزی استاد تقوایی به باشگاه پاس آمد و پیشنهاد داد که می‌تواند در رفع این مشکل کمک کند. من با اشتیاق پذیرفتم و موضوع را با مسئولان صدا‌و‌سیما و مدیران مجموعه آزادی درمیان گذاشتم تا با حضور در ورزشگاه، راه‌حلی پیدا کنیم.»  ناصر شفق در ادامه توضیح می‌دهد:«باورکردنی نبود؛ استاد تقوایی با صبر و دقتی مثال‌زدنی، نزدیک به چهار ساعت در ورزشگاه آزادی از پله‌ها بالا و پایین رفت تا بهترین نقاط را برای استقرار دوربین‌ها بیابد. خوشبختانه مسئولان صدا‌وسیما و مدیران ورزشگاه نیز از این اقدام استقبال کردند. هر کس آن روز در استادیوم حضور داشت، با دقت از توضیحات استاد یادداشت‌برداری می‌کرد. ناگهان استاد رو به من کرد و گفت:«چند کیسه گچ می‌خواهم!» بلافاصله پیگیری کردم و چند کیسه گچ آوردند. استاد همان‌جا نقاط مورد نظرش را با گچ علامت‌گذاری کرد تا گروه فنی صدا‌وسیما محل دقیق استقرار دوربین‌ها را فراموش نکنند.»

او ادامه می‌دهد:«در آن زمان مسابقات معمولاً با دو یا نهایتاً سه دوربین پوشش داده می‌شد؛ اما نکته جالب این بود که استاد حدود دوازده نقطه را برای نصب دوربین‌ها مشخص کرد تا اگر در آینده امکان استفاده از دوربین‌های بیشتر فراهم شد، موقعیت‌ها از پیش تعیین شده باشد. شاید باورتان نشود، اما پس از آن طرح تخصصی، دیگر هیچ دوربینی در پوشش بازی‌ها توپ را گم نمی‌کرد. برای اولین‌بار، تصویری کامل و منسجم از جریان مسابقه به دست آمد. حتی امروز با وجود پیشرفت‌های چشمگیر فناوری، همچنان بخش عمده‌ای از دوربین‌ها در همان نقاطی قرار می‌گیرند که استاد تقوایی تعیین کرده بود؛ نشانه‌ای روشن از آینده‌نگری و بینش بی‌نظیر او.»

 

با این همه، نقش ناصر تقوایی تنها به اصلاح پوشش تصویری فوتبال محدود نمی‌شد. علاقه عمیق و بی‌پایان او به فوتبال برای بسیاری از چهره‌های سینمایی و ورزشی شناخته شده بود. او از معدود هنرمندان نامدار کشور بود که بازیکنان دوران خود را با لقب‌های فوتبالی می‌شناخت و درباره آنان با شور سخن می‌گفت. تقوایی دلبسته‌ مکتب شاهین و پاس بود و با بسیاری از ستارگان ماندگار این دو تیم دوستی دیرینه داشت. خاطره حضورش در ورزشگاه امجدیه و تماشای پیروزی تاریخی ایران برابر اسرائیل را بارها برای دوستان هم‌دوره‌اش بازگو می‌کرد. او از علاقه خود به نشستن زیر ساعت امجدیه یاد می‌کرد؛ عادتی که نشان می‌داد هیچ‌گاه نتوانسته بود از فوتبال فاصله بگیرد.

ناصر شفق در ادامه روایت خود از شناخت و علاقه استاد نسبت به فوتبالیست‌های نسلش می‌گوید:«استاد تقوایی آشنایی و شناخت چشمگیری از تیم‌های بزرگ فوتبال ایران داشت. او معتقد بود مرحوم نوری‌خدایاری یکی از استعدادهای ویژه و دست‌نیافتنی فوتبال ایران است، هرچند استعدادش هرگز آن‌چنان که باید شکوفا نشد. علاقه بسیاری به حسن حبیبی و ابراهیم قاسمپور داشت و مرحوم محمد رنجبر را با لقب «رئیس» صدا می‌کرد. دوستی‌اش با جعفر کاشانی، پرویز قلیچ‌خانی و عبدالرضا برزگری زبانزد خاص و عام بود.»

بدین‌سان، ناصر تقوایی نه‌تنها در سینمای ایران اثری ماندگار بر جای گذاشت، بلکه در حافظه فوتبال ایران نیز به عنوان هنرمندی عاشق، دقیق و آینده‌نگر، نامش با احترام و تحسین جاودانه ماند.

 

منبع: روزنامه ایران

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

 

آخرین ها