تاریخ انتشار:1396/05/24 - 03:56 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 62759
 هر وزارتخانه‌ای در سپهر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران اهمیت ویژه خودش را دارد. نمی‌توان از اهمیت آنها کاست یا به سادگی از کنار کارکردها و مأموریت‌هایشان گذشت. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اما در کشور ما اهمیتی دوچندان دارد؛ نه اینکه تافته‌ای جدابافته باشد، به این دلیل که نقش فرهنگ در جامعه ما همواره پر رنگ‌تر و جدی‌تر از بسیاری مسائل دیگر بوده است. تئاتر، کتاب، سینما، موسیقی و شاخه‌های متعدد دیگر با بخش‌های گسترده‌ای از مردم و مسئولان سر و کار دارد و به همین دلیل است که هم توقع و مطالبات زیاد است و هم حساسیت‌ها و دشواری‌های کار. از زمان معرفی سیدعباس صالحی برای تصدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بسیاری از هنرمندان و اهالی فرهنگ از این پیشنهاد استقبال کرده‌اند و البته بالطبع انتقادهایی هم وجود دارد. علی جنتی وزیر پیشین ارشاد که در دوران وزارتش صالحی را به سمت معاونت فرهنگی منصوب کرده بود، بهترین فردی است که می‌تواند در مورد او صحبت کند. گفت‌وگو با او را در ادامه می‌خوانید.

با توجه به شناختی که از فضای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارید، آقای سید عباس صالحی را گزینه مناسب وزارت می‌دانید؟
با توجه به مجموعه مسائلی که پیرامون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح است و همچنین با شناختی که از آقای سید عباس صالحی دارم، ایشان بهترین گزینه و شاید تنها گزینه مورد قبول برای تصدی وزارت ارشاد است. آقای صالحی شخصیتی فرهنگی است و پدر ایشان هم یکی از استادان مبرّز و برجسته حوزه علمیه مشهد بودند. علاوه بر این، خود آقای صالحی از نظر تحصیلات دارای سطح بالایی از تحصیلات حوزوی و قطعاً مجتهد است، همچنین او از جمله روشنفکران حوزه علمیه و از پایه گذاران نخستین مجله حوزه بعد از انقلاب تحت همین عنوان است؛ تحصیلات دانشگاهی او هم در حد دکترا است.
آقای صالحی در دوران مسئولیت در حوزه معاونت فرهنگی نیز کارنامه مثبت و درخشانی از خود برجای گذاشت. در حوزه کتاب او توانست بر اساس سیاست‌های دولت، فضایی باز را برای نویسندگان، مترجمان و اهل قلم فراهم کند و بسیاری از کتاب‌هایی که در گذشته با منع انتشار مواجه شده بودند با اعمال اصلاحاتی منتشر شدند. از دیگر کارهای مثبت او می‌توان به واگذاری تصدیگری حوزه کتابِ وزارت ارشاد به ناشران بخش خصوصی اشاره کرد که این امر در برگزاری نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران طی چهار سال گذشته بتدریج اتفاق افتاده و سال آینده کامل خواهد شد، به گونه‌ای که نقش وزارت ارشاد در برپایی نمایشگاه کتاب آتی فقط به سیاستگذاری، نظارت و حمایت معطوف خواهد بود.
از دیگر نقاط مثبت آقای صالحی این است که هم سیاست‌های دولت آقای روحانی را کاملاً قبول دارد و هم اینکه مورد اعتماد رهبری است.
حوزه‌های تحت پوشش وزارت فرهنگ و ارشاد را به‌طور کلی می‌توان به دو حوزه فرهنگ و هنر تقسیم کرد. یکی از انتقاداتی که به آقای صالحی وارد می‌شود این است که ایشان اگرچه اهل حوزه فرهنگ است ولی در حوزه هنر، شناخت لازم و تجربه جدی ندارند؛ این انتقاد را وارد می‌دانید؟
تصدی معاونت فرهنگی در چهار سال گذشته یکی از محاسن آقای صالحی جهت نشستن روی صندلی وزارت فرهنگ و ارشاد خواهد بود، چرا که او در تمام جلسات شورای معاونین شرکت داشته است و در این شورا مسائل و برنامه‌های کلان وزارتخانه مطرح می‌شود. بنابراین آقای صالحی به هیچ عنوان با سایر بخش‌های وزارتخانه بیگانه نیست و آشنایی‌های اجمالی لازم را با حوزه‌های مختلف دارد. این نکته بسیار اهمیت دارد تا اینکه شخصیتی حتی برجسته ولی بدون هیچ سابقه‌ای از بیرون وزارتخانه بیاید؛ در این صورت این وزیر تا بخواهد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را بشناسد و با حوزه‌های مختلف و چالش‌های آن آشنا شود یک سال طول می‌کشد.
به‌عنوان مثال؛ آیا آقای صالحی را در حوزه‌ای مثل سینما دارای توانمندی، تجربه و اشراف لازم برای سیاستگذاری می‌دانید؟
بله ضمن آنکه وزیر، یک مدیر کلان است و نقش عمده او یافتن و انتصاب نیروهای متخصص برای انجام کارهای تخصصی خودش است بنابراین الزامی ندارد که به فرض وزیر به طور تخصصی در مسائل سینما یا تئاتر اشراف داشته باشد. به نظر می‌آید با توجه به هوشمندی آقای صالحی و حضور چهار ساله او در معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، او خیلی سریع توانایی اداره سایر حوزه‌ها را پیدا خواهد کرد.
با توجه به اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی معمولاً در معرض فشارهای زیادی قرار دارد، برخی معتقدند آقای صالحی به‌دلیل شخصیت آرامی که دارند، توان ایستادگی مقابل فشارها را نخواهند داشت و ممکن است نتوانند مقابل توقعات غیر قانونی تاب بیاورند. شما به‌عنوان مقامی که مدت‌ها با ایشان کار کرده‌اید چه نظری درباره این انتقاد دارید؟
در وزارت فرهنگ و ارشاد با یک پارادوکس روبه‌رو هستیم و در بعضی از موارد در برداشت‌ها صد و هشتاد درجه با هم تفاوت داریم و هر وزیری که بیاید با این چالش روبه‌رو است. از سویی دولت یک جریان فکری مبنی بر اعطای آزادی‌های قانونی بیشتر به نویسندگان و هنرمندان، عدم اعمال سلیقه در صدور مجوزها و همچنین موارد مربوط به شبکه‌های مجازی و ماهواره‌ای و امثال آن را دنبال می‌کند. در مقابل نیز جریان فکری‌ای با عناصر قوی همچون ائمه جمعه و حوزه‌های علمیه وجود دارد که می‌گوید ما برداشتی از مفاهیم دینی داریم و چون در موضع حکومت هستیم باید آن را تبعیت کنند. به فرض در حوزه کتاب، قانون یکسری ممنوعیت و محدودیت‌هایی ایجاد شده و این موارد در شورای انقلاب فرهنگی نیز تصویب شده ولی این جریان می‌گوید براساس تشخیص خودمان اگر هرجا در کتابی کلمه عشق آمد این مستهجن است و باید حذف شود. در حوزه‌هایی همچون سینما و تئاتر نیز همین گونه است. اینکه در چنین مسأله‌ای یک وزیر بتواند دو طرف قضیه را راضی نگه دارد کاری بسیار مشکل و شاید محال باشد اما مهم این است که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بتواند تا حد امکان سیاست‌های دولت منتخب مردم را اعمال کند و هم اینکه با دیگران به نوعی تعامل دست یابد.
اشاره کردید در وزارت ارشاد تنها دولت تصمیم گیر نیست. سوای تفاوت‌های فکری، موارد متعددی در حوزه‌هایی مثل موسیقی، فیلم و کتاب، مجوزهای قانونی لازم صادر شده و صاحبان افکار متفاوت باید به قانون تن دهند اما برخوردهای سلیقه‌ای، مجوزهای قانونی را نادیده گرفته‌اند و در مسیر اجرای مجوزها مانع ایجاد کرده‌اند. این روندی است که به نظر نمی‌رسد در کوتاه مدت متوقف شود. در چنین وضعیتی، شخصیتی مثل آقای صالحی از اراده و توان ایستادگی مقابل خودسرهایی که مثلاً می‌خواهند یک فیلم را از پرده اکران پایین بکشند، برخوردار است؟
از آنجا که آقای صالحی تجربه چنین برخوردهایی را نداشته است، نمی‌توانم قضاوت کنم که در آینده چگونه عمل خواهد کرد.
پس از استعفای شما و در دوره‌ای که آقای صالحی سرپرست وزارتخانه شد، حرف و حدیث‌هایی در مورد ریشه غیرایرانی آقای صالحی مطرح شد؛ اطلاعی در خصوص صحت و سقم این ادعاها دارید؟
اطلاع دقیقی درباره محتوای این ادعا ندارم اما به‌طور کلی معتقدم اگر انترناسیونالیسم اسلامی را باور داریم؛ چه اشکالی دارد اگر فردی شایسته هست، فقط به‌دلایل این چنینی به او پست ندهیم؟ به تجارب جهانی هم نگاه کنیم، دیدگاه‌های محدود‌کننده، ملاک عمل نیست. در کشورهای دیگر هم می‌بینیم فردی که ایرانی است، تابعیت گرفته و به‌عنوان مثال عضو پارلمان هلند یا انگلیس شده یا شهردار لندن که یک پاکستانی است. این امر در دنیا کاملاً معمول است.
علاوه بر مطالبات نهادهای حاکمیتی غیردولتی از وزارت فرهنگ و ارشاد، اهالی فرهنگ و هنر نیز مطالبات خاص خود را دارند و مطالبات خود را خیلی هم جدی پیگیری می‌کنند. با توجه به ویژگی‌های خاص فضای فعالیت این وزارتخانه، آقای صالحی پتانسیل برقراری ارتباط و تفاهم و تعامل سازنده با هنرمندان را دارد؟
بله آقای صالحی بخوبی این ظرفیت را دارد که با هنرمندان همراهی کند و بسیاری از هنرمندان را قبول دارد. البته در جایگاه معاونت فرهنگی ارتباط او بیشتر با نویسندگان، مترجمان و مؤلفان بوده است اما وقتی که فردی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شود الزاماً باید با همه هنرمندان ارتباط برقرار کند و به نظر من این ظرفیت در آقای صالحی وجود دارد.
خود شما در مدتی که وزیر بودید با چالش‌های زیادی روبه‌رو شدید، صرفنظر از اینکه آقای صالحی وزیر بشود یا خیر، چه توصیه‌ای برای وزیر بعدی فرهنگ و ارشاد دارید؟
وزیر بعدی باید بتواند مسائل اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه را حل کند. نویسندگانی که با مشکلات مالی در انتشار آثارشان روبه‌رو هستند، فیلمسازانی که دچار مشکلاتی هستند و اصحاب رسانه‌ای که بیمه نیستند باید مورد توجه وزیر بعدی قرار بگیرند. صندوق اعتباری هنر باید تقویت بشود و برای آن کمک بیشتری از دولت گرفته شود. همچنین باید به هنرمندان پیشکسوت و انتقال تجربیات آنان توجه لازم صورت گیرد.
شما در استعفایتان به بولتن سازانی اشاره کرده بودید که دستاوردهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را نزد برخی مراجع و علما، وارونه نشان داده و سیاه نمایی می‌کنند، تأثیرگذاری اینها چقدر است و به وزیر بعدی برای کاهش ضریب نفوذ این بولتن سازان، چه توصیه‌ای دارید؟
وزیر بعدی باید ارتباط خود را با علما و محافل بیشتر کرده و با ارائه بولتن‌های حاوی گزارش‌های مثبت اثرات بولتن‌های منفی را خنثی کند. خود آقای صالحی در دوره نمایشگاه بین‌المللی شاهد بودند که ظرف ده روز، ده بولتن سی صفحه‌ای با تکیه بر نقاط منفی و مطالب برخی کتاب‌ها و حتی مجلات پزشکی منتشر می‌شد و در اختیار بسیاری از مقامات و ائمه جمعه گذاشته می‌شد. در دوره وزارت من برای مقابله با این اقدامات یک نفر به‌عنوان مشاور امور روحانیت منصوب شده بود که مسئولیت او ارتباط با حوزه، ائمه جمعه و علما بود همچنین یک بولتن هفتگی نیز برای ائمه جمعه ارسال می‌شد؛ با این همه طرف مقابل تمام تلاشش این بود که بگوید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه دین هیچ فعالیتی ندارد و فقط در حوزه سینما، تئاتر و بویژه موسیقی فعال است. ما از طریق مشاور امور روحانیت و بولتن‌ها اعلام می‌کردیم که ۲۱ هزار کانون فرهنگی ایجاد کرده‌ایم و فعالیت‌هایمان را شرح می‌دادیم.
جدای از اختلافات و تفاوت‌های فرهنگی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به محل تضارب آرا مبدل کرده، این باور هم وجود دارد که برخی چالش‌های دامنگیر این وزارتخانه، ترکش‌های منازعات سیاسی است یعنی هرگاه دعواهای جناحی بالا می‌گیرد، برخی سیاسی‌ها وارد حوزه فرهنگ می‌شوند و ضمن طرح ادعاها و تبلیغات منفی می‌کوشند رقیب را به کوتاه آمدن در هماوردی سیاسی وادار یا مجاب کنند. به‌عنوان وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ ارزیابی‌هایی ازاین جنس را واقع‌بینانه ارزیابی می‌کنید یا خیر؟
یکی از اهرم‌هایی که علیه دولت استفاده می‌شود وزارت فرهنگ و ارشاد است. بالاخره بخشی از این کار دلیل سیاسی دارد و بخشی دیگر همان تفاوت دیدگاه است که گفته شد. در حوزه وزارت فرهنگ، بر خلاف وزارتخانه‌های دیگر همه اقشار جامعه درگیر هستند و از علما تا بقیه هنرمندان براساس برداشت خودشان اظهار نظر می‌کنند، این تضارب آرا، گاهی دستمایه ایجاد مسائل سیاسی قرار می‌گیرد. اما معتقدم در ایجاد چالش‌های مرتبط با این وزارتخانه، در مجموع، سهم عوامل فرهنگی بیشتر ازعوامل سیاسی است.
منبع: روزنامه ایران

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها