تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۶/۲۳ - ۱۳:۴۷ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 161333

سینماسینما، منوچهر دین پرست

طمع، بن مایه «زخم کاری»است که در سراسر آن اضطراب را تا مغز استخوان مخاطب فرو می کند. ازاضطراب اخلاقی تا اضطراب اقتصادی. اما این دو پیوندی عجیب و ناگسستنی با یکدیگر دارند. دو خانواده از یک ایل و تبار، برای دستیابی به موقعیت های بیشتر مالی، به جان یکدیگر می افتند. گویی زندگی این روزهای ایرانیان، مسیر دوگانه ای را طی می کند: یا جدال با فقر و یا نیفتادن از طبقه ای که در آن هستیم. اما طبقه دیگری هم ظهور یافته: نوکسیگانی که برای مال اندوزی و ثروت بیشتر، زندگی بسیاری را تباه می کنند.
سریال زخم کاری، پس از پانزده هفته که در یکی از پلتفرم ها پخش می شد، سرانجام به پایان رسید. سریالی که این روزها توانسته مخاطبانی را برای خود جذب کند. مخاطبانی از جنس هیجان و آرزوهای برباد رفته. این سریال، اولین سریال شبکه نمایش خانگی محمدحسین مهدویان است. کارگردانی که پیش از این، چند فیلم سینمایی ساخته است. او در این سریال سعی کرده با اقتباس از رمان بیست زخم کاری محمود حسینی‌زاد و مکبث ویلیام شکسپیر، سریال عامه پسندی برای مردم بسازد.
این سریال، فارغ از هیجان و اضطراب هایی که همراه داشت، توانست با شخصیت پردازی مبتنی بر جنایت و طمع کاری و فریب و دروغ و ایجاد داستانک های مختلف، مخاطب را با خود همراه کند. این سریال را شاید بتوان به دلیل جذابیت عمومی که ایجاد کرد، سریال موفقی دانست که احتمالا این گونه است. چرا که ذات پلتفرم ها بر اساس جذب مخاطب عامه قرار گرفته است. اما باید توجه کرد که این سریال بر نوعی از رفتار ایرانیان تاکید دارد که روح زمانه ما با این رفتار، گویی نه تنها غریب نیست بلکه هر روزشاهد چنین کنش هایی هستیم.
دروغ و جنایت برای مال اندوزی بیشتر، مولفه ای انکار ناپذیر برای مردمی شده که برای رهایی از وضعیت نابسامان اقتصادی و اجتماعی، به آن متوسل می شوند.
اصلاً قصد صحبت از منظر اخلاقی سریال را ندارم که آن، جای خاص دیگری می طلبد. آنچه که من بر آن تاکید دارم این است که این سریال را باید آینه امروز خود ما دانست. اگر بر همین نکته تاکید کنیم، متوجه می شویم که چرا این سریال، فارغ از جنبه های داستانی آن، برای ما جذاب بوده است. تلاش عمده فیلم برای پر رنگ کردن شخصیت هاست. شخصیت هایی که هر کدام دارای ویژگی های خاصی هستند که در سریال با دیگری رقابت می کنند.
دوگانه «مالک و ناصر»، اگرچه محور عمده فیلم است، اما دوگانه «مالک و منصوره» و دوگانه «مالک و سمیرا» و دوگانه «مالک و کیمیا» و دوگانه «مالک و میثم»، همگی در یک منظومه قرار دارند که ویژگی های رفتاری و بحران ها را نشان می دهند. اگرقدری جدی تر و ریزبینانه تر به این چند دوگانه که اشاره کردم توجه کنیم، متوجه می شویم که در اطراف ما چنین دوگانه هایی بسیارند. از خیانت ها در زندگی تا خیانت ها در کار، موارد متعددی قرار دارند که با آن رو به رو هستیم. کارگردان با زیرکی تمام سعی کرده عمق فساد و تباهی در جامعه ای که در احاطه شعارهای اخلاقی قرار گرفته را نشان دهد.
ظهور و رشد کسانی مانند مالک و ناصر و سمیرا و کیمیا، محصول چنین جامعه ای است.
تلاش عوام فریبانه و شیادانه ای برای خاک پاشیدن به صورت حقیقت و یا همان موجود عجیب و خارق العاده ای به نام «وجدان» که اغلب دیر به کار می افتد. اما نسبت وجدان و آگاهی را باید نسبتی وثیق دانست. چرا که انسان به واسطه آگاهی می تواند بر هر موقعیتی فایق آید. زیرا از آن موقعیت آگاهی دارد. سریال زخم کاری، نمونه جامعه ای است که از آگاهی دور افتاده و وجدان ها نیز مصلحت اندیش شده اند. هرکسی برای رسیدن به موقعیتی، دیگری را به زیر می کشد و برای به دست آوردن مال بیشتر، سر دیگری کلاه می گذارد. جامعه ای که میان تهران و شمال در رفت و آمد است و ثروت را در تهران می جوید و عشق و حال را در شمال. جامعه ای است که نه آگاهی در آن رشد می کند، نه وجدان فعال می شود. زخم کاری نشان داد که جامعه ای که زخم کاری خورده، تا مرگ فاصله بسیار اندکی دارد.
فارغ از کالبدشکافی معنای سریال زخم کاری که به برخی از وجوه آن اشاره کردم، باید به نکته های زیبایی شناختی و جذابیت های سریال نیز توجه کرد. زخم کاری توانسته با ایجاد فضاسازی های باورپذیر، زندگی افراد متوّل و ثروتمند را در پنت هاوس و ویلاهای لاکچری در شمال با خط اصلی فیلم پیوند بزند. فیلم اگرچه بر شخصیت محوری اصرار دارد، اما پیوند زمان و مکان فیلم توانسته جنبه های بصری سریال را جذاب تر کند. ازسوی دیگر، سریال زخم کاری، توانسته است فارغ از انواع سانسورهای رسمی و غیررسمی سازمان صدا و سیما، از حداکثر جذابیت ها از سوی بازیگران و دیالوگ ها استفاده کند. همچنین باید به این نکته توجه کرد که فیلم، سراسرخشونت و قتل است. چیزی که اغلب سریال های حتی خارجی هم برای خنثی کردن آن از داستان های مختلفی بهره می برند.
کارگردان در این سریال سعی کرده از حضور مائده و میثم به عنوان دو جوان عاشق استفاده کند تا فضای فیلم قدری لطیف تر باشد. اما در بن مایه این داستان دچار ضعف شخصیتی شده و سرانجام با مرگ مائده، خشونت دیگری درفیلم رقم می خورد. گویی سریال زخم کاری، به خوبی نشان داده که خشونت، خشونت می آفریند و بازتولید خشونت نیز برهمان محور مال اندوزی و فریب قرار دارد.

منبع: روزنامه اطلاعات

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها